تأملاتی در سیر رشد تولید قدرت های اقتصادی
ضعف باور به توانستن و قبول گزارههایی مشابه اینکه دیگران همواره برما پیشی خواهند داشت، تا اندازهای برای رونق تولید و اقتصاد یک جامعه، مهلک است که بی مناسبت نخواهد بود اگر از آن به عنوان موریانههای پیشرفت و توسعه نام برده شود. از اینجاست که تبیین حقایق، تقویت باورها و یا تغییر مثبت در نگاه حاکم در جامعه، اهمیت مییابد. از این روی، مروری بر سیر تاریخی نقاط حضیض تولید و اقتصاد، فرازوفرودها، سیاست های اتخاذی و راهکارها در شرایط رکود، کنترل تورم و نوسانات شدید اقتصادی و همچنین نحوهی مواجهه با چالشهای مسیر پیشرفت و توسعه کشورها، میتواند حامل نکات و پیامهای قابل تأملی برای کمک به جهش تولید در جمهوری اسلامی ایران باشد. بویژه آندسته از کشورها که در بازهای از زمان، تحت اشغال یا استعمار سیاسی، نظامی و اقتصادی دیگران قرار داشته اند (همچون هلند) و یا ضمن خام فروشی مواد، نیازهای ضروری خویش را وارد مینمودند (همچون آلمان و بریتانیا)، اما با باور به لزوم استقلال همه جانبه، رشدِ تولید را تحقق بخشیده و اکنون در جایگاه برترینهای تولید و در قلههای اقتصاد جهانی نشسته اند؛ لذا به طور خلاصه، درس آموختههایی به شرح زیر قابل استخراج است، هرچند بخاطر تفاوتهای مبنایی و فلسفی و تمایزها در زمینههای جغرافیایی و شرایط فرهنگی و اجتماعی، ممکن است لزوما همهی آنها قابل استفاده و الگوبرداری نباشد:
• حرکت به سمت استقلال، جراحی نظامهای سیاسی و خروج از زیر سلطه ابرقدرت ها، لازمه پیشرفت و توسعه است. در مسیر استقلال همه جانبه، علاوه بر استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی نیز، یک ضرورت محسوب میگردد و نمیتوان ایندو را جدای از یکدیگر درنظر گرفت.
• اغلب کشورهایی که امروز به عنوان ابرقدرت اقتصادی شناخته میشوند، در مقاطعی از تاریخ، حتی توان تبدیل مواد خام به کالاهای موردنیاز و اساسی برای مصرف جامعه خویش را نداشته و از کالاهای تولیدی خارجی استفاده میکردند؛ لذا در شرایط وابستگی، مستعمره و تحت سلطه قرار داشتند.
• افزایش واردات از سایر کشورها در مقایسه با میزان صادرات آنها، منجر به افزایش ناترازی تجاری شده و هزینههای زیادی برای مردم جامعه به بار می¬آورد. وابستگی اقتصادی هر کشور، منجر به وابستگی سیاسی خواهد شد. کشورهایی در مسیر تولید، موفق بوده اند که تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و برای رونق تولید در داخل، تلاش کردند تا زمینه انتقال فناوریهای تولیدی را فراهم سازند. بدین ترتیب، در مسیری قدم برداشتند که هیچ ماده خامی از کشور آنها صادر نشود.
• الگوهای موفق تولید و اقتصاد، برای تسریع حرکت در جاده پیشرفت و توسعه اقتصادی، با در پیش گرفتن سیاست حمایت از تولیدات و صنایع داخلی همچون حوزه کشاورزی و صنایع کلیدی سنگین، علاوه بر برقراری حمایتهای دولتی از تولید داخلی، تلاش میکردند تا در تولید کالاهای موردنیاز خود تا حد ممکن خودکفا باشند. در این میان، حتی مهندسی معکوس، در طول تاریخ به عنوان یکی از روشها برای برپایی تولید صنعتی در کشورها بوده است.
