کد خبر:۱۱۵۵
۰۶ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۹

بررسی امنیت غذایی و تامین کالای اساسی کشور با توجه به توان داخلی و مشکلات جهانی

پرداخت ارز یارانه‌ای است که موجبات ایجاد فساد و رانت از یک طرف، ضربه به تولید بخاطر متشنج کردن و نامتعادل کردن تولید شده است. از طرف دیگر و نیز حمایت از تولید تولید کننده خارجی با ارز دولتی در برابر تولید کننده داخلی است. همچنین بحث تاثیر آزادسازی یارانه‌ها بر سایر بخش‌ها و قیمت سایر کالا‌ها نیز نکته قابل توجهی است که ایشان مطرح کردند و حتما باید مدنظر قرار بگیرد.

 

عباس کشاورز / قائم مقاوم وزارت جهاد کشاورزی

  • در دنیا اصولا حجم تجارت کالاهای اساسی بسیار پایین است و کشورها ترجیح می‌دهند که محصولاتی که امنیت غذایی شان را دربر می گیرد خودشان تولید کنند، مگر درشرایطی که واقعا امکان آن را نداشته باشند. برای نمونه کشوری مثل ژاپن که هرچند آب دارد ولی زمین ندارد و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس که گرچه زمین دارند اما آب ندارند. بخاطر همین هیچ کشوری تاکنون بحث صادرات در مقابل واردات را برای محصولات کشاورزی تعریف نکرده است. تا امروز همه کشورها تامین امنیت غذایی با تکیه بر تولید داخلی را بعنوان سیاست خودشان در حوزه غذا در نظر دارند.
  • بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا بخاطر آن که اروپا را مطیع خود کند صادرات سویا به آن ها را تحریم کرد. درر نتیجه آن گاوها از گشنگی مردند و کودکان بی شیر ماندند. آقای دوگل در سخنرانی‌اش می‌گوید صدای گریه این کودکان فرانسوی برای من خوف‌ناک‌تر و خطرناک‌تر از صدای بمب هیروشیما بود. به همین دلیل حتی کشورهایی که جامعه کشاورزی محدودی دارند و کشاورزی نقش ناچیزی را در اقتصاد آن ها ایفا می کند باز بخاطر امنیت غذایی از تولید داخلشان حمایت های گوناگونی می کنند.
  • گندم از دو منظر برای ما دارای اهمیت است. یک آن که کشاورزی ایران به دلایل مختلف گندم بیس است، یعنی شاکله اصلی کشور ما بر کشت گندم استوار است، در کشت آبی که بیش از یک سوم زمین های آبی ما را حداقل در یک کشت(کشت پاییزه) در بر می گیرد. در کشت دیم هم که کشت غالب همین گندم است. در نگاه دوم هم بحث امنیت غذایی است که گندم نقش پررنگی را در بحث تامین پروتئین و کالری دهک های مختلف دارد.
  • می توان با برنامه ریزی و تدبیر محصولاتی چون گندم و قند و شکر را به خودکفایی رساند و در مواردی چون دانه های روغنی و... ضریب امنیت غذایی را افزایش داد، کما آنکه ما انجام دادیم و اگر با بی تدبیری هایی چون تعیین قیمت خرید پایین این دستاورد ها دچار اختلال و عقبگرد نمی شد.
  • متاسفانه در یکی دوسال گذشته در برخی از محصولات جهش قابل توجهی در مصرف داشته ایم که طبیعی نیست، چطور در طی یک سال یک و نیم میلیون گندم و یا 25 درصد سویای وارداتی ما فزایش یافته است؟ بخاطر بحث قیمتی(چه پرداخت یارانه برای واردات به اقلامی چون سویا و چه قیمت پایین گندم در داخل کشور نسبت به قیمت جهانی) احتمالا بخشی از این محصولات به صورت قاچاق صادر می شوند.
  • جهاد کشاورزی مسئول واردات اقلام مختلفی هست که از میان آن ها 17 قلم خوراکی است و باقی به صنایع دیگری مربوط است که از توتون تنباکو تا شکلات و... را شامل می‌شود. یکسری از واردات که توسط وزارت صنعت صورت گرفته متاسفانه متناسب نبوده، یعنی ما شاهد هستیم که سویا زیاد وارد شده است(که اتفاقا شرایط نگهداری سختی دارد) اما کمبود ذرت داریم. این درحالی است که تولید دام و طیور ملزم به کامل بودن کل زنجیره تامین به صورت متناسب است. هزینه و حجم اصلی در این بین مربوط به همین 17 قلم کالای خوراکی و مخصوصا کالاهای اساسی است.
  • درک می کنیم که آزاد سازی قیمت ها و حذف ارز 4200 مشکلات اجتماعی و نارضایتی هایی را احتمالا به همراه خواهد داشت اما این گونه تخصیص هم مشکلاتی را ایجاد می کند. چون تامین ارز به صورت کامل نمی تواند محقق شود، نهاده ای که وارد می شود بازار را دچار مشکل می کند، قیمتی که به دست تولید کننده می رسد دیگر آن قیمت هدف نمی شود. در سال 98 که ارز 4200 را در مواردی حذف کردیم مثل گوشت و شکر حتی شاهد کاهش قیمت هم بودیم.
  • نکته دیگری که در بحث قیمتی و تخصیص ارز وجود دارد آن است که اگر قیمت ها آزاد شود کالاهای رقیب هم باید قیمتشان متعادل شود. نمی شود قیمت جو و ذرت را به نیمایی برسانیم ولی قیمت خرید تضمینی گندم را تغییری ندهیم، این طور کشاورز بجای گندم جو خواهد کاشت.
  • بحث نهاده هایی چون کود و سم هم وجود دارد، نیمایی کردن قیمت ها باعث می شود که یا کشاورز قید استفاده از کود را بزند که تولید کاهش خواهد داشت، یا قیمت افزاریش یابد، البته افزایش قیمت محصول به اندازه افزایش قیمت نهاده نخواهد بود. در صورت عدم افزایش قیمت هم... امسال بجای 500 هزار تن 900 هزار تن کود اوره اختصاص دادیم اما بخاطر قیمت پایین آن نسبت به قیمت جهانی! در بازار داخل همه از نایاب بودن کود اوره صحبت می کنند.
  • در بحث آزاد سازی قیمت ها باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که اگر بازار را با مدیریت آزاد نکنیم، بازار گران خواهد شد اما نه با مدیریت ما. اتفاقی که در مرغ درحال وقوع است بیان کننده همین امر است. باوجود آنکه هنوز داریم ارز 4200 تومان را به مرغ اختصاص می دهیم همچنان مرغ درحال گران تر شدن است.
  • ما در محصولاتی چون گندم و قند و شکر تا مرز خودکفایی پیش رفتیم که متاسفانه با بی تدبیری هایی که شد مجددا دچار عقب گرد شدیم. نیاز کشور در حوزه گندم در سال های 94-97 حدود 10 میلیون تن بوده است که در سال 98 11.5 میلیون تن شده است. این اتفاق درحالی رخ داده است که به هیچ وجه جمعیت ما 15 درصد رشد نداشته است.. این ابهام ایجاد می شود که احتمالا صادرات شده است.
  • به لحاظ سطح پروتئین و کالری که به مردم می دهیم همتراز کشورهای ثروتمند اروپا و آمریکا هستیم اما متاسفانه توضیع مناسبی بین مردم ندارد به صورتی که بخشی از جامعه دچار فقر غذایی هستند. گروه هایی از جامعه هم انقدر مصرف می کنند که دچار انواع بیماری های قلبی و عروقی می شوند.
  • وضعیت پروتئین از نظر توضیع بین دهک ها بسیار نامناسب تر است. چون قیمت آن بالا است تفاوت مصرف سرانه دهک ها خیلی شدید است. مصرف گندم بین شهر و روستا و دهک های بالا و پایین تفاوت فاحشی وجود ندارد اما در گوشت قرمز بین 38 کیلو تا یک کیلو برای هر خانوار در سال تفاوت وجود دارد!
ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها