الگو و زمینه‌های مذاکرات هسته‌ای بازاندیشی در مفهوم بازدارندگی در عصر تکثر منابع تهدید و نظریه بین‌المللی شدن بازدارندگی بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری برگزاری نشست مراکز اندیشه‌ای حاکمیتی خشونت‌های نظامی رژیم صهیونیستی در خوشه شامات و سناریو‌های پیش روی سوریه "تبیین سیاست‌های کلی توسعه دریا محور و قدرت دریایی" تجارت منطقه‌ای و بهره گیری از ظرفیت‌های شبکه حمل و نقل طرح دعوی علیه ایالات متحده آمریکا در دیوان بین المللی دادگستری به جرم مشارکت در نسل کشی مردم مظلوم فلسطین بررسی رویکرد‌های تحلیلی از عملیات هفت اکتبر ۲۰۲۳ حماس عرضه «مدیریت بهره وری، فردی و سازمانی» در بازار نشر راهبرد آمریکا در تقابل امنیتی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی شگفتی سازی دو مفهوم «اطمینان» و «احتمال» در یک طرح؛ سیاستگذاری برای جهت دهی سرمایه‌های عظیم مردمی به سوی تولید داخلی شگفتی سازی دو مفهوم «اطمینان» و «احتمال» در یک طرح؛ سیاستگذاری برای جهت دهی سرمایه‌های عظیم مردمی به سوی تولید داخلی ترور‌هایی به درازای عمر یک انقلاب مردمی و با هدف تضعیف توان تولید داخلی
کد خبر:۱۶۵۷
۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ | ۱۰:۱۲
یادداشت علمی

الگو و زمینه‌های مذاکرات هسته‌ای

الگو و زمینه‌های مذاکرات هسته‌ای

دور دوم ریاست جمهوری ترامپ و روش مواجهه وی با مسایل سیاست خارجی آمریکا در مقایسه با دولت جو بایدن از تفاوت‌های بسیاری برخوردار است. ترامپ بر این باور است که می‌توان با استفاده از ظرفیت‌های فردی و گفت‌و‌گو‌های دوجانبه مستقیم مسایلی را که به صورت فرسایشی و مزمن درآمده‌اند را در قالب فرایند‌های مبتنی بر تعامل چهره به چهره در فاز‌های زمانی کوتاه مدت حل و فصل کرد. وعده‌های انتخاباتی وی مبنی بر حل سریع جنگ روسیه و اوکراین و مواجهه سریع و قاطع با بحران کسری تجاری پیش روی آمریکا ریشه در همین طرز تفکر دارد. فعال بودن ترامپ در دیدار با رهبران و صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی در سطح داخلی و جهانی نشان می‌دهد وی از مهارت کلامی و دیداری بالایی برخوردار است. در این چارچوب، تصمیمات سریع و قاطع یک جانبه به منظور مرعوب ساختن طرف مقابل در کنار مانور‌های خشن لفظی به عنوان مکمل‌های تاکتیکی محسوب می‌شوند.

یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی ترامپ مقابله با توانمندی‌های هسته‌ای و نظامی جمهوری اسلامی ایران در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. ترامپ مانند بایدن به دنبال تضعیف بلندمدت ایران نیست بلکه در پی دست یابی به حداکثر امتیازات راهبردی ممکن در کوتاه‌ترین زمان است. ارسال نامه به طرف ایرانی و تهدید نظامی به صورت همزمان به منظور تحت فشار قرار دادن ایران جهت حضور در میز مذاکره و امتحان کردن ابزار‌های دیپلماسی برای اخذ امتیازات لازم از برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در این قالب قرار می‌گیرد. حضور طرف ایرانی در مذاکرات مسقط گام اول ترامپ برای برقراری ارتباط و نقد کردن فشار‌های اقتصادی و نظامی است.

الگوی مذاکرات ترامپ

تهاجمی بودن ترامپ در دیپلماسی سیاسی و اقتصادی صفت فردی خاصی است که بسیاری از ناظران و کارشناسان سیاسی به آن اذعان داشته‌اند. مواجهه ترامپ با کشور‌هایی که از تراز مثبت تجاری در برابر آمریکا برخورداراند نوعی باجگیری و زورگویی محسوب می‌شود که در عرف مناسبات قدرت‌های بزرگ امری غریب به شمار می‌آید. ترامپ نه تنها رفتار‌های قلدارمآبانه در برابر بازیگران رقیب داشته است بلکه در تعامل با اعضای ناتو و متحدین منطقه‌ای نیز آداب دیپلماتیک و خویشتن داری را رعایت نکرده است. اقتدارگرایی تهاجمی مفهومی است که برخی مفسران برای رفتار‌های دیپلماتیک ترامپ مورد استفاده قرار داده‌اند. کنش گری‌های پیشدستانه و طرح ضمانت نظامی برای پیشبرد خواسته‌های ملی گرایانه در کنار تعمیق روابط دوجانبه فارغ از سازوکار‌های چندجانبه گرایی محتوا و مختصات اصلی الگوی کنش گری سیاسی و اقتصادی ترامپ را تشکیل می‌دهند.

