
ترسیم چشمانداز آینده جمهوری اسلامی ایران؛ ضرورت تقویت مشارکت ملی برای ساختن رویای تمدنی
چشمانداز آینده، صرفاً یک سند اداری یا مجموعهای از اهداف کلان نیست؛ بلکه نیرویی الهامبخش است که میتواند مسیر حرکت تمدنی یک ملت را روشن سازد و روح امید و انسجام را در جامعه زنده نگه دارد. برای ایران اسلامی، که بر پایهی میراث تمدنی کهن و آرمانهای انقلاب اسلامی بنا شده است، بازآفرینی چشمانداز آینده نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی ملی و تاریخی است.
این چشمانداز باید بیش از پیش، با مشارکت گستردهی مردم، نخبگان، بخش خصوصی، جامعهی مدنی و نهادهای حاکمیتی شکل گیرد تا به «روایت ملی آینده ایران» تبدیل شود؛ روایتی که همهی اقشار جامعه، هرچه بیشتر، خود را در آن سهیم بدانند و برای تحققش گام بردارند.
چنین چشماندازی، زمانی به نیروی محرک ملی بدل میشود که از سطح سند فراتر رود و در ذهن و ضمیر جمعی ملت جای گیرد؛ آیندهای که بتوان آن را دید، به آن باور داشت و برای ساختنش تلاش کرد.
چنانچه این چشمانداز به گفتمان عمومی و باور مشترک تبدیل شود، ایران اسلامی میتواند گامهایی بلندتر و استوارتر در مسیر پیشرفت، عدالت و تعالی تمدنی بردارد و در پرتو آن، انقلاب اسلامی با عمق و تأثیری ژرفتر، الهامبخش ملتهای دیگر در راه تحقق آیندهای انسانیتر، معنویتر و امیدبخشتر در جهان باشد.
الف) اهمیت چشمانداز در مسیر تمدنی ایران
در دوران جدید، هیچ جامعهای بدون درک و تصویر روشنی از آینده، توانایی جهتدهی به حرکت خود را ندارد. چشمانداز، همچون قطبنما، مسیر حرکت را مشخص میکند و در شرایط متغیر جهانی، ثبات و امید را به جامعه میبخشد. برای کشور ایران که از تمدنی کهن، فرهنگی غنی و سرمایه انسانی جوان و باورها و ارزشهای متعالی و دینی برخوردار است، داشتن چشمانداز به معنای احیای باور به توانایی جمعی برای ساختن آیندهای بهتر است.
جمهوری اسلامی ایران امروز در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است؛ جایی که نه گذشته بهتنهایی میتواند راه آینده را بگشاید، و نه تحولات جهانی اجازه میدهد بدون جهتگیری روشن حرکت کند. ازاینرو، تدوین چشماندازی جامع، فراگیر و مردمی، ضرورتی است که لازم است هرچه بیشتر، محور سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور قرار گیرد.
ب) مشارکت ملی؛ بنیان اصلی تدوین چشمانداز
تجارب جهانی نشان میدهد که هیچ چشمانداز پایداری بدون مشارکت واقعی مردم به نتیجه نمیرسد. چشمانداز باید محصول گفتوگوی ملی باشد؛ گفتوگویی میان حاکمیت، دانشگاهها، اندیشکدهها، بخش خصوصی، جامعه مدنی، و اقشار مختلف مردم. اگر مردم در فرآیند شکلگیری آینده خود نقش داشته باشند، در مسیر تحقق آن نیز انگیزه و احساس تعلق خواهند داشت.
در جمهوری اسلامی ایران، ضروری است که تدوین چشمانداز آینده به فرآیندی مشارکتیتر تبدیل شود. این مشارکت باید فراتر از مشورت باشد و به گفتوگویی عمیق و چندجانبه میان نیروهای اجتماعی و فکری بینجامد. نخبگان دانشگاهی و فرهنگی، فعالان اقتصادی، کارآفرینان، زنان، کارفرمایان و کارگان، جوانان، هنرمندان و گروههای محلی باید فرصت بیشتری برای بیان دیدگاهها و آرزوهای خود دربارهی آینده جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. در این صورت است که چشمانداز، نه از بالا به پایین، بلکه از درون جامعه و با همراهی مردم شکل میگیرد و قابلیت تحقق بیشتری مییابد.
