برای دسترسی به فایل این مطلب اینجا را کلیک کنید.
مناسبات چین و افغانستان طی یکی دو دهه اخیر با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. بخشی این نوسانات رفتاری را میتوان به ماهیت و فرایند تصمیمسازی سیاست خارجی چین در قبال این کشور نسبت داد و بخشی دیگر را ناشی از پیچیدگی جغرافیای سیاسی افغانستان و معادله چندمجهولی مستتر در آن دانست. اما با خروج تدریجی سیاست چین از «دیپلماسی خجول» به سوی سیاست خارجی «جسورانهتر» و با فعال شدن سیاست این کشور در قبال افغانستان، گمانهزنیها در مورد تغییرات در سیاست چین نسبت به افغانستان بیشتر شده است. چین که سابق بر این رویکردی محتاطانه نسبت به طرفهای درگیر در افغانستان داشته و عمده تمرکز خود برای همکاری در مذاکرات صلح افغانستان را روی پاکستان و مذاکرات همکاریهای چهارجانبه میگذاشت، در حال تغییر این رویکرد است. نمود عینی این تحول را میتوان در اجلاس سهجانبه مسکو (روسیه، چین و پاکستان) در خصوص مذاکرات صلح افغانستان خارج از چارچوب مذاکرات همکاریهای چهارجانبه دانست که یکبار بدون حضور این کشور و سپس با دعوت از افغانستان و سایر بازیگران منطقهای درگیر در این کشور از جمله هند، ایران و پنج کشور آسیای میانه برگزار شد. نوشتار حاضر تلاش دارد تا به بررسی تغییر رویکرد چین نسبت به مذاکرات صلح افغانستان و چرایی شراکت راهبردی چین و روسیه در بازی بزرگ درگیر در این کشور بپردازد.
فاطمه محروق