کد خبر:۱۴۴۲
۱۶ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۱:۳۹
ضرورت بازنگری در مناسبات ایران و روسیه و انعقاد یک توافقنامه جامع همکاری راهبردی بلندمدت ۲۰ ساله

ضرورت بازنگری در قرارداد ۱۰ ساله ۱۳۷۹ ایران روسیه

با پیچیده‌تر شدن روابط تهران و غرب و روی کار آمدن حجت الاسلام رئیسی و آغاز به کار دولت ایشان، شاهد افزایش مناسبات دوجانبه و در نتیجه تسریع در روند انعقاد این توافقنامه راهبردی خواهیم بود.

مقدمه

تنها چند ماه بعد از امضای قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین، کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه خبر از کامل شدن متن اولیه توافقنامه همکاری راهبردی بلند مدت دو کشور داد که در برگیرنده همکاری‌های دو کشور در تمامی ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی، دفاعی و اقتصادی است. این توافقنامه در واقع نسخه توسعه یافته معاهده همکاری‌های دو جانبه ایران و روسیه به حساب می‌آید که در سال ۲۰۰۱ منعقد شده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا این توافقنامه از ضرورت خاصی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است یا خیر؟ ضرورت بررسی ابعاد این توافقنامه و لزوم یا عدم لزوم انعقاد آن قطعاً امری است که بسیار مورد توجه مقامات جمهوری اسلامی ایران و کرملین قرار دارد. با پیچیده‌تر شدن روابط تهران و غرب بعد از نافرجام ماندن برجام و با روی کار آمدن حجت الاسلام رئیسی و آغاز به کار دولت ایشان، شاهد افزایش مناسبات دوجانبه و در نتیجه تسریع در روند انعقاد این توافقنامه راهبردی خواهیم بود.

تاریخچه روابط ایران و روسیه

لازم به ذکر است که آغاز رابطه دیپلماتیک و رسمی جمهوری اسلامی ایران و روسیه به دوران صفویه بازمی‎گردد؛ هرچند به طور غیررسمی اسلاو‌ها و ایرانیان دارای روابطی به مراتب قدیمی‌تر هستند، اما به صورت دیپلماتیک، ایران و روسیه در دوران صفویه، آغازگر روابطی بودند که در ابتدا بر علیه دشمن مشترک یعنی امپراتوری عثمانی، شکل گرفت. به گواه تاریخ، روابط دیپلماتیک دو کشور در طی چند قرن اخیر، نشان از انعقاد قرارداد‌های کلان بین دو طرف، تقریبأ در هر سده دارد: اولین قرارداد همکاری بین روسیه تزاری و ایران، در سال ۱۷۱۷ توسط پتر کبیر و شاه سلطان حسین صفوی منعقد شد؛ از این قرار داد به نوعی به عنوان شروع برهم خوردن موازنه تاریخی بین دو بازیگر یاد می‌شود که پس از آن روس‌ها کم کم دست بالاتر را در برابر ایران به خود گرفتند. هرچند در زمان نادرشاه مجددأ این توازن به صورت موقت برپا شد، اما تداوم نداشت. در سال ۱۸۲۱ عهدنامه ترکمانچای بین روسیه تزاری و دولت قاجار به امضا رسید؛ در این قرارداد روس‌ها توانستند بخش‌هایی از سرزمین‌های شمالی ایران را مصادره کنند. قرارداد بعدی در سال ۱۹۲۱ بعد از روی کار آمدن اتحاد جماهیر شوروی منعقد شد. در آخرین مورد، در سال ۲۰۰۱ (۱۳۷۹)، قرارداد ۱۰ ساله به عنوان اساس روابط دوجانبه ایران و روسیه به امضای طرفین رسید که این معاهده تاکنون برای دو دوره ۵ ساله تمدید شده است.
به طور کلی می‌توان گفت در روابط ایران و روسیه در دو دهه اخیر، هم می‌توان از وجود پتانسیل‌های امیدوارکننده و مؤثر برای ارتقاء روابط از قبیل همسایگی، اعتقاد به نظام چند قطبی، همکاری در بحران سوریه، قرار داشتن در زمره کشور‌های تحت تحریم آمریکا و غرب، موقعیت منطقه‌ای مناسب برای همکاری، وجود سازمان همکاری شانگهای، کریدور شمال– جنوب و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و... یاد کرد و هم از رفتار‌های دلسردکننده و مخرب مانند: رأی روس‌ها به ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه تهران، انعقاد توافقنامه‌های یک‌جانبه در دریای خزر با کشور‌های ساحلی، رقابت در بحث انرژی با جمهوری اسلامی ایران و اخیرأ نیز بحران قره باغ که روس‌ها حاضر به همکاری با ترکیه شدند، ولی با ایران خیر. علی‌رغم این فراز و فرود‌ها؛ مسکو در سال‌های اخیر، همواره از جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است و مقامات ایرانی برای توصیف روابط خود با کرملین، از گزاره‌هایی مانند «روابط راهبردی» یا «اتحاد راهبردی» یاد می‌کنند. اما این گزاره‌ها را در نزد مقامات روسی کمتر می‌توان مشاهده کرد.

روابط ایران و روسیه در دوران جدید؛ راهبرد نگاه به شرق

آنچه که می‌تواند نقطه امیدوارکننده‌ای برای افزایش سطح مناسبات تهران و مسکو در شرایط فعلی تلقی شود، تعمیق رویکرد نگاه به شرق در نزد مقامات دو کشور است. به گونه‌ای که در سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۱ روسیه که به تازگی به تصویب پوتین رسیده است، به وضوح از نقش اتحادیه اروپا به‌عنوان یک بازیگر مهم منطقه‌ای، کاسته شده و در مقابل بر اهمیت همکاری و گسترش روابط مسکو با چین و هند به‌عنوان دو قدرت نو ظهور تأکید شده است. به نظر می‌رسد مسکو در راستای سیاست نگاه به شرق که پس از بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ و تشدید اقدامات خصمانه غرب علیه روسیه در پیش گرفته شده، مهمترین مسئله را گسترش روابط با دو قدرت نو ظهور اقتصادی یعنی چین و هند تلقی می‌کند که طبق پیش بینی‌ها تا سال ۲۰۳۰ به اولین و سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهند شد؛ لذا جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این راهبرد به‌عنوان حلقه واسط همکاری روسیه با شبه قاره هند در قالب کریدور شمال – جنوب، می‌تواند قابل توجه مقامات کرملین باشد. اما در مقابل آنچه برای روس‌ها در این توافق نامه دارای اهمیت دو چندان است این مسئله است که در برابر تهران دست برتر را داشته باشند، و قطعا ملاحظاتی خواهند داشت که می‌توان از جمله به موارد ذیل اشاره کرد:
اولأ، بحث پرونده هسته‌ای ایران و عدم دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای که در این گزاره، روسیه با ایالات متحده امریکا و اروپا هم سو است و به طور قطع روسیه در توافقنامه جدید همکاری با جمهوری اسلامی، موضوع هسته‌ای ایران را نمی‌تواند نادیده بگیرد، زیرا دسترسی ایران به تسلیحات غیر متعارف را خلاف منافع خود در منطقه می‌داند. دومأ شرایط و آینده تحولات سوریه بسیار مورد توجه مقامات کرملین است؛ با توجه به اینکه سوریه جزء خطوط قرمز کرملین در غرب آسیا محسوب می‌شود و روسیه منافع استراتژیک و راهبردی برای خود در این کشور تعریف کرده است، لذا موضوع سوریه می‌تواند یکی دیگر از ملاحظات مهم کرملین در این توافقنامه باشد. سومأ، پرداختن به مسئله افغانستان و تحولات آتی این کشور و تلاش در جهت ممانعت از گسترش داعش و تروریسم در منطقه آسیای میانه است.

ضرورت بازنگری در قرارداد سال ۱۳۷۹ وتبدیل آن به توافقنامه جامع همکاری راهبردی ایران و روسیه

پس از بررسی دلالت‌ها و ضرورت‌های تعمیق همکاری با روسیه، می‌توان گفت که انعقاد قرارداد همکاری بلند مدت با روسیه در شرایط فعلی، همانند چین، می‌تواند امری مطلوب و در راستای توسعه منافع دو کشور تلقی شود. با مطالعه و بررسی متن قراردادی سال ۱۳۷۹، این نکته استنباط می‌شود که اولأ همکاری‌های گذشته تهران – مسکو درقالب قرارداد و معاهده تعریف شده است و می‌توان همانند چین آن را تبدیل به تفاهم نامه کرد. ثانیأ مفاد آن بسیار کلی بوده و شرایط جدید منطقه ای، بین المللی و روابط دو کشور، برای ارتقاء همکاری‌های دو جانبه را نمی‌تواند تامین کند و نیاز به بازنویسی و تبدیل آن به یک توافقنامه جامع همکاری راهبردی احساس می‌شود؛ بنابراین با توجه به تغییر به وجود آمده در رویکرد کرملین نسبت به بازیگران غربی و تاکید پوتین بر گسترش همکاری‌ها با چین و هند، لذا تنظیم روابط و انعقاد توافقنامه‌های جامع همکاری بلند مدت با فدراسیون روسیه و همچنین کشور‌های چین و هند، امری پسندیده و قابل قبول می‌باشد و می‌تواند منافع ملی و منطقه‌ای کشورمان را تامین نماید. در نتیجه با توجه به این مهم، ایران و روسیه در ماه‌های گذشته، مذاکرات خود را برای تنظیم روابط در چارچوب توافقنامه جامع همکاری رهبردی ۲۰ ساله آغاز کرده اند. نکته مهمی که در این رهگذر نباید از قلم انداخت و بایستی به آن توجه کرد عمل گرایی مقامات روسی و عدم شفافیت آن‌ها در روابط خود با ایران است که همواره باید به آن توجه داشت.

پژوهشگر «وحید شربتی»
ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها