گزارش
۰۷ شهريور ۱۳۹۵ | ۱۴:۱۷
گزارش نشست علمی- تخصصی با عنوان «امنیت انرژی و نقش جدید آمریکا»
تاریخ : ٢٦ خرداد ١٣٩٣
موضوع : انرژی
برگزارکننده : معاونت پژوهشهای روابط بینالملل
خلاصه
در ٢٦ خردادماه ١٣٩٣، نشستی علمی- تخصصی با عنوان «امنیت انرژی و نقش جدید آمریکا» توسط معاونت پژوهشهای بینالمللی در سالن کنفرانس مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار گردید. در این نشست، آقای دکتر فریدون فشارکی، رئیس موسسه فکتس گلوبال انرژی (FACTS Global Energy) و تحلیلگر بازار نفت و گاز جهان بهویژه بازار خاورمیانه و آسیا- پاسفیک سخنانی را پیرامون امنیت انرژی، تغییرات شکلگرفته در سیاستهای استراتژیکی کشورها و انقلاب انرژی در آمریکا و پیامدهای آن اظهار داشت. در بخش دیگری از این نشست، دیدگاهها و پرسشهای محققان و کارشناسان در خصوص سیاستهای انرژی کشورها بهویژه امریکا در خاورمیانه و آسیا- پاسفیک، آینده انرژی منطقه و جهان و همچنین جایگاه ایران در بازار آتی نفت و گاز جهان مطرح شد. دکتر فشارکی در ابتدا به معرفی سازمان «فکتس گلوبال انرژی» بهعنوان یک سازمان مشورتی با کارویژه اقتصادی و سیاستگذاری، قراردادهای نفتی، مذاکرات و تصمیمگیریها در حوزه انرژی پرداخت. اهم سخنان آقای دکتر فشارکی پیرامون تحلیلهای مختلف در زمینه سیاستهای استراتژیکی جهان - که از نقطهنظر سیاستگذاری واجد اهمیت خاصی برای ایران است- بهشرح زیر میباشد:
• انقلاب انرژی یعنی کشف منابع عظیم نفت و گاز در سنگهای رسوبی (شیلاویل و شیلگس) واقعیتی است که طی ٤٠ سال گذشته، موضوعی تا این اندازه مهم و تأثیرگذار در جهان مشاهده نشده است. طی چهار سال گذشته، آمریکا ٥/٢ میلیون بشکه نفت جدید سبک در روز تولید کرده که تا سال ٢٠١٧ حداقل به ٤ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت. از این منظر، میزان تولیدات نفتی آمریکا از عربستان سعودی نیز پیشی گرفته و به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل خواهد شد. البته این کشور بهدلیل تقاضای بالای انرژی در داخل همچنان واردکننده نفت و گاز خواهد بود هرچند با تأمین نیاز خود از طریق مکزیک، کانادا و ونزوئلا به احتمال قوی واردات از خاورمیانه قطع خواهد شد.
• بهدلیل همین منابع نامتعارف، آمریکا در حال تبدیلشدن به بزرگترین صادرکننده گازطبیعی مایعشده «الانجی» در جهان است. این کشور تا سال ٢٠١١ واردکننده «الانجی» بود و این انقلاب عظیم موجب شده تا آمریکا تا اواخر سال جاری میلادی حدود ٨٠-٧٠ میلیون تن «الانجی» صادر کند. در نتیجه، این کشور از قطر بهعنوان بزرگترین صادرکننده «الانجی» در جهان جلوتر خواهد رفت. البته استرالیا نیز همانند آمریکا در حوزه صادرات «الانجی» در حال حرکت است و حدوداً ٨٠ میلیون تن «الانجی» صادر خواهد کرد. بنابراین سه کشور آمریکا، قطر و استرالیا بزرگترین صادرکنندگان «الانجی» در جهان خواهند شد. شاید برای ایران صادرات «الانجی» در شرایط کنونی دیر شده باشد. تانزانیا و موزامبیک نیز در آفریقا تولیدکننده «الانجی» خواهند بود.
• لازم به ذکر است که دولت آمریکا هیچ نقش داخلی در خرید و فروش نفت و گاز ندارد و نقش آن در خارج از مرزهای کشور حائزاهمیت است. دولت صرفاً در کنترل صادرات نفتخام بهدلیل ممنوعیت آن در آمریکا نقشآفرینی میکند هرچند صادرات فرآوردههای نفت و گاز در این کشور آزاد است که از این حیث، بزرگترین صادرکننده فرآوردههای نفتی در جهان نیز میباشد.
