گزارش
۲۳ شهريور ۱۳۹۵ | ۱۴:۰۰
"شبکه های اجتماعی و هویت"
تاریخ : ٢٦ تير ١٣٨٩
موضوع : رسانه
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی / گروه پژوهشهای رسانه
خلاصه
امروزه شاهد دگرگونی های اساسی در ابزارهای ارتباطی هستیم. یکی از ابزارها که به شدت دنیای ارتباطات را دگرگون کرده شبکههای اجتماعی است. این شبکهها به گونهای متفاوت مناسبات اجتماعی و فردی را دچار دگرگونی کرده است به طوری که نه تنها نهادهای اجتماعی از حیث کارکرد و ماهیت دستخوش تغییرات شدهاند بلکه تاثیر این شبکهها بر هویت کاربران و اعضای شبکه نیز دستخوش تحولات و تغییرات اساسی شده است. از این رو، برای شناخت هرچه بهتر و مناسبتر از این فضا، و تاثیراتی که این شبکهها می توانند بر هویت کاربران داشته باشند، گروه پژوهشهای رسانهای مرکز تحقیقات استراتژیک به طرح این مسئله پرداخته است.
به همین منظور، نشست تخصصی با حضور تنی چند از اساتید و کارشناسان تحت عنوان «شبکههای اجتماعی و هویت» در تاریخ شنبه ٢٦ تیر برگزار گردید.
محورها
١- بررسی تحولات شبکههای اجتماعی جدید
٢- ارزیابی میزان تأثیر شبکههای اجتماعی بر ساختار ذهنی و باور افراد
٣- چگونگی برساخته شدن هویت در شبکههای اجتماعی جدید
٤- ارزیابی فرصتساز یا تهدیدآمیز بودن شبکههای اجتماعی جدید
سخنرانان و مباحث مطرح شده
دکتر سیدرضا صالحی امیری/ شبکههای اجتماعی جدید و سرگشتگی جوان ایرانی
دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی/شبکههای اجتماعی و ازهمگسیختگی هویت
دکتر سعیدرضا عاملی/هویتهای دورگه و شبکههای هندسی اجتماعی
دکتر حمید ضیایی پرور/چیستی شبکههای اجتماعی و ابعاد و ویژگیهای این شبکهها و نسبت آن با هویت
بابک دربیکی/بازخوانی مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی
سیدروح الله حسنی /کارکردهای شبکههای اجتماعی
خلاصهای از مباحث مطرح شده
در ابتدای این نشست دکتر سید رضا صالحی امیری معاون پژوهش های فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک، با بیان اینکه موضوع هویت از مباحث مغفول کشور است عنوان کرد: به نظر میرسد بحران هویت از موضوعات اصلی کشور در دهه چهارم است که کمتر به آن پرداخته شده است. برای اثبات این ادعا دو دلیل را میتوان مطرح کرد: اول؛ فضای سیاسی آنقدر فضای فرهنگی را احاطه کرده که امکان ظهور نیست. دوم؛ پیچیدگی موضوع است. درصورتیکه مسألهای پیچیده شود، بهترین راه، فرار از مسأله است.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی از مباحث مطرح در معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی بحث هویت است اشاره کردند: تاکنون پروژههای تحقیقاتی و پژوهشنامههای متعددی در ارتباط با موضوع هویت از سوی این معاونت انتشار یافته است.
دکتر صالحی مهمترین چالش نسل جدید را در فضای دهه آتی، گمگشتگی و سرگشتگی دانست و افزود: این پدیده گمگشتگی و سرگشتگی به ناکجاآبادی ختم میشود که در انتهای این مسیر با آسیبهای متعددی همراه خواهد شد. به اعتقاد دکتر صالحی با توجه به چالشهای نوظهور در حوزه هویت نیازمند سیاستگذاری در سطح کلان نظام هستیم، در پایان ایشان از رسانهها به عنوان نقطه ثقل مسئله هویت یاد کردند.
دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی، سخنران دوم نشست،بحث هویت در شبکه های اجتماعی را با بحث از اسلام سیاسی در شبکههای اجتماعی آغاز کرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه: اسلام سیاسی در شبکههای اجتماعی، به بسیج عاطفی و احساسی تمسک میجوید و درنهایت آن مشکل سرگشتگی طبقات فرودست و طبقه متوسط شهری بدون راه حل ظهور و بروز یافته است، افزود؛ جامعه شهری جامعه رسانهای شدهای است که به مدد رسانهها، هویتها در آن برساخته میشوند و شکل میگیرند. از این رو، درجامعه شهری سه مفهوم هویت، امر سیاسی و رسانه را نمی شود نادیده گرفت.
وی گفت: وقتی جامعه رسانهای میشود در آن معانی به طورضمنی، عمومی و انتزاعی شکل گرفته و از صورتبندیهای موقعیتمند و انضمامی، مسئلههای مشخص تجربی و آنچه در رویاروییهایی عینی و چندجانبه اتفاق میافتد فاصله میگیرند، به اعتقاد کاشی، در این دنیا، یک دنیای ذهنی شخصی معنایی شکل میگیرد که با آنچه در تجربه روزمره میگذرد، فاصله دارد. بنابراین ما یک معنا در نسبتهای واقعیمان و یک معنا در صورتبندیهای ذهنی و رسانهای خود داریم. او با تاکید بر اینکه اغراق در قدرت رسانهها مرزبندی دارد میگوید: در قدرت معناهای ذهنی و رسانهای اغراق شده، اگر چه در دنیای جدید جهان رسانهای، گاهی اوقات مسایل عمیق فلسفی شکل میگیرد مانند انسان آنلاین که گویی به نحو فلسفی و آنتولوژیک انسانی است مستقل و متفاوت از دیگر انسانهای گذشته و همواره معانی رسانهای که هویتهای رسانهای را شکل میدهند با آنچه در تجربه واقعی روزمره رخ میدهد دو موضوع متفاوت و دوگانه بوده و بین آنها فاصله وجود دارد. اگر چه مرز میان رسانه و واقعیت را درعالم خارج نمیتوانیم روشن کنیم، اما همچنان دو بحث متفاوت هستند و در جامعهای مانند جامعه ایران گاه عدم تفکیک میان این دو و گزافهگویی در باب قدرت رسانه، و هویتهای رسانهای و دیجیتالی و امثالهم، منجربه بحرانهایی میشود که ضرورت تفکیک مرز میان این دو بیش از گذشته احساس میشود. از نظر کاشی، مرز دیگر میان رسانههای نسل اول و نسل دوم است. نسل اول با رادیو و تلویزیون و مطبوعات شکل گرفت و نسل دوم با اینترنت و سیستمهای دیجیتالی سروکار دارد.
وی در جمع بندی مطالب خود با تاکید بر اینکه اسلام سیاسی به عنوان مفهوم متکی به اسلام همچنان مهمترین و فراگیرترین عامل بازتولید معنا است افزود: در پروژه 30 ساله گذشته اسلام سیاسی عامل سازماندهی نسل سیاسی درجامعه ایرانی نیز بوده است. مسئله اساسی این است که با این اسلام سیاسی چه باید کرد؟ بحرانهایش را چگونه باید مورد شناسایی قرار داد؟ بحرانهای هویت عمومی را چگونه میشود بازآفرینی کرد؟
سخنران سوم نشست، دکتر سعیدرضا عاملی با موضوع «هویتهای دورگه و شبکههای هندسی اجتماعی» بودند. وی با بیان تعریفی از هویت تأکید کرد: مقولاتی همچون هویت و فرهنگ تعاریف خاص خود را دارند و نمیتوان آنها را بهگونهای تعریف کرد که هر چیزی درون آنها جای گیرد. سپس وی به ارائه تعریفی از هویتهای دورگه و نامعین پرداخت.
دکتر عاملی با الهام از افلاطون هویت را عکاسی و تصویر گرفتن از خود و دیگری تعبیر کردند. به اعتقاد ایشان اینکه کیستم و کیستیم در واقع عکسی است که از خود و دیگری داریم. به طور حتم هویت امری ذهنی است که نه به این معنا که خیالی است، به این معنا که در ذهن انعکاس پیدا میکند. در واقع محصول معرفتهای بشری است، حال بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه.
او با انتقاد از مناسبات حاکم بر شبکههای اجتماعی جدید و ارتباط آن با امپریالیسم نو و رسانهای عنوان کرد: بودن هویتی در نسبت با شبکههای اجتماعی جدید به گونهای شکل گرفته که گفته میشود من هستم چون در فیسبوک یا دیگر شبکههای اجتماعی عضو هستم. بودن و نبودن معنایش این شده است که ما چنین شبکههایی باشیم.
عاملی در پایان تأکید کرد؛ باید شبکههای اجتماعی سالم برای خودمان درست کنیم. جمهوری اسلامی ایران یک حکومت دوفضایی است، فضای دوم را اگر کار معنادار دقیق برایش صورت نگیرد، در اختیار دیگران قرار میگیرد.
دکتر حمید ضیاییپرور، سخنران چهارم نشست، در مورد چیستی شبکههای اجتماعی و ابعاد و ویژگیهای این شبکهها و نسبت آن با هویت صحبت کرد. وی با برشمردن برخی ویژگیهای شبکههای اجتماعی جدید به سرعت عضوگیری این شبکهها در قیاس با نسلهای قبلی این شبکهها اشاره کرد.
وی ادامه داد: در نسل جدید شبکههای اجتماعی، تکیه اصلی بر تولید محتوا از سوی کاربران است. پس با اشاره به شبکه اجتماعی «کلام تیوی» عنوان کرد که راهکار مواجهه با شبکههای اجتماعی این است که ما هم شبکههای اجتماعی مختص به خودمان را با تکیه بر توان متخصصان خودمان در فضای وبفارسی ایجاد کنیم و فعل و انفعالات کاربران ایرانی را درون آن کنترل کنیم. ضیاییپرور عنوان کرد: برخلاف موج اول وب (2000-1990) که هویتها در فضای مجازی، پنهان و دروغین بود، در فضای شبکههای اجتماعی بهخصوص فضاهایی مثل فیسبوک و شبیه به آن، آدمها و کاربران تقریباً با هویت واقعیشان حضور پیدا میکنند و اگر افراد شخصی را نشناسند او را به لیست دوستان خود اضافه نمیکنند. در واقع هویت، در فضای جدید، در حال بازگشتن به دنیای واقعی است، اینکه سازمانهایی که در این شبکهها وارد شدهاند با هویت شخص حضور پیدا کردهاند.
سخنرانی دیگر نشست، آقای بابک دربیکی در مورد بازخوانی مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی به طرح نظرات خویش پرداخت. وی با تاکید بر اینکه بحث خود درباره مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی را بیشتر با رویکرد بعد سیاسی دنبال میکند، درباره مفهوم هویت گفت: هویت یک مفهوم ثابت و ساده نیست که در چارچوب معینی قابل تعریف باشد، بلکه مفهومی پیچیده و لایه ای بوده و هر لایه دارای مجموعهای از تعریفها و شاخصها است که دائماً در حال تغییر هستند. وی افزود: هویت، بازتاب شناخت من از خودم نیست، بلکه بازتاب شناخت من از خودم در یک ظرف مکانی و زمانی مشخص است. به عبارت دیگر، هویت در ارتباط با دیگران و در نسبت با دیگران معنا پیدا میکند. این هویت لزوماً به دنبال یک عشق بزرگ نیست، بلکه درباره یک سری روابط انسانی مصداق مییابد. وی با تاکید براین که در چنین فضایی وجود فضای اجتماعی بسته و متصلب امکانپذیر نیست عنوان کرد: در فضای شبکههای اجتماعی، سیاست در جاهایی دست بالا را دارد، و این موضوع خود را در شبکههای اجتماعی نیز نشان میدهد. امروزه فضای سیاسی هم جزئی از هویت شده است و رنگهای سیاسی در فضای اجتماعی معنی یافته و هویت دهنده شدهاند از این رو با این هویت نمیشود تنها با نگاه سلبی برخورد کرد. این بیان که استعمارنو و یا کهنه مولد شبکهها هستند است و... نشانگر آن است که ما به درستی پدیده را نشناختهایم و از این رو تنها به نگاه سلبی متوسل میشویم.