پ) ضرورت تبیین و گفتوگوی عمومی
چشمانداز، زمانی زنده میماند که برای مردم قابل فهم و ملموس باشد. یکی از مهمترین درسهای تجربهی چشمانداز ۱۴۰۴ این است که اگر اهداف بلندمدت به زبان ساده و قابل درک برای جامعه تبیین نشوند، بیش از آنکه تحقق پیدا کند، در سطح اسناد باقی خواهند ماند.
بخش قابل توجهی از مردم شاید ندانند چشمانداز پیشین چه بوده یا چرا تحقق نیافته است و این نشان میدهد که چشمانداز بدون تبیین عمومی، هرچند دقیق و فنی باشد، به باور جمعی تبدیل نخواهد شد.
لازم است در مسیر جدید، چشمانداز آینده جمهوری اسلامی ایران، به طرز پررنگتری به گفتمانی اجتماعی بدل شود. این امر نیازمند نقشآفرینی رسانهها، نظام آموزشی، تولیدات فرهنگی و هنری، و نقشآفرینی مسئولانهتر نهادهای مردمی است. از مدارس و دانشگاهها تا سینما، هنر و فضای مجازی، همه باید در شکل دادن به فهم جمعی از «ایران آینده» سهیم باشند.
چشمانداز مطلوب، برای هر ایرانی، از کشاورز و کارگر تا استاد دانشگاه و مدیر دولتی، معنا داشته و هر کسی خواهد توانست جایگاه خود را در تحقق آن ببیند.
ت) تجسم آرمانی آینده؛ از سند تا تصویر الهامبخش و جمعی
هیچ ملت بزرگی بدون «تصویر روشن از فردای خود» به پیشرفت نرسیده است. قدرت چشمانداز در آن است که آینده را از دل آرزوها به میدان واقعیت بیاورد. برای اینکه چشمانداز ایران آینده مؤثر و ماندگار باشد، شایسته است که در ذهن و تخیل جمعی جامعه، به تصویر و تجسمی الهامبخش تبدیل شود.
چنانچه مردم نتوانند ایران مطلوب آینده را در ذهن خود ببینند -ایرانی پیشرفته، آباد، عادل و انسانی- آنگاه چشمانداز صرفاً در حد یک سند باقی خواهد ماند. اما آنگاه که این تصویر روشن و آرمانی در دلها شکل گیرد، خود به نیرویی انگیزشی بدل میشود که نسلها را به حرکت درمیآورد.
چشمانداز آینده ایران سزاوار است که بیشتر از قبل، بر مبنای آرمانگرایی واقعگرایانه ترسیم شود:
-در اقتصاد، ایرانِ نوآور، متکی بر تولید ملی، عدالت در توزیع فرصتها، و بخش خصوصی توانمند.
-در جامعه، کشوری با آموزش فراگیر، سلامت پایدار، خانوادههای مقاوم و سرمایه اجتماعی بالا.
-در فرهنگ، ملتی با هویت اسلامی-ایرانی که در عین اصالت، خلاقیت و نوآوری را میستاید.
-در محیط زیست، کشوری سبز با مدیریت هوشمند منابع آب، خاک و هوا.
-در علم و فناوری، جامعهای در مرز دانش، با حضور فعال در فناوریهای آینده.
-در حکمرانی، نظامی کارآمدتر، مشارکتپذیرتر و مقتدرتر.
این تصویر آرمانی نهتنها جهت حرکت کشور را نشان میدهد، بلکه در روح اعتماد و امید در جامعه میدمد.
ث) تجربههای جهانی؛ از «رویای چینی» تا «چشمانداز مالزی ۲۰۲۰»
تجربهی کشورهای مختلف نشان میدهد که چشمانداز، اگر به گفتمان ملی تبدیل شود، میتواند موتور حرکت جمعی گردد. کره جنوبی با تدوین و بازنمایی مداوم چشمانداز صنعتی و فناورانه، از کشوری وابسته به کشاورزی به یکی از قدرتهای فناوری جهان بدل شد. مالزی با «چشمانداز ۲۰۲۰» توانست همگرایی نخبگان و انسجام اجتماعی را پیرامون آیندهای روشن ایجاد کند. چین نیز با طرح «رویای چینی» مفهوم آینده ملی خود را در ذهن مردم نهادینه کرد و از آن برای بسیج ارادهی عمومی بهره برد.
