چرا نباید به خروج نیروهایی آمریکایی از عراق امیدوار بود
نزدیک به دو دهه از زمانی که (۲۰۰۳) جرج بوش، رئیس جمهور سابق ایالات متحده اعلام کرد که "نیروهای ما به محض پایان کار خود در عراق، خود به خانه برمیگردند"، میگذرد. با این حال در طی سالهای گذشته فقط در کمیت و کیفیت این نیروها تغییراتی ایجاد شده و بحث خروج کامل نیروهای خارجی از عراق عملا محقق نشده است. در زمان اشغال عراق دولت بوش و حتی افکار عمومی ایالات متحده عقیده داشتند که نیروهای اشغالگر باید در عراق بمانند تا دموکراسی را گسترش داده و جامعه جدیدی را بسازند. با گذشت زمان نه تنها تغییری در بافت سیاسی و اجتماعی عراق صورت نگرفت بلکه حضور این نیروها بر گسترش اختلافات سیاسی، تنشهای قومی و تعارضهای اجتماعی دامن زد. دولت باراک اوباما نیز با این تعهد و شعار وارد کاخ سفید شد که نیروهای آمریکایی را از دو جنگ با خانه بازگرداند. هدف اصلی دولت اوباما در دورات تصدی خود نسبت به نیروهایی آمریکایی، کاهش نیروهای آمریکا در خاورمیانه از طریق جایگزینی آن با دیپلماسی بود. بر اساس همین منطق وی در سال ۲۰۱۱ تصمیم ایالات متحده برای خارج کردن نیروهای خود از عراق را اعلام کرد. با این حال این امر نه تنها محقق نشد، بلکه نیروهای آمریکایی در عراق باقی ماندند و علاوه بر این، ایالات متحده بزرگترین سفارت خود در عراق نیز حفظ کرد. البته در آن زمان جو عراق نیز مساعد بود و رهبران عراق با ادامه حضور نظامی آمریکا پس از تقریبا ۹ سال اشغال مخالف بودند. با این حال پس از قدرت یابی گروه تروریستی داعش در عراق و محدودیت ظرفیت ائتلاف هوایی ایالات متحده علیه این گروه دولت اوباما مجبور شد بر تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در عراق اضافه کند.
دونالد ترامپ حتی در مورد خروج نیروهای ایالات متحده از عراق بسیار مصممتر از بوش و اوباما بود. ترامپ حتی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ مخالفت خود را با جنگهایی که ایالات متحده در دوران بعد از ۱۱ سپتامبر به وجود آورده بود را اعلام کرده بود. از جمله مهمترین شعارهای وی در مبارازت انتخاباتی نیز پایان دادن به جنگهای بی پایان و مانند همتایان سابق خود بازگرداندن سربازان آمریکایی به خانه بود. با این وجود علیرغم این انگیزه مضاعف نیز خروج نیروهایی آمریکایی در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز عملی نشد. حتی پس از ترور فرماندهان مقاومت و مصوبه مجلس عراق در مورد خروج نیروهای آمریکایی از این کشور فقط تغییراتی در کمیت و کیفیت نیروهایی آمریکایی در عراق صورت گرفت. دوران ریاست جمهوری ترامپ هم در حالی به پایان رسید که هنوز ۲۵۰۰ نفر از نیروهای ایالات متحده در عراق باقی مانده بودند؛ بنابراین وظیفه رئیس جمهور بعدی ایالات متحده بود که در مورد این نیروها تصمیمگیری کند. یکی از وعدههای انتخاباتی بایدن نیز پایان دادن به جنگهای بی پایانی بود که هزینههای مالی و جانی زیادی برای آمریکا به همراه داشت. پس از روی کار آمدن دولت بایدن، لوید آستین وزیر دفاع جدید ایالات متحد اعلام داشت که تصمیم دولت قبلی مبنی بر خروج نیروهای ایالات متحده از عراق را مورد بازبینی قرار خواهد داد.
این بازبینی تقریبا در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ صورت پذیرفت چراکه ایالات متحده ۲۵۰۰ نیروی خود در عراق را حفظ کرد و در عین حال در اواخر همین ماه دبیرکل ناتو، اعلام کرد که اتحاد ماموریت خود را برای آموزش نیروهای امنیتی عراق (ISF) به درخواست دولت عراق گسترش میدهد. وی عنوان داشت که ناتو به تدریج پرسنل خود در این کشور را از ۵۰۰ به ۴۰۰۰ نفر افزایش داده و حضور خود را به خارج از حوزه بغداد گسترش میدهد. تصمیمی که پنتاگون نیز از آن استقبال کرد. در عین حال در اسفند ماه ۹۹ نیز دولت عراق رسما خواستار از سرگیری گفتگوی امنیتی دوجانبه با ایالات متحده شد که با پاسخ مثبت ایالات متحده همراه بود. کاخ سفید اعلام کرد که این یک فرصت مهم برای بحث در مورد منافع مشترک ما در طیف وسیعی از زمینهها از امنیت تا فرهنگ، تجارت و آب و هوا خواهد بود. این نشست روز ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ (۷ آوریل) برگزار شد. این نشست مطابق با توافقنامه چارچوب استراتژیک برای رابطه دوستی و همکاری جویانه بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری عراق (۲۰۰۸) بود.
در اعلامیه مشترکی که پس از این نشست منتشر شد آمده است که در بحث امنیت و ضد تروریسم، ایالات متحده و عراق بر هدف مشترک خود برای ادامه هماهنگی و همکاری امنیتی دوجانبه تأکید دارند. هر دو کشور مجدداً تأیید میکنند که نیروهای آمریکایی به دعوت دولت عراق و برای پشتیبانی از نیروهای امنیتی عراق در جنگ علیه داعش در عراق حضور داشته است. به همین دلیل و بر اساس ظرفیت روزافزون نیروهای امنیتی عراق، طرفین موافقت کردند کردند که ماموریت نیروهای ایالات متحده و نیروهای ائتلافی متمرکز بر آموزش و کارهای مشاورهای باشد. در نتیجه نیروهای رزمی باقی مانده از عراق با زمان بندی مجدد خارج خواهند شد. جزئیات این موضوع در گفتگوهای فنی آینده مشخص خواهد شد. دولت عراق بار دیگر بر تعهد خود در محافظت از پرسنل ائتلاف جهانی، کاروانها و امکانات دیپلماتیک تأکید دارد. دو کشور همچنین تأکید کردند که پایگاههایی که پرسنل ایالات متحده و نیروهای ائتلاف در آنها حضور دارند پایگاههای عراقی هستند و حضور آنها صرفا در حمایت از تلاش عراق در مبارزه با داعش است. دو کشور قصد دارند گفتگوها را از طریق کمیته مشترک نظامی ادامه دهند تا اطمینان حاصل شود که فعالیتهای ائتلاف جهانی با نیازهای نیروهای امنیتی عراق، از جمله پیشمرگهها مطابقت دارد و به طور مناسب پشتیبانی میشود.
با توجه مفاد این اعلامیه مشترک، در وضعیت فعلی سوال اصلی این است که آیا این توافق امنیتی را باید به منزله خروج نیروهای رزمی ایالات متحده از عراق و همچنین تغییر وظیفه آنها از اقدام نظامی به اقدام آموزشی و مشاورهای تلقی کرد؟. در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:
- زمان دقیق خروج نیروهای ایالات متحده از عراق مشخص نیست. بر اساس اعلامیه مشترک زمان این خروج از طریق نشستهای آتی مشخص خواهد شد. همچنین بر اساس اظهارات سخنگوی ارتش عراق، نخست وزیر این کشور مصطفی الکاظمی دستور تشکیل کمیتهای را صادر کرده است که مذاکرات فنی را با طرف آمریکایی انجام دهد تا "سازوکارها و زمان بندی" مربوط خروج تعیین کرد. موکول کردن بحث خروج نیروهای آمریکایی به نشستهای تخصصی بدان معنی است که عوامل مختلفی در بحث خروج این نیروها از جمله دامنه تهدیدهای داعش، رویکرد ایالات متحده به تحولات منطقهای، ارتباط دولت کاظمی با گروههای مقاومت مردمی و همچنین وضعیت سیاسی و اجتماعی عراق خواهد بود.
- مشابه همین توافق امنیتی، یعنی خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق و تبدیل وضعیت آنها به نیروهای آموزشی و مشاورهای وجود داشت. اگرچه مأموریت رزمی آمریکا در عراق در سال ۲۰۱۰ رسما پایان یافته بود، اما در سال ۲۰۱۱، تقریباً ۴۵۰۰۰ سرباز آمریکایی همچنان در عراق حضور داشتند که بنابر استدلال دولت باراک اوباما به دلیل ضعیف نیروهای امنیتی عراق بیشتر مسئولیت مشاوره برای این نیروها را بر عهده داشتند. اوباما در این مورد اظهار داشته بود که ما مشاورانی در عراق از طریق سفارت خود داریم با این حال آماده هستیم تعداد دیگری از مشاوران نظامی آمریکایی اضافی نیز اضافه کنیم تا نیروهای امنیتی عراق را به بهترین شکل آموزش، مشاوره و پشتیبانی کنیم.