• صادرات پروپان و بوتان نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. مهمترین صادرکنندگان این محصول بهترتیب قطر، امارات، عربستان سعودی و ایران هستند که آمریکا تا آخر تابستان امسال نیز در این حوزه از قطر پیشی گرفته و تا سال ٢٠١٧ از مجموع صادرات قطر و امارات جلوتر خواهد رفت.
• در خصوص میعانات گازی نیز شایان توجه است که بهترتیب قطر، ایران و استرالیا بزرگترین صادرکننده هستند که آمریکا از سه سال گذشته تاکنون با تولید ٢/١ میلیون بشکه در روز از مجموع قطر و ایران بیشتر تولید میکند و لذا نقش اساسی در این حوزه دارد.
• با توجه به کاهش قیمت گاز، تقاضا برای زغالسنگ در آمریکا کاهش یافته و بههمیندلیل، در حوزه صادرات زغالسنگ بهویژه به اروپا نیز حرفی برای گفتن دارد.
• در پسِ این تحولات از نقطهنظر استراتژیکی، نگاه آمریکا به خاورمیانه بهگونهای دیگر خواهد بود. پیش از این نگاه آمریکا به این منطقه بهعنوان منبع تأمینکننده نفت و گاز جامعه آمریکایی بود، اما از این به بعد خاورمیانه بهعنوان منبع تأمینکننده نفت و گاز متحدان مهم غرب در آسیا یعنی چین، هند، ژاپن و کره مطرح خواهد بود. لذا حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه نیز تنها به دلیل تأمین امنیت انتقال انرژی به کشورهای مذکور است. در رابطه با عراق نیز حضور آمریکا در این کشور و صرف هزینههای هنگفت از سال ٢٠٠٣ به بعد نه بهدلیل تاراج نفت عراق بلکه بهدلیل جلوگیری از قدرتمندشدن مجدد حزب بعث از طریق الحاق خاک کویت، امارات و شرق عربستان و بهرهبرداری از منابع نفتی در این راستا میباشد. در واقع، هدف آمریکا، تولید نفت عراق توسط کسانی است که آمریکا به آنها اعتماد دارد و به همین دلیل امروزه شرکتهای نفتی آمریکایی چندان نقشی در عراق ندارند. در خصوص عربستان باید گفت در گذشته این دو کشور به یکدیگر نیاز داشتند اما در آینده صرفاً عربستان به آمریکا نیاز خواهد داشت.
• کمبود گاز در میان کشورهای خاورمیانه رویداد مهم دیگری است که از جهات مختلف قابلتوجه است. امروزه کویت واردکننده «الانجی» است و مذاکره این کشور با قطر در خصوص انعقاد قرارداد گازی بهرغم موافقت قطر برای فروش گاز ارزان به کویت از طریق احداث خطلوله، بهدلیل مخالفت عربستان با عبور خط لوله قطر- کویت به مسافت ٦٠ کیلومتر از خاک این کشور به نتیجهای نرسید. لذا انعقاد قرارداد ٢٥ ساله گاز میان دو کشور منتفی گردید. مذاکره کویت و ایران در خصوص قرارداد گاز نیز تاکنون به نتیجه نرسیده است. خطلوله عراق- کویت هم با وجود قدیمیبودن همچنان قابلاستفاده است اما بهدلیل عدماعتماد کویت به عراق، تمایلی به خرید گاز از این کشور ندارد. لذا کویت مصمم است که در آینده «الانجی» از آمریکا وارد کند. در حال حاضر، دوبی از قطر «الانجی» وارد میکند و ابوظبی هم که تا سال ٢٠١٨ خودصادرکننده «الانجی» به ژاپن است با متوقف کردن این قرارداد و احداث اسکله دریافتی «الانجی» در فجیره بهدنبال واردات «الانجی» خواهد بود. بحرین هم در حال برنامهریزی برای واردات «الانجی» است و عربستان سعودی نیز بهدلیل کمبود گاز تا ٦٠٠ هزار بشکه در روز نفتخام میسوزاند که گرچه تصمیمی برای واردات «الانجی» نگرفته اما بهشدت نیازمند واردات است. پس برای ایران بهترین بازار جهت صادرات گاز نه اروپا و آسیایشرقی بلکه همین منطقه غنی از منابع نفت و گاز، یعنی خلیجفارس میباشد.
