سیاست برجامی ایران؛ از اقدام قاطع تا رفع همه تحریمها
عسگر صفری در ابتدای گفت وگو عنوان داشت برنامه هستهای به طورکلی و مذاکره در مورد آن به طور اخص یکی از مهمترین متغییرهای تاثیرگذار بر سیاست داخلی و خارجی ایران از زمان مطرح شدن آن بوده است. در همه این سالها خواسته اصلی ایران استفاده صلحآمیز از آن در جهت رفع نیازهای فعلی و آتی همانند سایر کشورهای بهرمند از این فناوری بوده است. در حالی که طرفهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریکا تلاش کرده است از برنامه هستهای ایران به عنوان اهرم فشاری در جهت محدود کردن فعالیتهای منطقهای ایران و در صورت لزوم استفاده از آن به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییرات در ساختارهای سیاسی و اجتماعی داخلی ایران استفاده کند. این امر موجب شده است که برنامه هستهای ایران از حالت مذاکرات فنی خارج شده و عملا به یک موضوع سیاسی تبدیل شود. ارتباط این موضوع سیاسی با سایر اهداف و منافع ایالات متحده در منطقه خاورمیانه باعث پیچیدهتر شدن مذاکرات هستهای شده است زیرا ایالات متحده آمریکا مجبور است جوانب و ملاحظات متعددی را در مذاکره با ایران در نظر بگیرد.
ایالات متحده چه تحریمهایی را باید بردارد تا ایران به مذاکره بازگردد؟
خواستههای ایران در این مورد کاملا مشخص است. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند طرفهای غربی باید در عمل و نه در روی کاغذ باید اطمینان بدهند که همه تحریمها باید برداشته شوند تا ایران به مذاکرات بازگردد. به عبارت دیگر آنها باید حسن نیت خود را در این مورد به صورت ملموس نشان دهد. اما مسئلهای که در این مورد وجود دارد این است که تحریمیکی از مهمترین ابزار سیاست خارجی دولتهای ایالات متحده آمریکا به ویژه دولتهای دموکرات بوده است. یا توجه به اینکه دولتهای دموکرات نسبت به جمهوریخواهان به جنگ تمایل کمتری دارند تلاش میکنند از گزینههای جایگزین از جمله تحریم استفاده کنند. سابقه هم نشان داده است که آنها معمولا علاقهای به برداشتن کامل تحریمها ندارند. یکی از دلایل این امر هم این است که آنها عقیده دارند که لغو تحریمها به اعتبار و تاثیرگذاری آنها آسیب میزند و این امر به نوبه خود باعث میشود که آنها نتوانند در موقعیتهای مختلف از آن استفاده کنند. بنابراین در مذاکرات هم این دو دیدگاه متناقض در مقابل هم قرار گرفته است. با این حال به نظرم اگر قرار است تحریمهایی برداشته شود باید شامل تحریمهایی باشد که زمینه ارتباط ایران با اقتصاد و سیاست جهانی را فراهم کند. از زمانی که دولت ایالات متحده از برجام خارج شده است ایالات متحده تحریمهای مختلفی از جمله در حوزه نفت؛ بانک؛ صنایع تولیدی و صادراتی؛ سپاه پاسداران، حقوق بشر؛ و غیره اعمال کرده است. لغو این تحریمها و نتایج عملی آنها در میان مدت میتواند بخشی از اطمینان از دست رفته را جبران کند. با این حال اطمینان کامل با توجه به سابقه اختلافات دیرین غیر ممکن است.
سیاست و اقدمات کشورهایی اروپایی را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
برای پاسخ به این سوال باید به راهبرد جدید کشورهای اروپایی در قالب اتحادیه اروپا اشاره کرد. در دوره ترامپ روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده به دلیل اقدامات یکجانبه وی و کاهش نقش اتحادیه اروپا در مسائل بینالمللی از جمله مذاکرات هستهای با ایران دچار شکاف شده بود. با این حال یکی از اهداف دولت بایدن ترمیم این رابطه است. این عامل باعث شده است که اتحادیه اروپا نیز درصدد تقویت جایگاه و نقش خود در مسائل بینالمللی باشد. با توجه به این مسئله اتحادیه اروپا تمایل زیادی به همکاری با ایالات متحده در مورد برنامه هستهای ایران و بازگشت ایران به مذاکرات دارد. با این حال ویژگی جدیدی که سیاست خارجی اروپا دارد این است که در وضعیت فعلی و پس از روی کار آمدن دولت بایدن اتحادیه اروپا تلاش دارد استقلال بیشتری در سیاست خارجی خود داشته و از وابستگی خود به ایالات متحده بکاهد. بر همین اساس است که ما مشاهده میکنیم که اتحادیه اروپا تلاش دارد از طریق تعریف نقش جدید خود به عنوان میانجیگر بین ایران و ایالات متحده نقش حل و فصل کننده اختلاف در نظام بیناملل را داشته باشد. در واقع دوره چهار ساله دونالد ترامپ این موضوع را به اتحادیه اروپا یادآوری کرده است که در عین همکاری با ایالات متحده باید نقش مستقلی داشته باشد. در کل باید اشاره کرد که خواسته اتحادیه اروپا آغاز مذاکرات است زیرا یکی از نگرانیهای کشورهای اروپایی به تعویق افتادن مذاکرات و اتخاذ راههای جایگزین از سوی جمهوری اسلامی ایران است. این موضوع در واکنش آنها به افزایش غنی سازی در ایران و همچنین قانون مجلس در مورد متوقف کردن اقدامات دواطلبانه مشخص بود.
