گزارش
۰۷ شهريور ۱۳۹۵ | ۱۴:۳۲
گزارش جلسه دریای خزر: منافع روسیه و آینده آن
تاریخ : ٧ خرداد ١٣٩٣
شركت كنندگان : دکتر محمود رضا گلشن پژوه
موضوع : امنیت
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای روابط بینالملل
خلاصه
در هفتم خردادماه ١٣٩٣، نشستی علمی - تخصصی با عنوان « دریای خزر: منافع روسیه و آینده آن» در محل معاونت پژوهشهای بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار گردید. در این نشست، آقای دکتر استانیسلاو پریچین، استاد دانشگاه دولتی مسکو و کارشناس مرکز مطالعات شرقی آکادمی علوم روسیه سخنانی را پیرامون نوع نگاه روسیه به مسائل دریای خزر، آینده احتمالی تعاملات پنج کشور ساحلی و همچنین تمایل و اراده روسیه برای ارتقای روابط خود با ایران بیان کرد. بخش عمدهای از زمان در این جلسه به ارائه نقطه نظرات و سوالات کارشناسان ایرانی حاضر در جلسه، و بحث و گفتگو پیرامون سیاستهای روسیه در خزر، و همچنین سیاستهای این کشور در قبال ایران اختصاص یافت. در این جلسه وی اظهار داشت
١. خزر در ابتدا دریاچه ای کاملا متعلق به ایران بوده است. به مرور زمان بهشکلی مشترک بین ایران و روسیه اداره شده است. در دوران پطر کبیر نگاه روسیه به خزر جدیتر شد؛ چراکه ایران در آن زمان از مشکلات داخلی رنج میبرد و همزمان امپراطوری عثمانی بهعنوان دشمن اصلی روسیه میخواست خزر را تحت تأثیر خود قرار دهد. بههمین دلیل پطر کبیر تلاش نمود با افزایش حضور و تسلط بر خزر مانع برهمریختگی وضعیت بهسود عثمانی شود. اولین معاهده ایران و روسیه درخصوص خزر در همین زمان منعقد شد.
٢. با گذر زمان و بعد از انعقاد معاهدات ترکمانچای و گلستان روابط ایران و روسیه تحت تاثیر قرار گرفت. حتی اکنون نیز بعد از گذشت ٢٠٠ سال از زمان آن معاهدات، مهمترین عامل بدبینی ایرانیان به روسیه از این دو معاهده نشات میگیرد.
٣. در ابتدای قرن ٢٠ بلشویکهای جوان تلاش کردند مشکل شرق را برای خود از بین ببرند و لذا معاهده مودت مابین ایران و جمهوری شوروی سوسیالیستی روسیه در ١٩٢١ بسته شد و عدالت مناسبتری را برای ایران بهبار آورد. با این معاهده، امکان حضور کشتیهای نظامی ایران و همچنین انجام فعالیتهای صیادی برای ایران مجددا برقرار شد.
٤. در سال ١٩٩١ وضعیت بهشدت بههم ریخت. با فروپاشی شوروی و زایش سه کشور جدید اطراف خزر، چالش بزرگی برای ایران و روسیه ایجاد شد. این بازیگران نوین بهدنبال منابع خود در خزر بودند. ورود بازیگران غربی بدلیل نیاز به تامین انرژی نیز وضعیت را بغرنجتر نمود. در این مقطع زمانی جمهوری آذربایجان بسیار فعال بود و با بستن قراردادهای متعدد با غربیها، وضعیت خزر را بغرنجتر نمود.
٥. در این زمان، گرچه ابتدا نگاه روسیه همانند ایران بود و معاهدات ١٩٢١ و ١٩٤٠ را قبول داشت؛ اما بعد از رفتار آذربایجان، فشارهای قزاقستان و همچنین اقدامات و فشارهای کمپانیهای نفتی، روسیه مجبور شد سیاستهایش درخصوص خزر را تغییر داده و از ایران فاصله گرفته و به معاهدات دوجانبه روی آورد. در حقیقت روسیه مجبور شد بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند (گرچه این استدلال دکتر پریچین از سوی حضار مورد چالش قرار گرفت و عنوان شد که روسیه همواره منفعت محور بوده). بااینحال بهگفته دکتر پریچین، آنچه وی از تعدادی از دیپلماتها و کارشناسان روس شنیده، این بوده که این انتخاب، انتخاب خوبی نبوده و سیاست روسیه در این زمان میبایست بر همان رویکرد سابق (همنظر با ایران) تداوم مییافته است.
٦. در حال حاضر میبایست گذشته را فراموش نمود و بر مشترکات ایران و روس در حوزه خزر (اولویتدهی به تامین امنیت و مخالفت با حضور بازیگران ثالث) متمرکز شد. در این راستا، هرگونه همکاری در حوزه محیط زیست ویا اشتراک مواضع درخصوص پروژه خط لوله گاز مابین ترکمنستان و آذربایجان موسوم به ترانس خزر میتواند مبنای ارتقای همکاریهای دوجانبه قرار گیرد.
٧. حجم مبادلات تجاری میان دو کشور بسیار ناچیز است. گرچه بخشی از آن بدلیل مشکلات ناشی از تحریم صورت پذیرفته، اما به هرحال هردو طرف باید تلاش کنند این وضعیت را به روال سابق بازگردانند. بانک مسکو، حتی بعد از توافق ایران و پنج بعلاوه یک در نوامبر ژنو ٢٠١٣، از سوی وزارت خزانهداری آمریکا مورد جریمه قرار گرفت. این وضعیت، در حوزه مبادلات دانشگاهی نیز وجود دارد. در دانشگاه تهران، صرفا ١٠ دانشجوی مطالعات روسی حضور دارند و میزان آگاهی آکادمیسینهای دو طرف از رویکردهای یکدیگر بسیار اندک است. باید گذشته را فراموش کرد، ترکمانچای مربوط به ٢٠٠ سال قبل است. ما اکنون در دنیایی دیگر با مشکلات و دشمنانی جدید زندگی میکنیم.
٨. از نظر من رویکرد ایران به بحث رژیم حقوقی منطقیترین رویکرد است. فکر میکنم در آینده با بهبود روابط و همچنین کاسته شدن از میزان سنگاندازی کشورهایی همچون آذربایجان (بهدلیل کاهش شدید ذخایر نفتی خود در ده سال آینده) امکان رسیدن به توافقی جامع و مناسب درخصوص رژیم حقوقی خواهد بود. هرچند اگر به تجربههای سایر کشورهای ساحلی در تقسیمات مربوطه نگاه کنیم (همانند مذاکرات آمریکا – کانادا) این کار زمانبر خواهد بود.
٩. درخصوص تحویل ندادن سامانه S-٣٠٠ توسط روسیه به ایران باید توجه کرد که این اتفاق زمانی افتاد که مدودیف، رئیس جمهور قبلی روسیه میخواست روابطش با غرب را بهبود ببخشد. روسیه در طول تاریخش تلاش کرده با غرب روابطی بیتنش داشته باشد. معتقدم کار روسیه اشتباه بوده، اما باید فرض «عدم اعتماد دائمی طرفین به یکدیگر» را کنار گذاشت و به آیندهای روشنتر امید داشت. در حال حاضر و بعد از تحولات گرجستان و اوکراین، نگاه روسها به غرب بهمراتب منفیتر شده است.
١٠. در جامعه روسیه کلیشههای متعددی درباره ایران هست. در میان مردم معمولی، موضوع ایران در مقایسه با موضوعات اوکراین یا گرجستان جایگاه بسیار پایینتری را اشغال میکند. در سطح افراد دانشگاهی و علمی، نباید نباید تأثیر رسانههای غربی در ذهنیت کارشناسان روسی را فراموش کنیم. بسیاری از این کارشناسان بحث روابط ایران و روسیه را اصلاً مهم نمیدانند. برخی میگویند در حوزه مذاکرات هستهای، روسیه خیلی برای ایران مایه گذاشته است. گرچه بهنظر میرسد در این مذاکرات، در بخشهایی میان ما و غرب اشتراک دیدگاه وجود دارد، اما اگر رویکرد روسیه را با رویکرد آمریکا مقایسه کنید میبینید خیلی متفاوت است.
١١. از بعد از تحولات گرجستان در سال ٢٠٠٨ تا کنون، آنچه شما از آن بهعنوان «استفاده روسها از کارت ایران در روابط با غرب نام میبرید» عملا انجام نشده است.
١٢. رفتار روسیه با اوکراین، با توجه به لجاجت برخی از تندروها در اوکراین برای رد کردن پیشنهاد اتحادیه گمرکی با روسیه، قزاقستان و بلاروس و اصرار برای پذیرش قواعد تجاری اتحادیه اروپا (با اینکه در عمل، کالاهای اوکراینی بدلیل کیفیت بسیار پایین شانس هیچگونه رقابتی را با کالاهای مشابه در اتحادیه اروپا ندارند)، منطقی بود. میبینید که دو چند ماه گذشته، حتی دولت موقت نیز نتوانسته این معاهده را با EU امضا کند. این نشان میدهد اینها بیشتر بهانه بوده است.
