گزارش
اقدامات مطلوب دولت دوازدهم برای آغاز کار دولت بعدی چیست؟
حکمرانی خوب و نسبت آن با امنیت ملی
هجمههای پوپولیستی علیه مجلس شورای اسلامی
اصول نظری و عملی سیاست در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
بحران کرونا و کیفیت سیاستگذاری
سیاستهای کلی برنامهی هفتم توسعه
رسانه های جدید را به رسمیت بشناسیم
نقش اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور در ترسیم سیمایی تاریک از جمهوری اسلامی
تخریب سیمای جمهوری اسلامی در رسانههای غربی؛ شگردها و تاکتیکها
۱۶ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۳۸
مصاحبه با دکتر امید علی مسعودی / هیئت علمی دانشگاه سوره
تخریب سیمای جمهوری اسلامی در رسانههای غربی؛ شگردها و تاکتیکها
دکتر امید علی مسعودی عضو هیئت علمی دانشگاه سوره از تاکتیک ها و شگردهای رسانه ای غرب برای تخریب سیمای جمهوری اسلامی سخن گفتند. در ادامه پاسخ های ایشان به پرسش های مصاحبه ارائه میگردد
- رسانههای غربی چه تکنیکها و شگردهایی را برای پوشش اخبار جمهوری اسلامی به کار میگیرند؟
به نظر من مهمترین شگردی که به کار میبرند ادعای بیطرفی است. معمولا رسانههای سابقهدار و حرفهای سعی میکنند که نوعی بیطرفی را نسبت به جمهوری اسلامی ایران در پیش بگیرند. مثلا در مواجهه با قضیه برجام هیچوقت علنا نگفتند حق با امریکاست، یا مثلا ایران اشتباه میکند؛ اما به گونهای اخبار را تنظیم میکردند که در واقع قدرت آمریکا و ضعف ایران را نشان میداد.
مساله دیگر استفاده از عواطف مخاطبین است. در این روش با برانگیختن احساسات مردم نسبت به کسانی که در تظاهرات دستگیر شده و یا اعدام میشوند، کمپین راه انداخته و سعی میکنند احساسات را برانگیزند و بگویند نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام غیرعادلانه است و قوه قضاییه آن درست عمل نمیکند. تکنیکهای دیگری مانند دروغگویی هم هست. مثلا وقتی جمعی از مخالفان آمریکا حمله کردند به سفارت آمریکا در بغداد، گفتند معترضین نزدیک به گروههای ایرانی بودند، یا اینکه حشدالشعبی یک نیروی ایرانی است. یا ارائه قطرهچکانی اطلاعات و استفاده از کارشناسها در اخبارشان که آن اطلاعاتی را که بهصورت قطرهای مطرح شده بود کارشناسانشان میآمدند و تثبیت میکردند. گاهی فقط از تکنیک شایعه استفاده میکردند، گاهی استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی، این شیوهای ست که معمولا آن موقع رادیو اسرائیل به کار میبرد که مثلا چند تا خبر موثق را مطرح میکرد بعد به تدریج میرسید به خبری که کاملا ساختگی بود، اما چون مقدمهاش آن دو، سه خبر اولی بود که در صدر اخبار میگفت، روی افراد اثر گذار بود.
مساله دیگر استفاده از عواطف مخاطبین است. در این روش با برانگیختن احساسات مردم نسبت به کسانی که در تظاهرات دستگیر شده و یا اعدام میشوند، کمپین راه انداخته و سعی میکنند احساسات را برانگیزند و بگویند نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام غیرعادلانه است و قوه قضاییه آن درست عمل نمیکند. تکنیکهای دیگری مانند دروغگویی هم هست. مثلا وقتی جمعی از مخالفان آمریکا حمله کردند به سفارت آمریکا در بغداد، گفتند معترضین نزدیک به گروههای ایرانی بودند، یا اینکه حشدالشعبی یک نیروی ایرانی است. یا ارائه قطرهچکانی اطلاعات و استفاده از کارشناسها در اخبارشان که آن اطلاعاتی را که بهصورت قطرهای مطرح شده بود کارشناسانشان میآمدند و تثبیت میکردند. گاهی فقط از تکنیک شایعه استفاده میکردند، گاهی استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی، این شیوهای ست که معمولا آن موقع رادیو اسرائیل به کار میبرد که مثلا چند تا خبر موثق را مطرح میکرد بعد به تدریج میرسید به خبری که کاملا ساختگی بود، اما چون مقدمهاش آن دو، سه خبر اولی بود که در صدر اخبار میگفت، روی افراد اثر گذار بود.
- نقش رسانههای غربی در مواجهه غرب با جمهوری اسلامی چیست؟
نقش رسانهها مدیریت جنگ نرم است. مثلا بارها و بارها رئیس جمهور آمریکا اظهار کرده که من نمیخواهم با ایران جنگ نظامی بکنم، چرا؟ سابقه جنگ ایران با عراق و دفاع از مرزهای ایران نشان داد که آنها در جنگ نظامی با مردم روبهرو هستند و قطعا از ایشان شکست خواهند خورد؛ علاوه بر اینکه نیروهای نظامی ما هم مقتدرتر شده و میتوانند ضرباتی هم وارد کنند؛ بنابراین آنها به این سمت میروند که افکار عمومی را تخریب نمایند و اگر بتوانند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و مردم را از نظام و انقلاب رویگردان سازند، طبیعی است که اصلا نیازی به شلیک گلوله هم ندارند.
- مدیریت ادراک و روان رسانههای غربی در قالب بزکسازی غرب چگونه انجام میپذیرد؟
این نمایش همواره وجود دارد که غرب در مقابل بحرانها خیلی مقاوم و توانمند است، در مذاکرات همیشه پیروز است، اسرائیل همیشه باثبات است، فلسطین مشکل دارد و... در این مدیریت ادراک، در واقع کسانی که مخالف آمریکا هستند تروریست نامیده میشوند. درحالیکه خودشان پرورشدهنده تروریستهایی مثل القاعده و داعش هستند؛ لذا فکر میکنم از یکطرف خودشان در عمل نیروهای تروریستی را آرایش میدهند و وقتی هم که مثلا جمهوری اسلامی میآید نیروی داعش را در عراق زمینگیر میکند میگویند ما این کار را انجام دادیم.
- تصویرسازی از مسئولین جمهوری اسلامی ایران در رسانه چگونه است؟
همیشه میگویند که اینها بیکفایت هستند، ناتوان هستند، سعی میکنند تخریب شخصیت کنند، گفتار و کردار مسئولین را بد جلوه دهند؛ البته این را خیلی آشکار انجام نمیدهند و خیلی باظرافیت و بادقت با اخبار و تصویرسازیهای جعلی سعی میکنند که مسئولین جمهوری اسلامی ایران را شخصیتهایی تخریبشده و ناکارآمد نشان دهند.
- مقایسه جمهوری اسلامی با حکومتهای گذشته از جمله پهلویها با چه هدفی پوشش داده میشود؟
دو هدف اینجا تعقیب میشود: یکی اینکه سعی میکنند از بزرگ خاندان پهلوی که رضاشاه هست چهره مثبتی ساخته و این زمینه را فراهم کنند که نواده او میتواند رهبری جنبش ضد نظام جمهوری اسلامی را بر عهده داشته باشد. دوم اینکه بستری فراهم شود که رضاپهلوی رهبری جنبش ضد اسلامی و ضد جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرد، به هر حال بین خود مخالفان جمهوری اسلامی هم به اندازه کافی اختلاف نظر و مخالفت هست.
- سبک زندگی ایرانی اسلامی و الگوی دینداری در چه قالبی تعریف و چه نتایجی داشته است؟
ما متأسفانه در این زمینه نتوانستیم موفق عمل کنیم، به خاطر اینکه ما بعد از دفاع مقدس مرتب در هجوم فرهنگی دشمنان بوده ایم. آنها در واقع در این سالها سعی کردند جوانان ما را هدف قرار داده و سبک زندگی آنان را بهصورت لائیک سروسامان دهند؛ بخشهای مختلف هم خیلی فعال بود (موسیقی، فیلم، ماهواره و..). اخیرا نیز شبکههای اجتماعی و بهویژه در رسانههای مثل BBC، VOA و رسانههای جدیدی که تعدادشان هم زیاد است، مثل منوتو و یا iran international که مورد حمایت عربستان است.
