افزایش تاب‌آوری ملی با بهره‌گیری از آمایش سرزمینی جنگ دوازده روزه و تحول در پندار‌های راهبردی همکاری‌های رژیم صهیونیستی با آذربایجان در حوزه انرژی، کاهش تدریجی اهمیت تنگه هرمز و راهبردهای پیش روی جمهوری اسلامی پیش نشست علمی سازو کارهای مقابله با آپارتاید علمی، از سلسه نشست های علمی کنگره بین المللی مقابله با آپارتاید علمی چشم‌انداز آتی و لزوم رفع نگرانی‌های اقتصادی؛ از آرمان‌های مطلوب تا دستاورد‌هایی ملموس الزامات اجرایی قانون مالیات بر سوداگری‌ ترامپ و خلیج فارس؛ امنیت و تجارت مذاکره با جمهوری اسلامی ایران؛ کلید ایالات متحده برای تثبیت امنیت انرژی و مهار چین الگو و زمینه‌های مذاکرات هسته‌ای بازاندیشی در مفهوم بازدارندگی در عصر تکثر منابع تهدید و نظریه بین‌المللی شدن بازدارندگی بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری بررسی چالش‌های آموزش عالی در گفتگوی تخصصی با وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری برگزاری نشست مراکز اندیشه‌ای حاکمیتی خشونت‌های نظامی رژیم صهیونیستی در خوشه شامات و سناریو‌های پیش روی سوریه "تبیین سیاست‌های کلی توسعه دریا محور و قدرت دریایی"
کد خبر:۱۶۶۸
۱۸ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۷
یادداشت راهبردی

افزایش تاب‌آوری ملی با بهره‌گیری از آمایش سرزمینی

 

تاب‌آوری ملی به‌عنوان توانایی یک کشور برای پیش‌بینی، مقاومت، سازگاری و بازیابی از بحران‌ها، از مفاهیم کلیدی در حکمرانی نوین است. تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد کشور‌هایی که ظرفیت‌های خود را به‌صورت یکپارچه و متوازن سازماندهی کرده‌اند، در مواجهه با شوک‌ها و تهدیدات، از جمله بلایای طبیعی، بحران‌های اقتصادی، تغییرات اقلیمی و چالش‌های امنیتی، عملکرد به‌مراتب بهتری داشته‌اند.

آمایش سرزمینی به‌عنوان ابزاری برای سازماندهی فضایی فعالیت‌ها، جمعیت و منابع، بستر مهمی برای ارتقای تاب‌آوری فراهم می‌آورد. این مفهوم در سیاست‌های کلی ابلاغی سال ۱۳۹۰ از سوی مقام معظم رهبری، با تأکید بر عدالت فضایی، یکپارچگی ملی، بهره‌گیری از مزیت‌های نسبی و ملاحظات امنیتی و دفاعی، به‌صورت رسمی وارد چارچوب توسعه کشور شده است. بر این اساس، و با توجه به جنگ ۱۲ روزه تحمیلی و تحلیل شرایط وقوع یافته، ترکیب اصول آمایش سرزمینی با برنامه‌های ارتقای تاب‌آوری می‌تواند ساختاری نظام‌مند و چندلایه برای افزایش توان مقاومت و پایداری کشور ایجاد کند.

پیوند مفهومی آمایش سرزمینی و تاب‌آوری

آمایش سرزمینی با ارزیابی ظرفیت‌ها و محدودیت‌های طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه، و تنظیم الگو‌های توزیع جمعیت، فعالیت و سرمایه‌گذاری، عملاً بستری را ایجاد می‌کند که در آن منابع بهینه تخصیص یافته و مناطق آسیب‌پذیر شناسایی و تقویت می‌شوند. این کارکرد، کاملاً با اهداف تاب‌آوری همسوست؛ چراکه تاب‌آوری نیز به ایجاد توازن میان آسیب‌پذیری‌ها و ظرفیت‌ها متکی است.

به‌عنوان نمونه:

• عدالت فضایی که در بند ۱ سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی آمده («ایجاد امکانات عادلانه در سراسر کشور و رفع تبعیض‌های نواحی») به کاهش شکاف‌های منطقه‌ای و جلوگیری از تمرکز آسیب‌پذیری کمک می‌کند.

• ملاحظات امنیتی و پدافند غیرعامل که در بند ۶ این سیاست‌ها ذکر شده، به ایجاد زیرساخت‌های مقاوم در برابر تهدیدات طبیعی و انسانی منجر می‌شود.

• توزیع جمعیت و فعالیت‌ها در نواحی کم‌تراکم که بند ۴ سیاست‌ها بر آن تأکید دارد، ریسک تمرکز بحران را در کلان‌شهر‌ها کاهش می‌دهد.

چارچوب سه‌سطحی ارتقای تاب‌آوری با رویکرد آمایش سرزمینی

الف) سطح کوتاه‌مدت – اقدامات اجرایی و نظام‌مند

این سطح به اقدامات فوری و کوتاه‌مدتی اختصاص دارد که می‌توانند به سرعت آسیب‌پذیری‌ها را کاهش دهند و پاسخگویی به بحران‌ها را تسهیل کنند. بر اساس سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی، محور‌های زیر پیشنهاد می‌شود:

۱. تأمین زیرساخت‌های حیاتی (آب، انرژی، ارتباطات، درمان) در مناطق پرخطر و کم‌برخوردار، با اولویت عدالت فضایی و امنیتی.

۲. مدیریت اسکان اضطراری با استفاده از مدل‌های پیش‌ساخته، پایگاه‌های امدادی و مسیر‌های تخلیه امن، در چارچوب بند ۵ سیاست‌ها (توسعه مراکز زیست در مناطق مرزی و حساس).

۳. ایجاد سامانه‌های پایش و هشدار سریع متکی بر داده‌های مکانی و ظرفیت‌های فناوری، منطبق با بند ۶ (پدافند غیرعامل و ایمنی).

این اقدامات در اصل «لایه دفاعی اولیه» تاب‌آوری هستند و از گسترش دامنه بحران جلوگیری می‌کنند.

ب) سطح میان‌مدت – اصلاح و ارتقا

در این سطح، تمرکز بر بازطراحی ساختار‌ها و ایجاد ظرفیت‌های جدید برای پاسخگویی پایدار به بحران‌هاست:

۱. بهینه‌سازی شبکه‌های لجستیک و حمل‌ونقل برای امکان جابه‌جایی سریع منابع و امداد، همسو با بند ۳ سیاست‌های کلی (افزایش کارایی اقتصادی و تخصیص نقش به مناطق بر اساس استعداد).

۲. بهره‌گیری از مزیت‌های جغرافیایی همچون بنادر جنوبی، کریدور‌های ترانزیتی شرقی-غربی و منابع انرژی مناطق مختلف، برای ایجاد هاب‌های پشتیبانی و مراکز تاب‌آوری منطقه‌ای.

۳. ایجاد زنجیره تأمین مقاوم با تنوع‌بخشی به منابع تأمین کالا و خدمات ضروری، به ویژه در مناطق با ظرفیت تولید محلی.

این سطح، کشور را از وضعیت واکنش‌محور به وضعیت آماده‌باش فعال ارتقا می‌دهد.

ج) سطح بلندمدت – پایدارسازی و نهادینه‌سازی

هدف در این سطح، تبدیل تاب‌آوری به بخشی ذاتی از ساختار ملی و فرهنگ عمومی است:

۱. افزایش سرمایه اجتماعی از طریق آموزش عمومی، ارتقای فرهنگ مشارکت و همیاری، و استفاده هوشمندانه از رسانه‌ها، منطبق با بند ۲ سیاست‌های کلی (تقویت هویت اسلامی – ایرانی و تعامل دولت و مردم).

۲. تقویت انسجام ملی و همبستگی منطقه‌ای به‌ویژه در مناطق مرزی و چندفرهنگی، با توجه به بند ۵ (مراکز زیست مرزی و مدیریت فضایی مشارکتی).

۳. استقرار کامل نظام آمایش سرزمینی به‌عنوان چارچوب یکپارچه برای تصمیم‌گیری، سرمایه‌گذاری و مدیریت بحران، که خود موجب هم‌راستایی سیاست‌ها، طرح‌ها و بودجه‌های ملی و استانی می‌شود.

پیوند سیاست‌های کلی با راهبرد سه‌سطحی

سیاست کلی آمایش سرزمینی کارکرد در تاب‌آوری سطح راهبرد

عدالت فضایی و رفع تبعیض کاهش شکاف آسیب‌پذیری کوتاه‌مدت و میان‌مدت

کارایی اقتصادی و نقش‌دهی به مناطق تنوع‌بخشی به ظرفیت‌های تولید و امداد میان‌مدت

تعادل منطقه‌ای و جمعیتی توزیع ریسک و کاهش تمرکز آسیب‌پذیری میان‌مدت و بلندمدت

مراکز زیست مرزی و حساس تقویت خطوط دفاعی و تاب‌آوری محلی کوتاه‌مدت و بلندمدت

ملاحظات امنیتی و دفاعی زیرساخت مقاوم در برابر تهدیدات همه سطوح

تقویت هویت و سرمایه اجتماعی همبستگی در شرایط بحران بلندمدت

ملاحظات اجرایی و نهادی

برای تحقق این رویکرد، اقدامات زیر ضروری است:

۱. ایجاد ساختار هماهنگ‌کننده ملی برای تلفیق برنامه‌های آمایش و تاب‌آوری، با حضور دستگاه‌های بخشی و استانی.

۲. استفاده از داده‌های مکانی و سامانه‌های GIS برای شناسایی نقاط ضعف و ظرفیت‌ها به‌صورت پویا و به‌روز.

۳. اختصاص بودجه هدفمند بر اساس شاخص‌های آسیب‌پذیری و مزیت نسبی مناطق.

۴. مشارکت جامعه محلی در طراحی و اجرای پروژه‌ها، به‌ویژه در مناطق مرزی و روستایی.

۵. یکپارچه‌سازی قوانین و مقررات به‌گونه‌ای که برنامه‌های توسعه اقتصادی، محیط‌زیستی و زیرساختی، همسو با الزامات تاب‌آوری و آمایش باشند.

جمع‌بندی

سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی، نقشه راهی برای توسعه متوازن، استفاده بهینه از منابع، و تقویت یکپارچگی ملی ارائه می‌دهند. این سیاست‌ها در صورتی که در قالب یک چارچوب سه‌سطحی تاب‌آوری اجرایی شوند، می‌توانند کشور را در برابر طیف گسترده‌ای از بحران‌ها و تهدیدات، مقاوم و آماده نگه دارند.

ترکیب این دو رویکرد، سه مزیت کلیدی به همراه دارد:

• پیشگیری ساختاری از بحران‌ها با کاهش آسیب‌پذیری‌های فضایی و اجتماعی.

• افزایش سرعت و کارایی واکنش در زمان وقوع بحران.

• تضمین بازگشت سریع به وضعیت پایدار پس از بحران، با استفاده از ظرفیت‌های محلی و ملی.

در نهایت، آمایش سرزمینی نه‌تنها ابزاری برای مدیریت فضایی، بلکه ستون فقرات حکمرانی تاب‌آور است. این همگرایی باید به‌عنوان یک اولویت ملی در سیاست‌گذاری و بودجه‌ریزی کشور جای گیرد.

تاب‌آوری ملی به‌عنوان توانایی یک کشور برای پیش‌بینی، مقاومت، سازگاری و بازیابی از بحران‌ها، از مفاهیم کلیدی در حکمرانی نوین است. تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد کشور‌هایی که ظرفیت‌های خود را به‌صورت یکپارچه و متوازن سازماندهی کرده‌اند، در مواجهه با شوک‌ها و تهدیدات، از جمله بلایای طبیعی، بحران‌های اقتصادی، تغییرات اقلیمی و چالش‌های امنیتی، عملکرد به‌مراتب بهتری داشته‌اند.

آمایش سرزمینی به‌عنوان ابزاری برای سازماندهی فضایی فعالیت‌ها، جمعیت و منابع، بستر مهمی برای ارتقای تاب‌آوری فراهم می‌آورد. این مفهوم در سیاست‌های کلی ابلاغی سال ۱۳۹۰ از سوی مقام معظم رهبری، با تأکید بر عدالت فضایی، یکپارچگی ملی، بهره‌گیری از مزیت‌های نسبی و ملاحظات امنیتی و دفاعی، به‌صورت رسمی وارد چارچوب توسعه کشور شده است. بر این اساس، و با توجه به جنگ ۱۲ روزه تحمیلی و تحلیل شرایط وقوع یافته، ترکیب اصول آمایش سرزمینی با برنامه‌های ارتقای تاب‌آوری می‌تواند ساختاری نظام‌مند و چندلایه برای افزایش توان مقاومت و پایداری کشور ایجاد کند.

پیوند مفهومی آمایش سرزمینی و تاب‌آوری

آمایش سرزمینی با ارزیابی ظرفیت‌ها و محدودیت‌های طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه، و تنظیم الگو‌های توزیع جمعیت، فعالیت و سرمایه‌گذاری، عملاً بستری را ایجاد می‌کند که در آن منابع بهینه تخصیص یافته و مناطق آسیب‌پذیر شناسایی و تقویت می‌شوند. این کارکرد، کاملاً با اهداف تاب‌آوری همسوست؛ چراکه تاب‌آوری نیز به ایجاد توازن میان آسیب‌پذیری‌ها و ظرفیت‌ها متکی است.

به‌عنوان نمونه:

• عدالت فضایی که در بند ۱ سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی آمده («ایجاد امکانات عادلانه در سراسر کشور و رفع تبعیض‌های نواحی») به کاهش شکاف‌های منطقه‌ای و جلوگیری از تمرکز آسیب‌پذیری کمک می‌کند.

• ملاحظات امنیتی و پدافند غیرعامل که در بند ۶ این سیاست‌ها ذکر شده، به ایجاد زیرساخت‌های مقاوم در برابر تهدیدات طبیعی و انسانی منجر می‌شود.

• توزیع جمعیت و فعالیت‌ها در نواحی کم‌تراکم که بند ۴ سیاست‌ها بر آن تأکید دارد، ریسک تمرکز بحران را در کلان‌شهر‌ها کاهش می‌دهد.

چارچوب سه‌سطحی ارتقای تاب‌آوری با رویکرد آمایش سرزمینی

الف) سطح کوتاه‌مدت – اقدامات اجرایی و نظام‌مند

این سطح به اقدامات فوری و کوتاه‌مدتی اختصاص دارد که می‌توانند به سرعت آسیب‌پذیری‌ها را کاهش دهند و پاسخگویی به بحران‌ها را تسهیل کنند. بر اساس سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی، محور‌های زیر پیشنهاد می‌شود:

۱. تأمین زیرساخت‌های حیاتی (آب، انرژی، ارتباطات، درمان) در مناطق پرخطر و کم‌برخوردار، با اولویت عدالت فضایی و امنیتی.

۲. مدیریت اسکان اضطراری با استفاده از مدل‌های پیش‌ساخته، پایگاه‌های امدادی و مسیر‌های تخلیه امن، در چارچوب بند ۵ سیاست‌ها (توسعه مراکز زیست در مناطق مرزی و حساس).

۳. ایجاد سامانه‌های پایش و هشدار سریع متکی بر داده‌های مکانی و ظرفیت‌های فناوری، منطبق با بند ۶ (پدافند غیرعامل و ایمنی).

این اقدامات در اصل «لایه دفاعی اولیه» تاب‌آوری هستند و از گسترش دامنه بحران جلوگیری می‌کنند.

ب) سطح میان‌مدت – اصلاح و ارتقا

در این سطح، تمرکز بر بازطراحی ساختار‌ها و ایجاد ظرفیت‌های جدید برای پاسخگویی پایدار به بحران‌هاست:

۱. بهینه‌سازی شبکه‌های لجستیک و حمل‌ونقل برای امکان جابه‌جایی سریع منابع و امداد، همسو با بند ۳ سیاست‌های کلی (افزایش کارایی اقتصادی و تخصیص نقش به مناطق بر اساس استعداد).

۲. بهره‌گیری از مزیت‌های جغرافیایی همچون بنادر جنوبی، کریدور‌های ترانزیتی شرقی-غربی و منابع انرژی مناطق مختلف، برای ایجاد هاب‌های پشتیبانی و مراکز تاب‌آوری منطقه‌ای.

۳. ایجاد زنجیره تأمین مقاوم با تنوع‌بخشی به منابع تأمین کالا و خدمات ضروری، به ویژه در مناطق با ظرفیت تولید محلی.

این سطح، کشور را از وضعیت واکنش‌محور به وضعیت آماده‌باش فعال ارتقا می‌دهد.

ج) سطح بلندمدت – پایدارسازی و نهادینه‌سازی

هدف در این سطح، تبدیل تاب‌آوری به بخشی ذاتی از ساختار ملی و فرهنگ عمومی است:

۱. افزایش سرمایه اجتماعی از طریق آموزش عمومی، ارتقای فرهنگ مشارکت و همیاری، و استفاده هوشمندانه از رسانه‌ها، منطبق با بند ۲ سیاست‌های کلی (تقویت هویت اسلامی – ایرانی و تعامل دولت و مردم).

۲. تقویت انسجام ملی و همبستگی منطقه‌ای به‌ویژه در مناطق مرزی و چندفرهنگی، با توجه به بند ۵ (مراکز زیست مرزی و مدیریت فضایی مشارکتی).

۳. استقرار کامل نظام آمایش سرزمینی به‌عنوان چارچوب یکپارچه برای تصمیم‌گیری، سرمایه‌گذاری و مدیریت بحران، که خود موجب هم‌راستایی سیاست‌ها، طرح‌ها و بودجه‌های ملی و استانی می‌شود.

پیوند سیاست‌های کلی با راهبرد سه‌سطحی

سیاست کلی آمایش سرزمینی

کارکرد در تاب‌آوری

سطح راهبرد

عدالت فضایی و رفع تبعیض

کاهش شکاف آسیب‌پذیری

کوتاه‌مدت و میان‌مدت

کارایی اقتصادی و نقش‌دهی به مناطق

تنوع‌بخشی به ظرفیت‌های تولید و امداد

میان‌مدت

تعادل منطقه‌ای و جمعیتی

توزیع ریسک و کاهش تمرکز آسیب‌پذیری

میان‌مدت و بلندمدت

مراکز زیست مرزی و حساس

تقویت خطوط دفاعی و تاب‌آوری محلی

کوتاه‌مدت و بلندمدت

ملاحظات امنیتی و دفاعی

زیرساخت مقاوم در برابر تهدیدات

همه سطوح

تقویت هویت و سرمایه اجتماعی

همبستگی در شرایط بحران

بلندمدت

ملاحظات اجرایی و نهادی

برای تحقق این رویکرد، اقدامات زیر ضروری است:

۱. ایجاد ساختار هماهنگ‌کننده ملی برای تلفیق برنامه‌های آمایش و تاب‌آوری، با حضور دستگاه‌های بخشی و استانی.

۲. استفاده از داده‌های مکانی و سامانه‌های GIS برای شناسایی نقاط ضعف و ظرفیت‌ها به‌صورت پویا و به‌روز.

۳. اختصاص بودجه هدفمند بر اساس شاخص‌های آسیب‌پذیری و مزیت نسبی مناطق.

۴. مشارکت جامعه محلی در طراحی و اجرای پروژه‌ها، به‌ویژه در مناطق مرزی و روستایی.

۵. یکپارچه‌سازی قوانین و مقررات به‌گونه‌ای که برنامه‌های توسعه اقتصادی، محیط‌زیستی و زیرساختی، همسو با الزامات تاب‌آوری و آمایش باشند.

جمع‌بندی

سیاست‌های کلی آمایش سرزمینی، نقشه راهی برای توسعه متوازن، استفاده بهینه از منابع، و تقویت یکپارچگی ملی ارائه می‌دهند. این سیاست‌ها در صورتی که در قالب یک چارچوب سه‌سطحی تاب‌آوری اجرایی شوند، می‌توانند کشور را در برابر طیف گسترده‌ای از بحران‌ها و تهدیدات، مقاوم و آماده نگه دارند.

ترکیب این دو رویکرد، سه مزیت کلیدی به همراه دارد:

• پیشگیری ساختاری از بحران‌ها با کاهش آسیب‌پذیری‌های فضایی و اجتماعی.

• افزایش سرعت و کارایی واکنش در زمان وقوع بحران.

• تضمین بازگشت سریع به وضعیت پایدار پس از بحران، با استفاده از ظرفیت‌های محلی و ملی.

در نهایت، آمایش سرزمینی نه‌تنها ابزاری برای مدیریت فضایی، بلکه ستون فقرات حکمرانی تاب‌آور است. این همگرایی باید به‌عنوان یک اولویت ملی در سیاست‌گذاری و بودجه‌ریزی کشور جای گیرد.

حسن بیک محمدلو
ارسال نظرات
پربازدید ها
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها
آخرین یادداشت ها
آخرین اینفوگرافیک ها