شهرهای هوشمند، رهیافتهایی به سوی انسانگرایی
درمیان مهمترین مشکلات شهرنشینی بویژه درکلانشهرهای کشور، میتوان از افزایش روز افزون جمعیت و مهاجران، پراکنش افقی شهر، زیرساخت¬های نامناسب و توزیع نامتعادل آن در سراسر نقاط شهر، ترافیک، آلودگی هوا، آب¬های زیرزمینی و صوتی نام برد. در این میان، به نظر می¬رسد یکی از راه حلها برای مواجهه با چنین مشکلاتی، حرکت مدیریت شده به سمت هوشمندسازی شهری باشد، تا در تحقق انسان¬محوری شهرها و حل مشکلات یاد شده یاریگر باشد.
هوشمندسازی شهری و دوفضایی شدن بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مانند سایر اختراعات و پیشرفت علم بشر همچون الکتریسیته و یا موتورهای برق باعث تغییرات شگرف و عظیمی در عرصه¬های اقتصادی و اجتماعی در اقصی نقاط دنیا شده است. در حقیقت ارتباط از راه دور نقش موثری در کاهش ترافیک و مشارکت در ارتباط با کاهش هزینه¬ها و ارتقاء بهره¬وری نیروی انسانی دارد. ضمن توجه به اینکه برخلاف تجربه کشورهای صنعتی، فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای درحال توسعه، میتواند یک عامل اساسی و مهم در جهت دسترسی سریع این کشورها به مراحل بالاتر توسعه باشد. از آنجا که اقتصادهای در حال توسعه در شرایط کارا و بهینه عمل نمی¬کنند لذا معرفی فناوری اطلاعات و ارتباطات در چنین اقتصادهایی باعث میشود، پتانسیلی در اختیار این اقتصادها قرار گیرد تا مراحل توسعه اقتصادی را با سرعت بیشتری طی کند.
در شهر هوشمند، مجموعهای از سختافزارها و نرمافزارها به همراه فکر وجود دارد که گردش و بهرهبرداری از اطلاعات را امکان¬پذیر میسازد. به عنوان یک نمونه، توسعه فضای دوم شهری، هوشمند شدن شهرها و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور قابل ملاحظه¬ای به افزایش تولید و رشد اقتصادی کمک می¬نماید. در حقیقت، فناوری اطلاعات و ارتباطات این ظرفیت را دارد که دولتها را برای تسهیم اطلاعات، کاراتر و مستعدتر نموده و باعث شفافتر و پاسخگوتر شدن آنها شود.
از آثار مثبت دیگر منشعب از فناوری اطلاعات و ارتباطات، گسترش آموزش است، زیرا این امیدواری را در جوامع ایجاد میکند که با هزینه کرد و صرف منابع محدود در حوزه آموزش، می¬توان سطح وسیعی از جمعیت را تحت پوشش برنامههای آموزشی قرار داد و منابع ذخیره شده را برای سایر برنامههای توسعهای آزاد کرد. بحث آموزش الکترونیک در سالهای اخیر مطرح شده و بسیاری از موسسهها و شرکت¬ها سعی بر گسترش آن دارند. آرامش، انتخاب رشته مورد علاقه، رهایی از مشکلات و هزینههای رفت و آمد، امکان دسترسی در هر زمان و مکان و امکان استفاده از منابع الکترونیکی و کتابخانههای دیجیتال میتواند زمینه¬های ارتقای دانش افراد جامعه را فراهم کند. ویدئو کنفرانسها و تالارهای مجازی گفتگو به راحتی ارتباط دانشجو با استاد و دانشجویان دیگر را در هر نقطه جغرافیایی فراهم میکند. البته نباید فراموش کرد دسترسی به این امکانات مستلزم تجهیزات مناسب و اینترنت پرسرعت است. طرح آموزش الکترونیک به سرعت رو به افزایش است و بسیاری از خانوادهها برای کنترل فرزندان خود و کاهش هزینه از آن استقبال کردهاند. اما میبایست در نظر داشت که کماکان برخی از فنون و مهارتهای یادگیری در ارتباطهای نزدیک و فیزیکی موثرتر است و آموزش الکترونیک به تنهایی نمیتواند تمام ابعاد مهارتهای یادگیری را پوشش دهد.
هوشمندسازی شهری نقش مهمی در افزایش قدرت تصمیم¬گیری شهروندان، تقویت سرمایه اجتماعی، کاهش آثار و بلایای طبیعی، توانمندسازی فقرا، افزایش کیفیت زندگی و توسعه اجتماعی در مناطق مختلف شهری بازی میکند.
شاید بتوان گفت به کارگیری صحیح فناوری اطلاعات نه تنها آینده زندگی شهرنشینی و البته روستانشینی را بهبودخواهد بخشید، بلکه سعی داردتا خرابیهای به بارآمده ناشی از فناوریهای گذشته را نیز اصلاح نماید. به عنوان مثال بکارگیری فناوری اطلاعات، مشکلات ترافیک، کمبود مکان فیزیکی جهت انجام کار و تحصیل، کمبود زمان، خلاء¬های اشتغال و ضعف¬های تبادلات فرهنگی را مرتفع خواهد نمود.
در این عرصه جدید، هر فرد و جامعهای که با شناخت واشراف بیشتر، اهداف وآرمان¬های روشن¬تر پا به میدان بگذارد می-تواند از این فناوری بهره بیشتری ببرد و در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جهان نقش بیشتری داشته باشد.
مجموع فرایدهای یاد شده، به شهرسازی انسان¬محور کمک میکند. در شهرسازی انسانگرایانه و انسان محور، مدیریت جوامع شهری و البته روستایی، با رویکرد انسانمحوری به دنبال پاسخ حداکثری به نیاز روزافزون جامعه است؛ در چنین شرایطی، نه تنها مدیریت شهری در خدمت شهروندان قرار دارد بلکه خود شهروندان به دنبال مشارکت، تعاون، کمکرسانی و رفع نیاز همدیگر هستند؛ یعنی بین افراد جامعه، هم رابطه عمودی و هم رابطه افقی برقرار خواهد بود.
ازآنجاکه نیاز به جابهجایی، یکی از نیازهای پایهای شهروندان امروز است، میتوان گفت که مصداق عینی عناصر در شهر انسانگرا، فضاها و پروژههایی است که حضور و فعالیت انسان را تسهیل میکنند. در شهرسازی انسانگرا که منشعب و متأثر از هوشمندسازی فعالیت¬ها و فرایندها باشد، رویکرد مدیریت شهری به سمت توسعه و تسهیل پروژههایی است که نیاز جمعی شهروندان را رفع میکند و به نیاز همه گروهها و افراد با قابلیتها و تواناییهای متفاوت، توجه میکند. غایت شهرسازی انسانمحور و انسانگرا، ایجاد و توسعه شهری خواهد بود که شهروندانش در کمال امنیت، آرامش و آسایش، با همدلی و تعاون و مشارکت کامل زندگی کنند. شهرسازی انسانگرا، بیش از هرچیز به سمت کاستن از حضور و تسلط خودرو و ماشینزم بر ارکان زندگی شهروندان حرکت میکند و بسترساز الحاد و دوری از الوهیت و ابعاد معنوی نیست.