چکیدهبه عنوان معیاری برا ی اندازه گیری توسعه اقتصاد ملی،
تولید ناخالص داخلی نواقصی دارد. این معیار فقط بخشی از فعالیت های اقتصاد
کلان را نشان می دهد. به همین دلیل است که باید علاوه برGDP سرانه اطلاعات
مهم دیگری مانند توسعه اقتصادی- اجتماعی و کیفیت زندگی را در نظر داشت. یک
ابزار تحلیلی آماری که این هدف را بر آورده میسازد شاخص توسعه انسانی HDI
است.
این شاخص عوامل زیر را در بر دارد:
وضعیت بهداشت
دانش
استاندارد زندگی
هنگام
بررسی وضعیت بهداشت این فرضیه مطرح می شود: هرچه مردم سالمتر باشند بیشتر
زندگی میکنند. دانش از دیدگاه تحصیل و توانایی خواندن و نوشتن نگریسته
میشود. اندازه گیری آن دشوار است. یک سوم این اندازه گیری شامل میزان ثبت
نام میشود که از طریق تقسیم مجموع افرادی که در دوره های مختلف تحصیلی ثبت
نام کرده اند بر کل جمعیت دارای سن تحصیلی بدست می آید. دو سوم دیگر شامل
نرخ سواد در میان بزرگسالان (١٥ سال به بالا) می شود. استاندارد زندگی تابعی
از سطح تولید و مصرف است. انداره آن لگاریتم طبیعی تولید ناخالص داخلی
سرانه (به دلار) از دیدگاه برابری قدرت خرید می باشد. مجموع این سه عامل ما
را به شاخص توسعه انسانی می رساند. این عوامل بر اساس فرمولهای ریاضی
محاسبه شده اند و به طورنسبی فاصله جمعیت یک کشور خاص را با وضعیت فرضی
توسعه کامل نشان می دهند. در وضعیت فرضی توسعه کامل که یک حالت مطلوب قرار
دادی است:
میانگین امید به زندگی ٨٥ سال است.
میزان ثبت نام کودکان و نوجوانان در مراکز تحصیل ١٠٠ درصد بوده و هیچ بزرگسالی بی سواد نیست.
GDP سرانه معادل٤٠٠٠٠ دلار (بر اساس برابری قدرت خرید) باشد.
در
یک کشور آرمانی شاخص توسعه انسانی یک است که خود از سه بعد هر کدام به
اندازه ٣٣٣/٠ تشکیل می شود. در کشوری که فقر انسانی و اجتماعی شدید وجود
داشته باشد این رقم به درصدی بسیار پایین می رسد اما صفر نیست چرا که به هر
حال افراد مدت معینی زندگی می کنند وحداقل درآمد را دارند.
واژگان
کلیدی: شاخص توسعه انسانی) (HDI، شاخص تطبیقی نابرابری توسعه انسانی
(IHDI)، شاخص نابرابری جنسیتی) (GII ، شاخص فقر چند بعدی (MPI)
دریافت فایل ضمیمه :