• مقایسه وضعیت کشورهای خاورمیانه با ایران گویای آن است که بهرغم وجود ذخایر عظیم گاز در ایران، اعمال تحریمها موجب گردیده گاز یا با قیمت ارزان در داخل فروخته شود و یا در نتیجه عدمتوسعه، صرفاً امکان صادرات گاز از طریق خطلوله افزایش یابد. مطابق نظر وزارت نفت، صادرات گاز از طریق خطلوله مقرونبهصرفهتر است که ایران میتواند گاز خود را به عمان، بحرین و کویت صادر کند. اما پیش از هر چیز لازم است که ایران اختلاف خود با شرکت کرسنت را حلوفصل نماید در غیراینصورت صادرات گاز ایران به سایر کشورها بسیار دشوار خواهد بود. در خصوص قرارداد کرسنت که ایران بهدلیل فساد آن را یکطرفه فسخ کرده و در نهایت محکوم به پرداخت خسارت نیز شده است، یک راهحل حقوقی وجود دارد و آن اینکه، شرکت کرسنت حقوق خود را به شرکت ملی نفت دوبی و ابوظبی واگذار کند و توافق میان ایران و شرکت دوبی صورت پذیرد. چراکه شرکت کرسنت نیز بهدلیل اختلاف با اقلیم کردستان عراق و مصر در خصوص دریافت پول بابت قراردادهایش، وضعیت مالی نامساعدی دارد و دریافت پول از ایران میتواند وضعیت مالی این شرکت را بهبود بخشد.
• با توجه به تحولات جهانی انرژی، رشد تقاضای گاز همچنان مهمترین رشد در حاملهای انرژی خواهد بود هرچند بهدلیل حادثه فوکوشیما و مشکلات نیروگاههای هستهای آلمان ذغالسنگ نیز رشد بیشتری در مقایسه با گذشته خواهد کرد. ایران بهدلیل برخورداری از ذخایر عظیم گاز همچنان میتواند در این حوزه نقشآفرینی کند و البته این نقش در مورد صادرات به کشورهای منطقه بیش از پیش حائزاهمیت خواهد بود.
در ٢٦ خردادماه ١٣٩٣، نشستی علمی- تخصصی با عنوان «امنیت انرژی و نقش جدید آمریکا» توسط معاونت پژوهشهای بینالمللی در سالن کنفرانس مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار گردید. در این نشست، آقای دکتر فریدون فشارکی، رئیس موسسه فکتس گلوبال انرژی (FACTS Global Energy) و تحلیلگر بازار نفت و گاز جهان بهویژه بازار خاورمیانه و آسیا- پاسفیک سخنانی را پیرامون امنیت انرژی، تغییرات شکلگرفته در سیاستهای استراتژیکی کشورها و انقلاب انرژی در آمریکا و پیامدهای آن اظهار داشت. در بخش دیگری از این نشست، دیدگاهها و پرسشهای محققان و کارشناسان در خصوص سیاستهای انرژی کشورها بهویژه امریکا در خاورمیانه و آسیا- پاسفیک، آینده انرژی منطقه و جهان و همچنین جایگاه ایران در بازار آتی نفت و گاز جهان مطرح شد. دکتر فشارکی در ابتدا به معرفی سازمان «فکتس گلوبال انرژی» بهعنوان یک سازمان مشورتی با کارویژه اقتصادی و سیاستگذاری، قراردادهای نفتی، مذاکرات و تصمیمگیریها در حوزه انرژی پرداخت. اهم سخنان آقای دکتر فشارکی پیرامون تحلیلهای مختلف در زمینه سیاستهای استراتژیکی جهان - که از نقطهنظر سیاستگذاری واجد اهمیت خاصی برای ایران است- بهشرح زیر میباشد:
• انقلاب انرژی یعنی کشف منابع عظیم نفت و گاز در سنگهای رسوبی (شیلاویل و شیلگس) واقعیتی است که طی ٤٠ سال گذشته، موضوعی تا این اندازه مهم و تأثیرگذار در جهان مشاهده نشده است. طی چهار سال گذشته، آمریکا ٥/٢ میلیون بشکه نفت جدید سبک در روز تولید کرده که تا سال ٢٠١٧ حداقل به ٤ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت. از این منظر، میزان تولیدات نفتی آمریکا از عربستان سعودی نیز پیشی گرفته و به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل خواهد شد. البته این کشور بهدلیل تقاضای بالای انرژی در داخل همچنان واردکننده نفت و گاز خواهد بود هرچند با تأمین نیاز خود از طریق مکزیک، کانادا و ونزوئلا به احتمال قوی واردات از خاورمیانه قطع خواهد شد.
• بهدلیل همین منابع نامتعارف، آمریکا در حال تبدیلشدن به بزرگترین صادرکننده گازطبیعی مایعشده «الانجی» در جهان است. این کشور تا سال ٢٠١١ واردکننده «الانجی» بود و این انقلاب عظیم موجب شده تا آمریکا تا اواخر سال جاری میلادی حدود ٨٠-٧٠ میلیون تن «الانجی» صادر کند. در نتیجه، این کشور از قطر بهعنوان بزرگترین صادرکننده «الانجی» در جهان جلوتر خواهد رفت. البته استرالیا نیز همانند آمریکا در حوزه صادرات «الانجی» در حال حرکت است و حدوداً ٨٠ میلیون تن «الانجی» صادر خواهد کرد. بنابراین سه کشور آمریکا، قطر و استرالیا بزرگترین صادرکنندگان «الانجی» در جهان خواهند شد. شاید برای ایران صادرات «الانجی» در شرایط کنونی دیر شده باشد. تانزانیا و موزامبیک نیز در آفریقا تولیدکننده «الانجی» خواهند بود.
• لازم به ذکر است که دولت آمریکا هیچ نقش داخلی در خرید و فروش نفت و گاز ندارد و نقش آن در خارج از مرزهای کشور حائزاهمیت است. دولت صرفاً در کنترل صادرات نفتخام بهدلیل ممنوعیت آن در آمریکا نقشآفرینی میکند هرچند صادرات فرآوردههای نفت و گاز در این کشور آزاد است که از این حیث، بزرگترین صادرکننده فرآوردههای نفتی در جهان نیز میباشد.
• صادرات پروپان و بوتان نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. مهمترین صادرکنندگان این محصول بهترتیب قطر، امارات، عربستان سعودی و ایران هستند که آمریکا تا آخر تابستان امسال نیز در این حوزه از قطر پیشی گرفته و تا سال ٢٠١٧ از مجموع صادرات قطر و امارات جلوتر خواهد رفت.
• در خصوص میعانات گازی نیز شایان توجه است که بهترتیب قطر، ایران و استرالیا بزرگترین صادرکننده هستند که آمریکا از سه سال گذشته تاکنون با تولید ٢/١ میلیون بشکه در روز از مجموع قطر و ایران بیشتر تولید میکند و لذا نقش اساسی در این حوزه دارد.
• با توجه به کاهش قیمت گاز، تقاضا برای زغالسنگ در آمریکا کاهش یافته و بههمیندلیل، در حوزه صادرات زغالسنگ بهویژه به اروپا نیز حرفی برای گفتن دارد.
• در پسِ این تحولات از نقطهنظر استراتژیکی، نگاه آمریکا به خاورمیانه بهگونهای دیگر خواهد بود. پیش از این نگاه آمریکا به این منطقه بهعنوان منبع تأمینکننده نفت و گاز جامعه آمریکایی بود، اما از این به بعد خاورمیانه بهعنوان منبع تأمینکننده نفت و گاز متحدان مهم غرب در آسیا یعنی چین، هند، ژاپن و کره مطرح خواهد بود. لذا حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه نیز تنها به دلیل تأمین امنیت انتقال انرژی به کشورهای مذکور است. در رابطه با عراق نیز حضور آمریکا در این کشور و صرف هزینههای هنگفت از سال ٢٠٠٣ به بعد نه بهدلیل تاراج نفت عراق بلکه بهدلیل جلوگیری از قدرتمندشدن مجدد حزب بعث از طریق الحاق خاک کویت، امارات و شرق عربستان و بهرهبرداری از منابع نفتی در این راستا میباشد. در واقع، هدف آمریکا، تولید نفت عراق توسط کسانی است که آمریکا به آنها اعتماد دارد و به همین دلیل امروزه شرکتهای نفتی آمریکایی چندان نقشی در عراق ندارند. در خصوص عربستان باید گفت در گذشته این دو کشور به یکدیگر نیاز داشتند اما در آینده صرفاً عربستان به آمریکا نیاز خواهد داشت.
• کمبود گاز در میان کشورهای خاورمیانه رویداد مهم دیگری است که از جهات مختلف قابلتوجه است. امروزه کویت واردکننده «الانجی» است و مذاکره این کشور با قطر در خصوص انعقاد قرارداد گازی بهرغم موافقت قطر برای فروش گاز ارزان به کویت از طریق احداث خطلوله، بهدلیل مخالفت عربستان با عبور خط لوله قطر- کویت به مسافت ٦٠ کیلومتر از خاک این کشور به نتیجهای نرسید. لذا انعقاد قرارداد ٢٥ ساله گاز میان دو کشور منتفی گردید. مذاکره کویت و ایران در خصوص قرارداد گاز نیز تاکنون به نتیجه نرسیده است. خطلوله عراق- کویت هم با وجود قدیمیبودن همچنان قابلاستفاده است اما بهدلیل عدماعتماد کویت به عراق، تمایلی به خرید گاز از این کشور ندارد. لذا کویت مصمم است که در آینده «الانجی» از آمریکا وارد کند. در حال حاضر، دوبی از قطر «الانجی» وارد میکند و ابوظبی هم که تا سال ٢٠١٨ خودصادرکننده «الانجی» به ژاپن است با متوقف کردن این قرارداد و احداث اسکله دریافتی «الانجی» در فجیره بهدنبال واردات «الانجی» خواهد بود. بحرین هم در حال برنامهریزی برای واردات «الانجی» است و عربستان سعودی نیز بهدلیل کمبود گاز تا ٦٠٠ هزار بشکه در روز نفتخام میسوزاند که گرچه تصمیمی برای واردات «الانجی» نگرفته اما بهشدت نیازمند واردات است. پس برای ایران بهترین بازار جهت صادرات گاز نه اروپا و آسیایشرقی بلکه همین منطقه غنی از منابع نفت و گاز، یعنی خلیجفارس میباشد.
• مقایسه وضعیت کشورهای خاورمیانه با ایران گویای آن است که بهرغم وجود ذخایر عظیم گاز در ایران، اعمال تحریمها موجب گردیده گاز یا با قیمت ارزان در داخل فروخته شود و یا در نتیجه عدمتوسعه، صرفاً امکان صادرات گاز از طریق خطلوله افزایش یابد. مطابق نظر وزارت نفت، صادرات گاز از طریق خطلوله مقرونبهصرفهتر است که ایران میتواند گاز خود را به عمان، بحرین و کویت صادر کند. اما پیش از هر چیز لازم است که ایران اختلاف خود با شرکت کرسنت را حلوفصل نماید در غیراینصورت صادرات گاز ایران به سایر کشورها بسیار دشوار خواهد بود. در خصوص قرارداد کرسنت که ایران بهدلیل فساد آن را یکطرفه فسخ کرده و در نهایت محکوم به پرداخت خسارت نیز شده است، یک راهحل حقوقی وجود دارد و آن اینکه، شرکت کرسنت حقوق خود را به شرکت ملی نفت دوبی و ابوظبی واگذار کند و توافق میان ایران و شرکت دوبی صورت پذیرد. چراکه شرکت کرسنت نیز بهدلیل اختلاف با اقلیم کردستان عراق و مصر در خصوص دریافت پول بابت قراردادهایش، وضعیت مالی نامساعدی دارد و دریافت پول از ایران میتواند وضعیت مالی این شرکت را بهبود بخشد.
• با توجه به تحولات جهانی انرژی، رشد تقاضای گاز همچنان مهمترین رشد در حاملهای انرژی خواهد بود هرچند بهدلیل حادثه فوکوشیما و مشکلات نیروگاههای هستهای آلمان ذغالسنگ نیز رشد بیشتری در مقایسه با گذشته خواهد کرد. ایران بهدلیل برخورداری از ذخایر عظیم گاز همچنان میتواند در این حوزه نقشآفرینی کند و البته این نقش در مورد صادرات به کشورهای منطقه بیش از پیش حائزاهمیت خواهد بود.
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
Good job maknig it appear easy.