گزارش
توسعه دریامحور و گردشگری ساحلی جمهوری اسلامی
بررسی محدودیت ماهیانه بانک مرکزی بر روی ترازنامه بانکهای کشور
عدم موفقیت خصوصی سازی در ایران
چالش بر سر بایدها و نبایدهای ارزی در بودجه ۱۴۰۰
ارزیابی مداخلات دولتها در بازار ارز با محوریت نرخ ارز حقیقی
اقتصاد ایران، اقتصادی ثروتمند یا فقیر؟!
آسیب شناسی تأمین مالی خارجی
تاثیر بهره بانکی، آموزش، تولیدداخل، مالیات و بازاریابی بر کاهش نرخ بیکاری
لزوم تغییر در عقود فقهی و روابط بانک با مشتری مبتنی بر نگاه خلق پول به بانک
انتخاب «رمزارزها؛ مخاطرات، فرصت ها و نحوه سیاستگذاری آن در کشور» به عنوان پژوهش برتر
۰۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۱:۰۲
مصاحبه با دکتر مهدی موحدی بکنظر
بررسی شاخص های مالیاتی برای اقتصاد ایران
از مهمترین اشکالات ساختاری کشور ما، ساختار نظام مالیاتی است که نسبت به نظامهای مالیاتی نیاز به بهبود و ارتقا دارد. متاسفانه بار عمده این مالیات نیز بر روی دوش تولیدکنندگان و مردم متوسط و فقیر جامعه است. برای فهم بهتر از وضعیت مالیاتی کشور باید با شاخص های مناسب وضعیت را سنجش کرد که به آن پرداخته شده است.
جلسه با: دکتر مهدی موحدی بکنظر / کارشناس مسائل مالیاتی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد
- دستیابی به سیاست های مالیاتی به شدت مرتبط با بخش های کلان، مالی، پولی و بخش های دیگر اقتصاد است و در یک پویایی سیستماتیک با بخش های دیگر باید آن را دید.
- برای مشخص کردن شاخصهای مناسب مالیاتی باید توجه داشته باشیم که این شاخص ها بتواند نشان دهنده وضع مالیاتی به تنهایی باشد. به عبارت دیگر شاخصها برای سنجش عملکرد مالیاتی باید به گونهای باشد که هرگونه اظهار نظر در مورد آن مستقیم به مالیات برگردد و شامل حوزههای دیگر نشود. مثلا وقتی میگوییم فلان شاخص کاهش پیدا کرده است تنها عاملی که روی این شاخص تاثیر میگذارد باید مالیات باشد تا بتوان در مورد آن اظهار نظر کرد.
- به عنوان مثال یکی از شاخصهای کلی که در مورد مالیات مطرح میکنند، ضریب جینی است. ضریب جینی نمیتواند شاخص مناسبی برای بیان عملکرد مالیاتی باشد چرا که کاهش یا افزایش ضریب جینی میتواند از چند ناحیه متاثر شده باشد که یکی از آنها مالیات است.
- شاخص نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی یکی از شاخص های مطلوب است که معمولا زیاد استفاده میشود. در این شاخص اگر عوارض را جز آن در نظر نگیریم، عملکرد کشور ما در سال 98 ، 7 درصد بوده است در حالی که این نسبت در کشورهای دنیا به مراتب بیشتر از این نسبت در کشور ماست. کشورهای همسایه ما مثل پاکستان و ترکیه، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلیشان چیزی نزدیک به دو برابر این شاخص در کشور ماست. این شاخص نشان میدهد که عملکرد مالیاتی در کشور ما به شدت ضعیف است و ساختار مالیاتی یکپارچه و کاملی در کشور وجود ندارد.
- یکی دیگر از شاخصهای مطلوب در نظام مالیاتی، نسبت درآمد مالیاتی به کل درآمدهای دولت است. این نسبت برای کشور ما حدود 35 درصد است. درحالیکه نسبت درآمد مالیاتی به کل درآمدهای دولت در کشورهای دیگر به خصوص در کشورهای توسعهیافته بالای 90 درصد است. به عنوان مثال این نسبت در آمریکا حدود 95 درصد است. یعنی 95 درصد کل بودجه دولت را درآمد مالیاتی تشکیل میدهد و بقیه درآمدها (اوراق، فروش اموال و ...) تنها 5 درصد از کل بودجه دولت را شامل میشود.
- حدود 27-28 درصد کل منابع مالیاتی را مالیات از اشخاص حقوقی دارد تشکیل می دهد در حالیکه برای کشورهای G7 یا کشورهای اسکاندیناوی زیر 10 درصد است و برای برخی از کشورها این زیر 5 درصد است. متاسفانه ما بار حقوقی زیادی را به افراد حقوقی داریم وارد می کنیم.
- یک سوالی در عدالت مطرح است که اگر عدالت می گوییم، عدالت در چه چیزی؟ برخورد یکسان با میزان درآمد یا برخورد یکسان بر درآمد خالص. مالیات باید بر درآمد خالص افراد باشد و نه فقط درآمد تنها. درآمد خالص در واقع درآمد منهای هزینه های اصلی افراد و خانوارها است.
- متاسفانه مالیات های تنظیمی در کشور ما بد فهم می شود. مالیات های تنظیمی اعم از معافیت است. مثلا CGT اساسا تنظیمی است و اصلا کارکرد درآمدی ندارد. برای همین است که متاسفانه سازمان مالیاتی ما سراغ آن نمی رود چون انگیزه ای ندارد. چو.ن همه اش هزینه است فلذا از آن می گذرد.
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات