۳۱ مرداد ۱۳۹۵ | ۱۲:۱۰
الگوی بهینه صادرات ذخایر هیدروکربوری کشور در چارچوب منافع ملی
تاریخ : ٢٨ اردیبهشت ١٣٨٨
شركت كنندگان : دکتر حسن روحانی / دکتر محمد باقر نوبخت / شهلا خالقی
موضوع : اقتصادی
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای اقتصادی / گروه پژوهشی اقتصاد انرژی
خلاصه
در این نشست دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، دکتر محمدباقر نوبخت معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک، و دکتر مسعود درخشان مدیر گروه اقتصاد انرژی معاونت پژوهشهای اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و شهلا خالقی رئیس امور تدوین برنامههای بلندمدت مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران به ایراد سخن پرداختند.
نتایج
دکتر حسن روحانی
صادرات نفت خام در کشور ما حداقل در 100 سال تاثیرات مهم اقتصادی و سیاسی داشته است. از زمانی که برنامه در کشور تدوین شد چه پیش و چه پس از انقلاب همواره بار اصلی در برنامهریزی و هزینه بر دوش صادرات نفت و گاز بوده و درآمد ارزی کشور بخش مهمی در برنامهها بشمار میرفته است و متاسفانه در این زمینه صرفاً صادرات نفت خام تکیهگاه اصلی کشور بوده است.
اقتصاد کشور ما چه قبل و چه بعد از انقلاب به نحوی به درآمدهای نفتی وابسته شده که یکی از آثار آن بیماری هلندی، و در نتیجه تورم و سایر مشکلاتی است که در جامعه به وجود آمده است. چرا که نفت بسیاری از اوقات به جای اینکه برای ما توسعه خلق کند متاسفانه برایمان پول خلق کرده و این همواره در جامعه مشکلزا بوده است.
هر گاه معضلی اقتصادی برای جامعه به وجود آمده ما فورا به سراغ ذخیرهی ارزی رفتهایم یا به گونهای به نفت متکی شدهایم و معضلات اقتصادی خود را از این طریق حل و فصل کردهایم. در حالی که همواره این تاکید وجود داشته که حداقل در هزینههای جاری وابستگی به نفت نداشته باشیم و یا حداقل کاهش دهیم. در سیاستهای کلی مصوب مجمع هم که از سوی رهبری معظم ابلاغ شده نیز آمده که تا پایان برنامهی پنجم وابستگی هزینه های جاری به نفت باید قطع شود.
ما همواره در رقابتی با کشورهای صادرکنندهی نفت قرار داشتهایم و تلاش کردهایم تا جزو اولین کشورهای صادر کننده باشیم. از سویی نفت بازیگر اصلی در ژئوپلتیک منطقه بوده و ذخایر نفت و گاز متغیر اصلی در معادلات سیاسی این منطقه به شمار رفتهاند که این مسئله در تصمیمات کلان سیاسی و اقتصادی کل منطقه بسیار تاثیرگذار بوده است.
گاهی اوقات صادرات نفت و گاز در سیاست خارجی تاثیرگذار بوده و توانسته آن را متحول کند. گاهی هم سیاست خارجی در نفت و گاز تاثیر گذاشته است همانطور که شاهد بودیم تحریمهای اخیر در اکتشاف و استخراج اثرگذار بوده است. در سالهای اخیر بسیاری از سرمایهگذاریهایی که قرار بود در پارس جنوبی انجام شود تعطیل شد و این بر مبنای تاثیر سیاست خارجی روی نفت و گاز ماست.
اخیرا نفت در انتخابات هم حضور پیدا کرده است. البته پیش از این هم نفت سیاسی بوده اما کمتر انتخاباتی بوده است. در حالیکه از چهار سال پیش دعوا بر سر این بود که چه کسی میتواند این نفت را بر سر سفرههای مردم بیاورد. اگر بناست دههی آینده یعنی دههی چهارم دههی پیشرفت و عدالت باشد مسلما بحث نفت و گاز از مسائل مهم هم در پیشرفت و هم در عدالت است چرا که بسیاری از بیعدالتیها از همین نفت به دلیل مدیریت نادرست آن اتفاق افتاده که باعث افزایش تورم و در نتیجه ایجاد فشار بر دهکهای پایین جامعه شده است.