الگوی تیم مذاکره کننده ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران برآمده از رویکرد فوق با محوریت تصمیمات شخصی ترامپ است. به نظر می‌رسد طرف مذاکره کننده آمریکایی در برابر تصمیمات ترامپ و محاسبات فردی وی نقش منفعلی را بازی می‌کند. نامه ترامپ به ایران و تهدیدات نظامی وی ریشه در عینک خودبزرگ پنداری و تصور فاتحانه ترامپ از جایگاه آمریکا در برابر ایران دارد. حل مسایل آمریکا و ایران و تبدیل آن به فرصتی جهت بسط نفوذ منطقه‌ای و مداخله در ساختار‌های داخلی حداکثر خواسته ترامپ از مذاکرات پیش رو است. پیش از آغاز مذاکرات مسقط سه موضوع برنامه هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای و برد موشک‌ها توسط برخی مقامات آمریکایی به عنوان موضوعات اصلی جهت مذاکره مطرح شد.

هدف از طرح درخواست‌های سه گانه مذکور کاهش سطح بازدارندگی ایران به حداقل نقطه ممکن است که در آن جمهوری اسلامی ایران توان دفاع فعال با استفاده از سلاح‌های متعارف را نداشته باشد. ترامپ و تیم سیاست خارجی وی بر این باور هستند که دوره پساعملیات اکتبر ۲۰۲۴ جمهوری اسلامی ایران را در وضعیت متفاوتی در منطقه قرار داده است و در این وضعیت است که می‌توان امتیازات لازم را با اندکی تهدیدات نظامی به دست آورد. آنچه که ترامپ دور دوم را از دور اول ریاست جمهوری متمایز می‌سازد باور به ارزیابی فوق است و فرصت طلبی وی جهت نقد کردن فرصت‌های خیالی پیش رو است.

اهداف جمهوری اسلامی ایران

یکی از سناریو‌های مطلوب جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات پیش رو با آمریکا بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ برجام است. حفظ غنی سازی در سطوح پایین، عدم مذاکره بر سر نفوذ منطقه‌ای و برد موشک‌های پیشرفته اهدافی است که پیش از آغاز مذاکرات توسط نخبگان سیاسی و رسانه‌ای ایران مطرح شد. نام بردن موارد فوق به عنوان خطوط قرمز بازدارندگی سبب شده است تا در جلسه اول مذاکرات بر سر چارچوب و موارد مورد بحث تصمیم گیری نشود و این مهم به دور دوم مذاکرات واگذار شود. رویکرد مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران بر اساس حل مسایل به دور از فضای تهدید نظامی و کسب امتیاز رفع تحریم‌های اقتصادی در ازای کاهش سطح غنی سازی هسته‌ای بوده است.

جمع بندی

مذاکرات ایران و آمریکا را می‌توان در قالب چهار مولفه تحلیلی مورد بررسی مجدد قرار داد. در بعد زمان بندی و سرعت رسیدن به توافق، طرف آمریکایی از شتاب بیشتری برای به نتیجه رسیدن مذاکرات برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به درخواست آمریکا بود که بر سر میز مذاکرات حاضر شد از این رو برای رسیدن به تواق عجله‌ای ندارد. در بعد بررسی وزن خواسته‌های طرفین، آمریکایی‌ها مطالبات بیشتری از طرف ایرانی دارند در حالی که ایرانی‌ها عمدتا لغو تحریم‌ها را خواستار هستند. از زاویه بررسی قدرت پشت میز مذاکرات آنچه واضح است نامتقارن بودن قدرت طرفین است؛ اما این امر ذیل سایه برقراری موازنه تهدید و موازنه درد بین طرفین تاحدودی کم رنگ شده است. در آخرین مولفه تحلیلی از مذاکرات پیش رو می‌توان به محیط راهبردی موجود اشاره کرد. در محیط حاضر بر اساس ادعای طرف آمریکایی نفوذ و بازدارندگی منطقه‌ای ایران تضعیف شده است و در نتیجه توانایی ایران برای مقابله با حمله احتمالی به چالش کشیده شده است. این در حالی است که طرف ایرانی با مطرح کردن بحث دفاع از سرزمین با استفاده از موشک‌های دوربرد اعلام کرده است از قابلیت انهدام تمامی تاسیسات نظامی و اقتصادی آمریکا و متحدین منطقه‌ای آن برخوردار است. آینده محتمل پیش رو را می‌توان در دو سناریو با پیش ران خواسته‌های آمریکا از مذاکرات خلاصه کرد. در سناریوی اول محدود شدن خواسته‌های آمریکا به توافق ۲۰۱۵ برجام (محدود شدن مذاکرات به غنی سازی محدود هسته‌ای در خاک ایران) سبب خواهد شد احتمال موفقیت آمیز شدن مذاکرات افزایش یابد. در سناریوی دوم با ورود خواسته‌های آمریکا به حوزه‌های موشکی و منطقه‌ای احتمال موفقیت آمیز بودن مذاکرات اندک خواهد بود.

دکتر امیر عباسی خوشکار
ارسال نظرات
پربازدید ها
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها