
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط و تأثیر ادراک فساد بر سرمایه اجتماعی در میان جمعیت شهری بالای ۳۰ سال استان مازندران هستیم. در متغیر ادراک فساد از نظریههای هوجس، ترایسمن، و هایدن هایمر و در متغیر سرمایه اجتماعی از رویکرد نظری نهادمحور، بهویژه از نظریههای روثستاین و استول استفاده کردهایم. دادههای موردنیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه از میان یک نمونه آماری 400نفری گردآوری شدهاند. تحلیل دادههای پژوهش از طریق دو نرمافزار SPSS و Amos انجام شد. یافتههای توصیفی پژوهش نشان میدهد که میزان سازۀ ادراک فساد و تمام ابعادش (فساد خرد، فساد کلان، فساد سیستمی، و فساد بینالمللی) در سطح بالایی و میزان سازۀ سرمایه اجتماعی و تمام مؤلفههای آن (آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای تعمیمیافته، مشارکت اجتماعی، و انسجام اجتماعی) در سطح پایینی بودند. یافتههای تبیینی پژوهش نشان میدهد که ادراک فساد و تمام ابعاد آن، ارتباط و تأثیر معکوس قوی و معناداری بر سرمایه اجتماعی داشتهاند. در ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معکوس ادراک فساد و تمام ابعادش با سرمایه اجتماعی و تمام مؤلفههایش، معنادار شدند. در تحلیل رگرسیون چندمتغیره، الگوی رگرسیونی پژوهش و تأثیرات معکوس تمام ابعاد ادراک فساد معنادار شدند و براساس ضریب Beta، بیشترین تأثیر مستقیم را بُعد ادراک فساد سیستمی بر سرمایه اجتماعی داشته است. همچنین، براساس نتایج روش الگوسازی معادلات ساختاری، الگوی نظری پژوهش برمبنای شاخصهای مختلف و متعدد، از برازش قابلقبولی برخوردار بود. نتایج یافتههای این پژوهش، تأییدکنندۀ پیشینۀ تجربی و چارچوب نظری پژوهش برآمده از رویکرد نهادمحور سرمایۀ اجتماعی است و مشخص میکند که افزایش میزان ادراک فساد در تمام ابعاد آن، باعث افول و کاهش میزان سرمایۀ اجتماعی و تمام مؤلفههایش میشود.
برای مطالعه و دریافت اصل مقاله، به تارنمای فصلنامه راهبرد اجتماعی-فرهنگی به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
rahbordfarhangi.csr.ir
محسن دهقان، علی رحمانی فیروزجاه و علیاصغر عباسی اسفجیر