مهم این است که چطور ذخایر را صیانت و از آن نگهداری کنیم؟ چه مقدار حق برداشت از این ذخایر را داریم و چقدر از آن را باید برای آینده بگذاریم؟ مگر ما حق تخریب منابع را داریم؟! و باید برای صیانت منابع در استخراج برنامه ریزی دقیق داشته باشیم. به نظر میرسد در بحث صیانت بهترین کار تزریق گاز است که گاز تزریقی دو مرتبه بازیافت میشود. باید تاکید فراوانی وجود داشته باشد که این اقدام به عنوان اولویت اول در نظر گرفته شود. ما باید منابع گازی را درست مدیریت کنیم و به درستی روی آنها سرمایهگذاری کنیم.
اطلاعات دقیقی باید در اختیار کارشناسان و حتی همهی مردم قرار گیرد. مردم ما خبر ندارند که چه میزان نفت فروش رفته و چقدر بی اجازه یا با اجازه هزینه شده است؟ این مسالهای بیسابقه در کشوراست که وزارتخانهای بدون مجوز مجلس از محل صادرات نفت خام خودسر هزینههایی انجام دهد. حتی مسالهی گم شدن چند میلیارد متر مکعب گاز بنا به گزارش تفریق بودجه سال 86 هم از دیگر عجایب روزگار ما است.
ممکن است برنامهای تدوین و اجرا شود اما عوارض خطرناکی داشته باشد. در این میان تدبیر لازمهی تصمیمگیری صحیح است و برنامهریزی باید با نگاه به عوارض و تبعات جانبی و آثار آینده آن است.
طی چهار سال گذشته 280.06 میلیارد درآمد نفتی، 21.464 میعانات گازی و 57.420 میلیارد درآمد غیر نفتی داشتهایم که در مجموع 358.944 میلیارد درآمد ارزی در چهار سال گذشته بوده است که به طور متوسط حدود سالانه 90 میلیارد دلار میشود.
در ورای این آمارها باید به فکر بهینه بودن صادرات، استفادهی از آن و بهینه بودن درآمدها باشیم که چطور از آنها استفاده و بهرهبرداری کنیم. امیدوارم نتیجهی این بحثها منجر به تدوین برنامهای جامع شود تا بتوانیم سیاستهای کلی را از آن استخراج کنیم.
دکتر درخشان
در بخش پایانی فرمایشات دکتر روحانی به صادرات نفت خام و استمرار بهینه آن اشاره شد، بنده سخنان خود را از آن بخش آغاز خواهم نمود. در وضعیت کنونی اعتقاد بر این است که تولید از مخازن نفتی بیش از حد بهینه صورت میگیرد. در بسیاری از مخازن نفتی، تولید با (Gas Oil Ratio) GOR بالا صورت میگیرد که به معنای خارج شدن حجم غیرمتناسب گاز در فرآیند تولید است. این امر باعث میشود فشار مخزن به طور قابل ملاحظهای افت کند در نتیجه خسارتهای جبرانناپذیری به مخازن نفتی وارد خواهد آمد. تحقیقات مختلف نشان دهنده لزوم کاهش تولید به میزان 400 تا 500 هزار بشکه در روز برای بهینه نمودن GOR است البته این ویژگی از یک مخزن به مخزن دیگر متفاوت است.
