
بازخوانی الگوی مردمی دفاع مقدس برای حکمرانی تولید در جمهوری اسلامی ایران
آغاز هفته دفاع مقدس، فرصتی است برای بازاندیشی در تجربههای تاریخی جمهوری اسلامی ایران و بهرهگیری از آنها در حل مسائل امروز. در دهه نخست انقلاب، ملت ایران فراتر از الگوهای رایج مشارکت اقتصادی غربی (شرکتهای سهامی) و شرقی (تعاونیها)، شیوهای خاص از حضور اجتماعی و اقتصادی را رقم زدند. این الگو در جهاد سازندگی، نهضت سوادآموزی، بسیج عمومی در جنگ و مشارکت در بازسازی روستاها متجلی شد و توانست نیازهای اساسی کشور را در شرایطی بحرانی برطرف سازد.
این سبک بومی، که میتوان آن را «الگوی ایرانی نقشآفرینی مردمی» نامید، ظرفیت آن را داشت که به یک مدل پایدار در عرصه حکمرانی اقتصادی و تولید بدل شود. با این حال، این الگو کمتر بهصورت نظری تبیین شد و بهتدریج در حاشیه الگوهای کلاسیک جهانی قرار گرفت. اکنون بازخوانی این تجربه، بهویژه در شرایطی که کشور نیازمند جهش تولید و اقتصاد مقاومتی است، ضرورتی دوباره یافته است.
تحلیل
۱-دو الگوی مسلط جهانی در دهه ۶۰ میلادی
در فضای دوقطبی جنگ سرد، نقشآفرینی مردم در اقتصاد نیز ذیل دو الگوی عمده تعریف میشد. هر یک از این الگوها ریشه در نظامهای فکری و سیاسی خاص خود داشتند و تصویری متفاوت از جایگاه مردم در تولید و اقتصاد ارائه میکردند:
-الگوی غربی: مشارکت مردم عمدتاً در قالب شرکتهای سهامی تعریف میشد؛ در این مدل، خانوار بیشتر بهعنوان مصرفکننده تلقی میشد تا بازیگر تولیدی.
-الگوی شرقی: مشارکت عمدتاً از مسیر تعاونیها (زراعی، تولیدی، مصرف) تحقق مییافت و بهویژه در کشورهای سوسیالیستی رواج داشت.
۲-الگوی سوم؛ دستاورد انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی، بهویژه در دهه نخست و دوران دفاع مقدس، الگویی متفاوت از نقشآفرینی مردم را به منصه ظهور رساند. در این الگو، مردم مستقیماً وارد صحنه شدند و در:
• سوادآموزی،
• بهداشت و واکسیناسیون،
• آبادانی روستاها،
• تأمین امنیت داخلی،
• و دفاع مقدس.
نقشهایی ایفا کردند که هیچکدام از دو الگوی جهانی قادر به تبیین آن نبودند.
۳-کاستی در تبیین نظری
با پایان جنگ تحمیلی و ورود به دوران سازندگی، این الگوی بومی کشور، کمتر مورد توجه سیاستگذاری رسمی قرار گرفت و بیشتر نظام تصمیمگیری کشور به الگوهای رایج سهامداری و تعاونی بازگشت. تلاشهایی در دولتهای مختلف برای تقویت مشارکت مردمی انجام شد، اما این اقدامات غالباً در قالبهای محدود و سنتی تعریف شد و نتوانست ظرفیتهای بیبدیل الگوی ایرانی را بهطور کامل بازتاب دهد.
۴-تجربه تطبیقی کشورهای دیگر
مطالعه تطبیقی نشان میدهد کشورهایی که توانستند الگوی بومی خود را تئوریزه کرده و در سیاستگذاری بهکار گیرند، موفقیتهای قابلتوجهی داشتهاند. بهعنوان نمونه، چین نه صرفاً الگوی سرمایهداری غربی را برگزید و نه کاملاً در چارچوب سوسیالیسم کلاسیک باقی ماند، بلکه با طراحی «مدل چینی»، ترکیبی از عناصر بومی و جهانی را بهکار گرفت و توانست هم توسعه اقتصادی شتابان را تجربه کند و هم بخش بزرگی از جمعیت خود را از فقر نجات دهد. تجربه جمهوری اسلامی نیز میتوانست و میتواند مسیری مشابه را طی کند؛ یعنی الگویی بومی بر پایه مشارکت مردمی در تولید و حکمرانی اقتصادی ارائه دهد.
۵-ظرفیتهای مغفول برای رونق تولید
چنانچه «الگوی سوم» مردمی در جمهوری اسلامی ایران تبیین و سازماندهی میشد، میتوانست به پشتوانهای مؤثر برای رونق تولید ملی بدل شود. این الگو به معنای مشارکت مستقیم مردم در زنجیره تولید، امنیت و توزیع عادلانه کالا و خدمات است؛ همانگونه که در دفاع مقدس، ملت بار اصلی دفاع را به دوش کشیدند، در عرصه تولید نیز میتوانند نقشآفرین اصلی باشند.
جمعبندی و توصیههای سیاستی
بازخوانی تجربه دفاع مقدس نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران در دهه نخست خود، یک الگوی مشارکت مردمی منحصربهفرد خلق کرد؛ الگویی که برخاسته از فرهنگ انقلاب اسلامی و سرمایه اجتماعی ملت ایران بود. برای بهرهگیری از این تجربه در شرایط کنونی، پیشنهاد میشود:
تئوریزهسازی الگوی ایرانی مشارکت مردمی: تدوین چارچوب نظری و مدل بومی برای نقشآفرینی مردم در تولید.
ایجاد نهادهای پشتیبان مردمی: بازآفرینی تجربههایی مانند جهاد سازندگی در قالبی متناسب با شرایط امروز.
گفتمانسازی ملی: بازخوانی تجربه دفاع مقدس در رسانهها و دانشگاهها بهمنظور الگوسازی برای نسل جدید.
طراحی سیاستهای تشویقی: تسهیل حضور مستقیم مردم در عرصه تولید از طریق اصلاح قوانین و ابزارهای مالی.
بهرهگیری از تجارب تطبیقی: مطالعه و بومیسازی تجارب کشورهایی مانند چین که توانستهاند الگوی خاص خود را در حکمرانی اقتصادی به موفقیت برسانند.
درمجموع:
دفاع مقدس تنها یک تجربه نظامی نبود؛ بلکه نشان داد که ملت بزرگ ایران قادرند الگویی متمایز از مشارکت مردمی خلق کنند. امروز بازخوانی و تبیین علمی این تجربه میتواند به الگویی بومی در عرصه تولید و اقتصاد بدل شود و همانگونه که حضور مردم پیروزی در جنگ را رقم زد، در عرصه تولید نیز پشتوانهای پایدار برای اقتدار ملی فراهم سازد.