۲۴ شهريور ۱۳۹۵ | ۰۸:۵۴
"بررسی وضعیت اخلاق در جامعه ایران"
تاریخ : ١١ شهريور ١٣٨٧
موضوع : اجتماعی
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی / گروه پژوهشهای اجتماعی
خلاصه
نشست تخصصی گروه فرهنگی معاونت پژوهشهای فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ١١/٦/٨٧ در محل این مرکز برگزار شد و طی آن پژوهشگران به ارائه مباحث و نظریههای خود درباره «وضعیت اخلاق در جامعه ایران» پرداختند.
در این نشست ابتدا آقای دکتر مسعود عالمی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه اخلاق به مشکلات موجود در حوزههای تخصص زندگی جمعی یا اخلاق حرفهای پرداختند. به نظر او مناسبترین روش اصلاح اخلاق عمومی، تدوین و تنظیم اصول، دستورالعملها و کدهای رفتاری است. این اصول یا کدهای حرفهای براساس تخصصهای مختلف طراحی میشود. کدهای رفتار مجموعهای از قواعد و دستورات مشخصی هستند که کنشگران را در حرفههای مختلف هدایت و راهنمایی میکنند. ایشان بر بومیسازی و تدریجی بودن تولید کدهای رفتاری اشاره کردند.
آقای صباغپور سخنران بعدی این نشست به سمت رابطه سیاسی و نظم فرهنگی پرداخته و بر حساسیت و مشکلاتی که در اثر دخالت نظم سیاسی در نظم فرهنگی از جمله بر دوگانگی و چندوجهی شدن اخلاق یا جامعهپذیری دوگانه است اشاره کردند. این وضعیت منجر به گسست نسلی و ایجاد نسل جدیدی میشود که وارد فضای فکری گذشته نمیشود. این نسل تقاضاهای جدید فرابومی و ساختار شکنانه دارد چون ساکن فضای مجازی و شهروند جهانی شدهاند. ایشان همچنین به تفاوتهای اخلاقی در جامعه ایران با سایر جوامع – که توسط مردم احساس میشود – اشاره کرد و با پیامدهای منفی این فرایند از جمله تخریب بنیادهای اخلاقی توجه نمودند. صباغپور در ادامه به تبعات بروز انقلابها و تأثیر آن در تغییرات سریع و ناگهانی اصول اخلاقی اشاره کردند.
در ادامه آقای علی زمانیان با اذعان به این که امکان ارائه جمعبندی روشنی در خصوص شرایط اخلاقی در جامعه وجود ندارد به علل عدم شکلگیری نظام اخلاقی مطلوب اشاره کرد و نشانه آن سختی اخلاقی زیستن در جامعه ایران اشاره داشتند. وی تصریح کرد وضعیت اخلاق را براساس مطالعات پیمایشی میتوان بررسی کرد اما باید به سطوح عمیقتر آن توجه داشت (مثل نظام باورها). وی در پاسخ به علل عدم امکان زیست اخلاقی در جامعه 2 دسته علل فردی و اجتماعی (شامل دور و نزدیک) را مطرح کرده است. دلایل اجتماعی به انقلاب اسلامی و جنگ و منازعات سیاسی پس از آن که کم اهمیت شدن اخلاق نسبت به چیزهای دیگر میانجامد. در بحرانها اخلاق نسبت به بودن و بقاء کمتر اهمیت مییابد.
پیامد دوم شرایط بحرانی عدم توازن اخلاق کبیر و اخلاق صغیر بود. اخلاق صغیر بقاء و سعادت جانوران امر خیر محسوب میشود و در اخلاق کبیر سعادت اجتماع (دولت، گروه و ...) محسوب میشود. اخلاق کبیر ورای اخلاق موجود است. در جریان انقلاب اخلاق صغیر ضعیف و اخلاق کبیر مهم شد.
علت دوم اجتماعی به حوزه دینداری باز میگردد. در وضع دینداری امروز بیشتر مناسکگرا یا شعائیگرا هستیم تا اخلاق. این نشان از عدم توازن در دینداری در جامعه ایران داریم که گاهی نشانههای آن را در حوزه نظام تربیت میتوان دید. علت دیگر به جامعه تودهای یا تودهوار باز میگردد. در این جامعه فرد و عزت نفس وی کم اهمیت میشود بنابراین اخلاق کماهمیت میشود. چون فرد چشم و گوش خود را میبیند. درواقع این شرایط انتخاب آزادانه فرد را دچار مشکل میسازد که نهایتاً منجر به بیاخلاقی میشود چون در غیر این صورت فرد احساس تنهایی میکند. در عوض احساس تفرد موجب عمل اخلاقی میشود چون مسئولیتپذیر میشویم. افزون بر اینها شرایط گذر است که موجب بلاتکلیفی کنشگران میشود.
سخنران آخر این نشست سرکار خانم امینی بود. ایشان با تمرکز به مفهوم «دگری و دگرخواهی» خاص و عام به تلقی ما از دیگری توجه کردند. با اعتقاد ایشان لازم به توضیح است که در این نشست برخی مدیران و پژوهشگران حوزه اخلاق از نیروی انتظامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز حضور داشتند و با طرح سؤالات و برخی نظرات سازنده جمع را در پیگیری موضوع نشست یاری کردند. همچنین لازم به توضیح است بهزودی مباحث طرح شده در این نشست در غالب پژوهشنامه از طرف معاونت فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات تهیه و منتشر خواهد شد. نوع نگرش ما با «دگری» زمینهساز نوع کنش اخلاقی میشود. مهمترین نظریه در اینجا اجتماع جامعهای است. کارکرد خانواده، مدرسه، وابستگی عاطفی تعمیم یافته است. همچنین اعتماد تعمیمیافته و نیز یک پایه فهم درک وضعیت اخلاقی است که مطالعه پیمایشی اعتماد در ایران را پایین میداند. عامل مؤثر بر این وضعیت حضور گفتمان اخلاقی آمرانه است که جای گفتمان اخلاقی گفتگویی را گرفته است. اجماع اخلاقی وقتی ارزش دارد که با گفتگو حاصل میآید که در غیر این صورت اخلاق فردگرایی به وجود میآید.
نشست تخصصی گروه فرهنگی معاونت پژوهشهای فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ١١/٦/٨٧ در محل این مرکز برگزار شد و طی آن پژوهشگران به ارائه مباحث و نظریههای خود درباره «وضعیت اخلاق در جامعه ایران» پرداختند.
در این نشست ابتدا آقای دکتر مسعود عالمی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه اخلاق به مشکلات موجود در حوزههای تخصص زندگی جمعی یا اخلاق حرفهای پرداختند. به نظر او مناسبترین روش اصلاح اخلاق عمومی، تدوین و تنظیم اصول، دستورالعملها و کدهای رفتاری است. این اصول یا کدهای حرفهای براساس تخصصهای مختلف طراحی میشود. کدهای رفتار مجموعهای از قواعد و دستورات مشخصی هستند که کنشگران را در حرفههای مختلف هدایت و راهنمایی میکنند. ایشان بر بومیسازی و تدریجی بودن تولید کدهای رفتاری اشاره کردند.
آقای صباغپور سخنران بعدی این نشست به سمت رابطه سیاسی و نظم فرهنگی پرداخته و بر حساسیت و مشکلاتی که در اثر دخالت نظم سیاسی در نظم فرهنگی از جمله بر دوگانگی و چندوجهی شدن اخلاق یا جامعهپذیری دوگانه است اشاره کردند. این وضعیت منجر به گسست نسلی و ایجاد نسل جدیدی میشود که وارد فضای فکری گذشته نمیشود. این نسل تقاضاهای جدید فرابومی و ساختار شکنانه دارد چون ساکن فضای مجازی و شهروند جهانی شدهاند. ایشان همچنین به تفاوتهای اخلاقی در جامعه ایران با سایر جوامع – که توسط مردم احساس میشود – اشاره کرد و با پیامدهای منفی این فرایند از جمله تخریب بنیادهای اخلاقی توجه نمودند. صباغپور در ادامه به تبعات بروز انقلابها و تأثیر آن در تغییرات سریع و ناگهانی اصول اخلاقی اشاره کردند.
در ادامه آقای علی زمانیان با اذعان به این که امکان ارائه جمعبندی روشنی در خصوص شرایط اخلاقی در جامعه وجود ندارد به علل عدم شکلگیری نظام اخلاقی مطلوب اشاره کرد و نشانه آن سختی اخلاقی زیستن در جامعه ایران اشاره داشتند. وی تصریح کرد وضعیت اخلاق را براساس مطالعات پیمایشی میتوان بررسی کرد اما باید به سطوح عمیقتر آن توجه داشت (مثل نظام باورها). وی در پاسخ به علل عدم امکان زیست اخلاقی در جامعه 2 دسته علل فردی و اجتماعی (شامل دور و نزدیک) را مطرح کرده است. دلایل اجتماعی به انقلاب اسلامی و جنگ و منازعات سیاسی پس از آن که کم اهمیت شدن اخلاق نسبت به چیزهای دیگر میانجامد. در بحرانها اخلاق نسبت به بودن و بقاء کمتر اهمیت مییابد.
پیامد دوم شرایط بحرانی عدم توازن اخلاق کبیر و اخلاق صغیر بود. اخلاق صغیر بقاء و سعادت جانوران امر خیر محسوب میشود و در اخلاق کبیر سعادت اجتماع (دولت، گروه و ...) محسوب میشود. اخلاق کبیر ورای اخلاق موجود است. در جریان انقلاب اخلاق صغیر ضعیف و اخلاق کبیر مهم شد.
علت دوم اجتماعی به حوزه دینداری باز میگردد. در وضع دینداری امروز بیشتر مناسکگرا یا شعائیگرا هستیم تا اخلاق. این نشان از عدم توازن در دینداری در جامعه ایران داریم که گاهی نشانههای آن را در حوزه نظام تربیت میتوان دید. علت دیگر به جامعه تودهای یا تودهوار باز میگردد. در این جامعه فرد و عزت نفس وی کم اهمیت میشود بنابراین اخلاق کماهمیت میشود. چون فرد چشم و گوش خود را میبیند. درواقع این شرایط انتخاب آزادانه فرد را دچار مشکل میسازد که نهایتاً منجر به بیاخلاقی میشود چون در غیر این صورت فرد احساس تنهایی میکند. در عوض احساس تفرد موجب عمل اخلاقی میشود چون مسئولیتپذیر میشویم. افزون بر اینها شرایط گذر است که موجب بلاتکلیفی کنشگران میشود.
سخنران آخر این نشست سرکار خانم امینی بود. ایشان با تمرکز به مفهوم «دگری و دگرخواهی» خاص و عام به تلقی ما از دیگری توجه کردند. با اعتقاد ایشان لازم به توضیح است که در این نشست برخی مدیران و پژوهشگران حوزه اخلاق از نیروی انتظامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز حضور داشتند و با طرح سؤالات و برخی نظرات سازنده جمع را در پیگیری موضوع نشست یاری کردند. همچنین لازم به توضیح است بهزودی مباحث طرح شده در این نشست در غالب پژوهشنامه از طرف معاونت فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات تهیه و منتشر خواهد شد. نوع نگرش ما با «دگری» زمینهساز نوع کنش اخلاقی میشود. مهمترین نظریه در اینجا اجتماع جامعهای است. کارکرد خانواده، مدرسه، وابستگی عاطفی تعمیم یافته است. همچنین اعتماد تعمیمیافته و نیز یک پایه فهم درک وضعیت اخلاقی است که مطالعه پیمایشی اعتماد در ایران را پایین میداند. عامل مؤثر بر این وضعیت حضور گفتمان اخلاقی آمرانه است که جای گفتمان اخلاقی گفتگویی را گرفته است. اجماع اخلاقی وقتی ارزش دارد که با گفتگو حاصل میآید که در غیر این صورت اخلاق فردگرایی به وجود میآید.
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
لازمه عفاف و حجاب اعتقاد است و بازور اسلحه نمیتوان کسی را معتقد کرد همانطور که ابتدای انقلاب بدون هیچ اجباری اکثر زنان محجبه بودن اما سوء عملکرد سران ماندگار و غیرپاسخگو و انتقادناپذیر و بی مسئولیت، کشور را در کلاف بحرانهای حل نشدنی گرفتار کرده و اسلام نخستین قربانی این بحرانهاست. سیاست رهاکردن کشور و پرداختن به مسائل خارجی ، مردم را در صنفها و پستها و لباس گوناگون به گرگهای غیرقابل اعتماد تبدیل کرده و در معامله ای نیست که سرت کلاه نرود. اختلاف درامدها بقدری وحشتناک است که قابل تصور نیست. درکشورهای سرمایه داری، سرمایه دار با ایجاد شغل به جامعه خدمت میکند اما در کشور ما سرمایه دار خیانت میکند و بجای تولید اشتغالزا به دلالی و تکیه بر گرانیهای عامدانه تکیه میکند.