در خصوص میدان گازی پارس جنوبی که جناب آقای دکتر روحانی اشاره فرمودند باید عرض کنم هنوز هم در خصوص بهرهبرداری از این میدان از قطر عقب هستیم. سیاست خارجی تأثیر قابل ملاحظهای بر سیاست نفت و گاز دارد. این امر در مورد پارس جنوبی بین دو کشور ایران و قطر مصداق دارد. اگر دو کشور در خصوص میزان بهرهبرداری به توافق برسند خدمت عظیمی به دو کشور و البته به جهان خواهد شد. رقابت در بهرهبرداری باعث از دست رفتن کندانسه موجود میشود. حدوداً در هر میلیارد پای مکعب از گاز استحصالی پارس جنوبی 40 هزار بشکه کندانسه وجود دارد ولی به تدریج با استخراج گاز حجم کندانسه کم میشود به نحوی که بعد از مدتی حدود 30% از کندانسه موجود در مخزن غیرقابل استحصال خواهد شد که با توجه به حجم عظیم گاز موجود در پارس جنوبی رقم بسیار قابل توجهی خواهد بود که نهتنها ایران و قطر از این حجم کندانسه محروم میشوند بلکه جهان نیز از دستیابی به چنین انرژی فسیلی محروم خواهد شد. برای جلوگیری از این واقعه بایستی موازین تولید صیانتی از میدان پارس جنوبی را رعایت کرد. از این رو میتوان کندانسه موجود در گاز استخراج شده را جدا کرد و سپس گاز تولید شده را مجدداً به مخزن تزریق نمود (به این فرآیند Gas Recycling میگویند). از رو باید با قطر به توافق رسید زیرا در غیر این صورت گاز تزریق شده به مخزن نصیب طرف دیگر خواهد شد. پارس جنوبی به عنوان بزرگترین میدان گازی در دنیا نیازمند مطالعهای جامع در خصوص حد بهینه صادرات جهت تأمین منافع هر دو کشور و البته حفظ آن برای سالهای آتی میباشد.
سؤال اساسی آنکه در قرن بیستم صد سال تجربه نفت فروشی داشتیم اما دستاورد آن به لحاظ کارشناسی چه بوده است؟ مهندس زنگنه از وزرای اسبق نفت در زمان وزارت خود عنوان کردند: تعداد کارشناسان نفتی از تعداد انگشتان دست کمتر است در حالی که ما برای هر میدان نیازمند این تعداد کارشناس هستیم. متأسفانه ما پس از این همه سال دست نیاز به سوی چین و مالزی دراز کردهایم.
به لحاظ دستاورد فرهنگی و عقلانیت در تصمیمگیریها فقط یک مسئله در ذهن ما شکل گرفته است: صادرات ذخایر تنها برای کسب درآمدهای ارزی. توسعه اقتصادی کالا نیست که بتوانیم از کشورهای دیگر وارد کنیم. متأسفانه این ذهنیت هست که میتوان توسعه را با درآمدهای نفتی خریداری کرد اما شواهد نشان میدهد این درآمد طی سالهای اخیر توسعه چندانی برای کشور ایجاد نکرده است. متأسفانه دیدگاههای مختلف نظیر جایگاهی برابر با عربستان، پیشی گرفتن از قطر و امارات و قرار گرفتن در جایگاه دوم در جهان از دیدگاههای غالب است.
چنانچه ضریب بازیافت از مخازن نفتی خود را افزایش دهیم توان تولید بالاتری خواهیم داشت. این امر خارج از دسترس نیست. ما برای حفظ سطح 4 میلیون بشکه در روز نیازمند حفر چاههای جدید هستیم که خود نیازمند سرمایهگذاری میباشد. به عقیده بنده باید تولید صیانتی مورد توجه قرار گیرد. برای کشور ما دو مقوله صادرات نفت و گاز امری به هم پیوسته است در حالی که برای قطر چنین نیست. متأسفانه حجم تزریق در بسیاری موارد خیلی پایینتر از حجم مصوب شرکت ملی نفت ایران است.
قرن 21 را به عنوان قرن گاز فروشی لحاظ کردهاند زیرا اعتقاد بر این است که با توجه به حجم ذخایر گازی ضروری است در جایگاه مناسب صادرات گاز قرار داشته باشیم. چنانچه صادرات گاز مدنظر است باید نیاز بخشهای داخلی و تزریق را در نظر گرفت سپس مبادرت به صادرات باقیمانده گاز استحصالی نماییم. متأسفانه صادرات گاز کشور بدون توجه به این معیارها صورت میگرفته و میگیرد. برای صادرات بهینه باید به آینده نیز نظر داشت.
دکتر درخشان در پایان سخنرانی خود به ضرورت مطالعه الگوی بهینه بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز کشور و تخصیص آن به مصارف داخلی، تزریق و صادرات تأکید نمودند و این مطالعه را از اهم برنامههای استراتژیک جمهوری اسلامی ایران دانستند. ایشان موارد زیر را در تدوین این الگوی بهینه به عنوان محورهای اصلی نام بردند:
الف- استمرار تولید نفت خام در سطح روزانه 4 میلیون بشکه تا افق چشمانداز جهت تأمین نیازهای داخلی به فرآوردهها و تحصیل درآمدهای ارزی مورد نیاز برای بودجهها و برنامههای توسعه اقتصادی ،
ب- رعایت منافع نسلهای آینده از ثروتهای هیدروکربوری کشور و بهرهبرداری مناسب از نیاز فزاینده جهان به گاز طبیعی.
دکتر درخشان در خاتمه بر این نکته تأکید کردند که اگر بخواهیم با توجه به نیاز فزاینده جهان به گاز طبیعی با صدور گاز موقعیت سیاسی کشور را در روابط بینالمللی تقویت کنیم ضروری است به این نکته توجه داشته باشیم که شرط لازم برای تحقق این هدف تقویت اقتصاد ملی است. صد سال صدور نفت خام نتوانسته است موقعیت ما را در روابط بینالمللی تقویت کند زیرا که اقتصاد قوی نداشتهایم. از اینرو لازم است از ذخایر گازی قبل از هر چیز برای تقویت اقتصاد ملی بهرهبرداری کنیم آنگاه راجع به روابط و مناسبات بینالمللی در پرتو صادرات گاز بیندیشیم.
سرکار خانم شهلا خالقی (رئیس امور تدوین برنامههای بلندمدت مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران) سخنران دیگر این نشست بودند. آقای دکتر برکشلی (عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی) و آقای مهندس مواهبی (پژوهشگر ارشد نفت و گاز) نیز در میزگرد حضور داشتند.
در این نشست دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، دکتر محمدباقر نوبخت معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک، و دکتر مسعود درخشان مدیر گروه اقتصاد انرژی معاونت پژوهشهای اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و شهلا خالقی رئیس امور تدوین برنامههای بلندمدت مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران به ایراد سخن پرداختند.
نتایج
دکتر حسن روحانی
صادرات نفت خام در کشور ما حداقل در 100 سال تاثیرات مهم اقتصادی و سیاسی داشته است. از زمانی که برنامه در کشور تدوین شد چه پیش و چه پس از انقلاب همواره بار اصلی در برنامهریزی و هزینه بر دوش صادرات نفت و گاز بوده و درآمد ارزی کشور بخش مهمی در برنامهها بشمار میرفته است و متاسفانه در این زمینه صرفاً صادرات نفت خام تکیهگاه اصلی کشور بوده است.
اقتصاد کشور ما چه قبل و چه بعد از انقلاب به نحوی به درآمدهای نفتی وابسته شده که یکی از آثار آن بیماری هلندی، و در نتیجه تورم و سایر مشکلاتی است که در جامعه به وجود آمده است. چرا که نفت بسیاری از اوقات به جای اینکه برای ما توسعه خلق کند متاسفانه برایمان پول خلق کرده و این همواره در جامعه مشکلزا بوده است.
هر گاه معضلی اقتصادی برای جامعه به وجود آمده ما فورا به سراغ ذخیرهی ارزی رفتهایم یا به گونهای به نفت متکی شدهایم و معضلات اقتصادی خود را از این طریق حل و فصل کردهایم. در حالی که همواره این تاکید وجود داشته که حداقل در هزینههای جاری وابستگی به نفت نداشته باشیم و یا حداقل کاهش دهیم. در سیاستهای کلی مصوب مجمع هم که از سوی رهبری معظم ابلاغ شده نیز آمده که تا پایان برنامهی پنجم وابستگی هزینه های جاری به نفت باید قطع شود.
ما همواره در رقابتی با کشورهای صادرکنندهی نفت قرار داشتهایم و تلاش کردهایم تا جزو اولین کشورهای صادر کننده باشیم. از سویی نفت بازیگر اصلی در ژئوپلتیک منطقه بوده و ذخایر نفت و گاز متغیر اصلی در معادلات سیاسی این منطقه به شمار رفتهاند که این مسئله در تصمیمات کلان سیاسی و اقتصادی کل منطقه بسیار تاثیرگذار بوده است.
گاهی اوقات صادرات نفت و گاز در سیاست خارجی تاثیرگذار بوده و توانسته آن را متحول کند. گاهی هم سیاست خارجی در نفت و گاز تاثیر گذاشته است همانطور که شاهد بودیم تحریمهای اخیر در اکتشاف و استخراج اثرگذار بوده است. در سالهای اخیر بسیاری از سرمایهگذاریهایی که قرار بود در پارس جنوبی انجام شود تعطیل شد و این بر مبنای تاثیر سیاست خارجی روی نفت و گاز ماست.
اخیرا نفت در انتخابات هم حضور پیدا کرده است. البته پیش از این هم نفت سیاسی بوده اما کمتر انتخاباتی بوده است. در حالیکه از چهار سال پیش دعوا بر سر این بود که چه کسی میتواند این نفت را بر سر سفرههای مردم بیاورد. اگر بناست دههی آینده یعنی دههی چهارم دههی پیشرفت و عدالت باشد مسلما بحث نفت و گاز از مسائل مهم هم در پیشرفت و هم در عدالت است چرا که بسیاری از بیعدالتیها از همین نفت به دلیل مدیریت نادرست آن اتفاق افتاده که باعث افزایش تورم و در نتیجه ایجاد فشار بر دهکهای پایین جامعه شده است.
مهم این است که چطور ذخایر را صیانت و از آن نگهداری کنیم؟ چه مقدار حق برداشت از این ذخایر را داریم و چقدر از آن را باید برای آینده بگذاریم؟ مگر ما حق تخریب منابع را داریم؟! و باید برای صیانت منابع در استخراج برنامه ریزی دقیق داشته باشیم. به نظر میرسد در بحث صیانت بهترین کار تزریق گاز است که گاز تزریقی دو مرتبه بازیافت میشود. باید تاکید فراوانی وجود داشته باشد که این اقدام به عنوان اولویت اول در نظر گرفته شود. ما باید منابع گازی را درست مدیریت کنیم و به درستی روی آنها سرمایهگذاری کنیم.
اطلاعات دقیقی باید در اختیار کارشناسان و حتی همهی مردم قرار گیرد. مردم ما خبر ندارند که چه میزان نفت فروش رفته و چقدر بی اجازه یا با اجازه هزینه شده است؟ این مسالهای بیسابقه در کشوراست که وزارتخانهای بدون مجوز مجلس از محل صادرات نفت خام خودسر هزینههایی انجام دهد. حتی مسالهی گم شدن چند میلیارد متر مکعب گاز بنا به گزارش تفریق بودجه سال 86 هم از دیگر عجایب روزگار ما است.
ممکن است برنامهای تدوین و اجرا شود اما عوارض خطرناکی داشته باشد. در این میان تدبیر لازمهی تصمیمگیری صحیح است و برنامهریزی باید با نگاه به عوارض و تبعات جانبی و آثار آینده آن است.
طی چهار سال گذشته 280.06 میلیارد درآمد نفتی، 21.464 میعانات گازی و 57.420 میلیارد درآمد غیر نفتی داشتهایم که در مجموع 358.944 میلیارد درآمد ارزی در چهار سال گذشته بوده است که به طور متوسط حدود سالانه 90 میلیارد دلار میشود.
در ورای این آمارها باید به فکر بهینه بودن صادرات، استفادهی از آن و بهینه بودن درآمدها باشیم که چطور از آنها استفاده و بهرهبرداری کنیم. امیدوارم نتیجهی این بحثها منجر به تدوین برنامهای جامع شود تا بتوانیم سیاستهای کلی را از آن استخراج کنیم.
دکتر درخشان
در بخش پایانی فرمایشات دکتر روحانی به صادرات نفت خام و استمرار بهینه آن اشاره شد، بنده سخنان خود را از آن بخش آغاز خواهم نمود. در وضعیت کنونی اعتقاد بر این است که تولید از مخازن نفتی بیش از حد بهینه صورت میگیرد. در بسیاری از مخازن نفتی، تولید با (Gas Oil Ratio) GOR بالا صورت میگیرد که به معنای خارج شدن حجم غیرمتناسب گاز در فرآیند تولید است. این امر باعث میشود فشار مخزن به طور قابل ملاحظهای افت کند در نتیجه خسارتهای جبرانناپذیری به مخازن نفتی وارد خواهد آمد. تحقیقات مختلف نشان دهنده لزوم کاهش تولید به میزان 400 تا 500 هزار بشکه در روز برای بهینه نمودن GOR است البته این ویژگی از یک مخزن به مخزن دیگر متفاوت است.
در خصوص میدان گازی پارس جنوبی که جناب آقای دکتر روحانی اشاره فرمودند باید عرض کنم هنوز هم در خصوص بهرهبرداری از این میدان از قطر عقب هستیم. سیاست خارجی تأثیر قابل ملاحظهای بر سیاست نفت و گاز دارد. این امر در مورد پارس جنوبی بین دو کشور ایران و قطر مصداق دارد. اگر دو کشور در خصوص میزان بهرهبرداری به توافق برسند خدمت عظیمی به دو کشور و البته به جهان خواهد شد. رقابت در بهرهبرداری باعث از دست رفتن کندانسه موجود میشود. حدوداً در هر میلیارد پای مکعب از گاز استحصالی پارس جنوبی 40 هزار بشکه کندانسه وجود دارد ولی به تدریج با استخراج گاز حجم کندانسه کم میشود به نحوی که بعد از مدتی حدود 30% از کندانسه موجود در مخزن غیرقابل استحصال خواهد شد که با توجه به حجم عظیم گاز موجود در پارس جنوبی رقم بسیار قابل توجهی خواهد بود که نهتنها ایران و قطر از این حجم کندانسه محروم میشوند بلکه جهان نیز از دستیابی به چنین انرژی فسیلی محروم خواهد شد. برای جلوگیری از این واقعه بایستی موازین تولید صیانتی از میدان پارس جنوبی را رعایت کرد. از این رو میتوان کندانسه موجود در گاز استخراج شده را جدا کرد و سپس گاز تولید شده را مجدداً به مخزن تزریق نمود (به این فرآیند Gas Recycling میگویند). از رو باید با قطر به توافق رسید زیرا در غیر این صورت گاز تزریق شده به مخزن نصیب طرف دیگر خواهد شد. پارس جنوبی به عنوان بزرگترین میدان گازی در دنیا نیازمند مطالعهای جامع در خصوص حد بهینه صادرات جهت تأمین منافع هر دو کشور و البته حفظ آن برای سالهای آتی میباشد.
سؤال اساسی آنکه در قرن بیستم صد سال تجربه نفت فروشی داشتیم اما دستاورد آن به لحاظ کارشناسی چه بوده است؟ مهندس زنگنه از وزرای اسبق نفت در زمان وزارت خود عنوان کردند: تعداد کارشناسان نفتی از تعداد انگشتان دست کمتر است در حالی که ما برای هر میدان نیازمند این تعداد کارشناس هستیم. متأسفانه ما پس از این همه سال دست نیاز به سوی چین و مالزی دراز کردهایم.
به لحاظ دستاورد فرهنگی و عقلانیت در تصمیمگیریها فقط یک مسئله در ذهن ما شکل گرفته است: صادرات ذخایر تنها برای کسب درآمدهای ارزی. توسعه اقتصادی کالا نیست که بتوانیم از کشورهای دیگر وارد کنیم. متأسفانه این ذهنیت هست که میتوان توسعه را با درآمدهای نفتی خریداری کرد اما شواهد نشان میدهد این درآمد طی سالهای اخیر توسعه چندانی برای کشور ایجاد نکرده است. متأسفانه دیدگاههای مختلف نظیر جایگاهی برابر با عربستان، پیشی گرفتن از قطر و امارات و قرار گرفتن در جایگاه دوم در جهان از دیدگاههای غالب است.
چنانچه ضریب بازیافت از مخازن نفتی خود را افزایش دهیم توان تولید بالاتری خواهیم داشت. این امر خارج از دسترس نیست. ما برای حفظ سطح 4 میلیون بشکه در روز نیازمند حفر چاههای جدید هستیم که خود نیازمند سرمایهگذاری میباشد. به عقیده بنده باید تولید صیانتی مورد توجه قرار گیرد. برای کشور ما دو مقوله صادرات نفت و گاز امری به هم پیوسته است در حالی که برای قطر چنین نیست. متأسفانه حجم تزریق در بسیاری موارد خیلی پایینتر از حجم مصوب شرکت ملی نفت ایران است.
قرن 21 را به عنوان قرن گاز فروشی لحاظ کردهاند زیرا اعتقاد بر این است که با توجه به حجم ذخایر گازی ضروری است در جایگاه مناسب صادرات گاز قرار داشته باشیم. چنانچه صادرات گاز مدنظر است باید نیاز بخشهای داخلی و تزریق را در نظر گرفت سپس مبادرت به صادرات باقیمانده گاز استحصالی نماییم. متأسفانه صادرات گاز کشور بدون توجه به این معیارها صورت میگرفته و میگیرد. برای صادرات بهینه باید به آینده نیز نظر داشت.
دکتر درخشان در پایان سخنرانی خود به ضرورت مطالعه الگوی بهینه بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز کشور و تخصیص آن به مصارف داخلی، تزریق و صادرات تأکید نمودند و این مطالعه را از اهم برنامههای استراتژیک جمهوری اسلامی ایران دانستند. ایشان موارد زیر را در تدوین این الگوی بهینه به عنوان محورهای اصلی نام بردند:
الف- استمرار تولید نفت خام در سطح روزانه 4 میلیون بشکه تا افق چشمانداز جهت تأمین نیازهای داخلی به فرآوردهها و تحصیل درآمدهای ارزی مورد نیاز برای بودجهها و برنامههای توسعه اقتصادی ،
ب- رعایت منافع نسلهای آینده از ثروتهای هیدروکربوری کشور و بهرهبرداری مناسب از نیاز فزاینده جهان به گاز طبیعی.
دکتر درخشان در خاتمه بر این نکته تأکید کردند که اگر بخواهیم با توجه به نیاز فزاینده جهان به گاز طبیعی با صدور گاز موقعیت سیاسی کشور را در روابط بینالمللی تقویت کنیم ضروری است به این نکته توجه داشته باشیم که شرط لازم برای تحقق این هدف تقویت اقتصاد ملی است. صد سال صدور نفت خام نتوانسته است موقعیت ما را در روابط بینالمللی تقویت کند زیرا که اقتصاد قوی نداشتهایم. از اینرو لازم است از ذخایر گازی قبل از هر چیز برای تقویت اقتصاد ملی بهرهبرداری کنیم آنگاه راجع به روابط و مناسبات بینالمللی در پرتو صادرات گاز بیندیشیم.
سرکار خانم شهلا خالقی (رئیس امور تدوین برنامههای بلندمدت مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران) سخنران دیگر این نشست بودند. آقای دکتر برکشلی (عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی) و آقای مهندس مواهبی (پژوهشگر ارشد نفت و گاز) نیز در میزگرد حضور داشتند.
ارسال نظرات