گزارش
روابط خارجی طالبان؛ از سیاه چاله ژئوپلتیکی تا دلالی نفوذ
الزامات راهبردی دولت سیزدهم در مذاکرات هستهای در دوره پسااعتماد به آمریکا
بازدارندگی دریایی جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی از خلیج فارس تا دریای مدیترانه
آینده حضور بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در سوریه
آینده رهبری سیاسی آلمان در عصر پسامرکل
جنگ دوازده روزه غزه و آسیبهای بازدارندگی رژیم صهیونیستی
چرایی امکان ناپذیری مذاکرات فرا برجامی
جمهوری اسلامی در خصوص توان موشکی که تکنولوژی آنرا بومی کرده، هرگز امتیازی نخواهد داد و مذاکراتی نیز صورت نخواهد پذیرفت
چرا نباید به خروج نیروهایی آمریکایی از عراق امیدوار بود
چشم انداز روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست جمهوری جو بایدن
اولویت و راهبردهای جو بایدن در منطقه غرب آسیا
سیاست برجامی ایران؛ از اقدام قاطع تا رفع همه تحریمها
شماره ۴۶ فصلنامه روابط خارجی "frqjournal" (تابستان ۱۳۹۹) منتشر شد.
ایران و مارپیچ مذاکره
تحریم های جدید ایالات متحده علیه صنایع دفاعی ترکیه/ پیامدهای داخلی و بین المللی
چرا مذاکره با آمریکا بینتیجه است؟ / مصادیق تحلیلی و تاریخی
مهمترین ظرفیت خنثی سازی تحریمها: نیروی جوان تحصیلکرده انقلابی/ بکارگیری الگوی اقتصاد مقاومتی
۲۲ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۳
اولویت و راهبردهای جو بایدن در منطقه غرب آسیا
دولت بایدن در منطقه غرب آسیا تلاش خواهد کرد تغییراتی در سیاست خارجی قبلی ایالات متحده در این منطقه به وجود آورد و از راهبرد چندجانبه گرایی برای مدیرت پیامدهایی این تغییرات استفاده کند
مقدمه
تقریبا یک و ماه و نیم از روی کار آمدن جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا میگذرد. در طی این مدت مهمترین بحث تغییر و تداوم در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بوده است. به عبارت دیگر مهمترین بحث این بوده که جو بایدن چه تغییراتی را در مقایسه با دولت قبلی ایالات متحده در الگوی رفتاری این کشور در قبال موضوعات منطقهای و جهانی ایجاد خواهد کرد. یکی از دلایل باور به این تغییر در رفتار ایالات متحده آمریکا این است که به زعم بسیاری جو بایدن نسبت به دونالد ترامپ شناخت بیشتری از اصول حاکم بر نظام جهانی و متغییرهای تاثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا دارد. حتی برخی عقیده دارند که این شناخت به ویژه در مورد منطقه غرب آسیا قابل توجه است. چرا که بایدن هم به عنوان سناتور و هم به عنوان معاون رئیس جمهور دولت باراک اوباما، در شکل دادن به دیپلماسی و سیاست ایالات متحده در سراسر خاورمیانه نقش داشته است؛ بنابراین مفروض اولیه در مورد سیاست خارجی جو بایدن در منطقه غرب آسیا این است که ما شاهد برخی تغییرات خواهیم بود. اما مسئله مهمتر این است که این تغییرات متاثر از چه منبع فکری خواهد بود و در چه موضوعاتی احتمال تغییر الگوی رفتاری ایالات متحده آمریکا وجود خواهد داشت. در مرحله بعدی دولت بایدن چه راهبردی را برای مدیرت چالشهای ناشی از این تغییرات اتخاذ خواهد کرد؟. در ادامه تلاش میشود به این سوالات پاسخ داده شود.
