
ظهور قدرت های متوسط نوظهور در خاورمیانه جدید: امارات متحده عربی و قطر
نظم منطقهای پس از ناآرامیهای عربی که از آن با عنوان خاورمیانه جدید یاد میشود شاهد نقشآفرینی بازیگران متوسط نوظهور همچون قطر و امارات متحده عربی است. از منظر مولفههای قدرت این دولتها بر خلاف بازیگران متوسط بینالمللی پیشین در منطقه نظیر ایران، مصر، عربستان، عراق و سوریه فاقد استانداردهای لازم برای تبدیل شدن به بازیگران منطقهای هستند. حال سوال این است چرا این بازیگران دامنه فعالیت خود را از زیر نظام منطقهای خلیج فارس به نظم منطقهای خاورمیانه در معنای موسع آن گسترش دادهاند. در این ارتباط، به نظر میرسد عدم تسری ناآرامیهای عربی در اوائل دهه 2010 به امارات و قطر این فرصت را برای آنها فراهم ساخت تا در پرتو تضعیف سایر رقبای درگیر این ناآرامیها چون مصر یا سوریه به بازیگران منطقهای تبدیل شوند. با این حال، بررسی سیر تحولی سیاست خارجی کشورهای مذکور از پیش از بروز ناآرامیهای عربی گویای آن است که آنها در صدد تغییر جایگاه خود در نردبان روابط بینالملل منطقه بودند.. مقاله حاضر قصد دارد با اشاره به روند جابجایی قدرت در بین بازیگران منطقهای طی دوره پسا ناآرامی عربی به طور عام و تمرکز بر الگویهای نوین حاکم بر سیاست خارجی دو قدرت متوسط نوظهور مورد اشاره به طور خاص، به پرسش فوق پاسخ دهد. این مهم در پرتو چارچوب مفهومی قدرتهای متوسط منطقهای در عرصه روابط بینالملل انجام خواهد شد.


گزارش سیاستی با عنوان «طوفان الاقصی؛ اهداف و انگیزههای مقاومت، اسرائیل و آمریکا»

تحول در اولویتهای راهبردی سیاست خارجی ایران برای دستیابی به توسعه در دهه جدید

بررسی محدودیت ماهیانه بانک مرکزی بر روی ترازنامه بانکهای کشور

بایستهها و ضرورتهای تحقق دولت تنظیمگر

جذب سرمایه خارجی جهت توسعه صنعت نیمه هادی در کشور

تبیین پنجاه سال روابط دیپلماتیک ایران و چین

ابزار مذاکره در دکترین سیاسی و امنیتی آمریکا

ترامپ و خلیج فارس؛ امنیت و تجارت

مذاکره با جمهوری اسلامی ایران؛ کلید ایالات متحده برای تثبیت امنیت انرژی و مهار چین

الگو و زمینههای مذاکرات هستهای