١٣. شاید تا چند سال قبل، برخی از شرکتهای نفتی خصوصی روسیه امکان تاثیرگذاری در سیاستهای انرژی روسیه را داشتند، اما بعد از دستگیری خودروفسکی، مدیرعامل شرکت یوکوس، این باور عمومی ایجاد شده که کمپانیهای نفتی ( چه خصوصی و چه دولتی) نمیتوانند جلوتر از رییسجمهور حرکت کنند.
جمع بندی و ارزیابی این جلسه این است که با توجه به اهمیت فراوان موضوع خزر، بهویژه مسائل مرتبط با رژیم حقوقی، محیط زیست و شیوه بهرهبرداری از منابع این پهنه آبی راهبردی برای کلیه کشورهای ساحلی، بهویژه جمهوری اسلامی ایران، همچنین با توجه به در پیش بودن اجلاس آتی سران کشورهای ساحلی در مهرماه سال جاری، شایسته است در ماههای آینده، تمرکز عمیقتر و تخصصیتری بر مسائل خزر از سوی مسئولان و همچنین مراکز مطالعاتی کشور صورت پذیرد. تجربه حضور کارشناسان کشورهای ساحلی، بهویژه روسها در مراکز مطالعاتی کشورمان و مواجهه آنان با فضای منتقدانه حاکم بر بدنههای کارشناسی کشور در قبال سیاستهای منفعتطلبانه روسیه، هم امکان مناسبی به این کارشناسان میدهد تا هنگام بازگشت به کشور خود، این نگاهها را به جامعه علمی و سیاسی خود منتقل نموده؛ هم این فضا را برای کارشناسان ایرانی فراهم میسازد تا برای داشتن نگاهی جامعتر، موضوعات را از نقطهنظر همتایان خود در سایر کشورها نیز ببینند.
در مجموع، افزایش تعاملات علمی، کارشناسی و دانشگاهی در اینگونه موضوعات، زمینههای رفع پایدار سوءتفاهمات و درکهای نادرست را فراهم آورده، امکان حل و فصل اینگونه موضوعات برای دستگاه دیپلماسی کشوررا تسهیل مینماید.
در هفتم خردادماه ١٣٩٣، نشستی علمی - تخصصی با عنوان « دریای خزر: منافع روسیه و آینده آن» در محل معاونت پژوهشهای بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار گردید. در این نشست، آقای دکتر استانیسلاو پریچین، استاد دانشگاه دولتی مسکو و کارشناس مرکز مطالعات شرقی آکادمی علوم روسیه سخنانی را پیرامون نوع نگاه روسیه به مسائل دریای خزر، آینده احتمالی تعاملات پنج کشور ساحلی و همچنین تمایل و اراده روسیه برای ارتقای روابط خود با ایران بیان کرد. بخش عمدهای از زمان در این جلسه به ارائه نقطه نظرات و سوالات کارشناسان ایرانی حاضر در جلسه، و بحث و گفتگو پیرامون سیاستهای روسیه در خزر، و همچنین سیاستهای این کشور در قبال ایران اختصاص یافت. در این جلسه وی اظهار داشت
١. خزر در ابتدا دریاچه ای کاملا متعلق به ایران بوده است. به مرور زمان بهشکلی مشترک بین ایران و روسیه اداره شده است. در دوران پطر کبیر نگاه روسیه به خزر جدیتر شد؛ چراکه ایران در آن زمان از مشکلات داخلی رنج میبرد و همزمان امپراطوری عثمانی بهعنوان دشمن اصلی روسیه میخواست خزر را تحت تأثیر خود قرار دهد. بههمین دلیل پطر کبیر تلاش نمود با افزایش حضور و تسلط بر خزر مانع برهمریختگی وضعیت بهسود عثمانی شود. اولین معاهده ایران و روسیه درخصوص خزر در همین زمان منعقد شد.
٢. با گذر زمان و بعد از انعقاد معاهدات ترکمانچای و گلستان روابط ایران و روسیه تحت تاثیر قرار گرفت. حتی اکنون نیز بعد از گذشت ٢٠٠ سال از زمان آن معاهدات، مهمترین عامل بدبینی ایرانیان به روسیه از این دو معاهده نشات میگیرد.
٣. در ابتدای قرن ٢٠ بلشویکهای جوان تلاش کردند مشکل شرق را برای خود از بین ببرند و لذا معاهده مودت مابین ایران و جمهوری شوروی سوسیالیستی روسیه در ١٩٢١ بسته شد و عدالت مناسبتری را برای ایران بهبار آورد. با این معاهده، امکان حضور کشتیهای نظامی ایران و همچنین انجام فعالیتهای صیادی برای ایران مجددا برقرار شد.
٤. در سال ١٩٩١ وضعیت بهشدت بههم ریخت. با فروپاشی شوروی و زایش سه کشور جدید اطراف خزر، چالش بزرگی برای ایران و روسیه ایجاد شد. این بازیگران نوین بهدنبال منابع خود در خزر بودند. ورود بازیگران غربی بدلیل نیاز به تامین انرژی نیز وضعیت را بغرنجتر نمود. در این مقطع زمانی جمهوری آذربایجان بسیار فعال بود و با بستن قراردادهای متعدد با غربیها، وضعیت خزر را بغرنجتر نمود.
٥. در این زمان، گرچه ابتدا نگاه روسیه همانند ایران بود و معاهدات ١٩٢١ و ١٩٤٠ را قبول داشت؛ اما بعد از رفتار آذربایجان، فشارهای قزاقستان و همچنین اقدامات و فشارهای کمپانیهای نفتی، روسیه مجبور شد سیاستهایش درخصوص خزر را تغییر داده و از ایران فاصله گرفته و به معاهدات دوجانبه روی آورد. در حقیقت روسیه مجبور شد بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند (گرچه این استدلال دکتر پریچین از سوی حضار مورد چالش قرار گرفت و عنوان شد که روسیه همواره منفعت محور بوده). بااینحال بهگفته دکتر پریچین، آنچه وی از تعدادی از دیپلماتها و کارشناسان روس شنیده، این بوده که این انتخاب، انتخاب خوبی نبوده و سیاست روسیه در این زمان میبایست بر همان رویکرد سابق (همنظر با ایران) تداوم مییافته است.
٦. در حال حاضر میبایست گذشته را فراموش نمود و بر مشترکات ایران و روس در حوزه خزر (اولویتدهی به تامین امنیت و مخالفت با حضور بازیگران ثالث) متمرکز شد. در این راستا، هرگونه همکاری در حوزه محیط زیست ویا اشتراک مواضع درخصوص پروژه خط لوله گاز مابین ترکمنستان و آذربایجان موسوم به ترانس خزر میتواند مبنای ارتقای همکاریهای دوجانبه قرار گیرد.
٧. حجم مبادلات تجاری میان دو کشور بسیار ناچیز است. گرچه بخشی از آن بدلیل مشکلات ناشی از تحریم صورت پذیرفته، اما به هرحال هردو طرف باید تلاش کنند این وضعیت را به روال سابق بازگردانند. بانک مسکو، حتی بعد از توافق ایران و پنج بعلاوه یک در نوامبر ژنو ٢٠١٣، از سوی وزارت خزانهداری آمریکا مورد جریمه قرار گرفت. این وضعیت، در حوزه مبادلات دانشگاهی نیز وجود دارد. در دانشگاه تهران، صرفا ١٠ دانشجوی مطالعات روسی حضور دارند و میزان آگاهی آکادمیسینهای دو طرف از رویکردهای یکدیگر بسیار اندک است. باید گذشته را فراموش کرد، ترکمانچای مربوط به ٢٠٠ سال قبل است. ما اکنون در دنیایی دیگر با مشکلات و دشمنانی جدید زندگی میکنیم.
٨. از نظر من رویکرد ایران به بحث رژیم حقوقی منطقیترین رویکرد است. فکر میکنم در آینده با بهبود روابط و همچنین کاسته شدن از میزان سنگاندازی کشورهایی همچون آذربایجان (بهدلیل کاهش شدید ذخایر نفتی خود در ده سال آینده) امکان رسیدن به توافقی جامع و مناسب درخصوص رژیم حقوقی خواهد بود. هرچند اگر به تجربههای سایر کشورهای ساحلی در تقسیمات مربوطه نگاه کنیم (همانند مذاکرات آمریکا – کانادا) این کار زمانبر خواهد بود.
٩. درخصوص تحویل ندادن سامانه S-٣٠٠ توسط روسیه به ایران باید توجه کرد که این اتفاق زمانی افتاد که مدودیف، رئیس جمهور قبلی روسیه میخواست روابطش با غرب را بهبود ببخشد. روسیه در طول تاریخش تلاش کرده با غرب روابطی بیتنش داشته باشد. معتقدم کار روسیه اشتباه بوده، اما باید فرض «عدم اعتماد دائمی طرفین به یکدیگر» را کنار گذاشت و به آیندهای روشنتر امید داشت. در حال حاضر و بعد از تحولات گرجستان و اوکراین، نگاه روسها به غرب بهمراتب منفیتر شده است.
١٠. در جامعه روسیه کلیشههای متعددی درباره ایران هست. در میان مردم معمولی، موضوع ایران در مقایسه با موضوعات اوکراین یا گرجستان جایگاه بسیار پایینتری را اشغال میکند. در سطح افراد دانشگاهی و علمی، نباید نباید تأثیر رسانههای غربی در ذهنیت کارشناسان روسی را فراموش کنیم. بسیاری از این کارشناسان بحث روابط ایران و روسیه را اصلاً مهم نمیدانند. برخی میگویند در حوزه مذاکرات هستهای، روسیه خیلی برای ایران مایه گذاشته است. گرچه بهنظر میرسد در این مذاکرات، در بخشهایی میان ما و غرب اشتراک دیدگاه وجود دارد، اما اگر رویکرد روسیه را با رویکرد آمریکا مقایسه کنید میبینید خیلی متفاوت است.
١١. از بعد از تحولات گرجستان در سال ٢٠٠٨ تا کنون، آنچه شما از آن بهعنوان «استفاده روسها از کارت ایران در روابط با غرب نام میبرید» عملا انجام نشده است.
١٢. رفتار روسیه با اوکراین، با توجه به لجاجت برخی از تندروها در اوکراین برای رد کردن پیشنهاد اتحادیه گمرکی با روسیه، قزاقستان و بلاروس و اصرار برای پذیرش قواعد تجاری اتحادیه اروپا (با اینکه در عمل، کالاهای اوکراینی بدلیل کیفیت بسیار پایین شانس هیچگونه رقابتی را با کالاهای مشابه در اتحادیه اروپا ندارند)، منطقی بود. میبینید که دو چند ماه گذشته، حتی دولت موقت نیز نتوانسته این معاهده را با EU امضا کند. این نشان میدهد اینها بیشتر بهانه بوده است.
١٣. شاید تا چند سال قبل، برخی از شرکتهای نفتی خصوصی روسیه امکان تاثیرگذاری در سیاستهای انرژی روسیه را داشتند، اما بعد از دستگیری خودروفسکی، مدیرعامل شرکت یوکوس، این باور عمومی ایجاد شده که کمپانیهای نفتی ( چه خصوصی و چه دولتی) نمیتوانند جلوتر از رییسجمهور حرکت کنند.
جمع بندی و ارزیابی این جلسه این است که با توجه به اهمیت فراوان موضوع خزر، بهویژه مسائل مرتبط با رژیم حقوقی، محیط زیست و شیوه بهرهبرداری از منابع این پهنه آبی راهبردی برای کلیه کشورهای ساحلی، بهویژه جمهوری اسلامی ایران، همچنین با توجه به در پیش بودن اجلاس آتی سران کشورهای ساحلی در مهرماه سال جاری، شایسته است در ماههای آینده، تمرکز عمیقتر و تخصصیتری بر مسائل خزر از سوی مسئولان و همچنین مراکز مطالعاتی کشور صورت پذیرد. تجربه حضور کارشناسان کشورهای ساحلی، بهویژه روسها در مراکز مطالعاتی کشورمان و مواجهه آنان با فضای منتقدانه حاکم بر بدنههای کارشناسی کشور در قبال سیاستهای منفعتطلبانه روسیه، هم امکان مناسبی به این کارشناسان میدهد تا هنگام بازگشت به کشور خود، این نگاهها را به جامعه علمی و سیاسی خود منتقل نموده؛ هم این فضا را برای کارشناسان ایرانی فراهم میسازد تا برای داشتن نگاهی جامعتر، موضوعات را از نقطهنظر همتایان خود در سایر کشورها نیز ببینند.
در مجموع، افزایش تعاملات علمی، کارشناسی و دانشگاهی در اینگونه موضوعات، زمینههای رفع پایدار سوءتفاهمات و درکهای نادرست را فراهم آورده، امکان حل و فصل اینگونه موضوعات برای دستگاه دیپلماسی کشوررا تسهیل مینماید.
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
You're a real deep thrnkei. Thanks for sharing.