قسمت اول: آگاهیبخشی سیاسی؛ مقدمه روی کار آمدن دولت مکتبی
درآمدی بر الزامات شکلگیری دولت جوان حزباللهی
قسمت اول: آگاهیبخشی سیاسی؛ مقدمه روی کار آمدن دولت مکتبی
مطالبه برجسته و اخیر رهبر معظم انقلاب از جوانان متعهد، فراهم کردن زمینه برای روی کار آمدن دولت جوان حزباللهی بوده است. در این سلسلهیادداشتها به الزامات و مختصات سیاسی دولت مدنظر پرداخته خواهد شد.
مقدمه
گفتمان دولتهای روی کار آمده در نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا کنون، هیچ گاه به طور کامل با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی منطبق نبوده است. ضعفهای اندیشهای و اجرایی دولتهای مختلف، به مرور زمان سبب ایجاد خلل در کارآمدی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام شدهاند. این امر سبب شده تا روی کار آمدن یک دولت پرتوان و مکتبی تحت عنوان «دولت جوانِ حزباللهی» بیشتر از پیش ضرورت و اهمیت یابد. مسئلهای که در سالهای گذشته همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده است. فلذا در سلسلهیادداشتهای «الزامات شکلگیری دولت جوان حزباللهی» به بررسی بایدها و شاخصهای دولت مذکور خواهیم پرداخت. یادداشت اول از سلسله یادداشتهای فوق مختص بررسی نقش آگاهی سیاسی در تشکیل دولتی با مختصات انقلابی خواهد بود.
ضرورت روی کار آمدن دولت جوان حزباللهی
حدود ۱۵ سال از طرح مراحل ۵ گانه تحقق تمدن اسلامی توسط رهبر معظم انقلاب میگذرد. این مراحل عبارتند از: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی. طبق بیانات ایشان جمهوری اسلامی ایران در مرحله دولتسازی متوقف شده و جامعهسازی نیز در گرو ایجاد یک دولت مکتبی است. از بدو طرح این مراحل توسط آیتالله خامنهای نخبگان دانشگاهی و حوزوی به بیان نظرات خود پیرامون این فرآیند پرداختند؛ اما در صحنه عمل دولتهایی سر کار آمدهاند که به صورت حداقلی و بعضاً کاریکاتوری موضوعات گفتمان انقلاب اسلامی را نمایندگی کردهاند.
به نظر میرسد رهبر معظم انقلاب نسخه عبور از مرحله دولتسازی را روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی میدانند. به عبارت بهتر تنها نسخه حل مشکلات اساسی کشور ، تشکیل یک دولت با شاخصهای اصیل گفتمان انقلابی است. به همین جهت است که مطالبه ایشان از جوانان و نخبگان متعهد فراهم کردن زمینه و بستر برای روی کار آمدن چنین دولتی بوده است.
جایگاه تربیت و آگاهی در جامعه اسلامی
مشی دائمی رهبران جمهوری اسلامی ایران جهت پیشبرد امور جامعه، آگاهی دادن و ارتقاء بخشیدن به فهم عموم مردم بوده است. به عبارت دیگر رشد فکری و معنوی جامعه و بالا بردن بصیرت سیاسی مردم برای رهبران فکری و سیاسی جمهوری اسلامی در اولویت قرار داشته است و چه امام خمینی (ره) و چه آیتالله خامنهای همواره از سیاستبازی یا سیاسیکاری مرسوم در نظامهای لیبرال- دموکراسی اجتناب کردهاند. از مجموع بیانات آیت الله خامنهای این گونه برداشت میشود که توصیه ایشان برای کنش سیاسی در جامعه، مشارکت فعالانه و آگاهانه و بر اساس تحلیل و فهم درست است.
ایجاد یک دولت انقلابی متشکل از کارگزاران جوان و مؤمن نیز نیازمند رشد و بالا رفتن آگاهی سیاسی عموم آحاد جامعه است. روی کار آمدن دولت جوان حزباللهی علاوه بر این که به ارتقا و پیشرفت همهجانبه جامعه منجر خواهد شد؛ برای شکلگیری هم محتاج درخواست و مطالبه همگانی است.
به عبارت بهتر بسترسازی برای ایجاد دولتی با مختصات اصیل مکتب انقلاب اسلامی، نه تنها از جنس سیاستبازی و لابیگری نیست بلکه از جنس گفتمانسازی و تبدیل این امر به مطالبه عمومی خواهد بود. باید توجه کرد که اگر تشکلهای سیاسی برای روی کار آمدن چنین دولتی مشی سیاستکاری و رقابت حزبی و تشکلی را در پیش بگیرند، کمکی به برآمدن دولت جوان و حزباللهی نخواهند کرد. در صورتی که نیروهای سیاسی جامعه از مردم غافل شوند و سیاست نخبگانی و به دور از روشنگری برای جامعه را پیش بگیرند، احتمال ظهور و بروز دولت کاذبی که خودش را به جای دولت جوان انقلابی به نخبگان سیاسی غالب کرده است، وجود دارد.
جمعبندی
شرایط کنونی و پیچیده کشور خصوصاً در حوزه عدالت ایجاب میکند تا نخبگان پایبند به نظام جمهوری اسلامی ایران، ضمن تعریف و گفتمان سازی از دولت جوان حزباللهی، تمامی توان فردی و جمعی خود را جهت مردمیسازی و اقناع افکار عمومی نسبت به مفهوم دولت انقلابی به کار گیرند و از سیاستزدگی و تعریف مصداق دوری نمایند.