بازاندیشی در مفهوم بازدارندگی در عصر تکثر منابع تهدید و نظریه بین‌المللی شدن بازدارندگی بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری برگزاری نشست مراکز اندیشه‌ای حاکمیتی خشونت‌های نظامی رژیم صهیونیستی در خوشه شامات و سناریو‌های پیش روی سوریه "تبیین سیاست‌های کلی توسعه دریا محور و قدرت دریایی" تجارت منطقه‌ای و بهره گیری از ظرفیت‌های شبکه حمل و نقل طرح دعوی علیه ایالات متحده آمریکا در دیوان بین المللی دادگستری به جرم مشارکت در نسل کشی مردم مظلوم فلسطین بررسی رویکرد‌های تحلیلی از عملیات هفت اکتبر ۲۰۲۳ حماس عرضه «مدیریت بهره وری، فردی و سازمانی» در بازار نشر راهبرد آمریکا در تقابل امنیتی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی شگفتی سازی دو مفهوم «اطمینان» و «احتمال» در یک طرح؛ سیاستگذاری برای جهت دهی سرمایه‌های عظیم مردمی به سوی تولید داخلی شگفتی سازی دو مفهوم «اطمینان» و «احتمال» در یک طرح؛ سیاستگذاری برای جهت دهی سرمایه‌های عظیم مردمی به سوی تولید داخلی ترور‌هایی به درازای عمر یک انقلاب مردمی و با هدف تضعیف توان تولید داخلی
کد خبر:۱۶۵۶
۱۸ اسفند ۱۴۰۳ | ۱۱:۲۴
یادداشت علمی

بازاندیشی در مفهوم بازدارندگی در عصر تکثر منابع تهدید و نظریه بین‌المللی شدن بازدارندگی



بازدارندگی مهمترین راهبردی است که دولت‌ها از سده‌های قبل جهت مقابله با تهدیدات محیطی و پرهیز دشمن از دست زدن به اقدامات تهاجمی اتخاذ کرده‌اند. انکار و تنبیه، دو فاکتور برجسته‌ای است که منطق ادراکی بازدارندگی را تشکیل می‌دهند. در قالب عامل انکار به عنوان یکی از ستون‌های اصلی سازه ادراک، مهمترین هدف از نشان دادن توانایی‌های بالقوه و بالفعل موجود به دشمن جهت بازداشتن آن از اقدامات تهاجمی و تلافی جویانه است. فاکتور دوم با دربرگرفتن مجموعه‌ای از ابزار‌های نرم و سخت به عنوان مکمل فاکتور اول عمل می‌کنند. نشان دادن ابزار‌های تنبیه و درد به دشمن می‌تواند مانع از اقدامات تهاجمی و خشونت آمیز شود. هر دو فاکتور مذکور با دستکاری در ادراک و محاسبات طرف مقابل می‌تواند به رفتار‌های تقابلی آن جهت دهد.
مفهوم و راهبرد‌های اجرایی بازدارندگی از پیشینه مطالعات گسترده‌ای برخورداراند. تا پیش از ظهور تسلیحات کشتارجمعی بحث بازدارندگی متعارف با استفاده از تسلیحات غیرمخرب در مقیاس وسیع امری مرسوم بود. با اختراع تسلیحات کشتارجمعی وضعیت بازدارندگی در قالب تسلیحات نامتعارف بین دارنده‌ها و فاقدان این دست از تسلیحات به شکل پیچیده‌ای بازطراحی شد. دارندگان تسلیحات کشتارجمعی در قالب بازدارندگی متقابل توانستند خطر تهاجم به سرزمین اصلی را کاهش دهند، اما فاقدان تسلیحات هسته‌ای و بازیگران دولتی که پشت در ورود به تالار کشور‌های هسته‌ای ماندند از وضعیت متفاوتی برخوردار شده‌اند. بازدارندگی هسته‌ای به صورت فعال توانست چندین دهه مانع از شکل گیری جنگ جنگ گسترده نظامی بین ابرقدرت‌های دوران جنگ سرد شود.
