حکمرانی خوب و نسبت آن با امنیت ملی
مقدمه
برای تامین امنیت ملی، دولتها ناگزیر به سیاستگذاری در این حوزه هستند. از آنجا که امنیت ملی برای تداوم و تثبیت، متکی به شاخصهایی همچون نقش مردم در امور، کسب رضایتمندی و اعتماد آن هاست، بنابراین باید گفت سیاستگذاری و حکمرانی دولت باید در اینجا منوط به این شاخصها باشد تا امنیت ملی را ارتقاء بخشد. از این رو، میتوان گفت حکمرانی خوب و امنیت ملی نسبت مستقیم با یکدیگر دارند. لذا برای تحقق امنیت ملی باید ابتدا به ساکن شاخصهای یک دولت خوب را سنجید چرا که دولت خوب شرط تحقق حکمرانی خوب است. در کنار دولت، مردم مولفه اصلی و تکمیل کننده پازل دولت و ساختار سیاسی در بحث نهادهای خوب هستند. روی هم رفته این سه ضلعی در بهترین وجه به حکمرانی خوب میانجامد که نتیجۀ آن تثبیت ثبات سیاسی و جلوگیری از نفوذ افراط گرایی و تروریسم در یک جامعه میباشد. از این رو در این یادداشت ویژگیهای حکمرانی خوب، ارتباط و نقش آن در تثبیت امنیت ملی را میسنجیم.
حکمرانی خوب
حکمرانی در لغت به معنای اداره و تنظیم امور است و به رابطه میان شهروندان و حکومت کنندگان اطلاق میشود. اساسا حکمرانی خوب به معنای بهبود فضای عملکرد دولت و مردم در فرایند سیاست گذاری است که شاخصه اصلی این تعریف در برگیرنده مدیریت منابع عمومی و با حضور مردم است. از این رو، حکمرانی خوب عبارت است از مدیریت منابع عمومی بر اساس حاکمیت قانون، دستگاه قضایی کارآمد و عادل و مشارکت گسترده مردم در فرآیند حکومتداری.
بر این اساس حکمرانی شاخص های مختلفی دارد: پاسخگویی و حق اظهارنظر، ثبات سیاسی و نبود نا امنی و ترور، اثربخشی دولت، کیفیت تنظیمکنندگی، حاکمیت قانون و مهار فساد. با توجه به شاخص های فوق حکمرانی خوب رابطه وثیقی با امنیت ملی هم در بعد ثبات سیاسی و هم مبارزه با تروریسم در جهت ایجاد ثبات فراگیر پیدا میکند.
امنیت ملی
امنیت ملی به الزاماتی اشاره میکند که بقای دولت ملی را از طریق به کارگیری قدرت اقتصادی، ارتش و توان سیاسی و استفاده از ابزار دیپلماسی حفظ نماید. امنیت ابعاد دیگری از لحاظ شناختی نیز دارد که شامل احساس امنیت نسلی، امنیت فرهنگی و اجتماعی نیز میشود که برای تحقق امنیت ملی توجه به این ابعاد مهم است. برای مثال، وقتی از نسل جدید این سوال پرسیده شود که حداقل برای ۱۰ سال آینده چه برنامهای دارد؟ مهمترین پاسخ او نیاز نمادین به امنیت در جهت پیشبرد اهداف او است. در واقع مسیر دولت برای ایجاد فضای امن برای نسل پیش رویش میتواند به سمت تامین چنین امنیتی هدایت شود؛ بنابراین میتوان گفت ابعاد مختلف امنیت ملی (نظامی، اقتصادی، زیستمحیطی و فکری) رابطه مستقیم با حکمرانی خوب دارند و در کنار ابعاد نظامی باید ابعاد یادشده را درنظر گرفت.
مولفه های لازم جهت عمیق تر شدن پیوند حکمرانی خوب(دولتمداری کارآمد) و امنیت ملی
- ایجاد رضایت نسلی از طریق معطوف سازی امنیت بر ارزش ها، هنجارها و نیازهای جامعه(جوان گرایی)
- ایجاد پیوند امنیتی بین نیازهای دولت و مردم عادی از طریق مشارکت آنها در حکمرانی
- رفع نگاه عقل اقتصادی موجود در مکاتب غربی و تکیه بر بوم گرایی و توزیع منابع توسط خود مردم
- ابتناسازی حکمرانی در سطح بین المللی بر احترام به هويت، سنت و منفعـت مـردم جوامـع غیرغربی برای تحقق امنیت دسته جمعی
- تقویت رویکردهای درونگرای امنیت پژوهی (مردمی سازی به عنوان مسال) به جای رویکردهای برون گرا برای رفع مشکلات و توانمند سازی دولت جهت حل مشکلات در داخل
- توسل به رویکردهای نرم افزاری برای حل مشکلات توسط دولت به جای رویکردهای سخت افزاری
- توانمدسازی و پرورش مفهوم امنیت انسانی به عنوان مفهومی مردم-محور، در دو بعد مادی و معنوی برای تحقق حکمرانی خوب و نه صرفاً دولت محور
- تقویت روابط هم افزایانه میان دولت، نهادهای مدنی و نهادهای خصوصی در جهت تضمین کارایی و اثر بخشی در جهت توسعه مشروعیت و امنیت
فواید تعریف امنیت ملی در قالب تحقق حکمرانی خوب
- دستیابی فوری و بیوقفه به توسعه پایدار در معنای حفاظت از هویت، سنت و منابع مورد نیاز نسلهای آینده
- ارتقاء سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت سیاسی
- کاهش فساد و ارتقاء سلامت اداری
- عدالت محوری و تاب آوری در شرایط دشوار
- کاهش آسیبهای ناشی از نخبه گرایی دولت و کمک به تحقق امنیت مردم محور
- تحقق همدلی و همگرایی و پرهیز از خشونت و افراط
- ارتقاء کارآمدی و جلوگیری از نفوذ امنیتی دشمنان مرز و بوم