یادداشت علمی
۰۱ شهريور ۱۳۹۵ | ۱۰:۵۶
"راهبردهای تحکیم نهاد خانواده در ایران"
تاریخ : ٢دی ١٣٨٨
موضوع : فرهنگی
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی
خلاصه
نتایج
همایش ملی"راهبردهای تحکیم نهاد خانواده در ایران" با اولویت قراردادن محورهای : حقوق خانواده در قوانین موضوعه ایران،طلاق و آسیب های تبعی آن ،آسیب شناسی نهاد خانواده در ایران ،پیشبینی و آیندهنگری تحولات نهاد خانواده در ایران ،الگوی خانواده ایرانی ،پیامدهای افزایش سن ازدواج و تاثیر آن در شکل گیری خانواده ،امنیت اجتماعی در نظام خانواده ،اپیدمیولوژی اعتیاد در میان جوانان و نقش ان در نظام خانواده ،نقش نظام آموزش و پرورش در تحکیم بنیاد خانواده ونقش رسانه ها در تحکیم نظام خانواده با سخنرانی آغازین حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و با حضور جمعی از اساتید،صاحب نظران و دانشجویان علاقمند این حوزه برگزار شد.
در ابتدای همایش رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: موضوع خانواده علیرغم اهمیت زیادی که دارد متاسفانه درکشور ما غریب واقع شده و باید بیش از اینها به آسیبهایی که آن را تهدید میکند و نیز در زمینه تحکیم این نهاد و آثار مثبتی که یک خانواده خوب میتواند در جامعه داشته باشد کار علمی صورت بگیرد. این همایش شروع خوبی است و امیدوارم در همایشهای بعدی نیز ابعاد دیگر این مسئله مهم مورد بررسی قرار بگیرد. وی با تاکید بر اینکه" خانواده مهمترین هسته اجتماعی است" ادامه داد: یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است تا زمانی که دارای خانوادههای نیک هستیم میتوانیم به نژاد بشر امید ببنیدیم.و به نقل از پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: "هیچ بنیادی محبوبتر و با عظمتتر از خانواده نزد خداوند نیست. پس این نهاد و هسته که جامعه، کشور و امت از آن نشات میگیرد همان نهادی است که پیامبر آن را محبوبترین نزد خداوند میداند". وی با تشریح این واقعیت که" خانواده در عصر جدید شکل متفاوتی از دهههای گذشته پیدا کرده است" گفت: تاثیر تحولات اقتصادی و آثار صنعتی شدن را در زمینه تغییر شکل خانواده باید مورد توجه قرار داد. در نظام صنعتی شدن جامعه با ایجاد کارخانجات و مراکز تولیدی و ایجاد کلانشهرها شکل مشاغل تغییر کرده و مهاجرتهای فراوانی را در پی داشته است.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادامه داد: «جامعه و خانواده امروز ما متاسفانه از مسائل اخلاقی و فقه اسلامی نسبت به گذشته فاصله گرفته و این میتواند مشکلزا باشد. یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است در آینده شکل خانواده تغییر پیدا خواهد کرد. او می گوید: " در آینده به جای خانواده امروزی، شاهد پیوندهای صرفاً موقت خواهیم بود". البته این خطر در دنیای غرب شدیدتر است اما میتواند در آینده خطری نیز برای ما باشد». وی ادامه داد: «در کنار این تغییرات خانوادگی، دغدغههای جدیدی نیز در خانه و خانواده به وجود آمده است که اولین آن احساس ناامنی نسبت به فرزندان جوان است. یعنی از ابتدا که فرزند میخواهد به مدرسه برود پیدا کردن یک مدرسه خوب و نحوه رفت و آمد از خانه به مدرسه مطرح است. پس از طی تحصیلات متوسطه دغدغه بعدی خانوادهها مساله کنکور است. پس از آن اشتغال که یکی از دغدغههای بسیار مهم خانوادهها محسوب میشود و در نهایت مساله ازدواج است. همه این دغدغهها میتواند آرامش و صفا و صمیمیت داخل خانه را تهدید کند».
روحانی، در بخش دیگری از سخنان خود به دغدغه زنان جامعه نسبت به حقوق خود اشاره کرد و گفت: «زنان جامعه امروز ما نسبت به عدم حمایت کافی حقوقی، قضایی و قانونی احساس نگرانی میکنند و معتقدند که قانون در بسیاری از موارد از آنها حمایت کافی نمیکند. البته اخیراً با مواردی که در عقدنامهها نوشته شده و تصویب قوانین جدید، حمایتها افزایش یافته است. دغدغه دیگر که در اینجا میتوان از آن نام برد نگرانی خانوادهها نسبت به اوقات فراغت فرزندان جوانشان است و مورد دیگر دغدغه وسایل ارتباطات عمومی است که امروز با ورود موبایل و امثال آن، شدت یافته است. بسیاری ازخانوادهها نسبت به ماهواره هم نگرانیهایی دارند اما از همه اینها مهمتر دغدغههایی است که نسبت به ورود مسایل سیاسی و اجتماعی به خانواده وجود دارد. ارتباط تنگاتنگی میان خانواده و جامعه مشاهده میشود. جامعه ما متاسفانه امروز در حال رادیکالیزه شدن است و افراطیون دو قطب روبهروی هم قرار گرفتهاند که آثار آن وارد خانواده نیز شده است، مشابه سالهای اولیه انقلاب متاسفانه امروز مجددا آن شرایط در حال تکرار شدن است». وی همچنین از افزایش روند طلاق در کلانشهرها انتقاد کرد و گفت: «مشکلات دو نوع هستند یکی آنهایی که کیفیت و تقدس خانواده را تهدید میکنند و برخی دیگر استمرار و بقا خانواده را هدف قرار میدهند که طلاق نمونهای از آن است. امروز غرب و آمریکا میزان طلاق آنها 50 درصد است ولی در جوامعی چون ژاپن 27 درصد است. متاسفانه در تهران و بهخصوص در شمال شهرتهران رقم طلاق به بالای 25 درصد رسیده است که بسیار نگران کننده است».
روحانی تسامح را دیگر از راهکارهای بسیار مهم درامر تحکیم بنیان خانواده دانست و با بیان اینکه تسامح یعنی عدم سختگیری و گذشت ادامه داد: «قرآن از زنان دو پیامبر نوح و لوط یاد میکند که کفر میورزیدند ولی درداخل خانه پیامبر بعنوان همسر زندگی می کردند. این نکته فارغ از بحثهای فقهی آن بسیار مهم است که دو پیامبر خدا با زنانی زندگی میکردند که در اصولیترین مسئله اعتقادی وفرهنگی اختلاف داشتند اما آنقدر تسامح وجود داشت که با هم زندگی میکردند. لذا باید در مسائل سیاسی و فرهنگی قدری تسامح وجود داشته باشد. یا در جای دیگر قرآن زن فرعون را مثال میزند که مومنه بوده و با مردی مانند فرعون زندگی میکرده است بنابراین در داخل خانه در مسائل فکری و نظری باید تسامح لازم وجود داشته باشد متاسفانه امروزه دربرخی خانواده ها آنقدر بر هم سخت گیری می کنند که خانه به جای محل آرامش تبدیل به محل تنازع واختلاف شده است».
سخنران اول همایش دکتر حسن حمیدیان بود .موضوع سخنرانی ایشان اختصاص به " حقوق خانواده در قوانین موضوعه ایران، طلاق و آسیبهای ناشی از آن "داشت. وی سخن خود را این گونه آغاز کرد که در فرهنگ اسلامی و قانون اساسی ما، کاخ شکوهمند حیات و زندگی به خانه و خانواده تعلق دارد که زنان به عنوان عضو اصلی و اهم این کاخ در قد برافراشتگی آن نقش بسزایی دارند. کتاب مقدس ما قرآن مجید، زن و مرد را از دو صنف، اما از یک نوع دانسته و از قول خداوند بخشنده اعلام کرده است: «ما زن و مرد را از یک نفس واحده خلق کردیم ». این کتاب در کنار هر مرد مومن از یک زن مومن نام برده و با اختصاص یک سوره مهم از قرآن به مریم مقدس به ما آموخته که خلقت بدون مرد ممکن است، اما این خلقت بدون زن امکان پذیر نیست و با این کار امتیازی دیگر بر امتیازات زن افزوده است. بینش دینی ما اختلاف در جسمانیت را موجب اختلاف در انسانیت ندانسته و زنان و مردان را در عقل ذاتی یکسان و در عقل اکتسابی به تلاش و کوشش هر یک از آنها واگذار کرده است. در پدیده شناسی مذهبی، زن و مرد، روح و همزاد یکدیگر بوده و بدون نقش آرام بخش زنان، نهاد جهان، ناآرام و کاروان بشری متوقف خواهد شد، مگر نه این است که نیمی از جمعیت جهان را زنان و مابقی آنها را فرزندان و تربیت شدگان آنها تشکیل میدهند.
دکتر حمیدیان در ادامه سخنانش افزود:پیامبر گرامی اسلام دوست داشتن و احترام به زنان را نشانه ایمان مردان دانسته و میفرماید:« کسی که احترامش نسبت به زنان بیشتر است، ایمانش به خدا نیز افزونتر است» و نیز میفرماید: «زنان را خوار و ذلیل نمیشمارند، مگر مردمانی خوار و ذلیل».
در ادبیات ما فرشته عدالت زن است و اگر روزی بخواهیم از عدالت خداوندی مثالی بیاوریم، بدون شک آن مثال زن خواهد بود. مولوی شاعر بزرگ ایرانی، برای زن مقام آفرینندگی قائل شده و او را تا حد خالق ارتقاء داده است و میفرماید:
پرتو حق است آن معشوق نیست خالق است آن گوییا مخلوق نیست
این عارف و شاعر نامی معتقد است خداوند با قرار دادن میل شدید میان زن و مرد، بقا و اتحاد جهان را تضمین نموده است.
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد تا بقاء یابد جهان زین اتحاد
عرفای ما نیز شباهت عجیبی میان کعبه؛ یعنی نماد دینی مسلمانان جهان و معشوق میبینند و در آثارشان برای خود، هیئت زنانه بر میگزینند و واژگان استعاری خود را نیز زنانه قرار دادهاند. حتی خورشید عالم تاب را با جنسیت لفظی مونث مورد خطاب قرار میدهند و در نهایت از نقش و عشق مادرانه خداوند نسبت به جهان در معنای کلیتر سخن میگویند.
دیرکل پیگیری امور استانها و سازمانهای وابسته قوه قضاییه گفت: با این دیدگاه اسلامی و ملی، در مقدمه قانون اساسی آمده است:« زنان ایران به دلیل ستم بیشتری که تاکنون در نظام شاهنشاهی متحمل شدهاند، از حقوق بیشتر برخوردار خواهند شد». اصول بیستم و بیست و یکم این قانون، ضمن تاکید بر احقاق تمام حقوق زنان مقرر میدارد: « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند». همچنین این قانون مقرر نموده است که: «وظیفه تکلیفی دولت است که حقوق زنان را در تمامی جهات تضمین کند». قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت را موظف دانسته که حقوق زنان را در مواردی همچون رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت از مادران بهخصوص در مورد بارداری و حضانت فرزند، ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده، ایجاد بیمه خاص برای بیوگان، زنان سالخورده و بیسرپرست و اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته تضمین کند.
پس از قانون اساسی از جمله مهمترین قوانین ایران، قانون مدنی است که در جهت حمایت از حقوق زنان بارها مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفته و تحولات شگرفی را پدید آورده است. در اینجا به بخشی از این تحولات اشارهای کوتاه خواهیم داشت مانند:
قانون افزایش مهریه به نرخ روز، اصلاح ماده ١١٣٠ قانون مدنی، اصلاح ماده ١٢١٠ قانون مدنی، اصلاحیه مربوط به حضانت مادر بعد از طلاق، اصلاح ماده ١١١٧ قانون مدنی، تصویب ماده ٦٤٧ قانون مجازات اسلامی در سال ١٣٥٧ درخصوص تدلیس، رجوع به داوری پیش از طلاق، تصویب قانون تنظیم خانواده و جمعیت در سال ١٣٧٢، اصلاحیه قانونی درباره ازدواج مجدد مردان، درج شروط ضمن عقد در عقدنامهها و اصلاح ماده 1133 قانون مدنی، وضع تبصره 6 درخصوص اجرتالمثل، اصلاحیه درخصوص ازدواج دختر باکره رشیده، اصلاح مواد ٩٤٦ و ٩٤٨ قانون مدنی درخصوص ارث و استحقاق زن از تمام اموال زوجه در مسئله ارث در سال ١٣٨٧ و موارد دیگر که در مجموع نشاندهنده آن است که در زمینه قانونگذاری، سیر تحول قوانین ایران پس از انقلاب در جهت اصلاح قوانین خانواده بوده است؛ که البته در این میان نباید نقش کلیدی مجمع تشخیص مصلحت نظام را در تصویب بسیاری از این قوانین نادیده گرفت. با این وجود، به رغم اقدامات خوبی که در سالهای پس از انقلاب در مورد احیای حقوق مادی و معنوی زنان در جامعه ایجاد شده، حقوق خانواده نیازمند اصلاح مسائلی چون سن مسئولیت کیفری زنان با اصلاح ماده ٤٩ قانون مجازات اسلامی، پیامدهای ازدواج در سنین پایین، تفاوت مصادیق حق فسخ بین زن و مرد، مسئله نادیده گرفتن اجرتالمثل زن در صورتی که طلاق به درخواست زن باشد، مشکلات طرح دعوی در محل اقامت خوانده توسط زن، وجود ازدواجهای فصلیه و امثال آن در بعضی از مناطق عشایری ( هر چند اندک)، نیاز به ادغام دادگاه اطفال در دادگاه خانواده بهدلیل ارتباط و مسائل روحی و عاطفی حاکم بر آن، مشکلات مربوط به سن حضانت دختر فی مابین ٧ تا ٩ سال، حق مطلق مردان و مبسوط الید بودن آنان در امر طلاق و موارد دیگر با مشکلات جدی روبرو است که با استفاده از کشش طبیعی احکام که نیاز لحظه به لحظه زمان و جامعه اسلامی در حال تحول ماست، میتوان این نیازها را برآورده کرد؛ زیرا هر جامعهای دارای دو حالت آمرانه ثبات و تغییر و تحول است. ثبات حق، به همان اندازه اهمیت دارد که تغییر و تحول جامعه.دکتر حمیدیان در پایان افزود: جا دارد این موضوع از سوی سیاستگذاران نظام در جایگاه مدیریت سیاسی و قضایی جامعه مورد توجه قرار گیرد. همچنین در هر نقصی در این زمینه یک تعدی به حقوق خانواده وجود دارد که مبانی دینی و قانون اساسی ما هیچگونه تعدی به حقوق این نهاد مقدس را بر نمیتابد.
دکتر تقی آزاد ارمکی سخنران بعدی همایش بود. وی در ابتدای سخن از خانواده ایرانی به عنوان یکی از اصلی ترین و مؤثرترین نهادهای اجتماعی یاد کرد که در گذر زمان دچار تحولات و تغییرات عمدهای شده است. این خانواده در هر دوره تاریخی، ساحتی متفاوت از دیگر دورهها داشته است. با وجود اینکه کلیات ساختاری و کارکردهای آن از قدیم تا کنون یکسان باقی مانده است اما در هر دوره تاریخی به لحاظ نوع تناسبی که با دیگر نهادهای اجتماعی از قبیل نهاد دین و دولت داشته، متفاوت شده است. بی توجهی به ساحت کلی و کارکردهای اصلی خانواده و تنظیم آن با نهادهای اجتماعی دیگر در هر دوره تاریخی موجب شده است که عدهای خانواده را در فرایند فروپاشی یا سکون و بیحرکتی بشناسند.
وی در ادامه سخنان خود افزود:. به لحاظ اینکه کارکرد اصلی خانواده در ایران تولید انسان اجتماعی بوده است و افراد انسانی از طریق این نهاد با جامعه پیوسته میشوند، کاهش و افزایش حجم و کارکرد و دامنه عمل آن به تخریب این ساحت نمیانجامد. در عوض هر نوع تغییری در ساختار و کارکرد خانواده بر اهمیت ساحت اجتماعی آن میافزاید. اگر خانواده در ایران از این ساحت بدور شود و توان اجتماعی کردن افراد را نداشته باشد و یا اینکه اجتماعی کردن افراد را به نهاد دیگری واگذار کنند، میتوان مدعی شد که خانواده در جریان فروپاشی یا انحطاط قرار دارد. به دلیل بقای ساحت اجتماعی و عدم امکان جایگزین برای آن در این زمینه خانواده همچنان در ایران به عنوان نهاد پابرجا باقی خواهد ماند و دیگر نهادهای اجتماعی نخواهند توانست جایگزینی برای آن باشند.
از سوی دیگر، تحولات آتی خانواده از یک ساحت مرتبط با نوع تعاملی است که با دیگر نهادهای اجتماعی از قبیل دین و نظام سیاسی برقرار میکند. در زمانی که نهاد سیاسی و دین از دامنه عمل بیشتری برخوردار شوند، حوزه عمل خانواده محدودتر ولی معدوم نخواهد شد. همانطور که اگر نهادهای اجتماعی چون دین و دولت قدرت و حوزه عمل کمتری داشته باشند، بر دامنه عمل خانواده افزوده خواهد شد. دکتر تقی آزاد در پایان سخنانش گفت"در این بیان باید آینده خانواده را ضمن اهمیت بخشیدن به اجتماعی کردن به عنوان یک ضرورت بنیادی به نوع رابطهای که با دیگر نهادهای اجتماعی برقرار خواهد کرد، دید. از این منظر، خانواده نهادی ماندگار ولی در جریان تحول بهسوی بیشتر اجتماعی شدن و اجتماعی کردن پیش میرود.
دکتر بدرالسادات بهرامی سخنران بعدی بود. ایشان به آسیبشناسی نهاد خانواده در ایران پرداختند.به اعتقاد دکتر بهرامی از روزی که زن و شوهر با هم ازدواج میکنند، وظایف آنها در شرایط جدید زندگی، ابتدا بریدن از خانواده و سپس برقراری ارتباط مجدد با خانواده خود در سطحی دیگر است؛ یعنی فرد باید به خود و خانوادهاش که تا دیروز هر لحظه از هم باخبر بودند، یاد بدهد که با شروع زندگی مشترک، دیگر یک زندگی مستقل تشکیل داده است و باید امور زندگی خود را با حفاظت اطلاعات مانند هر سرزمین مستقلی حفظ نماید. برای رسیدن به چنین هدفی باید از برونریزی اطلاعات شخصی خود به خانواده خودداری نماید و در صورتی که والدین از آنها سؤالاتی را در مورد زندگیاش میکنند، با ارائه جوابهای کلی و مبهم از دادن اطلاعات دقیق جداً خودداری کند.
وی افزود: همچنین باید بیاموزند که خانوادة همسر خود را مانند یک مردمشناسی بدون هیچ چارچوب و قالب ذهنی از پیش تعیینشدهای، بشناسند؛ یعنی بهجای آنکه به انتظار از خانواده همسر بپردازیم، به مشاهده شیوه عملکرد آنها بپردازیم و با شناسایی فرهنگ حاکم بر تفکر و رفتار آنها، خود را با آنها تطبیق دهیم. یک مردمشناس قضاوت را کنار میگذارد تا بتواند فرهنگها را نه به عنوان درست یا غلط، خوب یا بد، یا موردی که به تغییر و اصلاح نیاز دارد، بلکه از دیدگاه آداب و رسوم، سنتها، معیارها بسنجد و آن را ارزیابی کند.
دکتر سعید شفایی سخنران بعدی بود که به موضوع بحران مواد مخدر و اعتیاد و تأثیر آن در بنیان خانوادهها پرداخت.دکتر شفایی جوانی جمعیت ایران و تحولات اجتماعی سریع در سطح جامعه، بروز انقلاب، جنگ تحمیلی، تهاجم فرهنگی و علل و عوامل دیگر را از جمله عواملی آسیبهای اجتماعی در کشور برشمرد.وی افزود: نظر به اینکه ٦٢ درصد جمعیت ایران را جمعیت شهر و از هر چهار نفر یک نفر در معرض مهاجرت بهسمت شهرها قرار دارد، تراکم جمعیت در شهرها، موقعیت استراتژیک ایران و قرارگیری آن در کنار کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان (که جزو تولیدکنندگان عمده مواد مخدر بوده) و ویژگیهای خاص منطقهای کشور ما (یک مسیر مناسب جهت قاچاق مواد مخدر) باعث شده که بازار مصرف داخلی رشد روزافزونی داشته باشد و با عطف توجه به مسائلی مانند بیکاری، اعتیاد، طلاق، همسرآزاری، کودکآزاری، خودکشی و دهها عامل دیگر مشکلات مضاعفی را برای کشورمان ایجاد کرده است. مسئله اعتیاد نیز به عنوان دومین اولویت آسیبهای اجتماعی در کشور شناخته شده است. این نکات ضرورت پرداختن به موضوع را پیش از پیش نمایان میکند. مشکلات بیمارگونه طلاق که از ٤/٧ درصد در سال ١٣٨٣ به رقمی معادل ٨/١٣ در سال ١٣٨٨ رسیده است و ارتباط ٢٥ درصدی آن با موضوع اعتیاد موجب افزایش نگرانی شده است؛ چرا که صاحبنظران، طلاق را به عنوان اولویت سوم آسیبهای اجتماعی در کشور اعلام کردهاند.
بنابراین با توجه به رشد روزافزون آن بهخصوص در جوانان که در زنان متوسط سن اعتیاد به ٢٥ و در پسران جوان به ٢٢ رسیده است، لازم است یک برنامهریزی استراتژیک و اقدامات در سطح ملی برای پیشگیری و درمان این مشکل عظیم جامعه انجام شود.
پیامدهای افزایش سن ازدواج و تأثیر آن در شکلگیری خانواده عنوان سخنرانی آقای جواد صادقی بود.وی در ابتدای سخنان خود ضمن تاکید بر امر ازدواج در سنت پیامبر و سایر بزرگان دین مبین اسلام سرمایهگذاری برای تحکیم خانواده را یکی از مهم ترین و سرنوشتسازترین سیاستهای کلان دولتمردان دانست.وی پیامدهای تأخیر ازدواج را در سه محور کلی ١- تأثیرات روحی و جسمی،٢- آثار اجتماعی و ٣- باروری مورد بررسی و تحلیل قرار داد.ایشان علت بالارفتن سن ازدواج را در دو محور زیر دانستند:
١- باورهای فرهنگی.. به عبارت دیگر، بسیاری از خانوادهها و جوانان به ازدواج نگرش مثبت نداشته و به جای اندیشیدن به ضرورت اصل زوجیت، تصوری مبهم و تاریک از تشکیل زندگی دارند و صدها مانع و قیود ساختگی و انحرافی آینده را در نظر آنان تیره و تار کرده است.
٢- عدم آگاهی و آموزش لازم به جوانان و خانوادهها، مانعتراشی بیمورد خانوادهها، تجربه تلخ از زندگی والدین و اطرافیان، مشکلات اشتغال، تسلط دنیاگرایی به جای خداگرایی در گزینش اهداف زندگی و دسترسی سهلتر برای داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج.
دکتر اسماعیل علیزاده سخنران بعدی همایش به نقش الگوسازی در تعالی خانوادههای ایرانی
(الگوی خانواده مطهر: زیبا زیستن)پرداخت. دکتر علیزاده با استناد به بررسیهای متعدد روانشناسان و جامعه شناسان اظهار داشت: ناهنجاریهای اجتماعی چون قتل، خودکشی، دزدی، تجاوز به عنف و بسیاری از انحرافات دیگر با زمینههای خانوادگی کاملاً مرتبط بوده و افرادی که فرزند طلاق هستند و یا اینکه قربانی سوء رفتارهای والدین بودند، بیشتر تمایل به بروز رفتارهای منحرف در جامعه دارند.
از طرف دیگر، با استناد به تحقیقات وسیع «مک کله لند»گفت: اگر خانوادهها بتوانند میل به پیشرفت را درون فرزندان خود بپرورانند، جامعه مسیر پیشرفت را با سرعت بیشتری طی خواهد کرد. با این توصیف، شاید بتوان خانواده را به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی دانست که رشد و سقوط جامعه به کیفیت آن بستگی دارد.
این سخنران در ادامه سخنانش افزود: تلاش تمام فیلسوفان از سقراط، افلاطون و ارسطو گرفته تا مدینه فاضله فارابی و حکمت متعالیه صدرالمتالهین بر آن بوده تا الگویی برای انسان سعادتمند و متعالی معرفی شود. حتی تمامی علوم طبیعی، انسانی و متافیزیکی نیز به دنبال هدایت و راهبری انسان در مسیر تعالی بودهاند. با آغاز عصر جدید و توسعه ارتباطات و پیشرفت علوم، این فرآیند شکل جدیتری به خود گرفته و فرآیند فهم و تفسیر جهان هستی برمبنای الگوها و مدلهای ریاضی و انتزاعی به سرعت توسعه پیدا کرده و با سرعتی فزآیندهتر وارد حیطه علوم انسانی شده است. الگوسازی برای انسان موفق، موضوع بحث بیش از 50 هزار عنوان کتاب به زبان انگلیسی شده و بیشترین مخاطبان را در جهان به دنبال خود کشانده است. همچنان تمایل به سوی این الگو بیشتر میشود و پرتیراژترین نشریههای کشور نیز این موضوع را به تیتر اصلی خود تبدیل کردهاند.
الگوسازی برای سازمانهای موفق نیز در سرتاسر پنج قاره جهان توسعه پیدا کرده و مدلهای «مالکوم بالدریج» در آمریکا، «EFQM» در اروپا، «دمینگ» در ژاپن تمامی تلاشهای سازمانهای موفق دنیا را به تصویر کشیده است. در کشور ما نیز در طی شش سال گذشته جایزه ملی کیفیت بر اساس مدل EFQM به برترین سازمانهای متعالی داده میشود.
در سطح خانوادهها نیز تلاشهای متعددی برای الگوسازی انجام شده و در برخی از کشورها مدلهای تعالی خانواده توسعه پیدا کرده است. برخی از سازمانهای غیردولتی نیز جوایزی برای تعالی خانوادهها اعطاء مینماید.
علیزاده افزود:تاکید دین مبین اسلام به الگوسازی و قرار دادن پیامبر به عنوان اسوه حسنه، بیانگر تاکید مکتب اسلام به نقش الگوسازی در هدایت بشر است. عالمان دینی و علوم اجتماعی و تربیتی نیز در کشور ما مقالات و کتابهای متعددی درباره نقش و کارکردهای نهاد خانواده منتشر کرده و خانواده موضوع بسیار مهم دائمی حوزه فرهنگ در کشور ما بوده است. دکتر علیزاده در پایان گفت:
علیرغم تلاشهای وسیع، تاکنون اقدامی اثربخش در سطح ملی درباره الگوسازی و مدلسازی خانواده متعالی در کشور صورت نگرفته و شاید «خانواده مطهر» به عنوان اولین نهاد غیرانتفاعی در کشور است. این نهاد موضوع الگوی زیبازیستن را به عنوان ماموریت اصلی خود قرار داده و برای توسعه این مدل اقدامی علمی و عملی را آغاز کرده است.
نظام آموزش و پرورش و نقش آن در نظام خانواده عنوان سخنرانی آخر بود که توسط قاسم یزدانپناه ارائه شد.
به اعتقاد یزدان پناه در دوران معاصر، نظام آموزش و پرورش دچار تحول اساسی شده است، این تحول در راستای نگاه فراگیر نظام آموزش و پرورش به مسائل اجتماعی میباشد. برای جامعهای بهتر. رسالت آموزش و پرورش درواقع بهسازی جنبه اجتماعی و جنبه فردی است و باید فرد را بر اساس ارزشهای مطلوب جامعه تربیت کند. اگر در گذشته تأکید بیشتر بر شناخت استعدادها و ظهور آنها بوده، امروز کوشش مضاعفی در جهت شناخت همه جانبه دانشآموزان و ارتباط مؤثر آنها با خانوادهها وجود دارد.
یزدان پناه در ادامه سخنرانی خود افزود: روند رو به تزاید توسعه صنعتی و فراصنعتی در دنیا و گسترش شهرنشینی، سبب بروز برخی مشکلات و پدیده اجتماعی شده که تأثیرات شگرفی بر تعلیم و تربیت و نظام خانواده گذارده است. سیل بیامان محرکها، نظم زیربنای شخصیت دانشآموزان را تحت فشار و تزلزل قرار داده، بهطوری که کودکان شهرهای بزرگ و صنعتی در روابط خود با دیگران با شکل مواجه شدهاند. با این شرایط، نظام آموزش و پرورش میتواند در جهت استمرار شادابی و ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان حرکت کرده؛ در خانوادهها روابط اجتماعی را به تعادل نسبی رسانده و آنها را از انزوای حاصل از رایانهها و اینترنت خارج نماید.وی در پایان افزود: به نظر میرسد با توجه به تحولات پیشآمده در دنیای معاصر باید تعریف دوبارهای از کارکردهای آموزش و پرورش برای احیاء نقش خانوادهها در بستر اجتماع ارائه کرد. بیتردید، در این راستا نباید از نظر دور داشت که رابطه بین آموزش و پرورش و خانواده، ارتباطی دوسویه یا متقابل بوده و این دو مکمل یکدیگر هستند.
همایش
ملی"راهبردهای تحکیم نهاد خانواده در ایران" با اولویت قراردادن محورهای :
حقوق خانواده در قوانین موضوعه ایران،طلاق و آسیب های تبعی آن ،آسیب
شناسی نهاد خانواده در ایران ،پیشبینی و آیندهنگری تحولات نهاد خانواده
در ایران ،الگوی خانواده ایرانی ،پیامدهای افزایش سن ازدواج و تاثیر آن در
شکل گیری خانواده ،امنیت اجتماعی در نظام خانواده ،اپیدمیولوژی اعتیاد در
میان جوانان و نقش ان در نظام خانواده ،نقش نظام آموزش و پرورش در تحکیم
بنیاد خانواده ونقش رسانه ها در تحکیم نظام خانواده با سخنرانی آغازین حجت
الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و با حضور
جمعی از اساتید،صاحب نظران و دانشجویان علاقمند این حوزه برگزار شد.
نتایج
همایش ملی"راهبردهای تحکیم نهاد خانواده در ایران" با اولویت قراردادن محورهای : حقوق خانواده در قوانین موضوعه ایران،طلاق و آسیب های تبعی آن ،آسیب شناسی نهاد خانواده در ایران ،پیشبینی و آیندهنگری تحولات نهاد خانواده در ایران ،الگوی خانواده ایرانی ،پیامدهای افزایش سن ازدواج و تاثیر آن در شکل گیری خانواده ،امنیت اجتماعی در نظام خانواده ،اپیدمیولوژی اعتیاد در میان جوانان و نقش ان در نظام خانواده ،نقش نظام آموزش و پرورش در تحکیم بنیاد خانواده ونقش رسانه ها در تحکیم نظام خانواده با سخنرانی آغازین حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و با حضور جمعی از اساتید،صاحب نظران و دانشجویان علاقمند این حوزه برگزار شد.
در ابتدای همایش رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: موضوع خانواده علیرغم اهمیت زیادی که دارد متاسفانه درکشور ما غریب واقع شده و باید بیش از اینها به آسیبهایی که آن را تهدید میکند و نیز در زمینه تحکیم این نهاد و آثار مثبتی که یک خانواده خوب میتواند در جامعه داشته باشد کار علمی صورت بگیرد. این همایش شروع خوبی است و امیدوارم در همایشهای بعدی نیز ابعاد دیگر این مسئله مهم مورد بررسی قرار بگیرد. وی با تاکید بر اینکه" خانواده مهمترین هسته اجتماعی است" ادامه داد: یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است تا زمانی که دارای خانوادههای نیک هستیم میتوانیم به نژاد بشر امید ببنیدیم.و به نقل از پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: "هیچ بنیادی محبوبتر و با عظمتتر از خانواده نزد خداوند نیست. پس این نهاد و هسته که جامعه، کشور و امت از آن نشات میگیرد همان نهادی است که پیامبر آن را محبوبترین نزد خداوند میداند". وی با تشریح این واقعیت که" خانواده در عصر جدید شکل متفاوتی از دهههای گذشته پیدا کرده است" گفت: تاثیر تحولات اقتصادی و آثار صنعتی شدن را در زمینه تغییر شکل خانواده باید مورد توجه قرار داد. در نظام صنعتی شدن جامعه با ایجاد کارخانجات و مراکز تولیدی و ایجاد کلانشهرها شکل مشاغل تغییر کرده و مهاجرتهای فراوانی را در پی داشته است.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادامه داد: «جامعه و خانواده امروز ما متاسفانه از مسائل اخلاقی و فقه اسلامی نسبت به گذشته فاصله گرفته و این میتواند مشکلزا باشد. یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است در آینده شکل خانواده تغییر پیدا خواهد کرد. او می گوید: " در آینده به جای خانواده امروزی، شاهد پیوندهای صرفاً موقت خواهیم بود". البته این خطر در دنیای غرب شدیدتر است اما میتواند در آینده خطری نیز برای ما باشد». وی ادامه داد: «در کنار این تغییرات خانوادگی، دغدغههای جدیدی نیز در خانه و خانواده به وجود آمده است که اولین آن احساس ناامنی نسبت به فرزندان جوان است. یعنی از ابتدا که فرزند میخواهد به مدرسه برود پیدا کردن یک مدرسه خوب و نحوه رفت و آمد از خانه به مدرسه مطرح است. پس از طی تحصیلات متوسطه دغدغه بعدی خانوادهها مساله کنکور است. پس از آن اشتغال که یکی از دغدغههای بسیار مهم خانوادهها محسوب میشود و در نهایت مساله ازدواج است. همه این دغدغهها میتواند آرامش و صفا و صمیمیت داخل خانه را تهدید کند».
روحانی، در بخش دیگری از سخنان خود به دغدغه زنان جامعه نسبت به حقوق خود اشاره کرد و گفت: «زنان جامعه امروز ما نسبت به عدم حمایت کافی حقوقی، قضایی و قانونی احساس نگرانی میکنند و معتقدند که قانون در بسیاری از موارد از آنها حمایت کافی نمیکند. البته اخیراً با مواردی که در عقدنامهها نوشته شده و تصویب قوانین جدید، حمایتها افزایش یافته است. دغدغه دیگر که در اینجا میتوان از آن نام برد نگرانی خانوادهها نسبت به اوقات فراغت فرزندان جوانشان است و مورد دیگر دغدغه وسایل ارتباطات عمومی است که امروز با ورود موبایل و امثال آن، شدت یافته است. بسیاری ازخانوادهها نسبت به ماهواره هم نگرانیهایی دارند اما از همه اینها مهمتر دغدغههایی است که نسبت به ورود مسایل سیاسی و اجتماعی به خانواده وجود دارد. ارتباط تنگاتنگی میان خانواده و جامعه مشاهده میشود. جامعه ما متاسفانه امروز در حال رادیکالیزه شدن است و افراطیون دو قطب روبهروی هم قرار گرفتهاند که آثار آن وارد خانواده نیز شده است، مشابه سالهای اولیه انقلاب متاسفانه امروز مجددا آن شرایط در حال تکرار شدن است». وی همچنین از افزایش روند طلاق در کلانشهرها انتقاد کرد و گفت: «مشکلات دو نوع هستند یکی آنهایی که کیفیت و تقدس خانواده را تهدید میکنند و برخی دیگر استمرار و بقا خانواده را هدف قرار میدهند که طلاق نمونهای از آن است. امروز غرب و آمریکا میزان طلاق آنها 50 درصد است ولی در جوامعی چون ژاپن 27 درصد است. متاسفانه در تهران و بهخصوص در شمال شهرتهران رقم طلاق به بالای 25 درصد رسیده است که بسیار نگران کننده است».
روحانی تسامح را دیگر از راهکارهای بسیار مهم درامر تحکیم بنیان خانواده دانست و با بیان اینکه تسامح یعنی عدم سختگیری و گذشت ادامه داد: «قرآن از زنان دو پیامبر نوح و لوط یاد میکند که کفر میورزیدند ولی درداخل خانه پیامبر بعنوان همسر زندگی می کردند. این نکته فارغ از بحثهای فقهی آن بسیار مهم است که دو پیامبر خدا با زنانی زندگی میکردند که در اصولیترین مسئله اعتقادی وفرهنگی اختلاف داشتند اما آنقدر تسامح وجود داشت که با هم زندگی میکردند. لذا باید در مسائل سیاسی و فرهنگی قدری تسامح وجود داشته باشد. یا در جای دیگر قرآن زن فرعون را مثال میزند که مومنه بوده و با مردی مانند فرعون زندگی میکرده است بنابراین در داخل خانه در مسائل فکری و نظری باید تسامح لازم وجود داشته باشد متاسفانه امروزه دربرخی خانواده ها آنقدر بر هم سخت گیری می کنند که خانه به جای محل آرامش تبدیل به محل تنازع واختلاف شده است».
سخنران اول همایش دکتر حسن حمیدیان بود .موضوع سخنرانی ایشان اختصاص به " حقوق خانواده در قوانین موضوعه ایران، طلاق و آسیبهای ناشی از آن "داشت. وی سخن خود را این گونه آغاز کرد که در فرهنگ اسلامی و قانون اساسی ما، کاخ شکوهمند حیات و زندگی به خانه و خانواده تعلق دارد که زنان به عنوان عضو اصلی و اهم این کاخ در قد برافراشتگی آن نقش بسزایی دارند. کتاب مقدس ما قرآن مجید، زن و مرد را از دو صنف، اما از یک نوع دانسته و از قول خداوند بخشنده اعلام کرده است: «ما زن و مرد را از یک نفس واحده خلق کردیم ». این کتاب در کنار هر مرد مومن از یک زن مومن نام برده و با اختصاص یک سوره مهم از قرآن به مریم مقدس به ما آموخته که خلقت بدون مرد ممکن است، اما این خلقت بدون زن امکان پذیر نیست و با این کار امتیازی دیگر بر امتیازات زن افزوده است. بینش دینی ما اختلاف در جسمانیت را موجب اختلاف در انسانیت ندانسته و زنان و مردان را در عقل ذاتی یکسان و در عقل اکتسابی به تلاش و کوشش هر یک از آنها واگذار کرده است. در پدیده شناسی مذهبی، زن و مرد، روح و همزاد یکدیگر بوده و بدون نقش آرام بخش زنان، نهاد جهان، ناآرام و کاروان بشری متوقف خواهد شد، مگر نه این است که نیمی از جمعیت جهان را زنان و مابقی آنها را فرزندان و تربیت شدگان آنها تشکیل میدهند.
دکتر حمیدیان در ادامه سخنانش افزود:پیامبر گرامی اسلام دوست داشتن و احترام به زنان را نشانه ایمان مردان دانسته و میفرماید:« کسی که احترامش نسبت به زنان بیشتر است، ایمانش به خدا نیز افزونتر است» و نیز میفرماید: «زنان را خوار و ذلیل نمیشمارند، مگر مردمانی خوار و ذلیل».
در ادبیات ما فرشته عدالت زن است و اگر روزی بخواهیم از عدالت خداوندی مثالی بیاوریم، بدون شک آن مثال زن خواهد بود. مولوی شاعر بزرگ ایرانی، برای زن مقام آفرینندگی قائل شده و او را تا حد خالق ارتقاء داده است و میفرماید:
پرتو حق است آن معشوق نیست خالق است آن گوییا مخلوق نیست
این عارف و شاعر نامی معتقد است خداوند با قرار دادن میل شدید میان زن و مرد، بقا و اتحاد جهان را تضمین نموده است.
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد تا بقاء یابد جهان زین اتحاد
عرفای ما نیز شباهت عجیبی میان کعبه؛ یعنی نماد دینی مسلمانان جهان و معشوق میبینند و در آثارشان برای خود، هیئت زنانه بر میگزینند و واژگان استعاری خود را نیز زنانه قرار دادهاند. حتی خورشید عالم تاب را با جنسیت لفظی مونث مورد خطاب قرار میدهند و در نهایت از نقش و عشق مادرانه خداوند نسبت به جهان در معنای کلیتر سخن میگویند.
دیرکل پیگیری امور استانها و سازمانهای وابسته قوه قضاییه گفت: با این دیدگاه اسلامی و ملی، در مقدمه قانون اساسی آمده است:« زنان ایران به دلیل ستم بیشتری که تاکنون در نظام شاهنشاهی متحمل شدهاند، از حقوق بیشتر برخوردار خواهند شد». اصول بیستم و بیست و یکم این قانون، ضمن تاکید بر احقاق تمام حقوق زنان مقرر میدارد: « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند». همچنین این قانون مقرر نموده است که: «وظیفه تکلیفی دولت است که حقوق زنان را در تمامی جهات تضمین کند». قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت را موظف دانسته که حقوق زنان را در مواردی همچون رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت از مادران بهخصوص در مورد بارداری و حضانت فرزند، ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده، ایجاد بیمه خاص برای بیوگان، زنان سالخورده و بیسرپرست و اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته تضمین کند.
پس از قانون اساسی از جمله مهمترین قوانین ایران، قانون مدنی است که در جهت حمایت از حقوق زنان بارها مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفته و تحولات شگرفی را پدید آورده است. در اینجا به بخشی از این تحولات اشارهای کوتاه خواهیم داشت مانند:
قانون افزایش مهریه به نرخ روز، اصلاح ماده ١١٣٠ قانون مدنی، اصلاح ماده ١٢١٠ قانون مدنی، اصلاحیه مربوط به حضانت مادر بعد از طلاق، اصلاح ماده ١١١٧ قانون مدنی، تصویب ماده ٦٤٧ قانون مجازات اسلامی در سال ١٣٥٧ درخصوص تدلیس، رجوع به داوری پیش از طلاق، تصویب قانون تنظیم خانواده و جمعیت در سال ١٣٧٢، اصلاحیه قانونی درباره ازدواج مجدد مردان، درج شروط ضمن عقد در عقدنامهها و اصلاح ماده 1133 قانون مدنی، وضع تبصره 6 درخصوص اجرتالمثل، اصلاحیه درخصوص ازدواج دختر باکره رشیده، اصلاح مواد ٩٤٦ و ٩٤٨ قانون مدنی درخصوص ارث و استحقاق زن از تمام اموال زوجه در مسئله ارث در سال ١٣٨٧ و موارد دیگر که در مجموع نشاندهنده آن است که در زمینه قانونگذاری، سیر تحول قوانین ایران پس از انقلاب در جهت اصلاح قوانین خانواده بوده است؛ که البته در این میان نباید نقش کلیدی مجمع تشخیص مصلحت نظام را در تصویب بسیاری از این قوانین نادیده گرفت. با این وجود، به رغم اقدامات خوبی که در سالهای پس از انقلاب در مورد احیای حقوق مادی و معنوی زنان در جامعه ایجاد شده، حقوق خانواده نیازمند اصلاح مسائلی چون سن مسئولیت کیفری زنان با اصلاح ماده ٤٩ قانون مجازات اسلامی، پیامدهای ازدواج در سنین پایین، تفاوت مصادیق حق فسخ بین زن و مرد، مسئله نادیده گرفتن اجرتالمثل زن در صورتی که طلاق به درخواست زن باشد، مشکلات طرح دعوی در محل اقامت خوانده توسط زن، وجود ازدواجهای فصلیه و امثال آن در بعضی از مناطق عشایری ( هر چند اندک)، نیاز به ادغام دادگاه اطفال در دادگاه خانواده بهدلیل ارتباط و مسائل روحی و عاطفی حاکم بر آن، مشکلات مربوط به سن حضانت دختر فی مابین ٧ تا ٩ سال، حق مطلق مردان و مبسوط الید بودن آنان در امر طلاق و موارد دیگر با مشکلات جدی روبرو است که با استفاده از کشش طبیعی احکام که نیاز لحظه به لحظه زمان و جامعه اسلامی در حال تحول ماست، میتوان این نیازها را برآورده کرد؛ زیرا هر جامعهای دارای دو حالت آمرانه ثبات و تغییر و تحول است. ثبات حق، به همان اندازه اهمیت دارد که تغییر و تحول جامعه.دکتر حمیدیان در پایان افزود: جا دارد این موضوع از سوی سیاستگذاران نظام در جایگاه مدیریت سیاسی و قضایی جامعه مورد توجه قرار گیرد. همچنین در هر نقصی در این زمینه یک تعدی به حقوق خانواده وجود دارد که مبانی دینی و قانون اساسی ما هیچگونه تعدی به حقوق این نهاد مقدس را بر نمیتابد.
دکتر تقی آزاد ارمکی سخنران بعدی همایش بود. وی در ابتدای سخن از خانواده ایرانی به عنوان یکی از اصلی ترین و مؤثرترین نهادهای اجتماعی یاد کرد که در گذر زمان دچار تحولات و تغییرات عمدهای شده است. این خانواده در هر دوره تاریخی، ساحتی متفاوت از دیگر دورهها داشته است. با وجود اینکه کلیات ساختاری و کارکردهای آن از قدیم تا کنون یکسان باقی مانده است اما در هر دوره تاریخی به لحاظ نوع تناسبی که با دیگر نهادهای اجتماعی از قبیل نهاد دین و دولت داشته، متفاوت شده است. بی توجهی به ساحت کلی و کارکردهای اصلی خانواده و تنظیم آن با نهادهای اجتماعی دیگر در هر دوره تاریخی موجب شده است که عدهای خانواده را در فرایند فروپاشی یا سکون و بیحرکتی بشناسند.
وی در ادامه سخنان خود افزود:. به لحاظ اینکه کارکرد اصلی خانواده در ایران تولید انسان اجتماعی بوده است و افراد انسانی از طریق این نهاد با جامعه پیوسته میشوند، کاهش و افزایش حجم و کارکرد و دامنه عمل آن به تخریب این ساحت نمیانجامد. در عوض هر نوع تغییری در ساختار و کارکرد خانواده بر اهمیت ساحت اجتماعی آن میافزاید. اگر خانواده در ایران از این ساحت بدور شود و توان اجتماعی کردن افراد را نداشته باشد و یا اینکه اجتماعی کردن افراد را به نهاد دیگری واگذار کنند، میتوان مدعی شد که خانواده در جریان فروپاشی یا انحطاط قرار دارد. به دلیل بقای ساحت اجتماعی و عدم امکان جایگزین برای آن در این زمینه خانواده همچنان در ایران به عنوان نهاد پابرجا باقی خواهد ماند و دیگر نهادهای اجتماعی نخواهند توانست جایگزینی برای آن باشند.
از سوی دیگر، تحولات آتی خانواده از یک ساحت مرتبط با نوع تعاملی است که با دیگر نهادهای اجتماعی از قبیل دین و نظام سیاسی برقرار میکند. در زمانی که نهاد سیاسی و دین از دامنه عمل بیشتری برخوردار شوند، حوزه عمل خانواده محدودتر ولی معدوم نخواهد شد. همانطور که اگر نهادهای اجتماعی چون دین و دولت قدرت و حوزه عمل کمتری داشته باشند، بر دامنه عمل خانواده افزوده خواهد شد. دکتر تقی آزاد در پایان سخنانش گفت"در این بیان باید آینده خانواده را ضمن اهمیت بخشیدن به اجتماعی کردن به عنوان یک ضرورت بنیادی به نوع رابطهای که با دیگر نهادهای اجتماعی برقرار خواهد کرد، دید. از این منظر، خانواده نهادی ماندگار ولی در جریان تحول بهسوی بیشتر اجتماعی شدن و اجتماعی کردن پیش میرود.
دکتر بدرالسادات بهرامی سخنران بعدی بود. ایشان به آسیبشناسی نهاد خانواده در ایران پرداختند.به اعتقاد دکتر بهرامی از روزی که زن و شوهر با هم ازدواج میکنند، وظایف آنها در شرایط جدید زندگی، ابتدا بریدن از خانواده و سپس برقراری ارتباط مجدد با خانواده خود در سطحی دیگر است؛ یعنی فرد باید به خود و خانوادهاش که تا دیروز هر لحظه از هم باخبر بودند، یاد بدهد که با شروع زندگی مشترک، دیگر یک زندگی مستقل تشکیل داده است و باید امور زندگی خود را با حفاظت اطلاعات مانند هر سرزمین مستقلی حفظ نماید. برای رسیدن به چنین هدفی باید از برونریزی اطلاعات شخصی خود به خانواده خودداری نماید و در صورتی که والدین از آنها سؤالاتی را در مورد زندگیاش میکنند، با ارائه جوابهای کلی و مبهم از دادن اطلاعات دقیق جداً خودداری کند.
وی افزود: همچنین باید بیاموزند که خانوادة همسر خود را مانند یک مردمشناسی بدون هیچ چارچوب و قالب ذهنی از پیش تعیینشدهای، بشناسند؛ یعنی بهجای آنکه به انتظار از خانواده همسر بپردازیم، به مشاهده شیوه عملکرد آنها بپردازیم و با شناسایی فرهنگ حاکم بر تفکر و رفتار آنها، خود را با آنها تطبیق دهیم. یک مردمشناس قضاوت را کنار میگذارد تا بتواند فرهنگها را نه به عنوان درست یا غلط، خوب یا بد، یا موردی که به تغییر و اصلاح نیاز دارد، بلکه از دیدگاه آداب و رسوم، سنتها، معیارها بسنجد و آن را ارزیابی کند.
دکتر سعید شفایی سخنران بعدی بود که به موضوع بحران مواد مخدر و اعتیاد و تأثیر آن در بنیان خانوادهها پرداخت.دکتر شفایی جوانی جمعیت ایران و تحولات اجتماعی سریع در سطح جامعه، بروز انقلاب، جنگ تحمیلی، تهاجم فرهنگی و علل و عوامل دیگر را از جمله عواملی آسیبهای اجتماعی در کشور برشمرد.وی افزود: نظر به اینکه ٦٢ درصد جمعیت ایران را جمعیت شهر و از هر چهار نفر یک نفر در معرض مهاجرت بهسمت شهرها قرار دارد، تراکم جمعیت در شهرها، موقعیت استراتژیک ایران و قرارگیری آن در کنار کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان (که جزو تولیدکنندگان عمده مواد مخدر بوده) و ویژگیهای خاص منطقهای کشور ما (یک مسیر مناسب جهت قاچاق مواد مخدر) باعث شده که بازار مصرف داخلی رشد روزافزونی داشته باشد و با عطف توجه به مسائلی مانند بیکاری، اعتیاد، طلاق، همسرآزاری، کودکآزاری، خودکشی و دهها عامل دیگر مشکلات مضاعفی را برای کشورمان ایجاد کرده است. مسئله اعتیاد نیز به عنوان دومین اولویت آسیبهای اجتماعی در کشور شناخته شده است. این نکات ضرورت پرداختن به موضوع را پیش از پیش نمایان میکند. مشکلات بیمارگونه طلاق که از ٤/٧ درصد در سال ١٣٨٣ به رقمی معادل ٨/١٣ در سال ١٣٨٨ رسیده است و ارتباط ٢٥ درصدی آن با موضوع اعتیاد موجب افزایش نگرانی شده است؛ چرا که صاحبنظران، طلاق را به عنوان اولویت سوم آسیبهای اجتماعی در کشور اعلام کردهاند.
بنابراین با توجه به رشد روزافزون آن بهخصوص در جوانان که در زنان متوسط سن اعتیاد به ٢٥ و در پسران جوان به ٢٢ رسیده است، لازم است یک برنامهریزی استراتژیک و اقدامات در سطح ملی برای پیشگیری و درمان این مشکل عظیم جامعه انجام شود.
پیامدهای افزایش سن ازدواج و تأثیر آن در شکلگیری خانواده عنوان سخنرانی آقای جواد صادقی بود.وی در ابتدای سخنان خود ضمن تاکید بر امر ازدواج در سنت پیامبر و سایر بزرگان دین مبین اسلام سرمایهگذاری برای تحکیم خانواده را یکی از مهم ترین و سرنوشتسازترین سیاستهای کلان دولتمردان دانست.وی پیامدهای تأخیر ازدواج را در سه محور کلی ١- تأثیرات روحی و جسمی،٢- آثار اجتماعی و ٣- باروری مورد بررسی و تحلیل قرار داد.ایشان علت بالارفتن سن ازدواج را در دو محور زیر دانستند:
١- باورهای فرهنگی.. به عبارت دیگر، بسیاری از خانوادهها و جوانان به ازدواج نگرش مثبت نداشته و به جای اندیشیدن به ضرورت اصل زوجیت، تصوری مبهم و تاریک از تشکیل زندگی دارند و صدها مانع و قیود ساختگی و انحرافی آینده را در نظر آنان تیره و تار کرده است.
٢- عدم آگاهی و آموزش لازم به جوانان و خانوادهها، مانعتراشی بیمورد خانوادهها، تجربه تلخ از زندگی والدین و اطرافیان، مشکلات اشتغال، تسلط دنیاگرایی به جای خداگرایی در گزینش اهداف زندگی و دسترسی سهلتر برای داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج.
دکتر اسماعیل علیزاده سخنران بعدی همایش به نقش الگوسازی در تعالی خانوادههای ایرانی
(الگوی خانواده مطهر: زیبا زیستن)پرداخت. دکتر علیزاده با استناد به بررسیهای متعدد روانشناسان و جامعه شناسان اظهار داشت: ناهنجاریهای اجتماعی چون قتل، خودکشی، دزدی، تجاوز به عنف و بسیاری از انحرافات دیگر با زمینههای خانوادگی کاملاً مرتبط بوده و افرادی که فرزند طلاق هستند و یا اینکه قربانی سوء رفتارهای والدین بودند، بیشتر تمایل به بروز رفتارهای منحرف در جامعه دارند.
از طرف دیگر، با استناد به تحقیقات وسیع «مک کله لند»گفت: اگر خانوادهها بتوانند میل به پیشرفت را درون فرزندان خود بپرورانند، جامعه مسیر پیشرفت را با سرعت بیشتری طی خواهد کرد. با این توصیف، شاید بتوان خانواده را به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی دانست که رشد و سقوط جامعه به کیفیت آن بستگی دارد.
این سخنران در ادامه سخنانش افزود: تلاش تمام فیلسوفان از سقراط، افلاطون و ارسطو گرفته تا مدینه فاضله فارابی و حکمت متعالیه صدرالمتالهین بر آن بوده تا الگویی برای انسان سعادتمند و متعالی معرفی شود. حتی تمامی علوم طبیعی، انسانی و متافیزیکی نیز به دنبال هدایت و راهبری انسان در مسیر تعالی بودهاند. با آغاز عصر جدید و توسعه ارتباطات و پیشرفت علوم، این فرآیند شکل جدیتری به خود گرفته و فرآیند فهم و تفسیر جهان هستی برمبنای الگوها و مدلهای ریاضی و انتزاعی به سرعت توسعه پیدا کرده و با سرعتی فزآیندهتر وارد حیطه علوم انسانی شده است. الگوسازی برای انسان موفق، موضوع بحث بیش از 50 هزار عنوان کتاب به زبان انگلیسی شده و بیشترین مخاطبان را در جهان به دنبال خود کشانده است. همچنان تمایل به سوی این الگو بیشتر میشود و پرتیراژترین نشریههای کشور نیز این موضوع را به تیتر اصلی خود تبدیل کردهاند.
الگوسازی برای سازمانهای موفق نیز در سرتاسر پنج قاره جهان توسعه پیدا کرده و مدلهای «مالکوم بالدریج» در آمریکا، «EFQM» در اروپا، «دمینگ» در ژاپن تمامی تلاشهای سازمانهای موفق دنیا را به تصویر کشیده است. در کشور ما نیز در طی شش سال گذشته جایزه ملی کیفیت بر اساس مدل EFQM به برترین سازمانهای متعالی داده میشود.
در سطح خانوادهها نیز تلاشهای متعددی برای الگوسازی انجام شده و در برخی از کشورها مدلهای تعالی خانواده توسعه پیدا کرده است. برخی از سازمانهای غیردولتی نیز جوایزی برای تعالی خانوادهها اعطاء مینماید.
علیزاده افزود:تاکید دین مبین اسلام به الگوسازی و قرار دادن پیامبر به عنوان اسوه حسنه، بیانگر تاکید مکتب اسلام به نقش الگوسازی در هدایت بشر است. عالمان دینی و علوم اجتماعی و تربیتی نیز در کشور ما مقالات و کتابهای متعددی درباره نقش و کارکردهای نهاد خانواده منتشر کرده و خانواده موضوع بسیار مهم دائمی حوزه فرهنگ در کشور ما بوده است. دکتر علیزاده در پایان گفت:
علیرغم تلاشهای وسیع، تاکنون اقدامی اثربخش در سطح ملی درباره الگوسازی و مدلسازی خانواده متعالی در کشور صورت نگرفته و شاید «خانواده مطهر» به عنوان اولین نهاد غیرانتفاعی در کشور است. این نهاد موضوع الگوی زیبازیستن را به عنوان ماموریت اصلی خود قرار داده و برای توسعه این مدل اقدامی علمی و عملی را آغاز کرده است.
نظام آموزش و پرورش و نقش آن در نظام خانواده عنوان سخنرانی آخر بود که توسط قاسم یزدانپناه ارائه شد.
به اعتقاد یزدان پناه در دوران معاصر، نظام آموزش و پرورش دچار تحول اساسی شده است، این تحول در راستای نگاه فراگیر نظام آموزش و پرورش به مسائل اجتماعی میباشد. برای جامعهای بهتر. رسالت آموزش و پرورش درواقع بهسازی جنبه اجتماعی و جنبه فردی است و باید فرد را بر اساس ارزشهای مطلوب جامعه تربیت کند. اگر در گذشته تأکید بیشتر بر شناخت استعدادها و ظهور آنها بوده، امروز کوشش مضاعفی در جهت شناخت همه جانبه دانشآموزان و ارتباط مؤثر آنها با خانوادهها وجود دارد.
یزدان پناه در ادامه سخنرانی خود افزود: روند رو به تزاید توسعه صنعتی و فراصنعتی در دنیا و گسترش شهرنشینی، سبب بروز برخی مشکلات و پدیده اجتماعی شده که تأثیرات شگرفی بر تعلیم و تربیت و نظام خانواده گذارده است. سیل بیامان محرکها، نظم زیربنای شخصیت دانشآموزان را تحت فشار و تزلزل قرار داده، بهطوری که کودکان شهرهای بزرگ و صنعتی در روابط خود با دیگران با شکل مواجه شدهاند. با این شرایط، نظام آموزش و پرورش میتواند در جهت استمرار شادابی و ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان حرکت کرده؛ در خانوادهها روابط اجتماعی را به تعادل نسبی رسانده و آنها را از انزوای حاصل از رایانهها و اینترنت خارج نماید.وی در پایان افزود: به نظر میرسد با توجه به تحولات پیشآمده در دنیای معاصر باید تعریف دوبارهای از کارکردهای آموزش و پرورش برای احیاء نقش خانوادهها در بستر اجتماع ارائه کرد. بیتردید، در این راستا نباید از نظر دور داشت که رابطه بین آموزش و پرورش و خانواده، ارتباطی دوسویه یا متقابل بوده و این دو مکمل یکدیگر هستند.
ارسال نظرات