کد خبر:۱۶۰۵
۲۸ فروردين ۱۴۰۳ | ۱۱:۳۰
یادداشت علمی

راهبرد تقابل محدود مستقیم و اراده مبتنی بر تلافی در رقابت‌های امنیتی فرسایشی


رقابت‌های امنیتی و نظامی در مناطق مختلف جهان بخش مهمی از نقشه مناسبات خشن بین دولتی را تشکیل می‌دهند. دولت‌ها برای مقابله و کاهش تهدیدات رقبای راهبردی منطقه‌ای طراحی راهبرد بازدارندگی را سرلوحه سیاست‌های کلان امنیتی و دفاعی خود قرار داده اند. برخی دولت‌های دارند تسلیحات هسته‌ای از امنیت سرزمینی بیشتری برخورداراند و دولت‌های فاقد بازدارندگی هسته‌ای از طریق ابزار‌های متعارف نظامی و تقویت موازنه تسلیحات در ابعاد و لایه‌های مختلف با استفاده از فناوری‌های تسلیحاتی به روز جهانی به دنبال کسب این مهم هستند. طراحی راهبرد بازدارندگی از پیچیدگی‌های بسیاری برخوردار است و اجزای سازنده ان بر اساس سطح توانمندی‌های ملی و میزان تهدیدات محیطی انجام می‌شود.
بازدارندگی و تقابل اراده‌های راهبردی
یکی از اجزای مهم راهبرد بازدارندگی دولت‌ها معتبر بودن تهدید به تلافی و هم وزن بودن تلافی تهدیدات است. طراحی دقیق و اجرای کارامد راهبرد بازدارندگی در سیاست‌های دفاعی دولت‌ها از جایگاه بالایی برخوردار است. راهبرد بازدارندگی سبب می‌شود تا رقبای منطقه‌ای به دلیل هزینه‌های بالای تلافی محتمل از برداشتن گام‌های تهدیدآمیز و وارد کردن خسارات امنیتی اجتناب کنند و ثبات و حفظ وضعیت موجود را عاقلانه‌ترین گزینه پیش رو تلقی کنند. ترس از وارد آوردن خسارات سنگین نظامی و امنیتی سبب می‌شود تا محاسبات تهاجمی دچار تعدیل و تغییر شود. نمایش قاطعانه "اراده مبتنی بر تلافی" و افزایش اعتبار میدانی تهدیدات کلامی راهبرد بازدارندگی را از استحکام بالاتری برخوردار می‌سازد. در کنار عامل مذکور مرور تجربه‌های میدانی موازنه درد (هم وزن سازی تهدیدات در پاسخ به تهدیدات) سبب می‌شود تا رقیب راهبردی از ترس برقراری موازنه تهدید و درد و تلافی هم وزن از ارتکاب طرح‌های جسورانه تهاجمی اجتناب ورزد.
اراده مبتنی بر تلافی مفهومی ذهنی است که می‌تواند با عملیاتی سازی ان در محیط راهبردی به واقعیت پایدار جهت تقویت اعتبار تهدیدات و تحکیم بازدارندگی نظامی بینجامد. رقبای راهبردی همواره با در معرض ازمون قرار دادن اراده مبتنی بر تلافی جبهه مقابل به دنبال ارزیابی اراده‌ها برای تلافی و حملات انتقامی آتی هستند. رقابت امنیتی فرسایشی در این وضعیت امری است که اتفاق می‌افتد و در ان رقیب راهبردی در فرایندی بلند مدت همواره با طراحی عملیات تهاجمی به صورت زنجیره‌ای از بحران‌های کنترل شده هدفمند به دنبال ارزیابی اراده مبتنی بر تلافی و فرسایش دارایی‌های راهبردی مانند انگیزه مقابله و اعتبار سیاسی در سطح داخلی و منطقه‌ای رقیب خود است. پاسخ به تهدیدات و فعال کردن اراده مبتنی بر تلافی در صورتی از حداکثر تاثیرگذاری برخوردار است که بر اساس زمان بندی درست صورت پذیرد. در واقع هر چه زمان پاسخ به تهدیدات کوتاه‌تر و سطح انتقال درد شدیدتر باشد میزان تاثیرگذاری بیشتر خواهد بود و محاسبات نیرو‌های متخاصم را در مقاطع زمانی آتی تغییر خواهد داد.
رژیم صهیونیستی و تهدیدات پراکنده مزمن
خصومت رژیم صهیونیستی با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در دهه‌های گذشته سبب شده است تا در سامانه ادراک تهدیدات امنیتی ایران انقلابی پس از آمریکا بیشترین ادراک تهدید از جانب رژیم صهیونیستی احساس شود. راهبرد مقابله جویانه رژیم صهیونیستی به صورت شکل دادن به تهدیدات چند بعدی و مستمر بر علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال شده است. ترور دانشمندان هسته ای، حمایت از گروه‌های تروریستی و جاسوسی از مراکز هسته‌ای از جمله اقداماتی هستند که در سال‌های گذشته انجام شده اند. حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و شهادت تعدادی از مقامات نظامی در آن به منظور قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در وضعیت بحرانی دائمی و تضعیف توانمندی‌های راهبردی منطقه‌ای انجام شد. در تجاوز مذکور نقض قواعد و حقوق بین الملل و جابجایی سطح درگیری با ایران از سطح عملیات پنهان تروریستی محدود به سطح عملیات آشکار تروریستی گسترده در چارچوب راهبرد فرسایش منابع و دارایی‌های امنیتی ایران و نمایش قدرت نظامی در سطح منطقه‌ای انجام شده است.
راهبرد تقابل نظامی- امنیتی مستقیم محدود رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران ریشه در دلایل متعددی دارد. عمق سنجی اراده مبتنی بر تلافی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از عملیات محدود نظامی و اطلاعاتی و تحمیل خسارت‌های کنترل شده به صورت زنجیره وار یکی از اهدافی است که رژیم صهیونیستی از تقابل محدود نظامی دنبال می‌کند. قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در مارپیچ بحران امنیتی جهت تدافعی‌تر کردن مواضع منطقه‌ای ان و برهم زدن تمرکز راهبردی ایران در پیگیری طرح‌های منطقه‌ای از دیگر دلایل پیگیری راهبرد مذکور است. اجماع سازی امنیتی و مرکزیت یافتن در طراحی نظم امنیتی ضد ایرانی دلیل دیگری است که سبب شده است رژیم صهیونیستی در مقایسه با سایر واحد‌های ضد محور مقاومت نقش فعال تری را در جهت رخنه در بازدارندگی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران ایفا کند.
مقابله با راهبرد "تقابل محدود مستقیم" نیازمند رعایت دو اصل اساسی در قالب اجرای راهبرد "تقابل مستقیم هم سطح" است. اصل اول در طراحی راهبرد ذکر شده تلافی هم وزن تهدیدات در کمترین بازه زمانی است. پاسخ به تهدیدات در قالب پاسخ هم وزن در میزان درد و نوع درد از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل دوم خروج از وضعیت پاسخ تدافعی و قرار گرفتن در موقعیت عملیاتی تهاجمی جهت حفظ وضعیت دست بالاتر در تعیین زمین بازی و تعادل دفاع- تهاجم است. به دلیل هزینه‌های گسترده جنگ‌های گسترده نظامی در منطقه غرب اسیا بهره گیری از راهبرد‌های صدمات نظامی- امنیتی محدود و دستکاری مخرب در بازار‌های اقتصادی به راهبرد مطلوب بسیاری از دولت‌ها تبدیل شده است.

امیر عباسی خوشکار
ارسال نظرات
پربازدید ها
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها