گزارش
بررسی وضعیت اورژانس اجتماعی کشور
درآمدی بر آغاز و انجام دولت تدبیر و امید (۱۴۰۰-۱۳۹۲)
سیاستگذاری اجتماعی در برنامه هفتم توسعه کشور/ دکتر علی اصغر عنابستانی
تقابل سیاستهای فرهنگی گلوبالیستی با فرهنگهای بومی
اپیدمی کرونا و نسبت آن با موقعیت های طبقات اجتماعی
باید معیارهای جدیدی برای رتبهبندی نظامهای سلامت در دنیا ایجاد کرد
تأثیر پاندمی کرونا بر آموزش عالی از نگاه دکتر محمد ملاعباسی
بحران کرونا؛ چشمانداز دو تکانه در فرهنگ عمومی جامعه ایران
۰۵ آذر ۱۳۹۹ | ۱۰:۲۶
ابعاد و پیامدهای اجتماعی کرونا در گفتگو با مدیر کل سابق مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس
جامعه ایران درجه بالایی از تابآوری را از خود نشان داده است
جامعه ایران در مواجهه با شوک کرونا نمره قابل قبولی گرفته است؛ یعنی واکنش مطلوبی داشته و توانسته ثبات و استواری خود را نشان دهد.
دکتر سینا کلهر / مدیر کل سابق مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
سؤال: درباره پیامدهای اقتصادی کرونا سخنان زیادی گفته شده، اما جنبهها و ابعاد اجتماعی کرونا و پساکرونا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شما وضعیت اجتماعی پساکرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟ کرونا چه تغییر و تحولاتی را در حوزه اجتماعی رقم زده است؟
کلهر: عنوان دقیق بحث من «تأثیرات اجتماعی کرونا» است که شیوع آن رویدادی پیشبینینشده و بسیار عجیب و شوک بزرگی نهفقط برای ما که برای سراسر جهان بوده است. مسئله این است که این شوک در جامعه ایرانی چه آثاری داشته است؟ من آثار اجتماعی کرونا را در دو بخش توضیح میدهم: بخش نخست آن پیامدها و آثار محققشده است که نشانهها و شواهدی هم برای آنها وجود دارد. بخش دوم هم آثاری است که حدس میزنیم یا برآورد میکنیم که در آینده آشکار شود.
سؤال: در بخش آثار و پیامدهای محققشده، نوع مواجهه جامعه ایرانی با این پدیده چگونه است؟
کلهر: نتیجه ارزیابیهای مختلف این است که جامعه ایران در مواجهه با این شوک بزرگ نمره قابل قبولی گرفته است؛ یعنی واکنش مطلوبی داشته و توانسته ثبات و استواری خود را نشان دهد. جامعه ایران در مقایسه با جوامع دیگر درجه بالایی از تابآوری را از خود نشان داده است. این واکنش دور از انتظار بود؛ بهویژه به علت ضربههای شدید ناشی از تحریمها و ناکارآمدی دستگاههای اداری و دولتی ما –دولت به معنای کلی- در سالهای گذشته که به این جامعه وارد شده بود، بسیاری در همان اوایل انتظار داشتند مشت اساسی کرونا این جامعه را از هم فرو بپاشد. انتظار این بود که این جامعه تاب نمیآورد و این تصور وجود داشت که جامعه به حد نهایی تابآوری خود رسیده و رمقی برای آن باقی نمانده است و با وارد شدن فشاری مانند کرونا کار تمام میشود.
سؤال: شاخصههای تابآوری جامعه ایرانی چه پدیدههایی هستند؟
کلهر: میزان تحمل مردم هم «ذهنی» است؛ مانند اینکه آیا میتوانند چنین اتفاقی را تحمل کنند و هم «عینی» به لحاظ میزان درآمد یا توانی که برای تأمین مایحتاج روزانه خود دارند و همینطور میزان توان دولت برای تأمین همین مایحتاج اولیه مانند اغذیه و مواردی که مربوط به زندگی روزمره مردم است. بر اساس این شاخصها برآوردها این است که دولت به معنای خاص و جامعه ایران به معنای عام آن در ضعیفترین حالت خود به سر میبرد. حتی اگر خاطرتان باشد جنگ روانی در اوایل شیوع کرونا برای آن بود که این فروپاشی تشدید شود. در واقع تصور و انتظار ناظران بیرونی و آنهایی که تحلیلهای بیرونی انجام میدادند از وضع جامعه ایران این بود که اگر این جامعه تاب بیاورد، بهسختی تاب میآورد.
