گزارش
اقدامات مطلوب دولت دوازدهم برای آغاز کار دولت بعدی چیست؟
حکمرانی خوب و نسبت آن با امنیت ملی
هجمههای پوپولیستی علیه مجلس شورای اسلامی
اصول نظری و عملی سیاست در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
بحران کرونا و کیفیت سیاستگذاری
سیاستهای کلی برنامهی هفتم توسعه
رسانه های جدید را به رسمیت بشناسیم
نقش اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور در ترسیم سیمایی تاریک از جمهوری اسلامی
تخریب سیمای جمهوری اسلامی در رسانههای غربی؛ شگردها و تاکتیکها
۲۰ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۳۴
در گفت و گو با مهدی خانعلی زاده مطرح شد
رسانه های جدید را به رسمیت بشناسیم
خانعلی زاده سیاست های رسانه ای جمهوری اسلامی در برابر غرب را ضعیف و انفعالی ارزیابی میکند و پیشنهاد می دهد باید راهبردهای کلان رسانه ای مورد بازنگری قرار بگیرند.
سوال: بررسی روندهای گذشته نشان میدهد دستگاه رسانهای جمهوری اسلامی ایران در برابر هجوم و تبلیغات رسانهای غرب ضعفهایی دارد و بهنوعی منفعلانه با مسائل برخورد میکند. اینجا این سؤال پیش میآید که ما در برابر سیاستهای رسانهای که غرب در مقابل جمهوری اسلامی دنبال میکند باید چه پاسخی بدهیم و در حال حاضر شرایط ما چگونه است؟
خانعلیزاده: در حال حاضر آن چه ما در کشورمان با آن مواجه هستیم «بدبختی» نیست بلکه «احساس بدبختی» است. اگر شاخصها و آمارها بررسی شود آشکار خواهد شد که به دلیل فعالیت رسانهای ما خودمان را بدبختترین مردم دنیا میدانیم. مثالهای متعددی در این زمینه وجود دارد؛ مثلاً در شاخص توسعه انسانی که خود غربیها آن را طراحی کردهاند ما در یکسوم کشورهای بالا هستیم و در حد کشورهایی مثل روسیه. اگر همین الان به خیابان برویم و از مردم بپرسیم آیا واقعا حس آنها این است که ما جزء یکسوم بالای جهان هستیم؟ خیر، چرا؟ چون بعضی خدمات برای ما بدیهی است در حالیکه در دنیا بدیهی نیست؛ دسترسی به آب آشامیدنی سالم و ارزانقیمت در دنیا اصلا چیزی بدیهی نیست، قطع برق برای ما نشانه بدبختی است، اما در دنیا این طور نیست، در نیویورک، منهتن میانگین سه روز در ماه قطع برق دارند و کسی احساس بدبختی نمیکند.
در ایران اگر کسی آیفون ۱۰ روز نداشته باشد احساس بدبختی میکند و میگوید این مملکت به من فشار آورده وگرنه من باید داشته باشم. علتش این است که در رسانهها پول خرج میشود برای اینکه این بدبختنمایی اتفاق بیفتد.
البته این یک طرف ماجرا است و در طرف دیگر ما هم ضعف مطلق رسانهای داریم -ضعف نسبی نداریم- بلکه تاکید میکنم ضعف مطلق داریم، زیرا نه مفهوم رسانه را فهمیدهایم و نه مدیران ما متوجه هستند از رسانه چه میخواهند.
در ایران اگر کسی آیفون ۱۰ روز نداشته باشد احساس بدبختی میکند و میگوید این مملکت به من فشار آورده وگرنه من باید داشته باشم. علتش این است که در رسانهها پول خرج میشود برای اینکه این بدبختنمایی اتفاق بیفتد.
البته این یک طرف ماجرا است و در طرف دیگر ما هم ضعف مطلق رسانهای داریم -ضعف نسبی نداریم- بلکه تاکید میکنم ضعف مطلق داریم، زیرا نه مفهوم رسانه را فهمیدهایم و نه مدیران ما متوجه هستند از رسانه چه میخواهند.
سوال: به نظر شما نقاط ضعف اصلی ما چیست؟ یعنی علت اصلی نقاط ضعف ما در مواجهه رسانهای با غرب چیست؛ بحث ساختاری ا ست، نیروی انسانی است، مالی یا بودجه؟
خانعلیزاده: ما رسانه را نمیفهمیم، مسئولین ما اصلا نمیدانند رسانه یعنی چه. مسئولین رسانه ملی ما هنوز فکر میکنند اگر صداوسیما چیزی نگوید مردم نمیفهمند. فکر میکنند انگار دهه ۳۰- ۴۰ است یا دهه ۶۰ است که اگر تلویزیون روایتی را نمیگفت خیلی از مردم متوجه نمیشدند. در حال حاضر دیگر سانسور به آن معنا که چیزی را حذف کنیم نیست و مخاطب زودتر از خبر ساعت ۱۴ من در گوشی خود خبرها را میخواند. در حال حاضر بحث بر سر پرداخت روایت است و رسانههای ما این را اصلا نمیفهمند. در نهادهای مختلف از دولتی و غیردولتی، نگاهشان به مسئول رسانه، تبلیغاتچی است.
فهم مسئولین ما از رسانه برای قبل از ۱۹۰۰ است و نمیخواهند هم آن را تغییر دهند. متأسفانه گره میخورد با یکسری از رویکردهای سیاسی و حتی افرادی که فعالین رسانهای جدی هم هستند و وارد ساختار میشوند، ساختار اینها را تغییر میدهد.
فهم مسئولین ما از رسانه برای قبل از ۱۹۰۰ است و نمیخواهند هم آن را تغییر دهند. متأسفانه گره میخورد با یکسری از رویکردهای سیاسی و حتی افرادی که فعالین رسانهای جدی هم هستند و وارد ساختار میشوند، ساختار اینها را تغییر میدهد.
سوال: یعنی منظور شما رویکردهای امنیتی یا سیاسی به رسانه است و فکر میکنید این رویکرد مانع فهم و درک درست رسانه میشود؟
خانعلیزاده:ای کاش امنیتی بود؛ اتفاقا اگر نگاه امنیتی باشد آن کار را نمیکنند.
سوال: به طور مشخص اگر بخواهید پیشنهاد مشخصی ارائه دهید و بگویید ما باید به این سمت حرکت کنیم پیشنهاد شما چیست؟
خانعلیزاده: ما یک راهبرد کلان داریم و تعدادی هم ریزراهبرد داریم. راهبرد کلان تغییر نگاه به رسانه است، هیچ راهی هم ندارد. از درهای مختلف رفتیم، طیفهای مختلف را گذراندیم، گروهها و مدلها، شبکهها، کانالهای مختلف را تجربه کردیم و در نهایت به آن دیوار سخت میخوریم.
باید سیاست رسانهای که متأسفانه (انتشار این دیگر با شما) فراتر از سازمان و رسانهها هم هست، به جاهای دیگر متصل است آن نگاه باید عوض شود.
مسئله فقط سانسور نیست و ما حتی سانسور درست و حسابی هم نداریم بلکه شاهد یلخی و رهایی عجیب و غریبی هستیم.
سوال: راهبرد کلان را گفتید؛ حالا ذیل این راهبرد کلان چه گامهایی باید تعریف شود؟
خانعلی زاده: اگر این راهبرد کلان اتفاق نیفتد هیچ چیز تغییر اساسی نخواهد کرد. شاید جرقههایی روشن شود، اما اتفاق بزرگی نخواهد افتاد. این مسئله بیشتر از اینکه به خود رسانه برگردد به سیاستمداران و به فهم این ماجرا برمیگردد.