پس از پایان جنگ سرد و با دگردیسی در تهدیدات امنیتی که در تحولات مرتبط با نظم‌های امنیتی در مناطق ریشه داشته است بازدارندگی سنتی به عنوان راهبردی در برابر تهدیدات موجود از ضعف‌های اساسی برخوردار شد. بازدارندگی سنتی بر اساس تمرکز و انباشت تسلیحات نظامی در مرز‌های مشخص شده ملی به تنهایی نمی‌تواند پاسخ کامل و مناسب به تهدیدات محیطی جدید باشد. پس از پایان جنگ سرد طیف گسترده‌ای از تهدیدات در قالب تهدیدات اقتصادی، واحد‌های خرد غیردولتی، مسایل زیست محیطی و اجتماعی در برابر دولت‌ها مسلح به تسلیحات مخرب قرار گرفت. در این دوره از اهمیت مسایل و تهدیدات نظامی کاسته نشد بلکه سایر تهدیدات غیرنظامی در کنار تهدیدات نظامی قامت برافراشتند و در اولویت بندی راهبردپردازان دولتی از سطح سیاست‌های سطح پایین عبور کردند. حادثه یازده سپتامبر، بلایای طبیعی و موج‌های مخرب اقتصادی هم عرض با تهدیدات مسلحانه دولت‌ها را به تفکر درباره علاج تهدیدات نوپدید موجود واداشتند؛ لذا تغییر در نظم‌های امنیتی ریشه در تحول در صورت بندی تهدیدات در مناطق دارد. به تبع تغییرات مذکور بازدارندگی دولت‌ها نیز تغییر کرده است.
با توجه به فقر مفهومی و نظری بازدارندگی در عصر جدید، تحول در مطالعات بازدارندگی نزد محققان روابط بین الملل و مطالعات منطقه‌ای اتفاق افتاده است. رویکرد شبکه‌ای به بازدارندگی از جمله نگاه‌های جدید به مقوله بازدارندگی با توجه تغییرات اتفاق افتاده در محیط راهبردی است. مشاهده شبکه‌ای تهدیدات و منابع تامین امنیت در این رویکرد از جمله نوآوری‌های آن محسوب می‌شود. رویکرد دیگر در مطالعات بازدارندگی ابداع نظریه بین‌الملی شدن بازدارندگی توسط رحیم بایزیدی (۱) است. نگاه فرامرزی و منطقه‌ای و جهانی به ریشه‌های شکل گیری تهدیدات و نحوه مقابله با آنها از جمله ابداعات نظری مفهوم پردازی جدید است. در چارچوب این نظریه جدید، با گسترش سطح تهدیدات امنیتی و نظامی، دولت‌ها با استفاده از شبکه متحدین منطقه‌ای دولتی و غیردولتی و همچنین درگیرساختن واحد‌های دولتی فرامنطقه‌ای در موازنه سازی قدرت و موازنه سازی تهدید به دنبال بین الملل سازی بازدارندگی خود و همچنین تقویت حضور منطقه‌ای و به تبع آن بازدارندگی منطقه‌ای هستند. اولین بازیگرانی که اقدام به کاربست بین المللی سازی بازدارندگی نمودند، ابرقدرت‌های عصر جنگ سرد یعنی آمریکا و شوروی بودند که در قالب سیاست اشتراک هسته‌ای (Nuclear Sharing) بخشی از توان تسلیحات غیرمتعارف خود را به کشور‌های دیگر انتقال دادند. در چارچوب این استراتژی ایالات متحده تا سال ۱۹۶۷ بیش از ۸۱۵۰ کلاهک هسته‌ای خود را در اروپا (۷۲۰۰ کلاهک) و کره جنوبی (۹۵۰ کلاهک)، برای ایجاد بازدارندگی در مقابل شوروی مستقر ساخته بود. شوروی نیز متقابلا چنین سیاستی را در کشور‌های عضو بلوک شرق پیاده سازی کرد. در دوران پس از جنگ سرد نیز علاوه بر ابرقدرت ها، قدرت‌های بزرگ و متوسط نیز در راستای موثرسازی بازدارندگی خود، بخشی از ظرفیت تسلیحاتی و شبکه‌ای خود را به محیط فراملی انتقال می‌دهند.
با توزیع گسترده تهدیدات در سطوح مختلف موضوعی و نظم‌های منطقه‌ای و جهانی، منابع قدرت جهت مقابله با تهدیدات نیز به صورت شبکه‌ای و پراکنده درآمده‌اند. دستیابی حداکثری به منابع قدرت سبب می‌شود تا مقابله و بازدارندگی در برابر تهدیدات در سطح بالاتری قرار گیرد. در بازدارندگی قدرت پایه شبکه محور دولت‌ها به دنبال دست یابی به حداکثر قدرت جهت تقویت بازدارندگی و نقطه ثبات راهبردی در برابر رقبای منطقه‌ای و جهانی هستند. شناخت دقیق از تولید و راهکار‌های دست‌یابی به قدرت در محیط راهبردی جدید مهمترین اصل موفقیت آمیز بودن بازدارندگی فوق را تشکیل می‌دهد. حضور در زنجیره‌های تامین و تولید در سطح منطقه‌ای و جهانی و همچنین تقویت تجارت منطقه‌ای و جهانی به بازیگران دولتی اجازه می‌دهد تا در برابر تهدیدات اقتصادی و تحریمی به بازدارندگی دست یابند.
مشارکت در طرح‌های تسلیحاتی و علمی مشترک سبب می‌شود تا یادگیری در کنار فرصت همکاری‌های دو و چندجانبه به تقویت منابع قدرت ملی از طریق همکاری با شبکه‌ها و زنجیره‌های تولید منطقه‌ای و جهانی بینجامد. در محیط راهبردی نوظهور موجود، از اهمیت قدرت نظامی کاسته نشده است، اما در کنار قدرت نظامی دست‌یابی به قدرت اقتصادی و فناورانه از طریق مشارکت و حضور در زنجیره‌های تولید و تجارت هم ارز با خودکفایی در تامین تسلیحات راهبردی می‌تواند در تقویت قدرت بازدارندگی در عصر شبکه‌ای شدن منابع قدرت از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در طراحی بازدارندگی در نظم‌های پیچیده شده موجود، داشتن ادراک راهبردی صحیح از منابع دست‌یابی و ازدیاد قدرت می‌تواند نکته کلیدی در تقویت بازدارندگی باشد. فهم نادرست و فقر دانش صحیح از دگردیسی در منابع نوظهور قدرت به افزایش هزینه‌های تامین امنیت می‌انجامد. پراکنده بودن منابع قدرت ضرورت همکاری‌های دسته جمعی و دستیابی به سازوکار‌های شفاف جهت هم افزایی منابع قدرت را به منظور حرکت به سمت بازدارندگی دسته جمعی و چندجانبه ضروری ساخته است. طرح‌های مشترک جهت دست یابی به نظم‌های امنیتی درون جوش منطقه‌ای و اجرای طرح‌های مشترک تولید تسلیحات از جمله اقداماتی هستند که می‌تواند بستر بازدارندگی قدرت پایه شبکه‌ای را فراهم سازد.
References:
(۱) Baizidi, Rahim (۲۰۲۵) the Internationalization of Deterrence: The Case Study of Iran's Biaxial Deterrence in the Middle East. Digest of Middle East Studies, ۳۴: e۱۲۳۵۰. https://doi.org/۱۰.۱۱۱۱/dome.۱۲۳۵۰

دکتر امیر عباسی خوشکار
ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها