سخنرانی معاون اول محترم رییسجمهور عراق در مرکز تحقیقات استراتژیک
دکتر
ولایتی: بسما... الرحمنالرحیم. با عرض خیر مقدم خدمت جناب آّقای نوری مالکی،
معاونت محترم ریاست جمهوری عراق و شخصیت برجسته کشور برادر ما عراق.
امروز توقیق این را داریم که از دیدگاههای
ایشان نسبت به عراق و منطقه، با توجه به سوابق طولانی و تجربه بسیار ارزشمندی که
حضرت ایشان در مبارزات مردم عراق و همچنین نقش بسیار مهمی که در شکلگیری حکومت
مردمی عراق داشتند، بهره ببریم
امیدواریم که مردم
عراق و دولت عراق بتوانند کماکان و بیش از گذشته از وجود ارزشمند ایشان استفاده کنند، ما هم به عنوان
همسایگان این کشور عزیز که کمتر دو ملتی پیدا میشوند که مثل ایران و عراق این
مقدار مشترکات داشته باشند و به هم نزدیک باشند. یک بار دیگر خدمت ایشان و همراهان
محترمشان خوشامد عرض میکنیم. دعوت میکنم از جناب آقای دکتر نوری مالکی که تشریف
بیاورند و مطالب خود را بفرمایند.
دکتر
نوری مالکی: بسم ا... الرحمن الرحیم.
جناب
آقای دکتر ولایتی، خانمها و آقایان محترم به شما درود میفرستم و سپاسگزاری میکنم
به خاطر فرصتی که فراهم شد تا در جمع شما صحبت کنم.
سپاس فراوان از
جناب آقای دکتر ولایتی و توجه و اهتمام فراوان ایشان برای فرصتی که فراهم فرمودند
تا مدت کوتاهی و دقایق معدودی را بتوانم در میان شما راجع به مشکلات، گرفتاریها و
چالشهایی که ما با آن روبرو هستیم، سخن بگویم. ما نیرو و عزم و اراده خودمان را و
عزت خودمان را از وابستگیمان به اصول و مبانی بزرگی که داریم، میگیریم و همچنین به
دلیل وابستگیمان به مقاومت اسلامی است که این قوت و عزت را داریم و این مقاومت اسلامی هم
در بعد رسانهای و هم در بعد سیاسی و اقتصادی و نظامی میتواند در عرصه حضور داشته باشد.
سفر
کنونی ما به جمهوری اسلامی ایران و دیداری که با مقام معظم رهبری و همینطور
برادران و مقامات این کشور عزیز داشتهایم، به هدف تحکیم و تعمیق و گسترش هر چه بیشتر
روابط دوجانبه فیمابین و همچنین یافتن راههای بیشتری برای همکاری و تفاهم و
همگامی در جهت مراحل فعلی و مراحل آیندهای است که با آن روبهرو هستیم.
در
رأس مسائلی که مورد بحث قرار دادیم، چه در این سفر و چه در سفرهای قبلی و در ارتباطاتی
که فیمابین داریم، مسئله چگونگی نجات منطقه در برابر طوفانی از چالشهایی است که به
راه افتاده و در تروریسم و سازمانهای تروریستی شکل گرفته که اینها در واقع رأس
سرنیزههای است که نیروهای دشمن میخواهند به وسیله آنها تجربه موفق ما را در عراق
و ایران و کشورهایی که با یکدیگر بر سر مبانی و اصول اتفاق نظر داریم، به سقوط و ناکامی
بکشانند.
روشن
است که در این عرصه ما با دو جبهه روبرو هستیم، یکی جبهه مقاومت و پایداری و دیگری
چهره تخریب و ویرانگری است که الحمدالله اخیراً با شکست شدید و فضاحتباری روبرو
شده است.
ما
هماکنون با دو پرونده مواجهیم، یکی در رابطه با آمادگی و ایجاد آمادگی برای
رویارویی با مقوله مابعد داعش در عراق و روسیه و پرونده دیگر در رابطه با بهکارگیری
و بهرهگیری از این پیروزیهاست؛ برای اینکه به سوی مرحله آینده حرکت کنیم تا با چالشهایی
که احتمالاً ممکن است در سر راه ما در آینده به وجود آید، مقابله کنیم.
کشورهایی
که از سازمانهای تروریستی جانبداری و روی آنها حساب کردند، برای به شکست کشاندن
تجربه عراق و سوریه و کشورهای ما، هماکنون به صورت دیگری درآمدهاند و عقبنشینی
کردهاند؛ مشکلات داخلی آنها افزایش یافته و روابط خارجی آنها هم به وضع بدی دچار
شده است.
شکست
و ناکامی که در جهت سقوط رژیم سوریه، نظام
حاکم بر سوریه داشتهاند و همینطور شکست و ناکامی آنها در جنگ یمن و همچنین
ناکامی و شکستی که در جهت از بین بردن روند سیاسی عراق داشتهاند، به اضافه موفقیتهایی
که در حلب و استانهای دیگر تحقق پیدا کرده و انشاءالله پیروزیها و موفقیتهایی
که در عراق تحقق خواهد یافت و آخرین آنها انشاءالله در موصل خواهد بود، تمام آنها
یک سامانهای از موفقیتها و پیروزیهایی برای ما و شکستهایی برای کشورهایی است
که در برابر روند ما یعنی روند جبهه مقاومت ایستادگی کرده بودند.
از
طریق پیگیری روند مسائل عراق میبینیم که کار داعش به زودی به پایان خواهد رسید و
دیگر داعش از بین خواهد رفت، دشمنان عراق هماکنون برای مرحله تازهای از فتنهانگیزی
در عراق، وسایل و امکاناتی فراهم میکنند. ما امروز توانستهایم فتنه داعش را فرو بنشانیم.
آنها میخواهند فتنه تازهای را برانگیزند که در تجزیه عراق با نیروی اسلحه شکل
خواهد گرفت.
همچنان
که توطئههای اول و دوم و سوم و توطئه داعش با شکست مواجه شد، توطئه تجزیه عراق هم
با شکست روبرو خواهد شد، چرا که ملت عراق از سنی و شیعه و کرد و مسیحی همگی با این
سیاستها و تجزیه عراق مخالف هستند و امروزه بیش از هر زمانی به یکدیگر نزدیکتر و
همکارتر و همبستهتر هستند؛ چرا که این را کاملاً دریافتهاند که کسانی که فتنه
انگیختهاند، جز بدبختی و دربهدری و ریختن خون چیز دیگری برای آنها به ارمغان
نیاوردهاند.
عراق
به سبب اینکه مدتها درگیر حکومت بعثیها و دیکتاتوری صدام بود، در آن مرحله با
همه عالم در قطع رابطه بود و وارد جنگها و توطئههایی شد: هم با جمهوری اسلامی
ایران هم با کویت. جنگهایی در شمال و جنوب به راه انداخت و عراق به صورت یک
جزیره جدا و منفصل از جهان و از منطقه درآمد؛ به صورت کشوری مطرود هم از طرف دنیا
و هم از طرف کشورهایی که در اطراف و همسایه آن بودند.
ما
یک سیاست خارجی را در این سالهای گذشته در پیش گرفتهایم که سیاست موفقیتآمیزی
بوده است. ما درهای روابط را به سوی همه کشورها به استثنای البته اسرائیل گشودهایم،
تمام کشورها مجدداً به سمت عراق بازگشتند، سفرا و نمایندگیهایشان را مجدداً در
عراق بازگشایی کردند، با کشورهای محور که با آنها مسائل و گرفتاریها و منافع
مشترک داریم هم مجدداً روابط خوبی برقرار کردیم- پس از سالها که روابط خوبی با
آنها نداشتیم.
ما
موفق شدیم که روابط خود را در محیط جهان عرب گسترش دهیم. اعراب پس از یک جدایی که
در طی دوران رژیم بعثی و پس از اشغال عراق توسط بیگانگان پیش آمده بود، مجدداً به سمت
عراق بازگشتند و دیدند که نظام جدید حاکم بر عراق که یک نظام ملی است، میخواهد با
همه برادران و دوستان خود همکاری و هماهنگی داشته باشد. لذا همگی به سوی عراق
بازگشتند و هیچ مشکلی بین ما با کشورهای عربی باقی نمانده است، جز با سعودی که
البته ما علاقه شدید و فراوان داریم که روابط با این کشور نیز خوب باشد. جوی از
تشنج بین ما حاکم است که ما نتوانستیم آن را برطرف کنیم، البته تقصیر و مشکل از
جانب ما نبوده است. ما سیاست درهای باز را داشتهایم، بلکه تقصیر و مسئولیت از طرف
نقشها و عملکردهایی بوده که از سوی کشور پادشاه عربستان سعودی موجب این وضعیت شده
است.
ما
روابط خود را با اتحادیه اروپا، با روسیه، با چین، با ژاپن و کره به صورت خوبی
درآورده و توانستهایم امنیت و نظم و ثبات را در کشور از طریق مقابله با باندهای تخریب
و خرابکار برقرار کنیم. روند آبادانی و سازندگی در کشور آغاز شده است. از طرف همه کشورها فرصتی برای سرمایهگذاری
فراهم شده؛ چرا که ثبات و استقرار را در عراق احساس کردند و میدانند که عراق میتواند
با هر کسی که بخواهد، همکاری سیاسی و اقتصادی داشته باشد، این کشور منافع او را
تأمین میکند و باعث نمیشود که ضرری متوجه منافع کشورهای همکار عراق شود.
عراق
را کشور آتش نامیده بودند، ولی پس از تلاشهایی که برای برقراری ثبات و امنیت و
آرامش در این کشور به کار رفت، توانستیم در همین کشوری که به عنوان کشور آتش و
ویرانی نامیده شده بود، کنفرانس سران عرب را برگزار کنیم، توانستیم نیروهای بیگانه
را از کشور برانیم و حاکمیتی که دچار نقص و کمبود بود، مجدداً به کشور بازگردانیم.
روند و جهش کار سازندگی آغاز شده و تولیدات نفت ما افزایش یافته، صادرات ما افزایش
یافته و عراق به صورت قبلهای برای شرکتهای سرمایهگذاری درآمده است که در آن
سرمایهگذاری کنند.
ما
توانستیم ثبات و امنیت به وجود آوریم؛ توانستیم جوانب و عرصههای امنیتی و سیاسی
را تحت کنترل بگیریم و همانطور که گفتم سازندگی و روند آبادانی کشور آغاز شده است،
ولی به دلیل ماهیت پیوند و همبستگی تاریخی میان سوریه و عراق و دمشق و بغداد وقتی
اوضاع در سوریه به دلیل دخالتهای بیگانه به هم ریخت، اوضاع عراق هم مجدداً آشفته
شد. بر اساس این قاعده که تصور میکردند سوریه وقتی سقوط کند، سقوط بغداد میتواند
ادامه آن باشد. به همین جهت اوضاع امنیتی ما بار دیگر به وضع نامناسب و نامطلوبی
بازگشت و در نتیجه داعش به وجود آمد. داعش چگونه به وجود آمد، در پرتو آن پایگاههای
تحصن و تظاهراتی که به اسم قیامی تأییدآمیز و پشتیبانیکننده از آنچه در سوریه
رخ میدهد راه افتاده بود، برای استقبال از آنچه که در سوریه به عراق خواهد آمد.
وقتی
که این تلاش برای رسیدن به بغداد، کربلا و سامرا ناکام ماند، علت ناکامی این تلاش
این بود که برادران و فرزندان حشدالشعبی
یا بسیج مردمی عراق و مجاهدانی که در حشدالشعبی بودند، توانستند در برابر این موج بایستند.
در نتیجه این موج ویرانگر از همه عراق عقب نشست، اما پس از آن به سمت موصل روی
آوردند که سقوط موصل نتیجه طبیعی توطئهای بود که این پایگاههای تحصن و تظاهرات با
شعارهای بدی که در این تحصنها میدادند به سقوط موصل کمک کرد و سقوط موصل هم یک
سقوط نظامی نبود، بلکه سقوطی در اثر توطئه کشورهایی در منطقه، برخی عراقیها و
کشورهای بزرگی بود که نقش عمده داشتند و میخواستند با سقوط موصل مقدمهای برای
سقوط بغداد به وجود آورند.
الحمدالله این هدف محقق نشد و به سبب حرکت قهرمانی و پایمردی برادران حشدالشعبی یا بسیج مردمی که انگیزه اصلی آنها هم فتوای صادره از مرجعیت نجف بود و بیشتر به آنها انگیزه میداد، این هدف توطئه به مرحله عمل نرسید. هدف راهبردی این توطئه این بود که نقشه منطقه را از نو بازترسیم کنند و سوریه و عراق را تجزیه نمایند. همچنان این هدف در جریان و نیازمند مراقبت و دقت و بسیج هر چه بیشتر است تا نگذاریم سایکس پیکوی جدیدی در منطقه شکل بگیرد.
به
طور خلاصه بگویم طرح سایکس پیکوی جدید الحمدالله با ناکامی و شکست روبرو شد.
همچنین سیاست بهکارگیری تروریسم به عنوان ابزاری برای تغییر و ترسیم نقشههای
جدید در منطقه نیز با ناکامی روبرو شد و شکست خورد. همچنین سیاست بهکارگیری از آن
احساسات طایفهگرایانه در عراق و سوریه شکست خورد. همچنین نقش کشورهای حامی
تروریسم نیز واپس رفت و تضعیف شد. همین کشورها مانند ترکیه، سعودی و قطر هماکنون مستقیماً
در معرض تهاجم تروریسم قرار دارند. با ظهور و برجسته شدن نقش روسیه و روابط روسیه
با ایران و سوریه، نقش آمریکا یا غرب هم در منطقه رو به افول نهاد. و الحمدالله خط
مقاومت و محور مقاومت حالت صعودی پیدا کرد، رشد و بالندگی پیدا کرد و در برابر
تمامی جهانیان چهره گشود و راه را باز کرد.
وقت
من به پایان رسید و سپاسگزاری میکنم. سخن گفتن از عراق نیازمند ساعات بسیاری است،
ولی این خلاصهای راجع به به عراق بود. امیدواریم که فرصت بیشتر و گستردهتری
پیدا کنیم. بسیار سپاسگزارم برای وقتی که برای این جلسه گذاشتید.