• در مسیر رشد و صعود، در بازار رقابتی، همواره محتمل است که رقبا و بویژه ابرقدرتها، با تحمیل جنگهای متعدد و ایجاد بحرانهای ساختگی، قصد متوقف ساختن کشورهای رو به رشد را داشته باشند. حسب بررسی تجارب تاریخی، عبور از این بحرانها اغلب تنها با پیشرفت نظامی و سرمایه گذاری بر توسعه¬ی دانش، نیرو و توان نظامی بومی محقق شده است. کشورهایی که سودای پیشرفت را در سر میپرورانند، باید توسعه نوآوریهای تسلیحاتی و ارتقاء کارآمدی نیروی نظامی خود را برای مقابله با بحران سازیهای رقبای خود، در دستور کار خود قرار دهند.
• تقویت و توسعه نیروی نظامی بخش لاینفک از مسیر پیشرفت وتوسعه کشورها محسوب میشود. تجارب کشورهایی که امروز قدرتهای اقتصادی دنیا به شمار میآیند، نشان میدهد که تقویت نیروی نظامی بویژه دریایی و صرف هزینههای قابل توجه نظامی، حتی در شرایطی که با مشکلات عدیده اقتصادی روبه رو بوده اند، توانست مسیر انتقال دانش و تجارت را برای آنها هموار سازد.
• ارتقاء آموزش عمومی و راه اندازی مراکز علم آموزی، علمی و پژوهشی، از پیش نیازهای تولید قوی و در ادامه، پیشرفت و توسعه میباشد.
• حمایت کشورها از نوآوریها و اختراعات و ترویج فناوری ها، بهره وری، کارایی و رقابت پذیری اقتصاد آنها را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد، خودکفایی را برقرار ساخته و درآمد صادراتی را میافزاید.
• ضمانت خرید محصولات تولید داخل، بستر لازم را برای حفظ حجم تولید آن فراهم میسازد. پذیرش ریسک حمایت از تولید داخلی، از جمله لوازم ضروری برای رونق تولید است. حمایت از تولید داخلی، تولید انبوه را در پی دارد و توسعه صنایع مدنظر و اولویت دار را به ارمغان آورده، بقای آن را تضمین میکند. افزایش تعرفه گمرکی دولت بر کالاهای وارداتی و گران کردن کالای خارجی درکنار ارزان کردن هزینههای تولید، ضمن اعطای مزایای صادراتی، از کالای تولید داخل محافظت میکند.
• وقوع تورم، امری غیرعادی و یا مختص کشورهای درحال توسعه عهد حاضر نیست، بلکه تقریبا همهی کشورها در بازه¬ای از فرایند پیشرفت و توسعه، مجبور به عرضه پول بدون پشتوانه به بازار شدند و این امر، موجب افزایش قیمت کالاها و در نتیجه، تورمهای افسارگسیخته در برخی مقاطع گشت. آنچه در این بین، اهمیت دارد، پذیرش و سنجش واقع بینانهی همه جوانب مثبت و منفی تصمیمات در راستای افزایش تولید و سپس، تلاش برای کاهش آثار منفی آن تصمیمات است. برای نمونه، حمایت از تولید و سرمایهگذاریهای علمی نیازمند منابع فراوانی است که گاه برای تأمین آن، دولتها را مجبور میکند علاوه بر اخذ مالیات، مجبور به چاپ پول شوند. به طوری که حجم نقدینگی، رشد ۱۰۰ درصدی را تجربه مینماید. علاوه بر این، دولتها ممکن است تسهیلاتی برای توسعه صنایع جدید اعطا کنند. این عرضه پول بدون پشتوانه برای کشور، هزینههای تورمی خواهد داشت. این مسأله حتی میتواند ضمن ایجاد ناآرامیها و اعتراضات داخلی، باعث نوسانات زیاد در اقتصاد شود.
