
«شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین، در سپتامبر 2013 در دانشگاه «نذربایف» قزاقستان طرح جاده ابریشم جدید را با عنوان «یک کمربند، یک راه»[1] معرفی کرد. این طرح در اصلاحیههای بعدی و برای گستراندن دایره شمول آن به کشورهای بیشتر، به «ابتکار کمربند و راه»[2] شهرت یافت. یکی از مهمترین پیامدهای اجرای این طرح در میانمدت، انتقال قدرت اقتصادی از غرب به شرق با مرکزیت چین است. تکمیل و تداوم این طرح در بلندمدت منجر به تبدیل چین به قدرتی ژئواستراتژیک خواهد شد که چالشهای بسیاری برای آمریکا ایجاد میکند. هماکنون اجرای پروژههای مرتبط با «ابتکار کمربند و راه» علاوه بر اینکه اهداف چین را تأمین میکند، میتواند ایران را هم به هابِ منطقه تبدیل و باعث انجام پروژههای زیرساختی شود. این نوشتار با بررسی ابعاد مختلف این برنامه، به ظرفیتسنجی احتمال همکاری ایران پرداخته است.
ایران در کریدور آسیای مرکزی- چین به آسیای غربی قرار دارد. این کریدور، یکی از محورهای اصلی جاده ابریشم است و از طریق قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه استان «سینکیانگ» چین را به دریای مدیترانه متصل میکند. کریدور آسیای مرکزی- چین به آسیای غربی، غیرفعالترین کریدور ابتکار کمربند و راه است. بررسی میدانی و مصاحبه با کارشناسان، نشاندهنده بعضی از واقعیتهای زیر از موقعیت ایران در ابتکار کمربند و راه است:
ایران یکی از کشورهای محوری در ابتکار کمربند و راه است و پل ارتباطی با خاورمیانه یا حتی اروپا به شمار میآید. این کشور در ابتکار کمربند و راه، بهویژه کریدور خشکی دارای ظرفیتهای زیر است:
جایگاه ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان پل ارتباطی شرق- غرب و شمال- جنوب، یکی از مهمترین ظرفیتهای آن تلقی میشود. ایران با قرار گرفتن در محور ترتیبات و روندهای سیاسی- امنیتی و انرژی خاورمیانه، کریدور اقتصادی شمال- جنوب، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار کمربند و راه، بهطور بالفعل این نقش را دارد. مهمترین ویژگیهای ایران برای پذیرفتن نقش پل ارتباطی عبارتاند از:
در مقطع کنونی، خودداری و پرهیز از صرف امضای تفاهمنامه و ارائه بستههای عریض و طویل از ظرفیتهای ایران در مذاکره با طرف چینی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این راستا، لازم است که چند پیشنهاد صریح و روشن برای نشان دادن جدیت و عزم ایران در این ابتکار، در دستور کار دستگاه سیاسی کشور قرار گیرد. از جمله: