رویداد استراتژیک (8) برگزار گردید
چشم انداز روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای
سهشنبه 17دی 1398 ؛ پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
با خروج ترامپ از توافقنامه برجام، گام های توقف تعهدات هسته ای ایران ذیل برجام با هدف متعهدسازی سایر اعضا و همچنین بازگشت جمهوری اسلامی ایران به وضعیت هسته ای قبل از توافق نامه آغاز شد. عدم عمل سایر اعضای برجام به تعهدات تصریح شده و متعاقبا برداشتن 5 گام هسته ای مهم توسط ایران، سرنوشت این توافق را بیش از پیش در هاله ای از ابهام قرار داده است. در این راستا سناریوهای مختلفی از آینده ادامه فعالیت های هسته ای ایران مطرح شده که از زوایای مختلف امنیتی، سیاسی و اقتصادی به ابعاد برداشته شدن گام های بازگشتی هسته ای پرداخته اند.
با توجه به اهمیت این موضوع، نشست هشتم از سلسله نشست های تخصصی رویداد استراتژیک، با موضوع «چشم انداز روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای»، به همت «اندیشکده مطالعات حاکمیت و روابط بین الملل» و همچنین «پژوهشکده تحقیقات راهبردی» با دعوت از دکتر ابراهیم متقی (استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دکتر رحمان قهرمانپور (پژوهشگر سابق مرکز تحقیقات استراتژیک و پژوهشگر مسائل بین المللی) و دکتر علی خرم (دیپلمات و سفیر سابق ایران در دفتر سازمان ملل در ژنو و تحلیلگر مسائل بین المللی) برگزار گردید.
در این نشست دکتر رحیم بایزیدی معاون اندیشکده مطالعات حاکمیت و روابط بین الملل به آسیب شناسی روابط ایران و سایر اعضای برجام در دوره زمانی 20 ماه پس از خروج آمریکا از برجام پرداخت. وی ضمن اشاره به تحریم های آمریکا، طرح های اروپا و سایر کشورها برای نجات برجام را مورد اشاره قرار داد که با چالش های ذیل مواجهند:
- وابستگی طرح های پیشنهادی به تایید آمریکا
- عدم مطابقت بسته های پیشنهادی با تعهدات برجامی اروپا
- محدود بودن بستههای پیشنهادی به کالاهای غیرتحریمی
- حفظ ساختار و شاکله تحریمها علیه ایران
- نبود اراده جدی در اروپا؛ با توجه به مصرف روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت و عدم تضمین خرید 500 هزار بشکه نفت از ایران که کمتر از 2.5 درصد از نفت مصرفی اروپا خواهد بود.
- تجارت کم ایران با کل اروپا، که کمتر از 40 درصد تجارت ایران با کشورهایی همچون عراق است.
- مسئله زمان بدین معنی که با گذشت 20 ماه از خروج آمریکا از برجام، سازوکار اینستکس که اروپایی ها وعده آن را داده بودند، هنوز عملیاتی نشده است.
در ادامه دکتر بایزیدی چالش های فوق را نتیجه تبعی بودن الگوی بازیگری آمریکا در مواجهه با آمریکا می داند؛ بدین معنی که گرچه این کشورها در سطح تاکتیکی یا غیرراهبردی از توان کنش نسبتا مستقل برخوردارند، اما از توان کنش راهبردیِ مستقل از آمریکا برخوردار نیستند.
دکتر رحمان قهرمان پور: خروج ترامپ از برجام با هدف قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در بن بست استراتژیک بود.
رحمان قهرمان پور به عنوان سخنران نخست در ابتدا این سوال را مطرح کرد که دلایل امضاء توافقنامه برجام توسط جمهوری اسلامی ایران چیست؟ در پاسخ به این سوال قهرمان پور دلایل امنیتی و سیاسی را مهمتر از دلایل اقتصادی به عنوان انگیزه اصلی ایران جهت حضور در توافقنامه برجام ذکر نمود. به نظر قهرمان پور کاهش فشارهای سیاسی و امنیتی غرب و توافق بر مبنای افزایش اعتماد که از سال 1384 آغاز شده بود دلایل اساسی حضور ایران پشت میز مذاکرات چندجانبه با قدرت های غربی بود. ترامپ و صهیونیست های افراطی برجام را هدیه ای از طرف اوباما برای تجدید قدرت به ایران می دانستند و خروج یکجانبه از توافق نامه مذکور را قرار دادن ایران در بن بست استراتژیک می دانستند.
ایران برای خروج از بن بست استراتژیک پیش رو در دو سطح هسته ای و رقابت های منطقه ای اقدام کرده است. جدا کردن ریتم واکنش های هسته ای از کنش ورزی های منطقه ای به خواست مقامات امنیتی ایران انجام شده است. راهبرد هسته ای جمهوری اسلامی ایران وادارسازی اروپا جهت تامین منافع اقتصادی حاصل از برجام بود که به دلیل عدم توانایی اروپا برای مقابله گری با واشنگتن این امر متحقق نشده است. با افول میانجی گری اروپا در مناقشه هسته ای، دو کشور ایران و آمریکا به صورت مستقیم در برابر یکدیگر قرار گرفته اند. شاید اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند در سطح منطقه ای امتیازات لازم را دریافت کند در سطح هسته ای محدودیت ها چندان ناراحت کننده نباشد.
دکتر ابراهیم متقی: ترامپ از درون دستگاه حاکمه آمریکا تحت فشار است.
ابراهیم متقی وضعیت موجود هسته ای بین ایران و غرب را به دلیل تندروی های ترامپ اجتناب ناپذیر می داند. وضعیت تعارض ایران و آمریکا در دوره ترامپ به گونه ای پیش رفته است که این دست از کشمکش ها گریز ناپذیر است. در سطح منطقه ای بازیگران متنوع دولتی و غیر دولتی بسیاری حضور دارند که جمهوری اسلامی ایران یکی از آنها است. ایران از ابزارهای مختلفی برای بازیگری در سطح منطقه ای برخوردار بوده است. سردار سلیمانی در سطح منطقه، نقش موازنه دهنده را برعهده داشت. با شهادت این سردار بزرگ بازیگران دیگر کوچک منطقه ای فرصت کنش ورزی پیدا کرده اند. در دیدگاه غربی ها جمهوری اسلامی ایران با خروج ترامپ از برجام تحقیر شد. این تحقیر در کنار نامساعد شدن وضعیت اقتصادی به تجدید نظر در راهبرد هسته ای ایران و کاهش تعهدات هسته ای منجر شده است.
پس از ترور سردار سلیمانی شرایط منطقه ای به گونه ای رقم خورده است که ضمن تقویت قدرت نرم ایران، فضای انتقام گیری نیز مساعد شده است. در کنار این فضای مطلوب، ترامپ به دلیل رویکرد جنگ طلبانه و ماجراجویانه از طرف سیستم سیاسی آمریکا تحت فشار است. این فشار سبب شده است ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران محتاط تر باشد. در نهادهای فکری و امنیتی آمریکا این بحث وجود دارد که ترامپ در پی سوق دادن آمریکا به وضعیت جنگی در برابر جمهوری اسلامی ایران است. اما با همه این تفاسیر، امکان وجود جنگ گسترده و فراگیر بین ایران و آمریکا وجود ندارد. رویه تهاجمی ترامپ سبب شده است تا مقاومت ایران از مشروعیت و حقانیت بیشتر برخوردار باشد که همین مسئله می تواند نقطه قوت ایران در منطقه باشد.
اگرچه برجام یک زیان راهبردی بود اما در برداشتن گام های کاهش تعهدات هسته ای باید یک نکته را مورد توجه قرار دهیم و آن این است که این گام ها به امنیتی شدن برنامه هسته ای ایران منجر نشود و فعالیت های هسته ای به صورت پرچالش استمرار نداشته باشد. هر چند بازگشت به وضعیت هسته ای پیش از امضای برجام بسیار سخت است و شرایط موجود به سمت تصاعد بحران پیش می رود. با توجه به افزایش حساسیت های امنیتی حاضر باید در انتقام گرفتن به دقت عمل کنیم و محدودیت های موجود را لحاظ کنیم.
دکتر علی خرم؛ در شرایط کنونی (پس از شهادت سردار سلیمانی) دو هدف اساسی را می توان وصول کرد: پیش بردن گام های هسته ای و خروج آمریکا از عراق.
در هر راهحلی برای ادامه گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای
باید امنیت ملی کشور در مرکز اولویت ها باشد. گام پنجم سبب شد تا خویشتنداری
آمریکا افزایش پیدا کند. آمریکا می داند که انرژی هسته ای در ایران بومی و تبدیل
به غرور ملی جمعی شده است. جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد صنعت هسته ای را ارتقا
دهد این توانایی در داخل کشور وجود دارد. در واقع برجام جمهوری اسلامی ایران را به
دلیل فضای مساعد حقوقی و بین المللی که فراهم ساخت به مباحث هسته ای مسلط کرد.
دو مساله در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اولویت قرار دارد. اول مسایل هسته ای؛ دوم، اختلافات منطقه ای با آمریکا. هرگونه حمله گسترده نظامی به آمریکا توسط ایران فرصت را برای بسیج غرب به ترامپ می دهد. لذا ابزارهای دیگر مناسب تر هستند. ایران باید در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در آمریکا نقش موثرتری را بازی کند. در صورتی که ترامپ به دور دوم ریاست جمهوری نرسد ایران فضای بهتری را برای بازی در برابر آمریکا خواهد داشت. برای حفظ منافع ملی نجات ساختار اقتصادی کشور از ضرورت راهبردی بسیار بالایی برخوردار است. تعامل با اروپا در نهایت فرمول نفت در برابر غذا در بهترین سناریو برای ایران خواهد بود. پس از وقایع آبان 1398 ترامپ ایران را در موقعیت آسیب پذیر مشاهده نمود. این امتیاز گیری در حوزه منطقه ای و هسته ای می تواند به وقوع بپیوندد. می توانیم از فضای موجود در سیاست خارجی برای انتقال به گام پنجم استفاده کنیم.
آمریکا به دنبال فروش نفت شل خود و جایگزینی آن با نفت سایر کشورها از جمله ایران است. اروپا تمایلی برای درگیر شدن با آمریکا ندارد. لذا نمی توان به مذاکره با اروپا همه مسایل هسته ای را گره زد. در مجموع برجام برای امنیت جمهوری اسلامی ایران مفید بود. زیرا توانست با استفاده از سازوکار حقوقی و چندجانبه برخی محدودیت ها را به نفع جمهوری اسلامی ایران کاهش دهد.