روابط خارجی طالبان؛ از سیاه چاله ژئوپلتیکی تا دلالی نفوذ الزامات راهبردی دولت سیزدهم در مذاکرات هسته‌ای در دوره پسااعتماد به آمریکا بازدارندگی دریایی جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی از خلیج فارس تا دریای مدیترانه آینده حضور بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در سوریه آینده رهبری سیاسی آلمان در عصر پسامرکل جنگ دوازده روزه غزه و آسیب‌های بازدارندگی رژیم صهیونیستی چرایی امکان ناپذیری مذاکرات فرا برجامی جمهوری اسلامی در خصوص توان موشکی که تکنولوژی آنرا بومی کرده، هرگز امتیازی نخواهد داد و مذاکراتی نیز صورت نخواهد پذیرفت چرا نباید به خروج نیرو‌هایی آمریکایی از عراق امیدوار بود چشم انداز روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست جمهوری جو بایدن اولویت و راهبرد‌های جو بایدن در منطقه غرب آسیا سیاست برجامی ایران؛ از اقدام قاطع تا رفع همه تحریم‌ها شماره ۴۶ فصلنامه روابط خارجی "frqjournal" (تابستان ۱۳۹۹) منتشر شد. ایران و مارپیچ مذاکره تحریم های جدید ایالات متحده علیه صنایع دفاعی ترکیه/ پیامدهای داخلی و بین المللی چرا مذاکره با آمریکا بی‌نتیجه است؟ / مصادیق تحلیلی و تاریخی مهمترین ظرفیت خنثی سازی تحریم‌ها: نیروی جوان تحصیلکرده انقلابی/ بکارگیری الگوی اقتصاد مقاومتی
کد خبر:۱۳۴۱
۲۶ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۷:۱۵
رویکرد جو بایدن به روسیه

چشم انداز روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست جمهوری جو بایدن

در دوره ریاست جمهور بایدن اختلافات ایالات متحده با روسیه افزایش خواهد یافت. با این حال بایدن تلاش خواهد کرد با ابزار‌های مختلف از جمله چند جانبه گرایی این اختلافات را مدیریت کند

مقدمه

در دوران پس از فروپاشی شوروی، روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا مبتنی بر اختلاف و همکاری بوده است. در این مسئله موضوعاتی مانند تمایل روسیه برای ادغام در غرب در دهه ۹۰، جایگاه روسیه به عنوان قدرت منطق‌های و قدرت بزرگ؛ نقش کشور‌های غربی در انقلاب‌های رنگی در کشور‌های آسیای مرکزی و قفقاز، چالش‌های جهانی از جمله تغییرات آب و هوایی و مسئله تروریسم بینالمللی، رویکرد ضد یکجانبهگرایانه روسیه پس از کنفرانس مونیخ، مداخله نظامی روسیه در گرجستان، انتقادات کشور‌های غربی از وضعیت دموکراسی در روسیه به ویژه از سال ۲۰۱۱ به بعد، بحران اوکراین؛ دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ روسیه و ... دخیل بوده است. در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ این انتظار وجود داشت که با توجه به دیدگاه مثبت هر دو طرف به ارتباط با یکدیگر از میزان اختلافات کاسته شده و دو کشور همکاری‌های نزدیکی در مسائل مختلف منطق‌های و جهانی داشته باشند. با این حال نه تنها این امر محقق نشد بلکه از طریق مطرح شدن موضوعات جدید اختلافات بین واشنگتن و مسکو افزایش یافت. همزمان با افزایش اختلافات، دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ هم به پایان رسید و جو بایدن با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ قدرت را در ایالات متحده به دست گرفت؛ بنابراین در حال حاضر مسئله اصلی چشم انداز روابط روسیه و ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری بایدن است. این مسئله سوالاتی متعددی را به ذهن متبادر میکند از جمله اینکه دولت بایدن چه دیدگاهی نسبت به روسیه دارد؟. چه موضوعاتی بر روابط دو طرف تاثیر خواهد گذاشت؟ سناریو‌های موجود برای روابط دو کشور کدام است؟ دولت بایدن از چه راهبردی برای مدیریت روابط خود با روسیه بهره خواهد گرفت؟


رویکرد جو بایدن به روسیه

دیدگاه شخصی بایدن در مورد روسیه این است که این کشور، اساسا یک کلپتوکراسی رو به زوال است. اقتصاد تک محصولی آن غیر رقابتی و جمعیت آن بسیار ناهمگن است. علاوه بر این به دلیل تلاش بی وقفه کرملین برای براندازی دموکراسی‌های غربی از طریق دخالت در انتخابات، ایجاد اختلاف در جوامع غربی با اطلاعات نادرست و تضعیف نهاد‌های غربی با بازی در اختلاف بین اعضای آنها، روسیه یک تهدید است. با این حال از نظر بایدن، این رفتار مسکو نتیجه عملکرد نادرست ایالات متحده در روسیه، به ویژه نادیده گرفتن نگرانی‌های امنیتی روسیه در مورد گسترش ناتو به مرز‌های آن نیست. از نظر وی، این مشکل در روسیه ناشی از تصرف دولت روسیه توسط "نیرو‌های کا گ ب" و توانایی آن‌ها در مهار ملیگرایی (با فرض ایالات متحده به عنوان دشمن) به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت است؛ بنابراین بسیاری عقیده دارند که رویکرد لیبرالی بایدن همراه با انتقاد از سیاست اقتدارگرایانه روسیه خواهد بود. چرا که قبل از تبدیل شدن به رئیس جمهور بایدن در مورد خودکامگی روسیه و فساد اداری آن اظهارات تندی داشته است. به عنوان مثال، وی پوتین را"دیکتاتور" خوانده است. حتی در سال ٢۰۱۱ بیزاری بایدن از اقدامات غیر لیبرال پوتین با اظهارات وی مبنی بر اینکه وی نباید برای سومین بار نامزد شود، ظاهر شد و وی خطاب به پوتین اظهار داشت: "من به چشمان شما نگاه میکنم، و فکر نمیکنم شما روح داشته باشید. همچنین به دنبال حمله روسیه به کریمه و دونباس در سال ۲۰۱۴ روابط خود را با اوکراین تقویت کرد؛ بنابراین براساس مفروضات لیبرالی بایدن؛ روسیه یک دولت اقتدار گراست است که برای سه مفروض اصلی سیاست خارجی دولت بایدن یعنی دموکراسی؛ تقویت اتحاد سنتی ایالات متحده آمریکا با اتحادیه اروپا و در نهایت رهبری جهانی آمریکا یک تهدید است؛ بنابراین انتظار میرود که روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن تنش‌های زیادی را تجربه کند.

موضوعات مهم در روابط روسیه و آمریکا

  • دخالت در انتخابات ۲۰۲۰: روسیه همانند سال ۲۰۱۶، متهم به نفوذ و دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ شده است. هر چند شدت اتهامات و شواهد به اندازه سال ۲۰۱۶ نیست، اما موضوعاتی مانند هک حساب‌های ایمیل وزارت دادگستری و پاداش‌های روسیه به نیرو‌های آمریکایی مطرح شده است.
  • دموکراسی و حقوق بشر در روسیه: ایالات متحده نسبت به روند‌های دموکراسی از جمله ساختار اقتدارگراینه نظام سیاسی روسیه و همچنین اقدامات حقوق بشری آن از جمله در زمینه سرکوب اعتراضات داخلی و همچنین بازداشت الکسی ناوالنی از منتقدان جدی دولت روسیه انتقاد دارد.
  • تداوم مسئله اوکراین و بلاروس: در زمان شروع بحران اوکراین بایدن در قالب دولت باراک اوباما از منتقدین جدی اقدامات روسیه در این کشور بود. علاوه بر این بایدن یکی از معدود سیاستمداران آمریکایی است که مسئله سرکوب سیستماتیک در بلاروس را مطرح کرده و اعلام داشته است که مردم بلاروس"خواستار شنیدن صدای خود هستند"و همچنین بحث تقلب در انتخاب مجدد الکساندر لوکاشنکا را مطرح نمود. همچنین بایدن از جمله افرادی است که نسبت به سرکوب‌های داخلی در بلاروس معترض است.
  • تحریم‌های اقتصادی روسیه: تحریم عنصر اصلی سیاست ایالات متحده برای مقابله و جلوگیری از رفتار‌های تهاجمی روسیه است. در این زمینه نه تنها دولت بایدن تمایلی به حذف این تحریم‌ها ندارد بلکه در آخرین اقدام خود ضمن تحریم ۱۴ شرکت وابسته به روسیه در کشور‌های مختلف، تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه از سال ۲۰۱۴ را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد.
  • پروژه گازی نورد استریم ۲: جو بایدن از جمله مخالفان اصلی پروژه گازی نورد استریم ۲ است که از سال ۲۰۱۵ شروع شده و در مراحل پایانی خود قرار دارد. یکی از دلایل مخالفت بایدن با این پروژه که در زمان معاونت سیاسی او در دولت باراک اوباما صورت گرفت این است که اوکراین را دور می‌زند و این کشور را از هزینه‌های سودآور مربوط به حمل و نقل محروم میکند.
  • کنترل تسلیحات: دولت بایدن تمدید معاهده نیو استارت ۲ را با روسیه امضا کرده است. با این حال اعتقاد بر این است که این بدان معنا نیست که کنترل تسلیحاتی دو جانبه ایالات متحده و روسیه تحت نظر بایدن آینده روشنی خواهد داشت بلکه مذاکره و تصویب هرگونه توافقنام‌های فراتر از نیو استارت، به خصوص از طرف آمریکا بسیار دشوار خواهد بود. بسیاری از اختلافات اساسی بین مسکو و واشنگتن، در مورد موضوعاتی مانند سلاح هست‌های تاکتیکی، دفاع موشکی بالستیک، درگیر شدن چین و سایر قدرت‌های هست‌های و غیره، تحت دولت جدید از بین نخواهد رفت. همچنین واضح است که دولت بایدن برای دستیابی به آخرین پیشرفت‌های فنآوری (فضا، فضای مجازی، هوش مصنوعی، سیستم‌های کشنده خودکار، و غیره) مجبور است شروع به بررسی و بازنگری در الگوی قدیمی کنترل تسلیحات استراتژیک کند.
  • روابط روسیه با ناتو: روابط ناتو و روسیه از سال ۲۰۱۴ که روسیه کریمه را اشغال کرد، در سردترین حالت ممکن قرار دارد. با این حال در دوره ترامپ با توجه به یکجانبهگرایی وی انسجام در اتحادیه وجود نداشت و نیرو‌های روسیه در مناطقی مانند بالتیک و دریایی سیاه آزادی عمل داشتند. این در حالی است که دولت جدید ایالات متحده آمریکا تلاش دارد از طریق احیای اتحاد قدیمی حوزه آزادی عمل نظامی روسیه را محدود کند.
  • مسئله الحاق گرجستان به ناتو: قبل از سال ٢٠٠٨ بحث عضویت گرجستان در ناتو مطرح بود، ولی حمله نظامی روسیه به گرجستان این روند را تشدید کرد. پس از سال ۲۰۰۸ نیز اقدامات روسیه از جمله مرزبندی، تحریم، گذرنامه و حملات سایبری جنگ ترکیبی علیه گرجستان انجام داده است. حمله مسکو به اوکراین در سال ۲۰۱۴ و نظامی شدن متعاقب نظامی شدن دریای سیاه، ناامنی گرجستان را تشدید کرد. اخیرا نیز در جنگ دوم قره باغ کوهستانی حدود ۲۰۰۰ نیروی نظامی "صلح آمیز" روسی در جنوب گرجستان مستقر شدند؛ بنابراین غرب با تغییر مرز‌های اروپا و دستیابی روسیه به کنترل بیشتر بر زیرساخت‌های مهم و منابع حیاتی برای امنیت غرب روبرو است. در چنین شرایطی به نظر میرسد که دولت جدید ایالات متحده آمریکا گام‌هایی را در جهت تهسیل عضویت گرجستان در ناتو بردارد.
  • بحران قره باغ:در زمان افزایش اختلافات بین آذربایجان و ارمنستان و شروع جنگ بین دو کشور سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ در این مورد بسیار منفعل بود و خود دونالد ترامپ و وزیر خارجه آمریکا بیشتر از طریق توئیتر طرفین را به آتش بش دعوت میکردند. این موضع دولت ترامپ مورد انتقاد بسیاری از جمله جو بایدن رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا بود. وی عقیده داشت که ایالات متحده آمریکا باید اقدامات فعالتری را در قبال این بحران انجام دهد. هر چند نمیتوان انتظار داشت که دولت بایدن تغییرات قابل توجهی را با توجه به پایان درگیری و همچنین مستقر شدن نیرو‌های صلح روسیه در منطقه قره باغ انجام دهد با این حال همانند سایر موضوعات مطرح در سیاست خارجی آمریکا در زمینه بحران قره باغ نیز اقدامات دیپلماتیک و چند جانبهگرایانه افزایش پیداخواهد کرد. اولویت اساسی در این زمینه احیای گروه مینسک خواهد بود که از ابتدای شکلگیری قرار بود نقش میانجی را بین ارمنستان و آذربایجان ایفا کند.


سناریو‌های ممکن برای آینده روابط روسیه و آمریکا


  • افزایش اختلافات و حتی ورود به مرحله جنگ سرد جدید. برای این استدلال سه دلیل مطرح شده است. اول از همه؛ هر دو کشور اساسا دیدگاه متفاوتی در مورد نظم بینالمللی دارند. ایالات متحده به دنبال حفظ هژمونی جهانی خود است و روسیه طرفدار چند قطبی است. هر دو به عنوان دو قدرت نظامی قدرتمند در جهان، معضل امنیتی خاص خود را دارند. دلیل دوم این است ایالات متحده روسیه را تهدیدی بزرگ میداند. نخبگان دیپلماسی ایالات متحده با روسیه به عنوان پرتهدیدترین کشور جهان برای منافع ملی آمریکا از دوران جنگ سرد تاکنون رفتار کرده اند. مقامات دولت جدید نیز به این تهدید اذعان داشته اند. از چشم انداز ژئوپلیتیکی و ایدئولوژی، از دید واشنگتن، روسیه یک مخالف ژئوپلیتیکی است که به دنبال تضعیف وضعیت بینالمللی ایالات متحده و همچنین باور‌های دموکراتیک و ارزش‌های لیبرالی آن است.
  • کاهش اختلاف بین دو کشور، از جمله دلایلی که برای این مورد عنوان میشود این است که در دوره بایدن دولت ایالات متحده آمریکا بیشتر بر روی مسائل داخلی متمرکز خواهد بود. عقیده بر این است که بایدن باید با بیماری همه گیر کووید ١٩ مبارزه کند و به مشکلات اقتصادی خانواده‌های طبقه متوسط رسیدگی کند. وی همچنین باید وحدت حزب دموکرات را با شناخت نقش حیاتی جناح چپ و فعالان حزب که در پیروزی وی نقش داشتند؛ حفظ کند. این امر مستلزم ورود بیشتر چپ به سیاست‌های بهداشت، کار و آموزش و پایان دادن به جو تبعیض نژادی و همجنین مد نظر قرار دادن مشکلات قرار آفریقایی-آمریکایی‌ها، مسلمانان و لاتین‌ها است. علاوه بر این مشکل اساسی فعلی آمریکا قطبی شدن جامعه است. تحولات سریع اقتصادی طی دو دهه اخیر باعث ایجاد تعداد زیادی از آمریکایی‌های ناراضی شده است که از اقتصاد جدید عقب مانده اند و عقیده دارند که نخبگان سیاسی به منافع آن‌ها اهمیت نمیدهند. مسئله بعدی این است که اولویت اول دولت بایدن روسیه نیست و دولت حدید ایالات متحده آمریکا بیشتر با پکن تقابل خواهد داشت. برخی عقیده دارند که مارپیچ نزولی که در روابط ایالات متحده و چین در طول دولت ترامپ آغاز شد باعث گردید که ایالات متحده و چین به یک "جنگ سرد جدید" وارد شوند. هر چند نشانه‌هایی از تنش کاهش تنش در روابط آتی دو کشور وجود دارد با این حال عوامل ساختاری قدرتمندی در ایالات متحده وجود دارد که باعث میشود که رقابت با حاصل جمع صفر همچنان بر رویکرد آن در قبال چین حاکم باشد.


راهبرد دولت جو بایدن در قبال روسیه

در این مورد نظرات متفاوت است. برخی عقیده دارند که دولت بایدن احتمالا به رویکرد‌های دولت اوباما در قبال روسیه باز خواهد گشت. هر چند که رئیس جمهور منتخب در سیاست خود نسبت به سلف خود، دونالد ترامپپ، در مورد روسیه سختگیر خواهد بود. برخی دیگر عقیده دارند که سیاست بایدن در مقایسه با سیاست دولت ترامپ، جنبه ایدئولوژیکی و مبتنی بر ارزش در برابر روسیه خواهد داشت. بایدن حقوق بشر و دموکراسی را در روابط ایالات متحده و روسیه را گسترش میدهد، اما با وجود اقدامات سختگیرانه، او روسیه را انزوا نخواهد برد. او می‌فهمد که چنین سیاستی ناسیونالیسم و جنبه ضدآمریکایی سیاست خارجی را تغذیه میکند. دولت جدید احتمالا درتحکیم سیاست ناتو در قبال روسیه و هماهنگ کردن موقعیت کشور‌های اروپایی در تحریم‌ها فعالیت بیشتری خواهد داشت. این فرض نیز مطرح شده است که دولت بایدن با روحیه مشارکت چند جانبه با دموکراسی‌های غربی جبه‌های ضد روسی جدید با متحدان ایالات متحده (به ویژه اتحادیه اروپا) ایجاد خواهد کرد که همچنین نگران تلاش‌های کرملین برای خرابکاری در دموکراسی غربی و مشارکت آن در جنگ‌های نیابتی هستند. بایدن همچنین به نفع ناتو صحبت کرده و ممکن است در تلاش برای نشان دادن برتری استراتژیک در برابر پوتین، اتحاد نظامی را تقویت کند. با وجود اینکه هر یک از این نظرات اطلاعات ارزشمندی را در مورد چگونگی تقابل ایالات متحده آمریکا با روسیه ارائه میدهند، اما به نظر میرسد چیزی که در روابط دولت جدید ایالات متحده با روسیه نزدیک به واقعیت باشد این است که راهبرد وی ترکیبی از تقابل و همکاری خواهد بود. به عبارتی دیگر سیاست دولت بایدن درقبال روسیه بین همکاری و اختلافات مدیریت شده و همچنین بین تلاش‌های عملی بیشتر برای مهار روسیه و اقدامات خاص به ویژه تحریم‌های اقتصادی که به منظور کاهش کارآیی نظامی و دیپلماتیک روسیه طراحی میشوند، در نوسان خواهد بود.
ابزار‌هایی هم که دولت بایدن ممکن است از آن برای تقابل یا حداقل مهار روسیه استفاده کند متنوع است. با این حال سه ابزار مهم در این زمینه اولوین خواهد داشت. اولین مورد تلاش برای چالش کشیدن و تضعیف نظام سیاسی در روسیه است. در این زمینه دولت بایدن تلاش خواهد کرد از طریق زیر سوال بردن مشروعیت دولت روسیه و همچنین حمایت مالی و معنوی از مخالفان و در صورت ممکن تاثیر گذاری بر انتخابات ریاست جمهوری به این هدف دست یابد. مهار روسیه و ایجاد تعادل در توان نظامی آن به عنوان حداقلترین وظیفه و دستیابی به برتری کامل در انواع سلاح‌ها و فناوری‌های نظامی کلیدی به عنوان بالاترین وظیفه دومین موردی است که به نظر میرسد دولت بایدن آن را انجام دهد. موضوع سوم نیز مهار اقتصادی و فناوری روسیه است. این هدف می‌تواند از طریق تحریم‌ها و محدودیت‌های تجارت، سرمایه گذاری، مالی و فناوری با موفقیت حل شود. با این حال، این تنها بخشی از مشکل است. روسیه حتی قبل از مشاجره بزرگ با ایالات متحده و غرب در سال ۲۰۱۴ حتی با وجود منابع مالی قابل توجه، دسترسی به بازار‌های سرمایه جهانی و سایر مزایا، نتوانست بر وضعیت اقتصادی پیرامونی خود غلبه کند. امروز وضعیت پیچیده‌تر است. شرایط بازار بسیار مساعد نیست و خطرات سیاسی برای روابط اقتصادی خارجی بیشتر است؛ بنابراین فقط برای ایالات متحده آمریکا کافی است که اقدامات محدودیت ساز بیشتری در این مورد انجام دهد.
اما بایدن به این مسئله نیز اشاره کرد که در عین تقابل، ایالات متحده با روسیه نیز همکاری خواهد کرد. زیرا برخی متغییر‌های وجود دارد که زمینه این امر را فراهم میکنند.


  • اولین مورد این است که تیم سیاست خارجی روسیه و ایالات متحده آمریکا همدیگر را به خوبی میشناسند. بسیاری از افرادی که اکنون در تیم سیاست خارجی بایدن هستند در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما نیز در تعاملات بین مسکو و واشنگتن نقش داشتند. نقش موثر این افراد نیز در کاهش تنش بین دو کشور قبلا ثابت شده است. به عنوان مثال به لطف لاوروف و جان کری تنش موجود بین دو طرف که در اثر حوادث اوکراین در سال ۲۰۱۴-۲۰۱۶ افزایش یافته بود کاهش یافت؛ بنابراین در دوران بایدن نیز به نظر میرسد روسیه و ایالات متحده آمریکا به زبان دیپلماتیک گفتگو کنند. در این میان نقش سرگئی لاوروف و آنتونی بیلنکن برجسته خواهد بود.
  • موضوع دیگری که همکاری روسیه و ایالات متحده را ایجاب میکنند این است که برخی موضوعات در سطح نظام بینالملی وجود دارد که علیرغم عدم تمایل؛ ایالات متحده نیازمند همکاری روسیه است. از جمله این موضوعات میتوان به فن آوری‌های جدید تسلیحاتی، از جمله سیستم‌های متعارف با برد دور، سلاح‌های سایبری و هوش مصنوعی؛ بازگشت به مجامع چند ملیتی مانند توافق پاریس، برنامه جامع اقدام مشترک (معروف به توافق هسته‌ای ایران)؛ همهگیری کرونا، تغییرات اقلیمی - قطب شمال، بهداشت جهانی، فضا و گسترش سلاح‌های هست‌های اشاره کرد.
  • مسئله سومی نیز بر همکاری دو طرف تاثیر میگذارد این است که اگرچه این دیدگاه در ایالات متحده آمریکا و روسیه وجود دارد که طرف مقابل درحال انحطاط است، اما واقعیت این است که هیچ یک از کشور‌ها در معرض نابودی نیستند و این دو نمی‌توانند از برخورد با یکدیگر در مورد مسائل مهم متعدد در سراسر جهان جلوگیری کنند. روسیه و ایالات متحده دو کشور هست‌های برجسته جهان باقی ماندهاند و هرکدام از آن‌ها قدرت پایان دادن به تمدن را دارند. آن‌ها دو کشوری هستند که دارای بزرگترین موقوفات طبیعی هستند و برای زنده ماندن در بی نظمی شدید جهانی در موقعیت بهتری قرار دارند. علاوه بر این هر چند چین در سطح خود قرار دارد، اما روسیه و آمریکا کشور‌هایی هستند که از نظر موقعیت جغرافیایی یا استراتژیک می‌توانند کل قلمرو ابر قاره اوراسیا را که همراه با آمریکای شمالی هسته جهان مدرن را تشکیل می‌دهد، تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به این موضوع، مسکو و واشنگتن با وجود همه اختلافات نیاز به ایجاد یک رابطه کاری دارند.
  • در نهایت باید به مسئله تقابل ایالات متحده آمریکا با چین اشاره کرد. رقابت ایالات متحده آمریکا با چین در حوزه‌های مختلف اقتصادی و نظامی باعث شده است که ایالات متحده علیرغم اختلافات موجود با روسیه، همواره از همکاری با این کشور در برخی زمینه‌ها به عنوان ابزاری برای کاهش فشار‌های پکن استفاده کند. حتی بسیاری در روسیه معتقدند که یک تقابل طولانی مدت بین آمریکا و چین منافع سیاست خارجی روسیه را بهتر برآورده میکند، زیرا این رویارویی اهمیت مسکو را برای پکن بالا می‌برد و چین را به تقویت بیشتر مشارکت استراتژیک خود با روسیه علاقه‌مند میکند؛ بنابراین ایالات متحده آمریکا در عین اینکه تلاش میکند روابط خود با چین را مدیرت کند و از برتری این کشور نسبت به آمریکا جلوگیری کند از گسترش و عمیق شده روابط روسیه با چین نیز جلوگیری کند. یکی از این ابزار‌ها این است که ایالات متحده آمریکا از طریق همکاری و در صورت لزوم کاهش فشار‌های موجود علیه روسیه تلاش میکنند که روسیه را همچنان به گسترش روابط با غرب متمایل نگه دارد.
پژوهشگر مهمان«عسگر صفری»
ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها