دولت سیزدهم و تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا؛ چالشها و الزامات
گروه غرب آسیا و شمال آفریقا پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، نشستی را با عنوان «دولت سیزدهم و تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا؛ چالشها و الزامات» در تاریخ ۱۱ مرداد ماه ۱۴۰۰ با حضور کارشناسان و پژوهشگران ذیل برگزار کرد:
۱. جناب آقای دکتر «حسین اکبری» (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در لیبی)
۲. جناب آقای دکتر «سیدمصطفی خوش چشم» (کارشناس مسائل بینالملل)
۳. جناب آقای دکتر «علیرضا کوهکن» (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
۵. آقای دکتر «محمد ناصحی» (دبیر نشست و مدیر گروه غرب آسیا و شمال آفریقا)
۶. آقای دکتر «هادی غلام نیا» (مدیر اجرایی فصلنامه ایرفا)
۷. آقای دکتر «میثم غفاری نژاد» (دبیر میز شمال آفریقا)
۸. آقای دکتر «سعید پیرمحمدی» (دبیر میز شامات)
۹. آقای دکتر «سید مرتضی عُرِیضی» (دبیر میز خلیج فارس)
۱۰. آقای «علی فیض اللهی» (کارشناس میز خلیج فارس)
۱۱. آقای «طاهر طاهری» (پژوهشگر گروه غرب آسیا و شمال آفریقا)
مهمترین محورهای مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:
• دولت سیزدهم و محور مقاومت
• دولت سیزدهم و راهبرد اخراج آمریکا از منطقه
• رویکرد دولت سیزدهم به تجارت با همسایگان
محور نخست؛ دولت سیزدهم و محور مقاومت
در ابتدای نشست دکتر حسین اکبری، به موقعیت باثبات کشورهای محور مقاومت نسبت به گذشته اشاره کردند. ایشان مشارکت گسترده مردم سوریه در انتخابات اخیر سوریه را حائز اهمیت دانست؛ زیرا منجر به ایجاد شرایط مناسب برای این کشور در سطح داخلی و منطقه شده است. برهمین اساس برخی کشورهای منطقه که پیش از این به دنبال سرنگون کردن بشار اسد در سوریه بودند هم اکنون درصدد روابط مجدد با سوریه برآمدند.
سفیر سابق ایران در لیبی، برنامه مخرب آمریکا در عراق و لبنان را ایجاد هرج و مرج در این کشورها و تامین منافع آمریکاییها تشریح کردند. هرچند از دیدگاه وی آنها عملا به دستاورد قابل توجهی دست نیافتند.
ایشان با اشاره به توانمندیهای محور مقاومت در حوزه نظامی و امنیتی، افزودند مهمترین محور سیاست خارجی دولت سیزدهم در رابطه با محور مقاومت بایستی در حوزه اقتصادی، بر ایجاد ثبات و رفع مشکلات متمرکز گردد.
دکتر اکبری خاطرنشان کردند که امروزه از منظر نظام سلطه و بهطور مشخص آمریکا، فشار اقتصادی مهمترین ابزار مقابله با محور مقاومت است. هرچند نظام سلطه در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خود در این زمینه ناکام بوده، اما ضروری است دولت سیزدهم در رابطه با محور مقاومت برنامهریزی و فعالیت جدی داشته باشد.
محور دوم؛ اخراج آمریکا از منطقه
دکتر سید مصطفی خوش چشم به عنوان مهمان بعدی، با اشاره به اعمال هژمونی آمریکایی از طریق جنگهای افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ و جنگهای نیابتی، هدف واشنگتن از چنین اقداماتی را تمرکز بر مسئله چین، افزایش هزینه ریسک سرمایهگذاری و هرج و مرج در اطراف این کشور ارزیابی کردند. وی در ادامه یادآور شد که آمریکا از سال ۲۰۱۷، راهبردهای خود را بر دو نقطه راهبردی منطقه غرب آسیا متمرکز کرده است:
• مرزهای غربی کشور عراق با سوریه و اردن.
هدف آمریکا از تمرکز بر این محور قطع مسیر دسترسی ایران به مدیترانه و تامین امنیت رژیمصهیونیستی است.
• منطقه خلیج فارس.
آمریکا با هدف کنترل و تثبیت وضعیت خلیج فارس و جلوگیری از نفوذ ایران در غرب آسیا درصدد آرایش مجدد نیروها وتجهیزات نظامی در این منطقه، کاهش نیروهای نظامی آمریکا در آنجا و همچنین انتقال پایگاه نظامی از قطر به دریای جنوبی چین است.
آقای دکتر خوش چشم در ادامه سخنان خود، بیان کردند که آمریکا به دنبال احاله مسئولیت و مدیریت نظم منطقهای به رژیمصهیونیستی، امارت متحده عربی و عربستان سعودی است؛ بنابراین عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با این کشورها، ابزاری برای به رسمیت بخشیدن به این رژیم و استقرار نیروها و تسلیحات نظامی این رژیم در آبها خلیج فارس و مرزهای جنوبی ایران خواهد شد.
از نظر ایشان، چنین وضعیتی، در راستای راهبرد مهار ایران از سوی آمریکا دنبال میشود. از سوی دیگر باتوجه به اینکه رژیم صهیونیستی در محاصره گروههای مقاومت در غزه و لبنان است، مقامات امنیتی رژیم اشغالگر صهیونیستی سعی میکنند تا تنشها را به کشورهای همسایه ایران منتقل کنند.
وی در ادامه مباحث خویش افزودند، اقدام دیگر آمریکا برای تکمیل راهبرد مهار ایران در غرب اسیا، تداوم این راهبرد در کشورهای آسیای میانه است. در این زمینه تاسیس پایگاههای تهدید و رصد در کشورهای شمالی ایران از سوی آمریکا با هدف ایجاد کمربند مشترک امنیتی با رژیم¬صهیونیستی علیه ایران صورت پذیرفته است.
در پایان این بخش دکتر خوش چشم، مهمترین اقدامات دولت آینده برای تقابل با آمریکا و رژیم صهیونیستی، باید شامل تشکیل قطب اقتصادی در کنار تقویت نظامی_امنیتی محور مقاومت باشد.
محور سوم؛ رویکرد تجارت با همسایگان
دکتر علیرضا کوهکن بهعنوان مهمان آخر نشست، به تشریح فرایند سه مرحلهای سیاست خارجی پرداختند. در این زمینه ایشان گام اول سیاست خارجی را تامین امنیت برشمردند که در این گام، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تجربه موفقی را پشت سر گذاشته است. گام بعدی سیاست خارجی استفاده از ان برای تامین منافع اقتصادی است.
ایشان در قالب این سوال که «آیا اصولا میتوان در محیط پرآشوب منطقه غرب آسیا فارغ از تهدیدات امنیتی سیاست خارجی را برای اقتصاد مورد بهره برداری قرار داد؟» این مسئله را مورد ارزیابی قرار دادند. دکتر کوهکن در ادامه، مرحله سوم سیاست خارجی را استفاده از آن برای توسعه و پیشبرد اهداف فرهنگی، بیان کردند. استفاده از سیاست خارجی برای اهداف فرهنگی از سال ۲۰۰۰ به بعد اهمیت قابل توجهی پیدا کرد. وی اشاره داشتند جمهوری اسلامی ایران در این زمینه علی رغم ظرفیتهای مناسب در منطقه غرب آسیا، هنوز راه زیادی تا بهره گیری از سیاست خارجی در زمینه دستاوردهای اقتصادی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مشکل اساسی سیاست خارجی ایران را تمرکز بر پروسه به جای دستاورد ارزیابی و آن را ناشی از مشکل کارکردی کلان دانستند. ایشان در پایان مباحث خود افزودند که حرکت سیاست خارجی به سمت عینیگرایی و تمرکز بر دستاورد، میتواند راهکار مطلوب دستگاه سیاست خارجی دولت آینده باشد. دکتر کوهکن عدم ارتباط غیردولتی بین ایران و بازار کشورهای منطقه و ساختار ناکارآمد وزارت امور خارجه را از جمله مهمترین کاستیهای دستگاه سیاست خارجی ایران در ادوار گذشته ارزیابی کردند. در پایان دکترکوهکن، تغییر ساختار و روندهای وزارت خارجه در دولت آینده و استفاده از ارتباطات غیر دولتی در سیاست خارجی را ازجمله راهکارهای گسترش تبادلات تجاری با کشورهای منطقه برشمردند.
درپایان این نشست، پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات راهبردی سوالات خود را از مهمانان نشست پرسیدند.