- رسانههای غربی چه بازنمایی از وضعیت زنان و حقوق آنها دارند؟
همانطور که حضرت امام فرمودند زنان نقش زیادی در انقلاب و حوادث پس از آن داشتند؛ بنابراین مسئله اول غرب راجع به زنان این بوده که حجاب را به عنوان یک معضل پیش پای زنان معرفی نموده و از طریق تبلیغات زنان را به خیابان بکشاند. نمونهاش کمپین چهارشنبههای سفید بود که با استقبال کمی از سوی زنان همراه شد. البته بی شک زنان در جامعه ما مشکلاتی نیز دارند. غرب سعی میکند این مشکلات را بازنمایی کرده و به آن جنبهای عاطفی و تهییج کننده دهد؛ بدین صورت که زنان ایرانی تحت فشار بوده و همه هم مخالف نظام میباشند.
- رسانههای غربی بر اساس چه الگوهایی به جذب مخاطب دست میزنند؟
آنها شبکههای متعددی دارند و برای علاقههای مختلف جوانان ما برنامهریزی کرده اند. معمولا هم از جاذبه جنسی و از جاذبه زندگی مرفه خیلی استفاده میکنند به خصوص در سریالهایشان که سعی میکنند با نادیده گرفتن مرزهای حجاب و عفاف جوانان ما را به بیراهه بکشانند.
- شگرد برجستهسازی، ضریبدهی و ایجاد پروپاگاندا در تحولات چه مختصاتی دارد؟
رسانههای غربی با برجستهسازی به چارچوبهای ذهنی شکل داده و ضریبدهی خود را بالا میبرند. در پروپاگاندا هم سعی میکنند تحولات را به نفع خودشان تفسیر کرده و این تفسیر را در اذهان عمومی جای بدهند.
- میزان القای بیطرفی در رسانههای غربی تا چه حدی است؟
خیلی بالاست، در اولین سوال پاسخ دادم که یکی از تکنیکهای خیلی موثر مخصوصا در رسانههایی مثل BBC، همین القای بیطرفی است.
-آیا این بی طرفی تصویری موفق ارائه داده است؟
بله متأسفانه فکر میکنم ما آدمها همیشه اینطور هستیم که اگر یک کسی بیاید یک خبری را به ما بی طرفانه بگوید از او قبول میکنیم و، چون اینها این تکنیک را خیلی دقیق و حرفهای به کار میبرند به نظر میرسد تا حدودی موفق بودند.
- نقاط ضعف رسانههای داخلی در برابر رسانههای غربی چیست؟
مهمترین ضعف ما نداشتن ابتکار است. نشناختن نیازهای مخاطبان و در واقع موضعگیری از بالا به پایین. درحالیکه مخالفین ما همیشه سعی میکنند خودشان را در کنار مخاطبان ببینند. ما برنامهریزی راهبردی هم نداریم. معمولا هم یک خط مستقیم را گرفته و تنوعی در جذب مخاطب به کار نمیبریم.
- واکنش رسانههای داخلی در برابر هجوم رسانه غرب چه باید باشد؟
ما میتوانیم از تاکتیکهای عملیات روانی استفاده کنیم. میتوانیم از پشتوانه غنی فرهنگ اسلامی، ایدئولوژی و آموزههای آن که واقعا غرب نیازمند آن است استفاده کنیم. مثلا غذای «حلال» که استاندارد آن هم تعریف شده و ایران، ترکیه و عربستان در کمیته تخصصی آن در سازمان جهانی استاندارد هستند. اما ما این را حتی برای خود مردممان هم جا نینداختیم که مثلا غذای حلال به عنوان یک برند جهانی مبانی اسلامی دارد. در حوزه سیاست و فرهنگ نیز میتوانستیم حالت تهاجمی بگیریم. در حوزه ورزش مثلا خیلی ضعیف عمل کردیم، گاهی مواقع یکی از تیمهای ما قهرمان میشود، اما مثلا در بخشهای خبری صدا سیما یا مطبوعات ما آن را خبر چهارم، پنجم قرار میدهد؛ چینش خبرمان هم اشکال دارد.
ارسال نظرات