منبع فکری سیاست خارجی دولت بایدن
اصولا اعتقاد بر این است که چه در زندگی شخصی و چه در روابط بین دولتها رفتار متاثر از یک نوع جهان بینی و اعتقاد به برخی اصول و ارزشها است؛ بنابراین همین باور به یک قالب فکری خاص است که تنوع رفتاری را ایجاد میکند. در همین راستا باید عنوان داشت که به لحاظ مبانی فکری جو بایدن یک لیبرال انترناسیونالیسم است. در سادهترین بیان معتقدان به این بنیان فکری عقیده دارند که ساختارهایی که ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم شکلداده است باید بر روابط میان کشورها در نظام بینالمللی حاکم شود که معمولا از آن به عنوان نظم لیبرال یاد میکنند. نظم لیبرال بر تقویت دموکراسی، بازارهای آزاد، همکاری امنیتی و نهادهای چندجانبه مانند بانک جهانی، سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی تاکید دارد. لیبرالها استدلال میکنند که از طریق تأسیس نهادهای بین المللی، گسترش دموکراسی در سراسر جهان، و وابستگی متقابل اقتصادی، جهانی صلح آمیز وجود خواهد داشت. علاوه بر خود جو بایدن افرادی هم که به عنوان تیم سیاست خارجی وی انتخاب شده اند از این الگوی فکری حمایت میکنند به عنوان مثال آنتونی بلینکن وزیرخارجه و جک سالیوان مشاور امنیت ملی جو بایدن از لیبرالهای انترناسیونالیستی هستند که معتقد به پیگیری موارد فوق الذکر از طریق نهادهای چندجانبه از جمله سازمان ملل، ناتو و اتحادهای سنتی ایالات متحده هستند. با این تفاسیر موضوعات و محورهایی که به احتمال زیاد از سوی دولت بایدن در منطقه غرب آسیا همانند سایر نقاط جهان پیگری میشود مبتنی بر سه اصل حمایت از تقویت و گسترش دموکراسی، تقویت اتحادهای سنتی و در نهایت بازگرداندن رهبری آمریکا باشد.
اولویتهای دولت بایدن در منطقه غرب آسیا
تقویت جایگاه و حضور ایالات متحده در غرب آسیا
دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد، از جمله اینکه بسیاری عقیده دارند که دولت بایدن میراث دار دولت بوش، اوباما و ترامپ در منطقه خاورمیانه خواهد بود. علاوهبراین ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا متحدانی دارد که امنیت آنها در گرو حضور این قدرت فرامنطقهای است. اسرائیل و برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از جمله این دولتها هستند. جدای از موارد؛ هر چند ایالات متحده در زمینه منابع هیدروکربنی خودکفایی دارد با این حال بسیاری از متحدان آن از جمله در اروپا به جریان انرژی از منطقه خاورمیانه وابسته هستند. علاوه بر این، اقتصاد ایالات متحده همچنان در معرض شوکهای قیمت در بازارهای انرژی قرار دارد و ثبات قیمت در این بازارها همچنان برای این کشور مهم است.حتی این انتقاد از ایالات متحده وجود داشت که عدم ایفای نقش از سوی این کشور به عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه غرب آسیا در دوره دولت ترامپ باعث به وجود آمدن یک خلا قدرت گردید و در همین راستا بسیاری از بازیگران منطقهای از جمله ایران و کشورهای منطقهای از جمله روسیه توانستند از آن بهره برداری کنند.احیای مذاکرات هستهای با ایران
در این زمینه دولت بایدن هر چند با موانعی از جمله خواست ایران برای رفع کامل تحریمها؛ مخالفتهای داخلی و همچنین کارشکنی کشورهای منطقهای از جمله رژیم صیهونیستی و برخی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس روبرو بوده است، اما تلاش دارد از طریق مکانیسمهای مختلف از جمله میانجیگری اتحادیه اروپا باب مذاکره با ایران را باز کند. ویژگی متمایزی که در این دوره وجود دارد این است که دولت بایدن تلاش دارد گامی فراتر از توافق سال ۲۰۱۵ بردارد و موضوعات جدیدی از جمله فعالیتهای منطقهای و توان نظامی را در توافق هستهای جدید با ایران قرار دهد که با مخالفت ایران روبرو شده است. بر همین اساس ایالات متحده تلاش میکند از طریق متوسل شدن به مکانیسمها چند جانبه از جمله اتحادهای سنتی و همچنین سازمانهای بینالمللی ایران را تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل بود که ایالات متحده در جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (۱۱ اسفند) خواهان صدور قطعنامهای علیه ایران بود.تغییر در روابط ایالات متحده با برخی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس
مسئله اساسی در ارتباط با این کشورها روندهای دموکراتیک و موضوعات حقوق بشری است. البته در این زمینه نگاه ایالات دولت بایدن بیشتر ابزاری خواهد بود. به عبارت دیگر تلاش خواهد کرد از مسائلی مانند قتل خاشقچی و افشای آن امتیازات سیاسی و اقتصادی از عربستان بگیرد. در مورد مسئله یمن دولت بایدن تلاش خواهد کرد که تحولات داخلی این کشور از فاز نظامی و جنگ داخلی خارج شده و بیشتر واد فاز سیاسی و دیپلماتیک شود تا از این طریق ایالات متحده از طریق به دستگیری ابتکارات مدیرت تحولات یمن را در دست داشته باشد. بر همین اساس بود که بایدن فروش تسلیحات به عربستان و امارات را متوقف و همچنین به همکاری اطلاعاتی با عر بستان پایان داد. همچنین از انصارالله خواست که به ارتباط خود با ایران پایان دهد. مسئلهای که در ارتباط با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به نظر میرسد تغییرات قابل توجهی نداشته باشد عادی سازی روابط این کشورها با رژیم صیهونیستی است چرا که جو بایدن اظهار داشته است که این توافق یک چیز خوب است، اما همکاری بین کشورهایی که توافق نامهها را امضا کرده اند باید عمق پیدا کند و عادی سازی ریشهدار و واقعی شود. علاوه براین کشورهای دیگر را نیز به این توافقنامه اضافه شوند.سوریه
سیاست خارجی دولت باراک اوباما در سوریه به زعم بسیاری شکست خورده بود؛ بنابراین اولویت اصلی دولت بایدن این است که این تصویر منفی را اصلاح کند. در این زمینه با توجه به چالشهای داخلی ایالات متحده آمریکا و همچنین سایر موضوعات منطقهای اولویت اساسی بایدن تقابل نظامی نیست و بیشتر الگوی سیاسی و دیپلماتیک را مد نظر قرار خواهد دارد. دولت بایدن احتمالا به دنبال افزایش فشار دیپلماتیک بر رژیم اسد، از جمله از طریق بازسازی ائتلافها برای دنبال کردن روند سیاسی برای پایان دادن به جنگ خواهد بود. در حالی که دیپلماسی نقشی اساسی ایفا خواهد کرد، در میان مقامات سیاست خارجی حمایت گستردهای برای حفظ نیروی نظامی فعلی در سوریه و افزایش بالقوه حضور نظامی به صورت هدفمند وجود دارد. دولت جدید همچنین احتمالا تعداد بیشتری از آوارگان سوری را اسکان داده و کمکهای بشردوستانه بیشتری از جمله در ادلب را ارائه میدهد. بایدن احتمالا با کمکهای بازسازی که ممکن است به نفع رژیم اسد باشد، مخالفت میکند مگر اینکه روند سیاسی در این زمینه وجود داشته باشد. علاوه بر این، مجازاتهای اعمال شده توسط قانون حمایت از غیرنظامی سزار سوریه احتمالاً پابرجا خواهد بود.حضور نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان
در ارتباط با نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا از جمله در کشورهایی مانند عراق و افغانستان راهبرد اصلی دولت بایدن این است که این نیروها همچنان باید در منطقه حضور داشته باشند. دلیل آنهم این است که دولت بایدن استدلال میکند که تهدیدهای تروریستی همچنان در منطقه از بین نرفته است و ثانیا در صورت خروج کاملنیروهای آمریکایی از منطقه توازن منطقهای آن در قبال کشورهایی مانند روسیه و ایران به هم میخورد. بر همین اساس بود که جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در نخستین دیدارش از پنتاگون در ۲۳ بهمن، اظهار داشت که خروج کامل نیروهای ایالات متحده از افغانستان مطابق ضرب الاجل توافقنامه دوحه تا ابتدای ماه میانجام نمیشود و باید در توافق انجام شده بین ایالات متحده با طالبان و دولت افغانستان در دولت قبلی تجدید نظر شود. همچنین در نشست وزرای دفاعی اتحادیه ناتو تاکید شد که برای افزایش همکاریهای ایالات متحده با این اتحادیه نیروهای ناتو در عراق و افغانستان افزایش یابد.مسئله فلسطین
