تحلیل اجتماعی مهاجرت نخبگان
پدیده مهاجرت و ترک سرزمین بهصورت فردی یا گروهی همواره یکی از صورتهای بنیادین اجتماعات بشری بوده که ریشه آن را باید در روح جستجوگر، ذهن پرسشگر و طبع ناراضی و کنجکاو انسان دانست. اگرچه در بسیاری مواقع مهاجرتها ارادی و خودخواسته نبوده و ضرورتهای اقلیمی، سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی افراد را مجبور به گریز از مکان خود نموده است، اما حتی در این موارد نیز یافتن شرایط بهتر و امید به ارتقای شرایط زیست، محرک انسانها برای ترک سرزمین یا وطن خویش بوده است.
تاریخ زندگی اجتماعی ایرانیان نیز نشان از مهاجرتهای دستهجمعی، گروهی یا فردی دارد، از این رو چه از منظر ورود مهاجران به ایران و چه از وجه مهاجرتکنندگان، تغییر و تحولاتی را در ساختار اجتماعی ایران به وجود آورده است. اما یکی از مهمترین جلوههای مهاجرت که بهویژه در سده اخیر در ایران و جهان نمایان شده و مسائل و دشواریهای مهاجرت را دو چندان کرده است، مهاجرت نخبگان و به اصطلاح، فرار مغزهاست. این نوع مهاجرت خاص کشور ما نبوده و پدیدهای جهانی است. جریان مهاجرت مغزها عموماً از سوی کشورهای درحال توسعه به مقصد کشورهای توسعه یافته صنعتی، بهویژه آمریکاست.
گزارش حاضر برآن است تا علل ساختاری خروج نخبگان از ایران را بررسی نموده و سپس راهکارهایی درجهت کنترل آن ارائه نماید.
اهداف این مطالعه عبارتند از: توصیف پدیده مهاجرت مغزها در ایران، شناخت علل ساختاری مهاجرت و ارائه پیشنهاد به منظور منطقی نمودن جریان مهاجرت.
اگرچه قاعدتاً مهاجرتهای بینالمللی از قواعد مشابهی پیروی میکنند، اما در این گزاش سعی شده است به موارد خاص جامعه ایران توجه شود. از این رو مهمترین پرسش پیش روی ما آن است که آیا اساساً مهاجرت نخبگان یک مسئله اجتماعی است؟ عموم گزارشها، تحلیلها و پژوهشها «مسئله بودن» این واقعیت اجتماعی را پیشفرض خود قرار دادهاند، اما مدعای این گزارش آن است که باید در همین گزاره نیز تأمل کرد.