فراتحلیل ظرفیت نظم سازی اپیدمی جهانی بیماری کرونا
1-مقدمه؛ عوامل و بازیگران نظم ساز
یکی از مهمترین موضوعات مطالعات روابط بین الملل مطالعه عوامل و بازیگران نظم ساز در دو سطح منطقه ای و جهانی است. جنگ های جهانی اول و دوم، جنگ سرد و واقعه یازده سپتامبر حوادث بنیانی بودند که از آنها به عنوان منابع نظم ساز نام برده شده اند. با گسترش ویروس کووید-19 (کرونا) در سراسر جهان و ابتلای بیش از یک میلیون نفر از مردم سراسر جهان به آن تحولات چند لایه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متنوعی در سطح جهانی و روابط سطوح خرد و میانه پدید آمده است. تهدیدات بیولوژیکی ویروس های بیماری زا از تاریخچه طولانی برخوردار هستند. طاعون، وبا، آنفولانزای اسپانیایی، زیکا و سارس از جمله بیماری های واگیردار با تلفات انسانی بالا بوده اند.
برخی از پژوهشگران از انتشار ویروس کرونا به عنوان منبعی برای تحول در نظم جهانی نام برده اند. محور اصلی اغلب سناریوها و تصویرسازی های آینده پژوهانه این دست از پژوهشگران را تغییر رفتار بازیگران نظم ساز و تحول در روابط بازیگران درون ملی و فراملی تشکیل می دهد. آسیب دیدگی اقتصادهای خدماتی- مصرفی، فشار مضاعف به نظام سلامت ملی و آسیب های ناشی از فاصله گیری اجتماعی از جمله ابعاد ظهور پدیده بیماری زای جدید است.
2-انبساط نظم ملی گرایانه اقتصادی و انقباض نظم اقتصادی لیبرال
پژوهشگران حاضر در این خط تحلیلی آسیب دیدن بخش های تولیدی، خدماتی و مصرفی جوامع سرمایه داری را از ویروس کرونا دلیلی بر تقویت موج ملی گرایی اقتصادی و کاهش سرعت جهانی سازی اقتصادی می دانند. این دست از متفکران با قیاس وضعیت موجود با بحران سالهای 2008 و 1930 میلادی نوعی انقباض همگرایی فراملی اقتصادی را در نظم دوره پساکرونا پیش بینی می کنند. پایداری دوره تخریب ویروس و تبعات بلندمدت آن مفروض حامیان این دیدگاه فکری را تشکیل می دهد.
از نگاه تجویزی برای جلوگیری از تشدید ملی گرایی اقتصادی تا ارایه تصویری از وضعیت محتمل دولت گرایی اقتدارگرا طیف پیشبینی های باورمندان به این دیدگاه را تشکیل می دهند. هنری کسینجر با ارایه شواهدی آماری، تشدید دوره رکود اقتصادی در جوامع سرمایه داری نظم پساکرونا را تهدیدی برای نظم جهانی لیبرال می داند و دولت ها را به همکاری های متقابل جهت کاهش تاثیرات منفی ملی گرایی اقتصادی فراخوانده است.[1] جوزف نای پیامد نظم ساز اشاعه ویروس کرونا را در بدتر شدن روابط چین و آمریکا و تشدید رقابت های اقتصادی خلاصه کرده است. به نظر نای تشدید جنگ اقتصادی دوجانبه حجم گسترده ای از این رقابت را شکل خواهد داد.[2]
ریچارد هاس تقویت درون گرایی ملی و تشدید منازعات بین دولتی در حوزه های مختلف را در کنار افزایش تعداد دولت های ورشکسته از جمله عوامل نظم ساز جهان پساکرونا می داند. استفن والت با تحلیل واقع گرایانه از راه حل دولت ها برای حل معضل کرونا به این جمع بندی رسیده است که تشدید رقابت های دولتی صورت بندی نظم جهان پساکرونا را تعیین می کند. ران پروسور در کنار تقویت انزوای درون ملی دولت ها به ورشکستگی سازمان های منطقه ای و جهانی در تامین امنیت جوامع انسانی و نقصان در اجرای صحیح کارویژه های مورد انتظار از آنها به عنوان موتورهای نظم ساز در جهان پساکرونا تصویری مایوس کننده ارایه کرده است.[3]
در این بین برخی اندیشمندان مانند جان ایکنبری لحظه انقباض ملی گرایانه را کوتاه مدت قلمداد می کند. جان ایکنبری وضعیت جهان پساکرونا را با ضرب آهنگی ملی گرایانه توصیف می کند اما در نهایت همکاری های بین دولتی را امری اجتناب ناپذیر می داند.[4] طرفداران این دیدگاه موقتی بودن دوره اپیدمی و تبعات اندک آن را مانعی عمده در برابر روندهای کلان حاکم بر نظم موجود نمی بینند.