نکتهی مشترک در همه این تجربهها، «تبدیل چشمانداز به روایت مشترک ملی» است. ملتها وقتی موفق میشوند که چشمانداز را به بخشی از هویت خود بدل کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز میتواند با اتکا بر ریشههای فرهنگی و آرمانهای اسلامی-ایرانی، «رویای ایرانی» را به چنین جایگاهی برساند؛ رویایی که در آن هر شهروند و روستایی، کارگر و کارفرما، صنعتگر و هنرمند، معلم و دانشآموز، کارمند و بازاری، زن ومرد، با همهی زبانها، گویشها و فرهنگهای این کشور و ملتِ بزرگ، خود را سازندهی آیندهای درخور بداند.
توصیههای سیاستی
برای تحقق این اهداف، مجموعهای از اقدامات سیاستی پیشنهاد میشود:
-تقویت سازوکار گفتوگوی ملی برای تدوین چشمانداز
تدوین چشمانداز باید در قالب فرآیندی مشارکتی و باز صورت گیرد. شاید تشکیل شورایی مانند «شورای ملی آینده جمهوری اسلامی ایران» متشکل از نمایندگان دولت، دانشگاهها، بخش خصوصی، نهادهای مدنی و گروههای اجتماعی بتواند بستر این گفتوگو باشد.
-تبیین عمومی و رسانهای چشمانداز
از طریق رسانههای ملی و محلی، نظام آموزشی، شبکههای اجتماعی و تولیدات هنری، مفهوم آینده مطلوب ایران برای مردم بازگو و قابل درک شود. شایسته است هر ایرانی بداند سهم او در تحقق این چشمانداز چیست.
-پیوند چشمانداز با سیاستهای اجرایی و بودجهای
چشمانداز نباید جدا از واقعیتهای حکمرانی بماند. همهی برنامههای پنجساله توسعه، طرحهای ملی و بودجههای سالانه، هرچه بیشتر در چارچوب اهداف چشمانداز تعریف شوند تا سمت و سوی واحدی به حرکت کشور بدهند.
-ترویج تصویر الهامبخش از آینده ایران
با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای، «ایران آینده» بهصورت ملموس در ذهن مردم ترسیم شود. فیلم، ادبیات، تصویرسازی و روایتهای امیدبخش، ابزارهایی قدرتمند برای نهادینهسازی چشمانداز هستند.
-پایش و بازنگری مستمر چشمانداز
لازم است چشمانداز، پویایی و انعطاف داشته باشد. شرایط جهانی و تحولات اجتماعی بهطور مداوم تغییر میکنند؛ بنابراین سازوکاری برای پایش، ارزیابی و بهروزرسانی دورهای چشمانداز وجود داشته باشد تا همواره زنده و روزآمد بماند.
جمع بندی
جمهوری اسلامی ایران در مسیر تاریخی خود همواره ملتی بوده است که آرمانهای بزرگ را در دل پرورانده و تمدنهای ماندگار آفریده است. امروز نیز این توان و ظرفیت در بطن جامعه وجود دارد، لیکن نیازمند جهتی روشن، روایتی مشترک و تصویری الهامبخش از آینده است.
هرچه چشمانداز آینده، بیشتر بر پایهی مشارکت ملی و گفتوگوی جمعی شکل گیرد، میتواند به گونهای عمیقتر به پیونددهندهی ارادهها، نسلها و باورهای گوناگون بدل شود. چنین چشماندازی، نهتنها نقشه راه سیاستگذاری کشور خواهد بود، بلکه مجددا و با قوت، روحی در کالبد جامعه میدمد؛ روح امید، همبستگی و اعتماد به آینده.
امروز بیش از هر زمان دیگری، جمهوری اسلامی ایران به تقویت همبستگی و همصدایی بین حاکمیت و آحاد مردم، درباره آینده خود نیاز دارد؛ گفتوگویی که فراتر از مرزهای جناحی و اداری، همه ایرانیان را گرد آرمان مشترک «ایران پیشرفته، عادل، مقتدر و انسانی» گرد آورد.
چنانچه این چشمانداز به گفتمان عمومی و باور جمعی بدل شود، بیتردید جمهوری اسلامی ایران میتواند گامهای بیشتر و سریعتری در مسیر پیشرفت، توسعه و عدالت، بردارد و انقلاب اسلامی، به گونهای عمیقتر و مؤثرتر، الهامبخش ملتهای دیگر در راه تحقق آیندهای انسانیتر و امیدبخشتر خواهد بود.