بررسی راهبرد و عملکرد ایران در حوزه تجارت گاز
تجارت گاز یکی از ظرفیتهای بی نظیر کشور جهت درآمدزایی و ایجاد ارتباطات
پایدار با سایر کشورها به ویژه کشورهای منطقه است. دارا بودن دومین ذخایر عمده
گازی دنیا، موقعیت ژئولیتیک فوقالعاده کشور و بازار شبه انحصاری گاز همگی نشانگر
ظرفیت بالای کشور جهت انتفاع از بازار گاز با افزایش میزان تجارت گاز با سایر
کشورها به ویژه کشورهای منطقه میباشد. این مهم یعنی حضور جدی در بازار گاز دنیا
در اسناد بالادستی کشور نیز مطرح شده است. لذا نیاز است تا راهبرد مشخصی در این
حوزه تعیین شده و برنامههای آتی جهت بهرهوری حداکثری از این بازار طبق آن راهبرد
تنظیم شوند. خلاصه مطالب مطرح شده توسط مدعوین، ناظر به راهبرد و عملکرد ایران در
حوزه تجارت گاز در ادامه آورده شده است. آقای مهندس سیفی، مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز و شرکت بهینه سازی مصرف
سوخت:
از لحاظ دارایی گاز ایران همواره اول و یا دوم دنیا بوده است که 50 درصد از اعداد بیان شده به عنوان دارایی گاز ایران، گازهای همراه است. همچنین منطقهای که ایران در آن قرار دارد چه از لحاظ دارندگان گاز و چه از لحاظ متقاضیان گاز ظرفیت بالایی دارد. مزیت دیگر ایران دارایی یکی از پیشرفته ترین شبکه های انتقال گاز با طول 38 هزار کیلومتر است که میتواند به عنوان ابزاری بی نظیر برای سواپ و ترانزیت گاز استفاده شود.
لذا تجارت گاز یکی از ظرفیتهای کشور است که از آن بطور مناسب استفاده نشده است. در راستای استفاده از این حوزه، در سال 87 چندین تفاهمنامه انجام پروژه در حوزههای فروش، خرید، سواپ، ذخیرهسازی و مشارکت در تولید و تجارت منطقهای و جهانی گاز منعقد شده بود. در آن سالها به میزان 1060 میلیون مترمکعب در روز قرارداد و یا MOU وجود داشت. این مذاکرات و قراردادها در راستای اهداف تعیین شده توسط مطالعات شرکت وود مکنزی بود که در سال 1383 به سفارش شرکت ملی صادرات گاز و شرکت ملی صنایع پتروشیمایی انجام گرفته بود. در این راستا هدف فروش و صادرات گاز به میزان 500 میلیون متر مکعب در روز دنبال میشد که در یک چشم انداز 25 ساله 1140 میلیارد دلار درآمد نصیب کشور میکرد. در حال حاضر میزان صادرات گاز بطور متوسط روزانه حدود 50 میلیون متر مکعب است که در دوره 25 ساله درآمد 88 میلیارد دلاری خواهد داشت.
این عقب افتادگی کشور در حوزه تجارت گاز علاوه بر فشارهای خارجی به دلیل عدم توجه جدی به این حوزه در کشور است. برای حضور جدی در بازار گاز دنیا راهبرد مورد نظر باید سه محور داشته باشد تا کارا باشد: احیا مذاکرات در حوزه تجارت گاز، تمرکز اختیارات در این رابطه زیر نظر رئیس جمهور و استفاده از فناوریهای نو در این حوزه.
آقای حقبین جهرمی، مدیر امور بینالملل شرکت ملی گاز:
روی کاغذ ایران بواسطه ذخایر عظیم گازی و موقعیت جغرافیایی مناسب، دارای ظرفیت مناسب برای تجارت گاز معرفی میشود؛ اما باید واقعیات را نیز در نظر گرفت. در حال حاضر تراز گاز کشور گویای آن است که نه تنها گاز مازاد برای صادرات وجود نداشته، بلکه در مقاطعی نیز در تأمین گاز مورد نیاز داخل مشکل بوجود میآید. همچنین باید توجه کرد که میادینی که هم اکنون تولید گاز از آنها صورت میگیرد، دچار افت فشار شده و در مواردی تولید از میادین کوچک به میزان یک سوم مقدار اولیه کاهش یافته است.
علاوه بر صادرات در مورد سایر ابعاد تجارت گاز نیز فشارهای خارجی و تحریم نه تنها سبب ایجاد مشکلاتی در صنعت نفت و گاز و تجارت در این زمینه شده است، بلکه کل تجارت کشور را محدود کرده است. لذا شرایط حاکم جهانی سبب عدم تحقق اهداف مورد نظر در تجارت گاز شده است و عملکرد وزارت نفت و شرکتهای تابعه آن در این راستا مناسب بوده است. به عنوان مثال توقف واردات گاز از ترکمنستان بواسطه بدهیهای مالی ناشی از عدم امکان انتقال پول به این کشور به دلیل تحریم بود.
در حوزه تجارت گاز، برنامههای وزارت نفت و شرکتهای تابعه آن طبق راهبردهای مشخص و ترسیم شده در اسناد بالادستی کشور صورت میگیرد که در هر مقطع زمانی بروزرسانی میگردد. برخی از تصمیمات در این حوزه بدون بررسی کارشناسانه صورت گرفته است؛ به عنوان مثال یک مشکل که وارد است گازرسانی حداکثری داخلی است که مشکلاتی برای تجارت گاز ایجاد کرده است. در حالی که امکان تأمین انرژی در مناطقی بصورتهای دیگر امکان پذیر است. عدم بهرهوری گاز نیز بر این مسئله دامن زده و سبب افزایش مصرف داخل و کمبود گاز برای صادرات شده است.
آقای دکتر سلیمانپور، مدیر گروه انرژی اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر:
در دو قرن اخیر زغال سنگ و نفت سهم عمده سبد انرژی دنیا را داشته اند، درصورتیکه پیشبینیها به افزایش مصرف گاز به عنوان سوخت پاک و افزایش سهم آن در سبد انرژی دنیا اشاره دارند. در این رابطه با توجه به ذخایر عظیم گازی، موقعیت ژئولیتیکی بی نظیر و ماهیت شبه انحصاری بازار گاز، ایران نقش مهمی در آینده انرژی دنیا خواهد داشت.
برای اتخاذ راهبرد مناسب در حوزه تجارت گاز باید به تفاوت بازار گاز با بازار نفت توجه کرد. زیرا نفت قابلیت ذخیره سازی و انتقال دارد ولی در مورد گاز تا زمانی که محل مصرف آن مشخص نباشد، امکان تولید آن با توجه به مشکلات ذخیره سازی آن در احجام بالا وجود ندارد. لذا در بازار گاز برخلاف بازار نفت، ابتدا قرارداد صادرات گاز منعقد میشود و سپس تولید گاز صورت میگیرد. مثلاً در مورد توسعه فاز 2 میدان شاه دنیز، ابتدا قراردادها منعقد شده و سپس توسعه و تولید از این میدان آغاز شد. لذا با انعقاد قراردادهای جدید در حوزه گاز و توسعه میادین جدید گازی و تولید از آنها، مشکل کمبود تولید گاز در حال حاضر قابل رفع است؛ افزایش تولید با لحاظ برداشت 30درصدی از ظرفیت میادین گازی فعلی، امکانپذیر است.
پیک مصرف گاز در ایران با پیک مصرف گاز در کشورهای منطقه متفاوت است که زمینه ایجاد تجارتهای فصلی را فراهم میکند. فصل زمستان به عنوان فصلی که اوج مصرف گاز در ایران اتفاق میافتد در مقابل پیک مصرفی گاز فصول گرم و تابستان در کشورهای منطقه، این فرصت را ایجاد میکند.
تحریم نشدن صادرات گاز ایران به ترکیه و عراق نشانگر اهمیت تجارت گاز برای ایران است و به عنوان ابزاری برای امنیت اقتصادی و سیاسی کشور کارایی دارد. لذا علاوه بر نگاه اقتصادی و درآمدزایی به تجارت گاز باید به دنبال تأمین منافع سیاسی و امنیتی نیز در این بازار بود.