آمریکا و غرب بایستی چگونه و بر اساس چه مکانیسمی تعهداتشان را انجام دهند تا ایران نیز به تعهدات خود عمل کند؟
قبل از پاسخ به این سوال باید نکتهای را اشاره کنم و آن هم این است که نوعی رویکرد اخلاقی در سیاست خارجی ایران وجود دارد مبنی بر اینکه وفای به تعهدات از جمله اصولی است که باید در امور مربوط به زندگی روزمره و همچنین تعاملات بینالمللی رعایت شود. بر همین اساس هم است که ایران علیرغم وجود تحمل فشارهای مختلف سیاسی و اقتصادی به مواردی که در مذاکرات سال ۲۰۱۵ توافق کرده پایبند است. در حالی که چنین رویکردی در طرفهای غربی از جمله ایالات متحده آمریکا وجود ندارد و آنها بیشتر بر اساس منافع خود با مذاکرات و تعهدات خود رفتار میکنند. با این حال در مورد سوال مذکور باید اشاره کرد که مکانیسم مشخصی در این زمینه نمیتوان مطرح کرد چرا که همانگونه که عنوان شد این کشورها تعهدات را بر اساس منافع خود تعریف میکنند. به همین دلیل است که ما مشاهده میکنیم که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج میشود و الان خواستار بازگشت به مذاکرات شده است. شاید این استدلال وجود داشته باشد که مورد دولت ترامپ متفاوت بود، چون سیاست خارجی آمریکا متاثر از ویژگی شخصیتی وی بود. اما باید اشاره کرد که در قبل از ترامپ نیز دولت ایالات متحده به بسیاری از تعهدات خود در قبال ایران عمل نکرد و دولت جدید نیز طی روزهای که وارد کاخ سفید شده نشان داده است که نه تنها نیتی برای انجام تعهدات خود از جمله رفع تحریمها ندارد بلکه موارد جدیدی از جمله محدود کردن فعالیتهای منطقهای ایران و تواناییهای موشکی ایران دارد. البته در این مورد مقام معظم رهبری رویکردی داشتند که به نظرم میتواند مد نظر قرار بگیرد. ایشان عنوان داشته اند که همانگونکه مکانیسم راستی آزمایی برای برنامه هستهای ایران لحاظ شده چنین مکانیسمی هم برای اجرا تعهدات کشورهای غربی از جمله در زمینه لغو تحریمها ونتایج عینی آنها ایجاد شود.
در صورت بازگشت ایالات متحده به مذاکرات چه تظمینی وجود دارد که مجددا مانند سال 2018 از آن خارج نشود؟
در این مورد باید به رویکرد کلی ایالات متحده به مذاکرات اشاره کرد. ایالات متحده مذاکره با این هدف مذاکره نمی¬کند که به یک اختلاف موجود بین خود و ایران پایان دهد. بلکه مذاکره از جمله ابزارهایی است که ایالات متحده در قبال ایران از آن استفاده می¬کند؛ بنابراین ورود و خروج به مذاکرات بر اساس موقعیت زمانی ومانی و همچنین بر اساس منافع ایالات متحده آمریکا است. اضافه بر اینکه بسیاری عقیده دارند که توافق¬نامه سیاسی بین ایران و کشورهای ۱+۵ بیشر ماهیت سیاسی دارد تا حقوقی؛ بنابراین ضمانت¬های اجرایی حقوقی که بتوان به آن متوسل شد وجود ندارد. با این حال به نظرم برای اینکه اتفاق سال ۲۰۱۸ دیگر تکرار نشود و خروج ایالات متحده تبدیل به رویه نشود باید در صورت مذاکرات مجدد مفادی اضافه گردد اولا اقدام متقابل از سوی ایران را تضمین کند؛ و علاوه بر این اقدامات جبرانی را نیز باید مد نظر قرار دهد. به عنوان مثال خروج یک طرف ایالات متحده از سال ۲۰۱۸ همراه با تحریم¬ها بوده است که تاثیر قابل توجهی بر رشد تولید ناخالص داخلی و همچنین افزایش مشکلات اقتصادی ایران داشته است. با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی براساس منافع خود با مذاکرات برخورد می¬کنند به نظر می¬رسد که در زمینه تضمین¬های امنیتی ایران باید بیشتر متکی به اقدامات خود باشد و حقوق خود در مذاکرات احتمالی به طور مشخص اعلام نماید.