3-تشدید سرعت انتقال در دوره گذار و نزدیک شدن به لحظه نظم پساآمریکایی
دلایل اساسی سرعت بالای شیوع ویروس کرونا بهره گیری این ویروس از دو ویژگی مسطح و درهم تنیده بودن شبکه نظم جهانی و مدیریت جزیره ای بحران های جهانی شده بوده است. رقابت قدرت های منطقه ای و جهانی برای مهار پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی ویروس کرونا در دوره گذار به نظم جدید جهانی نشان دهنده تلاش آنها برای سهم خواهی از جهان پساکرونا است.
راه حل تشدید ملی گرایی اقتصادی و برنامه های بهداشتی درون ملی به زعم برخی محققان به تشدید فاصله گذاری های ملی منجر خواهد شد. اما آنچه در کنار این پیش بینی عرض اندام کرده است شتاب سرعت انتقال نظم جهانی از نظم غرب پایه آمریکا محور به نظم مسطح تر شده چندجانبه شرق محور است. جوزف نای، فرید زکریا و جان ایکنبری راه حل مسایل دهه حاضر را در اقدامات انفرادی آمریکا نمی دانند و از پایان امپراتوری یکجانبه آمریکا در آینده نزدیک خبر می دهند.
انفعال قدرت های غربی و رکورد فاحش تعداد مبتلایان و مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در یک ماه اخیر در آمریکا و اتحادیه اروپا (به طور خاص در ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و آلمان) نشان دهنده آسیب پذیری نظام بهداشت و اقتصاد این قدرت های جهانی است. زیان گسترده اقتصادی آمریکا و اروپا (سقوط ارزش سهام و افزایش نرخ بیکاری) و مدیریت مسایل اقتصادی کرونا توسط قدرت های شرقی نشان دهنده چرخش مدیریتی در بعد مدیریت بحران های جهانی و درماندگی آمریکا در مهار چالش پیش رو است. نارضایتی اسپانیا و ایتالیا از اتحادیه اروپا، بحران تامین کالاهای پزشکی در آمریکا و اروپا و ناکارآمدی نهادهای غرب پایه گروه هفت و گروه 20 بیانگر ناکارآمدی نهادهای نظم غربی است.
خرید کالاهای پزشکی از چین توسط اتحادیه اروپا[5] و کمک های پزشکی روسیه و سایر کشورها به آمریکا برتری غرب در مدیریت بحران های بهداشتی جهانی را زیر سوال برده است. جهان پساکرونا ضمن نزدیک تر ساختن قدرت کارآمدی مدیریت شرقی به مدیریت غربی بحران های بیولوژیکی، به افزایش سرعت انتقال قدرت و نزدیک تر شدن رقبای آمریکا در بعد کنترل چالش های پیش رو منجر خواهد شد. ضعف های درون ساختاری آمریکا و اتحادیه اروپا در مدیریت اپیدمی های جهانی تابلوی نظم جهانی پساآمریکا را به شکل واضح تری به تصویر کشیده است.
4-نتیجه گیری
به باور بسیاری از محققان روابط بین الملل، جهان پساکرونا جهانی با تشدید رقابت های ملی گرایانه بر سر احیای توان اقتصادی و نفوذ سیاسی خواهد بود. آنچه در دوره گذار از نظم موجود جهانی به شکل برجسته ای به چشم آمده است ضعف های ساختاری قدرت های غربی در برابر اپیدمی مذکور و تقویت مدیریت شرقی در برابر مدیریت غربی چالش های موجود جهانی است. مدیریت بحران های بهداشتی یکی از امتیازات تمدن غربی در دوره هژمونی آمریکا بود که با ظهور قدرت های شرقی و تضعیف توانایی های ساختاری قدرت های غربی با چالش روبه رو شده است.
[1] https://www.khabaronline.ir/news/1373012/%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%DB%8C%
[4] https://foreignpolicy.com/2020/03/20/world-order-after-coroanvirus-pandemic/
[5] - فرانسه و برخی از کشورهای دیگر اتحادیه اروپا به خرید ماسک و دستگاه تنفس از چین اقدام کرده اند. چینی ها در سطح جهانی نزدیک به 4 میلیارد ماسک فروخته اند. درآمد چین در مدت کوتاهی از فروش تجهیزات و لوازم بهداشتی به یک و نیم میلیارد دلار رسید.