سؤال: مگر جامعهای به علت کرونا فروپاشیده است که باید فرونپاشیدن جامعه ایرانی را بهعنوان دستاوردی برجسته مطرح کنیم؟
کلهر: لازم است دو نکته را از هم تفکیک کنیم: نخست اینکه شرایط کدام جامعه مانند ایران است؟ حداقل از ۹۶ تاکنون تنها ابرقدرت جهان با همراهیهای پنهان و انفعال کشورهای دیگر جهان عزمشان را جزم کردهاند که جامعه ما را سرنگون کنند. ازاینجهت ایران مورد خاص است و به همین دلیل بنده از فروپاشی حرف میزنم. درست است که در جوامع دیگر فروپاشی اتفاق نیفتاده، اما غارت صورت گرفته است! در لندن و نیویورک و شهرهای دیگر مدام در هفتههای متوالی فروشگاهها ساعتبهساعت پر و بلافاصله غارت میشد. در اواخر اسفند با شیوع این بیماری در این کشورها، کسانی که بعدازظهر برای خرید میرفتند چیزی پیدا نمیشد. روشن است که چنین مواردی در جامعه ایرانی اتفاق نیفتاده است. ما در شرایط غیرعادی به سر میبریم و از جانب قدرتمندترین کشورهای جهان برای تغییر دولت و فروپاشی جامعهمان عزم راسخی وجود دارد. وقتیکه شما در شرایط خاص زندگی میکنید مسئله تابآوری مهم میشود؛ بنابراین خیلیها انتظارشان این بود که احتمالاً ایران با انبوهی از کشتههای ناشی از بیماری کرونا که در خیابانها رها شدهاند، مواجه میشود؛ نظام بهداشت و درمان فرومیپاشد و بحرانهایی که در هفتههای اول خود را در حوزه ماسک و مواد شوینده و ... نشان داد تشدید میشود و بهطورکلی شیرازه امور از هم میپاشد؛ اما این اتفاق نیفتاد و جامعه از عهده این بحران برآمد!
سؤال: با چه شاخصهای تابآوری اجتماعی میتوان پیامدهای اجتماعی کرونا را در جامعه ایرانی مورد سنجش قرار داد؟کلهر: مهمترین تأثیر این شوک بر جامعه ایجاد «انسجام اجتماعی» است؛ یعنی همان عنصری که در سیستم اجتماعی و جمعی ما احیا شده است. کرونا الگوی روابط اجتماعی ما را به هم نزدیکتر و نظام احسان و ایثار و یاریگری را که اساس این الگوی اجتماعی است، دوباره بر جامعه حاکم کرده است. به این ترتیب بهطور ملموسی احساس میشود که اگر این نظام مشارکت اجتماعی و نظام یاریگری وجود نداشت، احتمالاً در تأمین ماسک و مواد شوینده و ... دچار بحران میشدیم. حتی مردم به آن معنا به خرید و ذخیره مواد غذایی در خانهها نپرداختند. هرچند تدبیرهایی هم که دولت در این زمینه در پیش گرفت خوب بود. درمجموع و در برآیند نهایی همه خوب عمل کردند.
میخواهم بر روی وجهه اجتماعی آن یعنی انسجام اجتماعی تأکید کنم؛ در سالهای اخیر الگوی روابط اجتماعی مردم به دلیل گسترش فردگرایی در جامعه بهطور مداوم فاصله زیادی از هم گرفته بود؛ اما دوباره تا حدود زیادی به الگوی روابط نزدیک برگشت؛ از جمله بخشیدن حجم زیادی از اجارهبهای ماههای اسفند و فروردین، تخفیفهایی که در نظام استیجاری و اجارهبها مشاهده شد، حتی خریدهای صوری که از برخی از مشاغل انجام دادند تا آنها سرپا بمانند و همینطور چرخه مالی که در خیریهها برای حمایت از اقشار توسط مردم و دولت اتفاق افتاد و... همه شاخصهای این امر هستند. وقتی این موارد به شکل غیرعادی در یک دوره زمانی رشد میکنند، یعنی اتفاق خوبی افتاده است.
نکته دیگر این است که وقتی انسجام اجتماعی مستحکمتر میشود، سرریز انسجام اجتماعی به سرمایه اجتماعی اتفاق میافتد؛ بنابراین اعتماد اجتماعی افزایش پیدا میکند. میدانیم که اعتماد اجتماعی پیش از این در بدترین وضعیت خود به سر میبرد، یعنی ماجرای هواپیمای اوکراینی، اعتراضات آبان، اتفاقات کرمان، مشارکت پایین در انتخابات و... همه نشان از کاهش اعتماد اجتماعی داشتند.
سؤال: غیر از تقویت انسجام اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی چه تغییر و تحولات دیگری را در جامعه ایرانی شاهد بودیم؟کلهر: «خانواده» دومین حوزهای است که اتفاق بسیار مثبت و به نحوی غیرعادی و کاملاً برعکس تحولات جهانی در آن افتاد. بیشتر نظرسنجیها نشان میدهد که خانواده ایرانی از فرصت کرونا به معنای کامل کلمه توانسته بهره ببرد و زخمهای خود را ترمیم کند. البته ممکن است فشارهای اقتصادی در آینده تمام این دستاوردها را تحتالشعاع قرار دهد؛ اما مسئله این است که به خاطر فشارهای کاری و نوع نظام شغلی که وجود داشت افراد کاملاً از یکدیگر فاصله گرفته بودند؛ یعنی هیچوقت این جمعها شکل نگرفته بود و با شیوع کرونا فرصتی پیش آمد که به مدت ۲، ۳ ماه این افراد به شکل پیوسته و همبستهای کنار هم بودند.
سؤال: آیا گزارشهایی که درباره افزایش طلاق یا ایجاد درگیری و تنش در خانوادهها در رسانهها منتشر میشد، صحیح نبود؟
کلهر: جالب است در آخرین نظرسنجی انجامشده از خانوادهها نهتنها ۸۵ درصد آنها گفتهاند ما راضی هستیم و ماندن در منزل خوب بوده، بلکه خیلیها هم گفتهاند که برای آنها آورده مثبت داشته است؛ یعنی نهاد خانواده از این فرصت استفاده و عملاً خود را ترمیم کرده و فقط در ۱۵ درصد خانوادهها وضع تشدید و بحرانی شده است. این امر جالب نشان میدهد خانواده تا چه حد در جامعه ما استوار بوده است.
سؤال: این نظرسنجی در کجا انجام شده است؟
کلهر: این نظرسنجی را «ایسپا» از خانوادههای تهرانی انجام داده است. تصور کنید این شهر تهران بوده که معمولاً بحران زیادی در آن داشتیم و در شهرهای دیگر قاعدتاً فضا بهتر بوده است؛ زیرا خانوادهها گسترده هستند و روابط ایلی و قبیلهای و طایفهای همچنان وجود دارد.
سؤال: شاخصهای دیگر را هم معرفی کنید.
کلهر: شاخصها و حوزههای دیگری هم وجود دارد؛ برای مثال «تقویت فرهنگ غیررسمی» سومین حوزهای است که هم از جنبه مثبت و هم جنبه منفی تأثیر پذیرفته است. در این مجال و فضا به دلیل نوع تحولات، افراد به محیطهای محلی برگشتند و به همان میزان فرهنگ غیررسمی قدرتمندتر شد و عمدتاً هم از طریق شبکههای مجازی که خارج از کنترل نهادهای رسمی است بسط و رواج پیدا کرد. این را میتوانید از مجموع لایوهای اینستاگرام و مصرف اینترنت و نوعِ زیستی که افراد دارند مشاهده کنید.
جهت مثبت این است که دوباره بهطور مستقیم انسجام اجتماعی و وحدت را بالا میبرد؛ اما بحران و خطر کجاست؟ خطر آن دقیقاً در میزان فاصله فرهنگ رسمی از فرهنگ غیررسمی است که این تقویت فرهنگ غیررسمی به معنای زیاد شدن این فاصله است. پدیدههایی مانند تتلو همان فرهنگ غیررسمی یا فرهنگ عرفی شماست که قدرت یافته و مجال و زبان عمومی و نوعی اتحاد سراسری ملی پیدا کرده است و رکوردشکنی و رجزخوانی میکند و قهرمانهای خویش را به صحنه آورده است. این پدیده ازاینجهت که آن جمع را منسجم میکند، جهت مثبتی دارد؛ اما جهت خطر و منفی آن این است که احتمالاً کار را برای اصلاح یا نزدیک کردن فرهنگ رسمی به فرهنگی غیررسمی بسیار سخت و دشوار میکند.
یکی از مسائل ما فاصله فرهنگ رسمی و غیررسمی است؛ یعنی بهاصطلاح شکاف بین عرف و فرهنگ رسمی یا عرف و شرع. در وضعیت پساکرونا قطعاً این فاصله و قدرت مقاومت فرهنگ غیررسمی بسیار افزایش پیدا کرده است. این مسئله به لحاظ اجتماعی کاملاً مثبت است؛ اما ممکن است قضاوت ما درباره مضمون این انسجام متفاوت باشد.
جهت مثبت این است که دوباره بهطور مستقیم انسجام اجتماعی و وحدت را بالا میبرد؛ اما بحران و خطر کجاست؟ خطر آن دقیقاً در میزان فاصله فرهنگ رسمی از فرهنگ غیررسمی است که این تقویت فرهنگ غیررسمی به معنای زیاد شدن این فاصله است. پدیدههایی مانند تتلو همان فرهنگ غیررسمی یا فرهنگ عرفی شماست که قدرت یافته و مجال و زبان عمومی و نوعی اتحاد سراسری ملی پیدا کرده است و رکوردشکنی و رجزخوانی میکند و قهرمانهای خویش را به صحنه آورده است. این پدیده ازاینجهت که آن جمع را منسجم میکند، جهت مثبتی دارد؛ اما جهت خطر و منفی آن این است که احتمالاً کار را برای اصلاح یا نزدیک کردن فرهنگ رسمی به فرهنگی غیررسمی بسیار سخت و دشوار میکند.
یکی از مسائل ما فاصله فرهنگ رسمی و غیررسمی است؛ یعنی بهاصطلاح شکاف بین عرف و فرهنگ رسمی یا عرف و شرع. در وضعیت پساکرونا قطعاً این فاصله و قدرت مقاومت فرهنگ غیررسمی بسیار افزایش پیدا کرده است. این مسئله به لحاظ اجتماعی کاملاً مثبت است؛ اما ممکن است قضاوت ما درباره مضمون این انسجام متفاوت باشد.
سؤال: کرونا منشأ چه روندهای منفی و مثبتی در آینده خواهد شد؟
کلهر: حدس میزنیم به لحاظ اجتماعی کرونا مسائلی به همراه داشته باشد؛ اما هنوز محقق نشده است. ببینید کرونا عملاً نظم اجتماعی پیشین را متوقف و مختل کرد، اما مواردی هم وجود دارد که باید با دقت بررسی و تدابیری برای آنها اندیشیده شود. نخستین مسئله که برای آن نشانههایی وجود دارد، اما قطعی نیست، تشدید تضاد طبقاتی است؛ یعنی ممکن است به دلیل تأثیرات اقتصادی کرونا فاصله میان فقیر و غنی افزایش یابد و عملاً شکاف طبقاتی جدی را در جامعه شاهد باشیم؛ مشروط به آنکه حمایتهای اجتماعی که دولت و نهادهای مردمی انجام میدهند توانایی پر کردن این خلأ را نداشته باشند. در حال حاضر هیچ برآورد دقیقی از این ماجرا نداریم و این یک خطر است و باید به آن فکر کنیم. خطر طبقاتیتر شدن جامعه، تضعیف بیشتر گروههای اجتماعی، افزایش جمعیت فقرا، افزایش جمعیت گروههای حاشیهای، افزایش جمعیت بیکاران و پیامدهایی که هر کدام از اینها میتواند داشته باشد، مهم است و بدون پیامد نخواهد بود. یکی از پیامدهای آن میتواند شکلگیری لشگر بیکاران و لشگر گرسنگان و فقرا باشد.
دومین مسئله که ممکن است به شکل خیلی جدی بر روی الگوهای حکمرانی ما اثر بگذارد- با توجه به ناکارآمدی نظامهای دموکراتیک غربی که همیشه کارآمدی بزرگترین ابزارشان بوده است- احیای ایدههایی از نوع مدل استبدادی شرقی است؛ یعنی ممکن است یکی از پیامدهای سیاسی کرونا این باشد که کمکم ذهنیت و فضای عمومی جامعه به سمت تن دادن به الگوهای اقتدار غیر دموکراتیک حرکت کند. امروز جریانهایی که در قدرت هستند به این الگوهای محدود مشارکتی خیلی بیمیل نیستند. ما در فضای عمومی که در قدرت قرار دارند خیلی طرفداران دموکراسی نداریم و فقط شخص رهبر معظم انقلاب (مدظله) همیشه از جمهوریت نظام دفاع میکند.
محور سوم احتمالی، مسئله جنبشهای معنویتگرایانه آخرالزمانی است. این مسئله ناشی از فروپاشی اقتدار علم است که زمانی خود را راه نجات، سعادت و رستگاری معرفی و ادعا میکرد هیچ مانعی پیش روی آن نیست و هر مسئلهای را میتواند حل کند و بر این اساس قلمرو حوزههای مابعدالطبیعه و عرفانی و الهیاتی را کنار گذاشته بود. فروپاشی علم میتواند در عمل فضایی را برای موج جدیدی از معنویت خواهی ایجاد کند که الزاماً ممکن است این معنویتگرایی به معنای بازگشت به دین سنتی و احیای دین فقهی نباشد. احتمالاً ممکن است دوباره جریانهایی از عرفان عجیبوغریب شرقی و غربی و التقاطی پیدا بشود. باید به این مسئله بهطورجدی فکر کرد و صرفاً به این اکتفا نکرد که با دین فقهی میتوان آن را مهار کرد.
دومین مسئله که ممکن است به شکل خیلی جدی بر روی الگوهای حکمرانی ما اثر بگذارد- با توجه به ناکارآمدی نظامهای دموکراتیک غربی که همیشه کارآمدی بزرگترین ابزارشان بوده است- احیای ایدههایی از نوع مدل استبدادی شرقی است؛ یعنی ممکن است یکی از پیامدهای سیاسی کرونا این باشد که کمکم ذهنیت و فضای عمومی جامعه به سمت تن دادن به الگوهای اقتدار غیر دموکراتیک حرکت کند. امروز جریانهایی که در قدرت هستند به این الگوهای محدود مشارکتی خیلی بیمیل نیستند. ما در فضای عمومی که در قدرت قرار دارند خیلی طرفداران دموکراسی نداریم و فقط شخص رهبر معظم انقلاب (مدظله) همیشه از جمهوریت نظام دفاع میکند.
محور سوم احتمالی، مسئله جنبشهای معنویتگرایانه آخرالزمانی است. این مسئله ناشی از فروپاشی اقتدار علم است که زمانی خود را راه نجات، سعادت و رستگاری معرفی و ادعا میکرد هیچ مانعی پیش روی آن نیست و هر مسئلهای را میتواند حل کند و بر این اساس قلمرو حوزههای مابعدالطبیعه و عرفانی و الهیاتی را کنار گذاشته بود. فروپاشی علم میتواند در عمل فضایی را برای موج جدیدی از معنویت خواهی ایجاد کند که الزاماً ممکن است این معنویتگرایی به معنای بازگشت به دین سنتی و احیای دین فقهی نباشد. احتمالاً ممکن است دوباره جریانهایی از عرفان عجیبوغریب شرقی و غربی و التقاطی پیدا بشود. باید به این مسئله بهطورجدی فکر کرد و صرفاً به این اکتفا نکرد که با دین فقهی میتوان آن را مهار کرد.
سؤال: آیا پدیدههایی مانند بسته شدن زیارتگاهها و حرمها نمیتواند تأثیر منفی در دینداری مردم داشته باشد؟
کلهر: بعید میدانم! نظام دینی ما جمعگرایی مطلق نبوده که بگوییم مثلاً فرایض تعطیل شد. فقط وجوه جمعی دین عملاً متوقف شده است؛ وگرنه مردم در خانههای خود نماز میخوانند و بعضاً نماز جماعت هم میخوانند و فرایضشان را انجام میدهند؛ یعنی عملاً نهتنها توقفی در دینداری افراد پیش نیامده بلکه ممکن است فردیت موجب شده حتی نظام نیایش و راز و نیازهایی که افراد با غیب و ملکوت و خدا دارند تقویت شده باشد.
اما همانطور که گفتم ممکن است نوعی معنویتگرایی شکل بگیرد. برآورد میشود موجی از معنویتگرایی که میتواند یک خوشباشی یا بیهدفی هم با خودش داشته باشد پا بگیرد. این خوشباشیها ممکن است با پدیدههایی مانند تتلو و دیگران گره بخورد و نمود بیشتری پیدا کند.
اما همانطور که گفتم ممکن است نوعی معنویتگرایی شکل بگیرد. برآورد میشود موجی از معنویتگرایی که میتواند یک خوشباشی یا بیهدفی هم با خودش داشته باشد پا بگیرد. این خوشباشیها ممکن است با پدیدههایی مانند تتلو و دیگران گره بخورد و نمود بیشتری پیدا کند.
سؤال: اگر درباره روندهای آینده و پیشبینی تحولات اجتماعی در آینده موارد دیگری وجود دارد بفرمایید؟
کلهر: نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد مسئله «نظم دیجیتال» است. مهمترین پیامد نظم دیجیتال دگرگونی الگوی حکمرانی است؛ یعنی اساساً کنترلهای حکمرانی را از محیطهای محلی و در واقع وابسته به دولت- ملتها حذف میکند و به موقعیت مرکزی -مثل آمریکا که در این حوزه سیطره دارد- مرتبط میکند. این پدیده از این جهت ممکن است مجموعهای از نظمهای اجتماعی ما را دچار بحران کند؛ یعنی عملاً اعمال حکمرانی و انجام امور از دسترس ما خارج میشود و با چیزی مواجه میشویم که هیچ سیطرهای بر آن نداریم. مثل اپهای اسنپ و اسنپفود و... یعنی اپهایی که معلوم نیست از کجا و چگونه کنترل میشوند و چه قواعدی بر آن حاکم است و ... اگر اینها از دسترس حکومت خارج شود، عملاً هسته سخت حکمرانی بهطور کامل از جامعه جدا میافتد؛ مثلاً نظام حکمرانی ما از طریق تاکسیرانی است، درحالیکه همه مردم از اسنپ و تپسی استفاده میکنند. این یعنی کنترل نظم اجتماعی به معنای کنترل نظام روابط اجتماعی از دست شما خارج میشود و به نهاد با موقعیت دیگری- بینالمللی یا متخاصم- سپرده میشود؛ بنابراین به بحران و مسئله تبدیل میشود.
نکته آخر «نظم جدید بینالملل» است. مسئله فروپاشی آمریکا بسیار جدی مطرح میشود؛ اما نمیدانیم که آیا آمریکا از زیر بار چنین ماجرایی میتواند دوباره بلند شود یا نه؟! در تاریخ آمریکا چنین مصیبتهایی اتفاق نیفتاده است. بزرگترین مصیبت این کشور جنگ ویتنام با ۵۵ هزار کشته در یک مقطع کوتاه بود. کشتههای کرونا در این مقطع کوتاه یک اتفاق غیرعادی است! سؤال این است که اگر فروپاشی آمریکا اتفاق بیفتد نظم جدید بینالمللی چه نظمی خواهد بود؟ چه اتفاقی خواهد افتاد و موقعیت جدید ما چگونه خواهد بود؟ آیا در نتیجه این تحول موقعیت ما ناگهان قدرتمندانه خواهد شد؟ آیا ما به قطب مهم تغییرات و تحولات بدل خواهیم شد؟ بههرحال برآورد میشود در نظم بینالملل تحولاتی اتفاق خواهد افتاد و حتی گفته میشود ممکن است غرب و آمریکا برای حفظ هژمونی خود یک جنگ سخت نظامی با چین را آغاز کند.
نکته آخر «نظم جدید بینالملل» است. مسئله فروپاشی آمریکا بسیار جدی مطرح میشود؛ اما نمیدانیم که آیا آمریکا از زیر بار چنین ماجرایی میتواند دوباره بلند شود یا نه؟! در تاریخ آمریکا چنین مصیبتهایی اتفاق نیفتاده است. بزرگترین مصیبت این کشور جنگ ویتنام با ۵۵ هزار کشته در یک مقطع کوتاه بود. کشتههای کرونا در این مقطع کوتاه یک اتفاق غیرعادی است! سؤال این است که اگر فروپاشی آمریکا اتفاق بیفتد نظم جدید بینالمللی چه نظمی خواهد بود؟ چه اتفاقی خواهد افتاد و موقعیت جدید ما چگونه خواهد بود؟ آیا در نتیجه این تحول موقعیت ما ناگهان قدرتمندانه خواهد شد؟ آیا ما به قطب مهم تغییرات و تحولات بدل خواهیم شد؟ بههرحال برآورد میشود در نظم بینالملل تحولاتی اتفاق خواهد افتاد و حتی گفته میشود ممکن است غرب و آمریکا برای حفظ هژمونی خود یک جنگ سخت نظامی با چین را آغاز کند.
سؤال: وضعیت پساکرونا در برنامههای پژوهشی و مأموریتهای اندیشکدهها و پژوهشکدهها چه تحولاتی را میتواند ایجاد کند؟
کلهر: بزرگترین کاری که اندیشکدهها میتوانند انجام دهند این است که یکی از سناریوهای مختلفی را که وجود دارند تقویت و با مطالعات خود کمک کنند تا نظام تصمیمگیری تنها با احتمالهایی که همه وزن یکسان دارند، مواجه نباشند؛ بلکه مسیرهای مختلف آینده را در موضوعات مختلف مشخص کنند.
دومین مسئله این است که شاید بتوان گمانهزنیها یا طرحهای کلانی درباره امکانهای پیش روی کنش دولت هم نزدیک شد؛ مثلاً یکی از ایدههایی که ما درباره آن کار میکنیم ایده مواسات اجتماعی است تا به یک طرح عمومی و سراسری با مشارکت گروههای مدنی و دولتی تبدیل شود؛ یعنی بهجای آنکه این طرح مقطعی و ویژه ماه رمضان باشد، در عمل یک کمربند ویژه حمایتی در جامعه ایجاد کند. به این ترتیب این پروژه حمایتی در بهبود نابرابریهای اجتماعی و شکافهایی که در جامعه وجود دارد مؤثر خواهد بود. گفتنی است که اینگونه مسائل فقط در اندیشکدهها میتواند طراحی و پیشنهاد شود.
دومین مسئله این است که شاید بتوان گمانهزنیها یا طرحهای کلانی درباره امکانهای پیش روی کنش دولت هم نزدیک شد؛ مثلاً یکی از ایدههایی که ما درباره آن کار میکنیم ایده مواسات اجتماعی است تا به یک طرح عمومی و سراسری با مشارکت گروههای مدنی و دولتی تبدیل شود؛ یعنی بهجای آنکه این طرح مقطعی و ویژه ماه رمضان باشد، در عمل یک کمربند ویژه حمایتی در جامعه ایجاد کند. به این ترتیب این پروژه حمایتی در بهبود نابرابریهای اجتماعی و شکافهایی که در جامعه وجود دارد مؤثر خواهد بود. گفتنی است که اینگونه مسائل فقط در اندیشکدهها میتواند طراحی و پیشنهاد شود.
خبرهای مرتبط
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
--------- مردمان اصلاح نشدنی که تحمل مدنیت و اخلاق و قانونمندی را ندارند و حریصانه و گرگ صفتانه به حقوق دیگران تعرض کرده و بدون قضاوت و دخالت فضولانه در امور دیگران و تحقیر و تخریب با امادگی کامل تهاجم و فحاشی ، روزشان شب نمیشود. این مردم در جهل و عقب ماندگی چندین هزارساله دست و پا میزند و تمسخر و تقلب و دروغ و نیرنگ را نشانه پیشرفت و افتخار و نداشتن انها را حماقت میداند. وقتی مدرک تحصیلی میگیرند رفتارشان بکلی تغییر میکند و سنگین و اتوکشیده و متکبر راه میروند. درحالیکه دانش ناچیز انها بدرد جایی نمیخورد.