اگر رهبرد کلان تغییر کند بعد از آن میتوان کار کرد و گامهای دیگر را برداشت. گام اول این است که ما رسانه حرفهای داشته باشیم؛ رسانهای که از جایی ۲۰۰ میلیون تومان پول میگیرد ۵۰ شماره منتشر میکند و بعد تعطیل میشود و دوباره۷۰ میلیون تومان از جای دیگر میگیرد و چند شماره منشتر میشود و دوباره تعطیل میشود رسانه حرفهای نیست. حتی ۹۹ درصد از کسانی که قلم میزنند فعال رسانهای نیستند بلکه فعال فرهنگی هستند. گام دوم این است که از رسانههای نو استفاده کنیم. ما در حال حاضر در حال عقبگرد هستیم. چون جایی دیگر کار را خراب میکنیم میآییم جای دیگر خرابتر میکنیم؛ اصلا مگر میشود نظارت صدا و سیما و فضای مجازی؟ مگر میشود هر چیزی که در اینترنت و فضای مجازی تولید شود باید زیرمجموعه سازمان باشد؟ سازمان برنامه خودش را نمیتواند کنترل کند و یکی درمیان گاف میدهد؛ این اشتباه و عقبگرد است. باید شرایط رسانههای نوین را بپذیرید و برای آن برنامه داشته باشید.
اگر رهبرد کلان تغییر کند بعد از آن میتوان کار کرد و گامهای دیگر را برداشت. گام اول این است که ما رسانه حرفهای داشته باشیم؛ رسانهای که از جایی ۲۰۰ میلیون تومان پول میگیرد ۵۰ شماره منتشر میکند و بعد تعطیل میشود و دوباره۷۰ میلیون تومان از جای دیگر میگیرد و چند شماره منشتر میشود و دوباره تعطیل میشود رسانه حرفهای نیست. حتی ۹۹ درصد از کسانی که قلم میزنند فعال رسانهای نیستند بلکه فعال فرهنگی هستند. گام دوم این است که از رسانههای نو استفاده کنیم. ما در حال حاضر در حال عقبگرد هستیم. چون جایی دیگر کار را خراب میکنیم میآییم جای دیگر خرابتر میکنیم؛ اصلا مگر میشود نظارت صدا و سیما و فضای مجازی؟ مگر میشود هر چیزی که در اینترنت و فضای مجازی تولید شود باید زیرمجموعه سازمان باشد؟ سازمان برنامه خودش را نمیتواند کنترل کند و یکی درمیان گاف میدهد؛ این اشتباه و عقبگرد است. باید شرایط رسانههای نوین را بپذیرید و برای آن برنامه داشته باشید.
سوال: درباره نقش رسانههای غربی در تصویرسازی از ایران در میان مردم منطقه ارزیابی شما چیست؟
خانعلیزاده: در این زمینه خیلی موفق بودهاند. جالب است آماری مربوط به دو سال قبل منتشر شده بود و نشان میداد افکار عمومی اروپای شرقی نسبت به ایران مثبتتر از غرب آسیا است. دلیل آن روشن است و رسانههای غربی برای این هدف فعالیت میکنند. عربستان نزدیک به ۱۵ شبکه برای عراق و احتمالا پنج شبکه برای لبنان دارد. در این میان ما اصلا سیاست رسانهای نداریم. وقتی ماجرای انفجاز بیروت اتفاق افتاد، پانزده دقیقه بعد اولین خبر را «الحدث» عربستان منتشر کرد. این شبکه یک روایتی از خودش ارائه داد و ما تا دو روز نمیدانستیم باید چه موضعی بگیریم. اگر تنشی میان ما و آمریکا در خلیج فارس اتفاق بیفتد آیا کسی فکر کرده که راهبرد رسانهای بعد از آن چه خواهد بود؟ هیچکس هیچ کاری نمیکند. چند رسانه محدود هم برای منطقه داریم به درستی از آنها استفاده نمیشود.
در حال حاضر حقیقتا هر یک دقیقه تاخیر هم به زیان ما است. مسئولین سیاسی باید بنشینند و فهمشان را از رسانه بازیابی کنند. باید کار را به دست متخصصان بدهند و نتایج آن را بپذیرند. مطمئن باشید حالت حالت ممکنی که در آن شرایط اتفاق بیفتد از وضعیت فعلی بهتر خواهد بود.
در حال حاضر حقیقتا هر یک دقیقه تاخیر هم به زیان ما است. مسئولین سیاسی باید بنشینند و فهمشان را از رسانه بازیابی کنند. باید کار را به دست متخصصان بدهند و نتایج آن را بپذیرند. مطمئن باشید حالت حالت ممکنی که در آن شرایط اتفاق بیفتد از وضعیت فعلی بهتر خواهد بود.
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات