تهدیدات داخلی و فرامرزی در حوزۀ امنیت زیستی و اکولوژیکی ایران و راهبردهای علاج بخش
ایران یکی از کشورهایی است که در معرض تاثیرات ناشی از تخریب اکوسیستم و منابع زیستی است. دو عامل طبیعی و انسانی در یک قرن اخیر منجر به آسیب جدی به مسئله اکوسیستم، منابع زیستی و منابع طبیعی شده است. هر دو عامل در منطقۀ خاورمیانه و بخصوص ایران با شدت بیشتری نسبت به دیگر مناطق دنیا تاثیرگذار بوده است. براساس آمار موجود، علیرغم اینکه در ۵۰ سال اخیر میانگین دمای جهانی در کرۀ زمین ۱ درجه سانتیگراد افزایش یافته، دمای میانگین ایران از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۸ درحدود ۲.۱ درجه سانتیگراد رشد کرده است. یعنی ایران، به ازاء هر دو دهه، یک درجه سانتیگراد افزایش دما را تجربه نمود؛ لذا به همین میزان، فجایع اقلیمی و اثرات تخریبی بر منابع طبیعی و منابع زیستی، بیشتر خواهد بود. مضافاً اینکه آب بعنوان منبع اصلی تامین امنیت غذایی با محدودیتهای زیادی در اینجا مواجه است. سرزمین ایران متاثر از دوبخش اقدامات داخلی و فرامرزی است و تهدیدات و چالشها نیز منشاء داخلی و فرامرزی دارد.
نخست؛ تهدیدات داخلی:
بیابان و مناطق در معرض بیابانی شدن: در سطح کشور ۲۹.۷ میلیون هکتار مناطق در معرض فرسایش بادی و بیابانی شدن وجود دارد. یعنی چیزی در حدود ۱۸ درصد از مساحت کشور و این مقدار هر سال با توجه به شرایط اکوسیستم در کشور رو به افزایش است.
ریزگردها: مهمترین علل داخلی طبیعی و انسانی در زمینۀ بروز پدیدۀ ریزگرد عبارتند از: فقدان پوشش گیاهی مناسب، واقع شدن در منطقۀ خشک و نمیه خشک و وجود بیابانهای عظیم، عرض جغرافیایی و قرار گرفتن در کمربند گرد و غبار جهانی، ناپایداری جوی در بیابانهای عراق، سوریه و عربستان سعودی، کاهش نزولات جوی و رطوبت هوا، تغییرات اقلیمی و تشدید خشکسالی، توسعۀ نواحی بیابانی و خشک شدن تالابها و دریاچهها، تخریب سرزمین، کاهش تاب آوری زمین دربرابر رخدادهای طبیعی، تغییر رژیم بارش و بهره برداری مستقیم از منابع طبیعی. مهمترین عوامل خارجی در بروز ریزگردها در کشور ایران عبارتند از: صحرای بزرگ آفریقا، مناطق بیابانی شبه جزیرۀ عربستان، کم بارشی شدید و رخداد خشکسالیهای متوالی با شدت و وسعت بالاتر در کشور عراق و عربستان، خشکاندن تالابها توسط دولت عراق، احداث سدهای متعدد توسط دولتهای همسایه بخصوص ترکیه و سوریه بر روی سرشاخههای دجله و فرات، سدسازی در کشور افغانستان بر روی سرشاخههای رودخانه هیرمند (مانند سد کمال خان در افغانستان) حوزه آبخیز بیابان قره قوم ترکمنستان، خشکاندان تالابها توسط عراق در زمان جنگ تحمیلی، خشک شدن تالابها به دلیل عدم تامین حقابهها بخصوص هورالهویزه، تغییر کاربری اراضی غیرکشاورزی و توسعه کشاورزی در زمان جنگ تحمیلی و رهاسازی اراضی کشاورزی در کشورهای عراق، سوریه، اردن، تغییر در مدیریت منابع آب سطحی و زیرزمینی، سدسازی در سرشاخه های رودخانه فرامرزی ارس توسط دولت ترکیه، ناهماهنگی بین بخشی بمنظور اجرای طرحهای بیابانزدایی بخصوص در عراق، وضعیت سیاسی، امنیتی، اجتماعی عراق و نازک شدن پوستۀ زمین در مناطق مرزی عراق، عربستان و کویت.
حوزههای آبریز فرامرزی خروجی از کشور: ایران دارای ۳۹۶۵ کیلومتر مرز خشکی و ۲۷۰۰ کیلومتر مرزهای آبی با همسایگان خود است. مساحت حوزههای آبریز ساحلی خلیج فارس و دریای عمان در ایران ۲۶.۶ میلیون هکتار و مساحت حوزههای آبریز رودخانه های ساحلی دریای خزر ۱۰.۷ میلیون هکتار می باشد. مجموع مساحت حوزه های آبخیز ساحلی غیر از حوزه آبخیز دریاچه ارومیه ۲۲.۶ درصد مساحت کشور را شکل می دهد. با توجه به میزان منابع آب در دسترس قابل تامین از حوزه های مرزی چه ساحلی و چه خشکی، برنامهریزی دقیق برای بهرهبرداری اصولی از منابع آب حوزههای آبخیز مرزی در شرایط کنونی بسیار حیاتی و ضروری است. جدای از مسئله برنامه ریزی و رقابت در بهره برداری از منابع آب و طبیعی توسط کشورهای همسایه در حوزه¬های آبخیز ورودی مشترک به کشور، فعالیت کشورهای متخاصم غربی بخصوص رژیم صهیونیستی و آمریکا در برنامه ریزی برای ایجاد کشمکش و تنش آبی و محیطی در مرزها و انتقال آن به داخل کشور، مدیریت منابع آبی که در حوزههای آبخیز مرزی از کشور خارج میشود، یک امر ضروری و فوری است.
حوزههای مرزی خروجی مهم در کشور شامل اترک، سومبار و چندیر، گلیل و سرانی، هریرود (تجن)، حوزه آبریز شرق در سیستان و بخشهایی از حوزه های آبخیز مرزی در غرب کشور است.
فرونشست و فروریزش: عامل اصلی فرونشست و فروریزش، تخلیه آبخوانهاست. آنچه که فرونشست را یک بحران بسیار جدی تلقی میسازد اینست که این پدیده بعد از وقوع، علاج بخشی ندارد. یعنی اراضی که با پدیدۀ فرونشست مواجه میشوند مجدداً امکان بازگرداندن آن به وضعیت قبل از فرونشست وجود ندارد.
دوم؛ تهدیدات فرامرزی:
حوزه های آبخیز فرامرزی ورودی: مهمترین رودخانههای فرامرزی ورودی به ایران رودخانههای ورودی شرقی (خوان، قره قوم، هامون ماشکیل و هاموم هیرمند) و رودخانههای مرزی غربی (ارس، کرخه، کارون) میباشند. تهدیدات موجود در حوزههای مرزیِ ورودی بسیار پیچیدهتر و دشوارتر از تهدیدات حوزههای آبخیز مرزی خروجی هستند چرا که حوزههای مرزی ورودی، از کشورهای همسایه سرچشمه گرفته و برنامه ریزی برای منابع آب این حوزهها در اختیار کشور ایران نیست. رقابت برای بهرهبرداری از منابع آب این حوزهها در سالهای اخیر به دو دلیل تغییرات اقلیم و کمبود منابع آب و دلایل سیاسی و فعالیتهای کشورهای متخاصم گسترش یافته و کشورهای همسایه به قوانین بینالمللی در خصوص رعایت حقابههای پائین دست رودخانههای مرزی پایبند نیستند. برنامه ریزی همسایگان بخصوص ترکیه و ایران برای مطالعه و احداث سدهای جدید بر روی رودخانه حوزه های ارس، دجله و فرات و هامون هیرمند از تهدیدات جدی فرامرزی پیش رو در کشور است.
راهبردهای مواجهه با تهدیدات در حوزۀ امنیت زیستی و اکولوژیکی
نحوۀ برخورد با تهدیدات میتواند برای سرنوشت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در آینده تعیین کننده و سرنوشت ساز باشد؛ بنابراین با توجه به ظرفیتهای بسیار قوی و قدرتمند و فرصت های مناسب در صورت استفاده بهینه از آنها نه¬تنها میتوان بر چالش های پیش رو غلبه کرد بلکه قابلیت تبدیل آنها به فرصت¬های گرانبها در بهرهبرداری از منابع و در راستای پیشرفت و توسعه پایدار فراهم است.
در ادامه به برخی از راهبردهای علاج بخشی و مواجهه منطقی با تهدیدات داخلی و فرامرزی در حوزۀ امنیت زیستی و اکولوژیکی در جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است:
• اجرای پروژههای آبخیزداری و جبران عقب ماندگی های گذشته؛
• بازچرخانی پسابها و روانابهای شهری در ایجاد فضای سبز و نهال کاری؛
• بازنگری در قوانینی آب و حذف یا تعدیل نگاه درآمدی به منابع آب؛
• برنامه ریزی در راستای جلوگیری از تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی؛
• توسعه پروژههای آّبخوانداری و تغذیه مصنوعی سفره های آب زیرزمینی بخصوص بهره گیری از پساب ها و روانآبهای شهری در این حوزه؛
• توسعه صنایع و معادن منطبق بر میزان منابع آبی در دسترس؛
• تهیه برنامه های جبران آب مجازی ناشی از محصولات صادراتی؛
• تهیه و تدوین برنامه مدون پایدار برای مدیریت منابع آب به ویژه در کلانشهرها و پایتخت؛
• حفظ و احیاء و توسعه مسئله تاریخی و سنتی بندسارها در اراضی کشاورزی در مناطق بیابانی و حاشیه کویر؛
• حمایت و توسعه پروژه از آبخیز تا کاریز؛
• فعال تر شدن دیپلماسی آب، به منظور کاهش تنش های آبی و همچنین مخاطراتی مانند خشکسالی، فرونشست زمین، ریزگردها، سیل و فرسایش کشور در آینده؛
• مدیریت آب های مرزی سطحی و زیرزمینی و بهره برداری از آنها در راستای جلوگیری از خروج منابع آب در حوزههای مرزی خروجی از کشور؛
• مدیریت جامع حوزه های آبخیز به جای مدیریت مرزهای سیاسی (استانی- شهرستانی) منابع کشور بخصوص آب و خاک.