دربیکی در پایان سخنان خود با طرح این سوال تاکید کرد: شبکههای اجتماعی مکانی است برای بازتولید. به اعتقاد دربیکیحتی جنبشهای اجتماعی حیات و ممات یک جنبش تنها منحصر به حضور خیابانی نیست. مگر نه اینکه حوزه سیاست ، بازی ممکنها است. مگر به قول فوکو سیاست کم کردن عرصه مانور حریف نیست؟ مگر سیاست تصمیمگیری درحال و شرایط حال نیست؟ این اتفاقات هم در همین حوزه دارد میافتد، ولی تاثیرگذاری در شرایط کنونی متفاوت است و لزوماً در خیابان نیز اتفاق نمیافتد. اما در عین حال این موضوع، امکانی برای ادامه حیات یک جنبش را فراهم ساخته است . تاکید بایدی استبدادی بر هویت سازی در شبکههای اجتماعی توسط برخی، روند طبیعی هویت سازی را مختل کرده و نوعی هویت سازی تصنعی را به کشور تحمیل کرده و در صورت استمرار ایران را با یک بحران هویت دائمی مواجه خواهدساخت.
سید روح الله حسنی به عنوان آخرین سخنران این نشست درباره کارکردهای شبکههای اجتماعی مطالبی را عنوان کرد. وی با تأکید بر پرهیز از خوشبینی محض در قبال کارکرد شبکههای اجتماعی عنوان کرد: اگر از فرصتها استفاده نکنیم تبدیل به تهدید میشوند. در واقع این مسأله یک حالت دوسویه دارد. وی در ادامه گفت: در شبکههای اجتماعی، هویتها از همه طرف تحت تأثیر قرار میگیرند و گاهی اوقات تأثیرها میپذیرند. ممکن است شبکههای اجتماعی ذائقه فرهنگی کاربران را تغییر بدهند و ما در آیندهای نه چندان دور با یک جامعهای از نظر فرهنگی مواجه باشیم، که با جامعه کنونی تفاوتهای زیادی داشته باشد، که این چالشهایی را در بر خواهد داشت.
امروزه شاهد دگرگونی های اساسی در ابزارهای ارتباطی هستیم. یکی از ابزارها که به شدت دنیای ارتباطات را دگرگون کرده شبکههای اجتماعی است. این شبکهها به گونهای متفاوت مناسبات اجتماعی و فردی را دچار دگرگونی کرده است به طوری که نه تنها نهادهای اجتماعی از حیث کارکرد و ماهیت دستخوش تغییرات شدهاند بلکه تاثیر این شبکهها بر هویت کاربران و اعضای شبکه نیز دستخوش تحولات و تغییرات اساسی شده است. از این رو، برای شناخت هرچه بهتر و مناسبتر از این فضا، و تاثیراتی که این شبکهها می توانند بر هویت کاربران داشته باشند، گروه پژوهشهای رسانهای مرکز تحقیقات استراتژیک به طرح این مسئله پرداخته است.
به همین منظور، نشست تخصصی با حضور تنی چند از اساتید و کارشناسان تحت عنوان «شبکههای اجتماعی و هویت» در تاریخ شنبه ٢٦ تیر برگزار گردید.
محورها
١- بررسی تحولات شبکههای اجتماعی جدید
٢- ارزیابی میزان تأثیر شبکههای اجتماعی بر ساختار ذهنی و باور افراد
٣- چگونگی برساخته شدن هویت در شبکههای اجتماعی جدید
٤- ارزیابی فرصتساز یا تهدیدآمیز بودن شبکههای اجتماعی جدید
سخنرانان و مباحث مطرح شده
دکتر سیدرضا صالحی امیری/ شبکههای اجتماعی جدید و سرگشتگی جوان ایرانی
دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی/شبکههای اجتماعی و ازهمگسیختگی هویت
دکتر سعیدرضا عاملی/هویتهای دورگه و شبکههای هندسی اجتماعی
دکتر حمید ضیایی پرور/چیستی شبکههای اجتماعی و ابعاد و ویژگیهای این شبکهها و نسبت آن با هویت
بابک دربیکی/بازخوانی مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی
سیدروح الله حسنی /کارکردهای شبکههای اجتماعی
خلاصهای از مباحث مطرح شده
در ابتدای این نشست دکتر سید رضا صالحی امیری معاون پژوهش های فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک، با بیان اینکه موضوع هویت از مباحث مغفول کشور است عنوان کرد: به نظر میرسد بحران هویت از موضوعات اصلی کشور در دهه چهارم است که کمتر به آن پرداخته شده است. برای اثبات این ادعا دو دلیل را میتوان مطرح کرد: اول؛ فضای سیاسی آنقدر فضای فرهنگی را احاطه کرده که امکان ظهور نیست. دوم؛ پیچیدگی موضوع است. درصورتیکه مسألهای پیچیده شود، بهترین راه، فرار از مسأله است.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی از مباحث مطرح در معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی بحث هویت است اشاره کردند: تاکنون پروژههای تحقیقاتی و پژوهشنامههای متعددی در ارتباط با موضوع هویت از سوی این معاونت انتشار یافته است.
دکتر صالحی مهمترین چالش نسل جدید را در فضای دهه آتی، گمگشتگی و سرگشتگی دانست و افزود: این پدیده گمگشتگی و سرگشتگی به ناکجاآبادی ختم میشود که در انتهای این مسیر با آسیبهای متعددی همراه خواهد شد. به اعتقاد دکتر صالحی با توجه به چالشهای نوظهور در حوزه هویت نیازمند سیاستگذاری در سطح کلان نظام هستیم، در پایان ایشان از رسانهها به عنوان نقطه ثقل مسئله هویت یاد کردند.
دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی، سخنران دوم نشست،بحث هویت در شبکه های اجتماعی را با بحث از اسلام سیاسی در شبکههای اجتماعی آغاز کرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه: اسلام سیاسی در شبکههای اجتماعی، به بسیج عاطفی و احساسی تمسک میجوید و درنهایت آن مشکل سرگشتگی طبقات فرودست و طبقه متوسط شهری بدون راه حل ظهور و بروز یافته است، افزود؛ جامعه شهری جامعه رسانهای شدهای است که به مدد رسانهها، هویتها در آن برساخته میشوند و شکل میگیرند. از این رو، درجامعه شهری سه مفهوم هویت، امر سیاسی و رسانه را نمی شود نادیده گرفت.
وی گفت: وقتی جامعه رسانهای میشود در آن معانی به طورضمنی، عمومی و انتزاعی شکل گرفته و از صورتبندیهای موقعیتمند و انضمامی، مسئلههای مشخص تجربی و آنچه در رویاروییهایی عینی و چندجانبه اتفاق میافتد فاصله میگیرند، به اعتقاد کاشی، در این دنیا، یک دنیای ذهنی شخصی معنایی شکل میگیرد که با آنچه در تجربه روزمره میگذرد، فاصله دارد. بنابراین ما یک معنا در نسبتهای واقعیمان و یک معنا در صورتبندیهای ذهنی و رسانهای خود داریم. او با تاکید بر اینکه اغراق در قدرت رسانهها مرزبندی دارد میگوید: در قدرت معناهای ذهنی و رسانهای اغراق شده، اگر چه در دنیای جدید جهان رسانهای، گاهی اوقات مسایل عمیق فلسفی شکل میگیرد مانند انسان آنلاین که گویی به نحو فلسفی و آنتولوژیک انسانی است مستقل و متفاوت از دیگر انسانهای گذشته و همواره معانی رسانهای که هویتهای رسانهای را شکل میدهند با آنچه در تجربه واقعی روزمره رخ میدهد دو موضوع متفاوت و دوگانه بوده و بین آنها فاصله وجود دارد. اگر چه مرز میان رسانه و واقعیت را درعالم خارج نمیتوانیم روشن کنیم، اما همچنان دو بحث متفاوت هستند و در جامعهای مانند جامعه ایران گاه عدم تفکیک میان این دو و گزافهگویی در باب قدرت رسانه، و هویتهای رسانهای و دیجیتالی و امثالهم، منجربه بحرانهایی میشود که ضرورت تفکیک مرز میان این دو بیش از گذشته احساس میشود. از نظر کاشی، مرز دیگر میان رسانههای نسل اول و نسل دوم است. نسل اول با رادیو و تلویزیون و مطبوعات شکل گرفت و نسل دوم با اینترنت و سیستمهای دیجیتالی سروکار دارد.
وی در جمع بندی مطالب خود با تاکید بر اینکه اسلام سیاسی به عنوان مفهوم متکی به اسلام همچنان مهمترین و فراگیرترین عامل بازتولید معنا است افزود: در پروژه 30 ساله گذشته اسلام سیاسی عامل سازماندهی نسل سیاسی درجامعه ایرانی نیز بوده است. مسئله اساسی این است که با این اسلام سیاسی چه باید کرد؟ بحرانهایش را چگونه باید مورد شناسایی قرار داد؟ بحرانهای هویت عمومی را چگونه میشود بازآفرینی کرد؟
سخنران سوم نشست، دکتر سعیدرضا عاملی با موضوع «هویتهای دورگه و شبکههای هندسی اجتماعی» بودند. وی با بیان تعریفی از هویت تأکید کرد: مقولاتی همچون هویت و فرهنگ تعاریف خاص خود را دارند و نمیتوان آنها را بهگونهای تعریف کرد که هر چیزی درون آنها جای گیرد. سپس وی به ارائه تعریفی از هویتهای دورگه و نامعین پرداخت.
دکتر عاملی با الهام از افلاطون هویت را عکاسی و تصویر گرفتن از خود و دیگری تعبیر کردند. به اعتقاد ایشان اینکه کیستم و کیستیم در واقع عکسی است که از خود و دیگری داریم. به طور حتم هویت امری ذهنی است که نه به این معنا که خیالی است، به این معنا که در ذهن انعکاس پیدا میکند. در واقع محصول معرفتهای بشری است، حال بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه.
او با انتقاد از مناسبات حاکم بر شبکههای اجتماعی جدید و ارتباط آن با امپریالیسم نو و رسانهای عنوان کرد: بودن هویتی در نسبت با شبکههای اجتماعی جدید به گونهای شکل گرفته که گفته میشود من هستم چون در فیسبوک یا دیگر شبکههای اجتماعی عضو هستم. بودن و نبودن معنایش این شده است که ما چنین شبکههایی باشیم.
عاملی در پایان تأکید کرد؛ باید شبکههای اجتماعی سالم برای خودمان درست کنیم. جمهوری اسلامی ایران یک حکومت دوفضایی است، فضای دوم را اگر کار معنادار دقیق برایش صورت نگیرد، در اختیار دیگران قرار میگیرد.
دکتر حمید ضیاییپرور، سخنران چهارم نشست، در مورد چیستی شبکههای اجتماعی و ابعاد و ویژگیهای این شبکهها و نسبت آن با هویت صحبت کرد. وی با برشمردن برخی ویژگیهای شبکههای اجتماعی جدید به سرعت عضوگیری این شبکهها در قیاس با نسلهای قبلی این شبکهها اشاره کرد.
وی ادامه داد: در نسل جدید شبکههای اجتماعی، تکیه اصلی بر تولید محتوا از سوی کاربران است. پس با اشاره به شبکه اجتماعی «کلام تیوی» عنوان کرد که راهکار مواجهه با شبکههای اجتماعی این است که ما هم شبکههای اجتماعی مختص به خودمان را با تکیه بر توان متخصصان خودمان در فضای وبفارسی ایجاد کنیم و فعل و انفعالات کاربران ایرانی را درون آن کنترل کنیم. ضیاییپرور عنوان کرد: برخلاف موج اول وب (2000-1990) که هویتها در فضای مجازی، پنهان و دروغین بود، در فضای شبکههای اجتماعی بهخصوص فضاهایی مثل فیسبوک و شبیه به آن، آدمها و کاربران تقریباً با هویت واقعیشان حضور پیدا میکنند و اگر افراد شخصی را نشناسند او را به لیست دوستان خود اضافه نمیکنند. در واقع هویت، در فضای جدید، در حال بازگشتن به دنیای واقعی است، اینکه سازمانهایی که در این شبکهها وارد شدهاند با هویت شخص حضور پیدا کردهاند.
سخنرانی دیگر نشست، آقای بابک دربیکی در مورد بازخوانی مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی به طرح نظرات خویش پرداخت. وی با تاکید بر اینکه بحث خود درباره مفهوم هویت در فضای شبکههای اجتماعی را بیشتر با رویکرد بعد سیاسی دنبال میکند، درباره مفهوم هویت گفت: هویت یک مفهوم ثابت و ساده نیست که در چارچوب معینی قابل تعریف باشد، بلکه مفهومی پیچیده و لایه ای بوده و هر لایه دارای مجموعهای از تعریفها و شاخصها است که دائماً در حال تغییر هستند. وی افزود: هویت، بازتاب شناخت من از خودم نیست، بلکه بازتاب شناخت من از خودم در یک ظرف مکانی و زمانی مشخص است. به عبارت دیگر، هویت در ارتباط با دیگران و در نسبت با دیگران معنا پیدا میکند. این هویت لزوماً به دنبال یک عشق بزرگ نیست، بلکه درباره یک سری روابط انسانی مصداق مییابد. وی با تاکید براین که در چنین فضایی وجود فضای اجتماعی بسته و متصلب امکانپذیر نیست عنوان کرد: در فضای شبکههای اجتماعی، سیاست در جاهایی دست بالا را دارد، و این موضوع خود را در شبکههای اجتماعی نیز نشان میدهد. امروزه فضای سیاسی هم جزئی از هویت شده است و رنگهای سیاسی در فضای اجتماعی معنی یافته و هویت دهنده شدهاند از این رو با این هویت نمیشود تنها با نگاه سلبی برخورد کرد. این بیان که استعمارنو و یا کهنه مولد شبکهها هستند است و... نشانگر آن است که ما به درستی پدیده را نشناختهایم و از این رو تنها به نگاه سلبی متوسل میشویم.
دربیکی در پایان سخنان خود با طرح این سوال تاکید کرد: شبکههای اجتماعی مکانی است برای بازتولید. به اعتقاد دربیکیحتی جنبشهای اجتماعی حیات و ممات یک جنبش تنها منحصر به حضور خیابانی نیست. مگر نه اینکه حوزه سیاست ، بازی ممکنها است. مگر به قول فوکو سیاست کم کردن عرصه مانور حریف نیست؟ مگر سیاست تصمیمگیری درحال و شرایط حال نیست؟ این اتفاقات هم در همین حوزه دارد میافتد، ولی تاثیرگذاری در شرایط کنونی متفاوت است و لزوماً در خیابان نیز اتفاق نمیافتد. اما در عین حال این موضوع، امکانی برای ادامه حیات یک جنبش را فراهم ساخته است . تاکید بایدی استبدادی بر هویت سازی در شبکههای اجتماعی توسط برخی، روند طبیعی هویت سازی را مختل کرده و نوعی هویت سازی تصنعی را به کشور تحمیل کرده و در صورت استمرار ایران را با یک بحران هویت دائمی مواجه خواهدساخت.
سید روح الله حسنی به عنوان آخرین سخنران این نشست درباره کارکردهای شبکههای اجتماعی مطالبی را عنوان کرد. وی با تأکید بر پرهیز از خوشبینی محض در قبال کارکرد شبکههای اجتماعی عنوان کرد: اگر از فرصتها استفاده نکنیم تبدیل به تهدید میشوند. در واقع این مسأله یک حالت دوسویه دارد. وی در ادامه گفت: در شبکههای اجتماعی، هویتها از همه طرف تحت تأثیر قرار میگیرند و گاهی اوقات تأثیرها میپذیرند. ممکن است شبکههای اجتماعی ذائقه فرهنگی کاربران را تغییر بدهند و ما در آیندهای نه چندان دور با یک جامعهای از نظر فرهنگی مواجه باشیم، که با جامعه کنونی تفاوتهای زیادی داشته باشد، که این چالشهایی را در بر خواهد داشت.
ارسال نظرات