بررسی رویکردهای تحلیلی از عملیات هفت اکتبر ۲۰۲۳ حماس
عملیات هفت اکتبر ۲۰۲۳ یکی از موفقیت آمیزترین عملیات گروههای فلسطینی در برابر اشغالگران صهیونیستی بود. موفق بودن این عملیات را از زوایای مختلف میتوان مورد بررسی و کاوش قرار داد. عبور از دیوار امنیتی و به اسارت گرفتن صهیونیستهای شهرک نشین اسطوره قرار داشتن رژیم صهیونیستی را بر لبه فناوریهای اطلاعاتی و نظامی جهان به چالش کشید. حباب بودن تبلیغات صهیونیستها مبنی بر نفوذناپذیری و رصد اطلاعات منطقه و نابود کردن تهدیدات پیش از فعال شدن آنها در عملیات هفت اکتبر برملا شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی از این شکست اطلاعاتی و امنیتی برای صهیونیستها به شکست غیرقابل ترمیم یاد کردند. دستکم گرفتن و ناچیز شمردن توانمندیهای گروههای مقاومت در غزه سبب شد تا غافلگیری راهبردی حداکثری و هزینه زایی حداکثری سهم صهیونیستها از عملیات مذکور باشد.
رویکرد امنیتی رژیم صهیونیستی در برخورد با تهدیدات پیرامونی ترکیبی از رصد و شناسایی تهدیدات به کمک دستگاه جاسوسی قوی و برخورد نظامی چکشی و تخریبی بوده است تا بازدارندگی خود را از طریق مرعوب سازی و ایفای نقش بازیگر دیوانه غیرمسئول افزایش دهد. عملیات هفتم اکتبر و پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به خشونتهای رژیم صهیونیستی در قالب عملیات وعده صادق سطح بازدارندگی این رژیم را به حداقل رساند. گیورا آیلاند رئیس پیشین واحد اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی (آمان) بعد از عملیات هفتم اکتبر در مصاحبه هشت اکتبر ۲۰۲۳ خود با کانال ۱۲ این رژیم گفت "بازدارندگی اسرائیل از بینرفت". این ژنرال اسرائیلی در تحلیل خود از عملیات هفت اکتبر گفته بود "سه نکته در این رویداد وجود دارد که از این لحظه شکستی سخت بهنظر میرسد و باید بعدها مورد بررسی قرار گیرد. اول؛ قاعدتا از نظر اطلاعاتی اینجا تنها صحبت از گروهی پنجنفره نیست، بلکه صحبت از حمله دو گردان کماندو بهشدت هماهنگ است که از شلیک راکت و چتر استفاده کردند و سعی کردند از طریق دریا وارد شوند. صحبت از عملیاتی واقعی است که اطلاعات اسرائیل چیزی از آن نمیدانست. نکته دوم؛ سامانه دفاع از دیوار حائل است که فروپاشید. نه فقط فروپاشید، بلکه یک نفر در طرف مقابل اصلا به مرحله درگیری با آنها نرسید که این در گذرگاه ایذر (بیت حانون) و دیگر گذرگاهها نیز رخ داد. مورد سوم؛ مدیریت حادثه است. بعد از چند ساعت از وقوع این رویداد، موفق نشدند بر افراد مسلح چیره شوند. اینطور میتوان درک کرد که، چون رویداد در ۲۲ شهرک و اردوگاه ارتش بود" [امکانپذیر نبود].
عاموس هرئیل تحلیلگر نظامی روزنامه عبری هاآرتص یک روز بعد از عملیات طوفان الاقصی (هشت اکتبر ۲۰۲۳) در این باره نوشت "جنبش حماس اقدام به حملهای غافلگیرانه و مؤثر کرد که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل را به طور کامل غافلگیر ساخت و دیدگاه دفاع عملیاتی در مزرهای غزه را نابود کرد ... آن رویکرد اسرائیل در زمینه سیاسی و استقرار نیروهای دفاعی و آمادگی آنها برای غافلگیریها فروپاشید. قطعا بازدارندگی و هشدار اطلاعاتی در کار نبوده است".
در ارتباط با عملیات طوفان الاقصی دو دیدگاه کلان وجود دارد:
۱) طرفداران دیدگاه اول فارغ از هزینههای انسانی و اقتصادی جبهه مقاومت به ابعاد مثبت و دست آوردهای عملیات میپردازند. شکسته شدن بازدارندگی رژیم صهیونیستی، هزینههای انسانی و وحشت صهیونیستها از عملیات موشکی جبهه مقاومت و بی تاثیر بودن حملات نظامی رژیم صهیونیستی بر توانمندیهای جبهه مقاومت از جمله دست آوردهای مثبت عملیات هفت اکتبر برشمرده میشوند.
۲) در نقطه مقابل دیدگاه فوق، گروهی دیگر از تحلیلگران (مخصوصا تحلیلگران غربی) بر این باوراند که عملیات هفت اکتبر شکست راهبردی برای جبهه مقاومت محسوب میشود که آثار مطلوبی را دربر نداشته است. کشتار مردم بی گناه غزه و لبنان، هزینههای سنگین اقتصادی خشونتهای ارتش رژیم صهیونیستی، ترور فرماندهان نظامی حماس و حزب الله و شهادت حسن نصرالله از جمله تبعات عملیات هفت اکتبر بوده است.
۳) در کنار دو دیدگاه فوق دیدگاه سومی وجود دارد که ضمن پذیرش هزینههای حاصل از وحشیگریهای نظامی رژیم صهیونیستی به نقاط مثبت و دست آوردهای راهبردی عملیات طوفان الاقصی متمرکز است. نابرابر بودن توانمندیهای نظامی نیروهای مقاومت در برابر تسلیحات نظامی رژیم صهیونیستی سبب شده است تا تلفات نظامی و هزینههای اقتصادی طرفین برابر نباشد و رژیم صهیونیستی بتواند طرحهای تخریب گسترده شهرها و مناطق غیرنظامی (راهبرد زمین سوخته) را دنبال کند. نابرابر بودن تجهیزات نظامی به معنای پایان بازی رقابت نظامی نیست بلکه آنچه در میدان رقابت اتفاق افتاده است نبرد نامتقارن در جهت دست یابی به امتیازات راهبردی برابر است. علارغم بمباران جنوب لبنان توسط ارتش رژیم صهیونیستی بسیاری از پایگاههای نظامی و شهرکهای این رژیم محل اصابت موشکهای حزب الله قرار گرفته اند. ضربه ادراکی عملیات طوفان الاقصی به رژیم صهیونیستی سبب شده است احساس امنیت دسته جمعی در بین نخبگان و طبقات مختلف شهرنشین جامعه صهیونیستی با چالش جدی مواجه شود.
شکسته شدن تصویر اقتدار نظامی رژیم صهیونیستی که با تبلیغات منطقهای ایجاد شده بود از دیگر دست آوردهای عملیات هفت اکتبر است. موشه دایان ژنرال اسرائیلی همواره میگفت "اسرائیل را باید به عنوان یک سگ هار دید که بسیار خطرناک است، از همین رو نباید مزاحم آن شد". زوی هاوزر نایب رئیس کمیسیون و امنیت و روابط خارجی پارلمان اسرائیل (کنست) در یادداشتی که روزنامه اسرائیل هیوم آن را در سال جاری میلادی منتشر کرده است، به این باور رسیده است که "اکنون وضعیت فرق کرده است و اسرائیل دیگر ترسناک نیست. پیروزی بدون بازدارندگی کامل نمیشود، چراکه شکست هفتم اکتبر تنها به از دست رفتن حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی محدود نمیشود، بلکه اساسا باعث تغییر نگاهها به اسرائیل در مفهوم راهبردی منطقهای میشود؛ یعنی اسرائیل دیگر از نظر بازیگران خاورمیانه ترسناک نخواهد بود".
در کنار دست آوردها و هزینههای عملیات هفت اکتبر و تحولات پس از آن یکی از درسهای تجربی عملیات طوفان الاقصی لزوم تغییر در مفروضات صهیونیست پژوهی در بین تصمیم سازان اجرایی و نخبگان فکری است:
- یکی از مفروضات به چالش کشیده شده در دوره پس از عملیات طوفان الاقصی ناتوانی رژیم صهیونیستی از انجام جنگهای بلندمدت و مبارزه در چند جبهه است. در یک ساله اخیر رژیم صهیونیستی (البته با حمایت و پشتیبانی بی، چون و چرای غرب) توانسته است به صورت همزمان در چندجبهه درگیر شود و ضمن وارد ساختن خسارتهای مادی و انسانی در قالب طرحی یکساله به جنایات خود ادامه دهد.
- مفروض دومی که باید دچار تغییر شود شکننده بودن اقتصاد رژیم صهیونیستی در جریان حملات نیروهای مقاومت است. رژیم صهیونیستی پس از یک سال نشان داده است که از پشتوانه اقتصادی کامل غرب و به خصوص آمریکا برخوردار بوده و هنوز دچار فروپاشی و اضمحلال اقتصادی نشده است بلکه به صورت مستمر توانسته است هزینههای خرید تسلیحات مخرب را تامین کند. بخش قابل توجهی از این هزینهها توسط آمریکا و متحدان غربی رژیم تامین شده است.
- مفروض به چالش کشیده شده دیگر بحث کنترل حقوق بشری رژیم صهیونیستی توسط غرب است. در جنگ اخیر علیرغم جنایتهای گسترده انسانی رژیم صهیونیستی اروپا و آمریکا اعتراضی به این رژیم نکرده اند و با رفتار خود نشان داده اند همواره اولویتهای راهبردی برتر از اولویتهای حقوق بشری است و در بلند مدت در صورت نیاز میتوانند دست رژیم صهیونیستی را در جنایت بر علیه بشریت باز بگذارند.
مجموعه مفروضات به چالش کشیده شده فوق سبب شده است ابهامات و ادراک ناقص از واقعیتهای محیط راهبردی افزایش یابد و این خود سبب تشدید خطای محاسباتی و تصمیم سازی خواهد شد. تنبیه و مجازات رژیم صهیونیستی توسط نیروهای مقاومت و جمهوری اسلامی ایران از درسهای بزرگی برخوردار بوده است. محدود شدن مجازاتهای بازدارنده در قالب حملات موشکی و ساده شدن ابزارهای مجازات در قالب برخورد تک- ابزاری با متجاوز ضمن قابل پیش بینی کردن واکنشها به هم وزن سازی تهدید و درد منجر نمیشود. برای مقابله با رویکرد تجاوزطلبی رژیم صهیونیستی محور مقاومت نیازمند متنوع سازی سبد و ابزارهای مجازات این رژیم در طیفی از مجازاتها میباشد؛ لذا یکی از مهمترین درسهای تجربی و راهبردی که از تحولات خشونت امیز یک ساله اخیر میتوان گرفت متنوع سازی ابزارهای سبد مجازات رژیم صهیونیستی جهت تنظیم شدت تهدید و درد و پیش بینی ناپذیر کردن نوع مجازات است.