در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ ایالات متحده رابطه یک طرفهای با رژیم صیهونیستی داشت. این باعث شد کاخ سفید از نقش سنتی خود به عنوان واسطهای بین رژیم صیهونیستی و فلسطینیها که توافقنامه کمپ دیوید را در ۱۹۷۸ تهیه کرد و به پیمان اسلو در سال ۱۹۹۳ کمک کرد، دور شود. ترامپ سفارت آمریکا در سرزمینهای اشغالی را به اورشلیم منتقل کرد، بودجه سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینیرا قطع کرد و دیدگاه دیرینه آمریکا را در مورد سازگار نبودن شهرکهای صیهونیستی در کرانه باختری با قوانین بین المللیرا تعدیل کرد. بر همین اساس هم رهبران فلسطین رویکرد مثبتی به آمریکا نداشتند و حتی از شرکت در کنفرانس اقتصادی ۲۰۱۹ که دولت ترامپ تحت حمایت برنامه به اصطلاح صلح خاورمیانه خود اجرا کرد خود داری کردند با این حال دولت بایدن قصد دارد روابط خود را با تشکیلات خودگردان فلسطین بهبود ببخشد و از این طریق به رویکرد سنتیتر خود در خاورمیانه بازگردد و دیدگاه دولت ترامپ مبنی بر اینکه روابط ایالات متحده و فلسطین چندان مهم نیستند را رد کند. بایدن تمایل به تعامل فراگیر با مشارکت فعال رژیم صیهونیستی و فلسطینیان برای دستیابی به یک راه حل صلح آمیز دو کشور دارد.راهبردهای بایدن در منطقه خاورمیانه
مواردی که در بالا به آنها اشاره شد نشان میدهد که دولت جدید ایالات متحده آمریکا با تغییر در الگوی رفتاری خود با ییچیدگی زیادی برای باز تعریف روابط خود با منطقه غرب آسیا روبرو خواهد شد. بر همین اساس اقدامات آن نیز باید بر اساس ارزیابی همه جوانب باشد. به نظر میرسد در این شرایط راهبردی که دولت بایدن در قبال منطقه خاورمیانه اتخاذ میکند مبتنی بر چند جانبهگرایی باشد. به عبارت دیگر بایدن تلاش خواهد کرد که یک شبکه چند جانبه متشکل از متحدان و همچنین منابع خود از جمله تواناییهای نظامی در منطقه تشکیل دهد که اولا این شبکه قابل کنترل از راه دور باشد و در صورتی که ایالات متحده در منطقه حضور جدی نداشته باشد بتواند آن را کنترل کند و ثانیا توانایی کاهش هزینههای ایالات متحده در مقابله با چالشهای موجود در منطقه را داشته باشد. ایالات متحده از ابزاهای این راهبرد نیز بهرمند است. در طی سالیان گذشته ایالات متحده از طریق پایگاههای نظامی خود در کشورهای دوست، مداخلات مسلحانه؛ تشکیل ائتلافها، استفاده از جنگهای از راه دور و قوانین تحریمی کنترل فراسرزمینی خود را بر منطقه غرب آسیا انجام داده است. علاوه براین منطقه خاورمیانه میزبان چند هزار نیروی آمریکایی است که پایگاههای بزرگ آمریکا از جمله درمرکز هوایی سنتکام در قطر مستقر هستند؛ بنابراین تلاش دولت بایدن در دوره جدید سیاست خارجی امریکا این خواهد بود که بیشتر کار مدیرت این منابع را انجام دهد و همچنین از طریق افزایش ارتباط خود با بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بعد چندجانبهگرایی سیاست خارجی ایالات متحده را تقویت کند. این مسئله به دلایل همچون مشکلات داخلی ایالات متحده آمریکا نیز حائز اهمیت است. مشکلاتی مانند افزایش شکاف اجتماعی؛ مشکلات اقتصادی، فشارهای سیاسی ناشی از اختلافات بین دو حزب و غیره... برای اقدام یکجانبه ایالات متحده در منطقه خاورمیانه محدودیت ایجاد میکند. با این حال با توجه به اینکه ایده بازگرداندن رهبری ایالات متحده آمریکا وجود دارد دولت جو باید تلاش خواهد کرد که بر اساس همان ایده چند جانبهگرایی بیشتر امور هماهنگی بین عناصرمختلف در نظام بینالمللی را بر عهده بگیرد. این امر به چند دلیل حائز اهممیت است. اولا چندجانبهگرایی بستری برای تقویت بیشتر اتحادهای سنتی ایالات متحده است. ثانیا با توجه به مشکل داخلی آمریکا هزینههای اقدام جهانی بر صرف بر ایالات متحده تحمیل نمیشود و در نهایت ایالات متحده با مدیرت و هماهنگی این عناصر میتواند رهبری آمریکا را مجددا احیا کند.
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات