نظام آموزش عالی و تاثیر آن بر اتحاد ملی
در ابتدای سال ١٣٨٦، مقام معظم رهبری این سال را در کشور، سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدند. این نام نمادینِ نهاده شده بر این سال، بر دو مقوله اتحاد از منظر داخلی و نزدیکی بین کشورهای اسلامی در سطح منطقهای و بینالمللی تأکید دارد. این تأکید که همواره مورد نظر اندیشمندان و سیاستمداران مختلف در ادوار مختلف تاریخی کشور بوده، ناظر بر پتانسیلهای کشور ما و کشورهای اسلامی است که میتوان با تکیه بر آنها، شرایط مختلف بینالمللی و داخلی را به نفع منافع ملی رقم زد و نظام بینالملل را بیشتر از قبل تحت تأثیر کشورهای اسلامی قرار داد. توجه به این امر قطعاً پیشرفت کشورهای اسلامی را در صحنههای مختلف به همراه خواهد داشت.
در عین حال مطرح کردن این موضوع به عنوان نامی برای سال جاری، قطعاً بر اساس نظر و اعتقاد شخصی نبوده بلکه ملاحظات سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و شرایط بینالمللی را در نظر داشته است. یادآوری این نکته بدیهی از آن جهت اهمیت دارد که کاربردی بودن آنها و تلاش برای شناخت شاخصها، تأثیرات و تأثرات آنها را بازگو میکند و لذا تنها از منظر شعار سیاسی و اعتقادی نباید به آنها توجه شود بلکه نیاز و ضرورت پرداختن به آن در مقطع کنونی بسیار با اهمیت مینماید.
مفاهیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی، با توجه به گستردگی مفهوم و تغییراتی که میتواند با تغییر دیدگاههای افراد و خاستگاههای فکری و نحلههای اندیشهای و خصوصیات اجتماعی و شرایط سیاسی متفاوت در آن ایجاد شود، با حوزههای مختلفی در تعامل است و در عین حال برخی از حوزهها میتوانند علاوه بر تأثیرگذاری بر این مقولات، خود سنجة مناسبی برای بررسی تلاش در جهت همگرایی و یا واگرایی با مفاهیم اتحاد ملی و یا انسجام اسلامی باشند. در این میان، نظام آموزش رسمی نقش مهمی را در بحث اتحاد ملی بازی میکند. در واقع بررسی و تحلیل نظام آموزش رسمی میتواند در زمانی که شاخصهای دقیق اتحاد ملی مشخص باشند، به ارزیابی شرایط حرکت و خواست حرکت به سوی آن بپردازد و حتی میتواند بر این شاخصها نیز تأثیر داشته باشد. به عبارت بهتر، یکی از مهمترین حوزههایی که برای دستیابی به اتحاد ملی باید در نظر داشت، نظام آموزش رسمی در کشور است. با توجه به خصوصیات بدیهی و پذیرفته شده نظام آموزش رسمی در شکلدهی و تأثیرگذاری بر جامعه، و همین طور از آنجا که نظام آموزش و پرورش در کشور ما کاملاً دولتی و در عین حال دارای خصوصیات مدیریتی، اداری، اجرایی و برنامهریزی محتوایی متمرکز میباشد، مهمترین بخشی است که با بررسی آن میتوان خواست حاکمیت در جهت اتحاد ملی را مورد بررسی قرار داد. در عین حال نظام آموزش و پرورش یکی از مهمترین بخشهایی است که میتواند بر این مقوله تأثیرات ملموس مثبت و منفی بگذارد و در جهت همگرایی و یا واگرایی ملی در درازمدت و به شکلی پایدار مؤثر واقع شود.
به دلیل همین حساسیت تأثیرگذاری و نتایج پایدار این تأثیر و برخورداری تقریباً همگان از نظام آموزش رسمی در کشور – و طبعاً سروکار داشتن تمامی افرادر جامعه و حساسیت آنها نسبت به آن - این نوشتار بر آن است تا نقش نظام آموزش و پرورش کشور را در بسط و تعمیق اتحاد ملی و یا تحدید و قبض آن، به شکلی کلی بررسی نماید.