- اطلاعات درستی از تناسب بین نیروهای رزمی و مشاروهای وجود ندارد. به عبارت دیگر مشخص نیست که ایالات متحده چه تعداد از نیروهای خود در عراق را به عنوان نیروهای رزمی از این کشور خارج میکند. مشخص نیست که از میزان نیروهای موجود چه تعداد رزمی و چه تعداد مشاورهای هستند؛ بنابراین ایالات متحده به راحتی میکند بسیاری از نیروهای رزمی خود را در قالب نیروهای مشاورهای در عراق نگه دارد.
- ظرفیت نیروهای امنیتی عراق برای مقابله با تهدید داعش در صورت احیای آن و سایر تهدیدها کافی نمیباشد. ایالات متحده تلاش دارد برای تامین امنیت در عراق بیشتر روی نیروهای امنیتی عراق تاکید داشته باشد. با این وجود این نیروها توانایی لازم برای مقابله با تهدیدهای امنیتی داعش و سایر چالشهای امنیتی داخلی را ندارند. عدم توانایی مقابله با داعش و نقش بارز گروهها و مقاوت مردمی در شکست داعش در سالهای گذشته موید این امر است. این در حالی است که ایالات متحده با سایر گروهها همکاری ندارد. از سوی دیگر این گروههای مردمی به ویژه جریانهای سیاسی و نظامی شیعی عراق با حضور نیروهای ایالات متحده به هر نوع مخالف هستند؛ بنابراین در چنین شرایطی ایالات متحده مجبور است برای توازن بخشی در عراق بخشی از نیروهای خود در این کشور را حفظ کند.
- هر چند خروج نیروهای رزمی آمریکا از عراق مطرح شده است، اما از سوی دیگر موضوع گسترش حوزه اقدام ناتو در خاورمیتانه و عراق مطرح است. ماموریت ناتو در عراق در سال ۲۰۱۸ راه اندازی شده بود، اما پس از ترور فرماندهان مقاومت و اوج گیری بیماری کرونا، این موریت به حالت تعلیق در آمد. اما در اواخر بهمن وزاری دفاع ناتو شروع مجدد فعالیت ناتو در عراق را تایید کردن. هر چند که استدلال میشود که با کمرنگ شدن حضور ایالات متحده در عراق، نقش کشورهای اروپایی پر کردن خلاهای احتمالی عملیاتی برای پایداری مأموریت ناتو در عراق بسیار مهم خواهد بود. با این حال ایالات متحده نقش اساسی در ترکیب نیروهای امنیتی این نهاد در ماموریت عراق و همچنین تعیین جهت گیری آن خواهد داشت.
- درنهایت ایالات متحده نسبت به کنشگری بازیگران منطقهای در عراق از جمله ایران حساس است و بنابراین حفظ برخی نیروهای نظامی رزمی در جهت افزایش بازدارندگی را ضروری میداند هر چند که حضور این نیروها در قالب نیروهای مشاورهای توجیه شود. به ویژه اینکه گروههای نظامی مردمی عراق نیز رویکرد مثبتی به ایران دارند که این امر حساسیت ایالات متحده را بیش از پیش افزایش میدهد.
از موارد فوق چنین میتوان نتیجه گیری کرد که هر چند ایالات متحده در ظاهر آمادگی خود را برای خروج تدریجی از عراق اعلام کرده است، اما در باطن اولا عقیدهای به این خروج ندارد و ثانیا متغییرهایی وجود دارند که خروج ایالات متحده از عراق را امکان پذیر نمیسازند. به ویژه اینکه بسیاری از جریانات سیاسی عراق تداوم وابستگی سیاسی وامنیتی به ایالات متحده را مورد انتقاد قرار داده اند. علاوه بر این افکار عمومی عراق نیز نسبت به اصل گفتگو با آمریکا تردید کرده و معتقدند که واشنگتن همانند همیشه از سیاست فریبکاری علیه عراق استفاده میکند. به عنوان مثال خالی بودن متن بیانیه مشترک بغداد و واشنگتن از مساله خروج کامل نظامی آمریکا از خاک عراق و بسته شدن کامل پایگاههای نظامی آمریکایی در عراق از جمله نکاتی است که اعتراض عمومی را در عراق به دنبال داشته است. در بیانیه به کاهش نیرو و بسته شدن برخی از پایگاههای نظامی آمریکا در عراق اشاره شده و ذکری از خروج کامل نیروها از خاک عراق نشده است.