• سرمایه گذاری در تولید داخل برای استقلال و رونق اقتصادی، هزینههای بالایی دارد. اخذ مالیات بویژه مالیات از اقشار ثروتمندتر و انتشار اوراق قرضه، از جمله روشهایی است که دولتهای مختلف بدان تن داده اند. البته باید اذعان نمود که حجم بالای مخارج و همچنین لزوم بازپرداخت سود اوراق قرضه، ممکن بود هر دولتی را مجبور به چاپ پول بدون پشتوانه نماید. لیکن نگاهی بر تجربیات کشورهای منتخب، نشان داده که برای مقابله با چاپ پول بدون پشتوانه و تسلط بر نظام پولی، ایجاد اتحادیه پولی منسجم، همواره میتوانست از کاهشهای مکرر ارزش پول کشورها در چنان شرایطی جلوگیری کند. در کنار آن، تأسیس بانک و ایجاد واحد پولی مستقل و متکی بر پشتوانه ذخایر طلا و نقره، به نظام پولی همان کشورها سامان بخشید. تأسیس بازار سهام نیز از مهمترین اقدامات برای جذب نقدینگی بازار و تأمین مالی شرکتهای بزرگ دولتی به حساب میآید.
• در مسیر پر پیچ وخم رونق تولید کشورهای الگو، وجود بسترها برای واسطه ها و دلالان، سوق یافتن آنان به واسطه گری و رفتار سرمایهای دلالان با کالاهای مصرفی، موجب شکل گیری حبابهای قیمتی شده است. آنگاه که دولتها مجبور به مقابله با این بازارها بوده اند، مداخلاتی در بازار، صورت دادند، برای نمونه، معاملات مدنظر را غیرقانونی اعلام کردند. برخورد با این انتظارات تورمی، هزینههای زیادی برای دولتها ایجاد میکند، اما دولتها میتوانند با چنین اقداماتی، ثبات را به بازار برگردانند.
• پس از آنکه زیرساختهای فناورانه و تولیدی کشورها به استحکام لازم رسید، حمایت از تولید داخل، رقابت پذیری محصولات را در جهان افزایش خواهد داد. در این گام، برای آنکه روند رو به رشد تولید دچار رکود نگردد، باید بازارهای جدیدی برای محصولات آماده شود تا سطح درآمد افزایش یابد. صادرات به سایر کشورها و یافتن بازارهای جدید (جمعیتهای مصرف کننده جدید) آنقدر اهمیت دارد که گاه کشورها را وسوسه مینمود تا با بهره گیری از قدرت نظامی خود و ایجاد مستعمرات متعدد در سرتاسر جهان، بازارهای بسیار بزرگی را برای تجارت خود ایجاد نمایند.
• گسترش صادرات و افزایش سهم کالاهای تولیدی و صادراتی یک کشور در بازارهای جهانی علاوه بر تولید ثروت زیاد، آنرا را به جایگاه تحریم ناپذیری خواهد رساند. این قدرت بازدارنگی از تحریم، ناشی از نقش غیرقابل حذف آن در اقتصاد جهانی است.
• برای رسیدن به قلهی اوج تولید، صادرات و درآمد، باید هزینههای زیادی پرداخت. بسا جوامع الگو، در سالهای آخر منتهی به این قلهی اوج اقتصادی، نوسانات زیادی را تجربه کردند و حتی ممکن بود بواسطه تأکید و تمایل برخی عناصر کمتر انقلابی و کم استقامت، با سازش در برابر ابرقدرتها، مسیر صعودشان به قله پیشرفت وتوسعه، متوقف میشد. اما سخت کوشی و ایستادگی جامعه و مسئولان در کشورهای موفق، مانع از توقف شده و به بیانی، فتح قله اقتصادی جهان، ثمره سخت کوشی و مقاومت آن جوامع بوده است.