گزارش
انتشار شماره بهار ۱۴۰۰ فصلنامه سازمانهای بین المللی
عامل تایوان و سیاست خارجی آمریکا
انتشار ویژه نامه فصلنامه سازمانهاى بین المللى با موضوع چین
کشاورزی؛ ظرفیت شناخته نشده برای توسعه همکاریها با فدراسیون روسیه
آغاز فصلی نوین برای ایران در سازمان همکاری شانگهای
ماجراى تنش هاى اخیر آذربایجان در مرزهاى ایران
سازمان همکاری شانگهای و ضرورتهای عضویت دائمی جمهوری اسلامی ایران در آن
سازمان همکاری شانگهای نخستین آزمون دکترین نگاه به شرق دولت سیزدهم
تبیین پنجاه سال روابط دیپلماتیک ایران و چین
سومین مدرسه تابستانه دیپلماسی اقتصادی؛ دیپلماسی اقتصادی در محیط همسایگی
اولویت دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی دولت سیزدهم
تاملی بر فراز و فرودهای دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران
بررسی جایگاه استراتژیک میانمار در ابتکار کمربند راه چین
ضرورت بازنگری در قرارداد ۱۰ ساله ۱۳۷۹ ایران روسیه
۲۶ آذر ۱۳۹۹ | ۰۰:۰۰
گفتگوی منطقه ای چین چه معنایی دارد
واکاوی پیشنهاد تاسیس ساختار چندجانبه گفتگوی منطقه ای از جانب چین
بسته پیشنهادی اخیر وزیر خارجه چین، گامی مهم اما محتاطانه برای کنشگری فعالانه تر پکن در خلیجفارس است.
مقدمه
بسته پیشنهادی آقای وانگ یی، وزیر خارجه جمهوری خلق چین که در سفر اخیر دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران به آن کشور در هجدهم مهرماه ۹۹ معرفی شد، در هفتههای اخیر مورد توجه طیفی از محافل خبری قرارگرفته است. آقای وانگ، در جریان این دور از گفتگوها، با تأکید بر تعهد چین به اجرای کارآمد برنامه جامع اقدام مشترک و احترام به نگرانیهای مشروع همهی طرفها، از پیشنهاد چین مبنی بر تأسیس یک ساختار چندجانبه گفتگوی منطقهای با مشارکت تمامی طرفهای ذیربط برای تسهیل گفتگو، ارتقای فهم مشترک پیرامون حفظ برجام و نتیجتاً حلوفصل موضوعات امنیتی خلیجفارس از طریق ابزار سیاسی و دیپلماتیک رونمایی کرد.
یازده روز بعد، در جلسهای که شورای امنیت سازمان ملل پیرامون اوضاع منطقهای در خلیجفارس برگزار کرد، آقای وانگ از جزئیات بیشتر این بسته پیشنهادی پرده برداشت. او با اشاره به اینکه بحرانهای منطقهای در خلیجفارس، عواقبی سنگین برای صلح و امنیت منطقهای و حتی بینالمللی به دنبال داشتهاند، از اعضای شورای امنیت و دولتهای منطقهای تقاضا کرد تا با حسن نیت و صداقت، خواهان صلح و پذیرای دیدگاههای جامعه بینالمللی باشند.
بسته پیشنهادی آقای وانگ یی، وزیر خارجه جمهوری خلق چین که در سفر اخیر دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران به آن کشور در هجدهم مهرماه ۹۹ معرفی شد، در هفتههای اخیر مورد توجه طیفی از محافل خبری قرارگرفته است. آقای وانگ، در جریان این دور از گفتگوها، با تأکید بر تعهد چین به اجرای کارآمد برنامه جامع اقدام مشترک و احترام به نگرانیهای مشروع همهی طرفها، از پیشنهاد چین مبنی بر تأسیس یک ساختار چندجانبه گفتگوی منطقهای با مشارکت تمامی طرفهای ذیربط برای تسهیل گفتگو، ارتقای فهم مشترک پیرامون حفظ برجام و نتیجتاً حلوفصل موضوعات امنیتی خلیجفارس از طریق ابزار سیاسی و دیپلماتیک رونمایی کرد.
یازده روز بعد، در جلسهای که شورای امنیت سازمان ملل پیرامون اوضاع منطقهای در خلیجفارس برگزار کرد، آقای وانگ از جزئیات بیشتر این بسته پیشنهادی پرده برداشت. او با اشاره به اینکه بحرانهای منطقهای در خلیجفارس، عواقبی سنگین برای صلح و امنیت منطقهای و حتی بینالمللی به دنبال داشتهاند، از اعضای شورای امنیت و دولتهای منطقهای تقاضا کرد تا با حسن نیت و صداقت، خواهان صلح و پذیرای دیدگاههای جامعه بینالمللی باشند.
در این راستا بسته پیشنهادی آقای وانگ، سه مؤلفه اساسی را در برمیگیرد:
۱. پذیرش حاکمیت قانون برای حفظ صلح در خلیجفارس
۲. تعهد به حسن همجواری برای مشارکت در صلح در منطقه خلیجفارس
۳. پشتیبانی از عدالت و بیطرفی در راستای مشارکت در ثبات خلیجفارس
۱. پذیرش حاکمیت قانون برای حفظ صلح در خلیجفارس
۲. تعهد به حسن همجواری برای مشارکت در صلح در منطقه خلیجفارس
۳. پشتیبانی از عدالت و بیطرفی در راستای مشارکت در ثبات خلیجفارس
راهبرد پکن در قبال منطقه خلیجفارس
برای درک راهبرد پکن در قبال منطقه خلیجفارس باید بر سه عنصر تعیینکننده توجه داشت:
• چین در حوزه روابط خارجی خود بهطورکلی جهانبینی و رویکردی اقتصادی دارد. بر این اساس، هر نوع راهبردی که چین در روابط خارجی-خارج از حوزه امنیت ملی خود-دنبال میکند، ماهیتی اقتصادی داشته و برای پیشبرد منافع اقتصادی و تجاری آن کشور است.
• رقابت راهبردی چین و ایالاتمتحده از عوامل مهم اثرگذار بر سیاست خارجی پکن در قبال منطقه خلیجفارس محسوب میشود.
• وابستگی اقتصاد چین به نفت منطقه در حال حاضر، عامل کنترلکننده سیاست خارجی چین در قبال خلیجفارس محسوب میشود.
ملاحظات پیشنهاد چین برای ایران
با عنایت به سه عنصر مذکور، باید خاطرنشان کرد که چین در کوتاهمدت همچنان در کنشگری منطقهای خود در خلیجفارس، شرط احتیاط را در راستای حفظ توازن روابط حسنه با ایران و سایر کشورهای حوزه خلیجفارس رعایت خواهد کرد. درعینحال، اما چین بر آن است تا در راستای رقابت راهبردی با آمریکا، هم از وابستگی خود به ترتیبات امنیتی آمریکایی در خلیج فارس-و اقیانوس هند-بکاهد و هم نقش مؤثرتری در شکلگیری مؤلفههای نظم منطقهای حاکم بر آن منطقه ایفا کند.
میتوان گفت که ناکامیهای پیاپی ایالاتمتحده بهعنوان قدرتمندترین ارتش جهان در کنشگری منطقهای در خلیجفارس، فضا را برای کنشگری «توسعه محور» چین فراهم میسازد. چالشهای پیاپی نظامی/امنیتی آمریکا در عراق و افغانستان، گسترش تهدید تروریسم ناشی از سیاستهای آمریکا و تداوم ایستادگی ایران در برابر سیاستهای منطقهای و راهبرد فشار حداکثری آن کشور، نمونههای بارزی از کنشگری فعال واشنگتن در منطقه بدون حصول دستاوردهای مورد انتظار کاخ سفید به شمار میروند. چین با عنایت به این پویاییها، بر آن بوده تا در کوتاهمدت، تنها با حفظ منافع اقتصادی خود در غرب آسیا و تداوم روند واردات نفت از این منطقه، از نقشآفرینی یا سوگیری در منازعات منطقهای اجتناب کند.
درعینحال، هرچند که در سالهای اخیر، اجتناب از مداخله در منازعات امنیتی خلیجفارس در دستور کار نخبگان سیاست خارجی پکن قرار داشته است، اما یکجانبهگرایی آمریکا در چارچوب سیاست خارجی دولت ترامپ که سیاست فشار حداکثری را به تهران و جنگ تجاری را به پکن تحمیل کرد، اتخاذ رویکرد منطقهای فعالانهتر از جانب پکن را اجتنابناپذیر ساخته است. این رویکرد در ابتدا میتواند بر مبنای مداخله مثبت صورت پذیرد؛ به این صورت که چین با عنایت بر وابستگی فعلی به نفت خلیج فارس-که متعاقباً حفظ روابط حسنه با کشورهای عرب منطقه را نیز ضروری میسازد-از سوگیری در منازعات منطقهای، اتحادسازی با هر یک از طرفهای آن منازعات و حضور گسترده نظامی در منطقه اجتناب میکند، اما درعینحال با معرفی بستهی پیشنهادی فعلی بر آن است تا از سهمی در آیندهی تنشزدایی منطقهای در خلیجفارس برخوردار شود و در تولید مناسبات امنیتی حاکم بر منطقه نقشی سازنده ایفا کند.
جمعبندی
بهطورکلی، بسته پیشنهادی اخیر وزیر خارجه چین، گامی مهم-هرچند محتاطانه-برای کنشگری فعالانهتر پکن در خلیجفارس است. مؤلفهی اصلی این تکامل در این است که چین در راستای صیانت از منافع راهبردی خود در منطقه، مشارکتی مثبت، صلحآمیز و ثباتزا در حلوفصل منازعات امنیتی منطقهای ایفا کند. این سیاست، هم جایگاه چین در منطقه را تقویت خواهد کرد و هم وجههی آن را در جهان بهبود خواهد بخشید. بر این اساس، اولویت چین، همچنان در کوتاهمدت بر عدممداخله نظامی در منازعات امنیتی پرهزینه خاورمیانه و پیگیری منافع تجاری/اقتصادی با همهی کشورهای آن منطقه است. اما این بار تفاوت در آن است که این ساختار چندجانبه-در صورت پذیرش طرفها- میتواند نقطه آغاز مداخله مثبت چین در خلیجفارس در راستای حفظ صلح و امنیت منطقهای آن باشد.
پژوهشگر مهمان: مصطفی پاکدل مجد
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
درک آن برای تصمیم گیری آن برای اتخاذ راهبرد بلندمدت از جمله برنامه 25 ساله اهمیت دارد