

مقدمه
تقابل رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران در نتیجه ورود این رژیم به فاز سوم بسط نفوذ منطقهای خود از سال ۲۰۰۰ به بعد، از بعد تهاجمی و خشونت آمیز بیشتری برخوردار بوده است. همزمان با پیگیری فعالیتهای صلح آمیز هستهای و غنی سازی توسط جمهوری اسلامی ایران و بهانه جوییهای غرب جهت القای ابعاد نظامی به برنامهای هستهای ایران، فعالیتهای ضد ایرانی رژیم صهیونیستی در قالب عملیات خرابکارانه و ائتلاف سازیهای منطقهای آغاز شد.
با به قدرت رسیدن نفتالی بنت، نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی با دو سوال اساسی روبه رو شد. کاهش تعهدات هستهای جمهوری اسلامی ایران در نتیجه خروج آمریکا از برجام و بسط نفوذ منطقهای این کشور در نتیجه برقراری ثبات امنیتی در عراق و سوریه. حضور بنت در کاخ سفید و گفت و گوی بیست و پنج دقیقهای با جو بایدن با طرح راهبرد جدید صهیونیستها همراه بوده است. تیم امنیتی بنت بر این باور است که بازنگری در راهبردهای گذشته مهار ایران با توجه به واقعیتهای میدانی جدید، امری ضروری است؛ لذا راهبرد مرگ با هزاران بریدگی به عنوان دستورکار جدید امنیتی این رژیم جهت مهار هستهای و منطقهای جمهوری اسلامی ایران بر روی میز همکاریهای مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
راهبردپژوهی مهار جمهوری اسلامی
راهبردهای مهار جمهوری اسلامی از دگردیسی بسیاری برخوردار بوده است. در ابتدای درگیریهای امنیتی رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران، راهبردها عمدتا نظامی گرایانه و بر مبنای برخورد در سطح منطقه بود و در ادامه با افزایش دسترسیهای درون سرزمینی، جنبه مخرب تهدیدات به درون خاک سرزمینی کشیده شد. دکترینهای بن گورین، دایان و داگان متمرکز بر مقابله سخت افزاری با تهدیدات امنیتی پیرامون رژیم صهیونیستی که عمدتا گروههای مقاومت را تشکیل میدادند، شد. با بسط نفوذ ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی در خوشه شامات دکترینهای دست کشیده، آیزنکوت و اختاپوس به منظور مقابله با گروههای مقاومت در خارج از مرزهای سرزمینی مناطق اشغالی طراحی و اجرایی شد. بهره گیری از قدرت هوایی به منظور آسیب رسانی به گروههای مقاومت در سوریه و عراق در قالب دکترین دست کشیده و آیزنکوت قرار میگیرد. دکترین انهدام اختاپوس با تمرکز بر متحدین منطقهای ایران به دنبال قطع بازوهای منطقهای ایران بوده است. سند امنیتی ۲۰۳۰ نتانیاهو تنها آموزه راهبردی است که ادعای مهار چند سطحی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد بهره گیری از ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری را دارد. این سند تهدیدات پیش رو را در چند لایه و برخورد با آنها را به صورت متقارن در همان سطوح مطرح و دنبال میکند. راهبرد مرگ با هزاران بریدگی در ادامه دکترینهای فوق و سند امنیتی ۲۰۳۰ طراحی و مطرح شده است.
مختصات عملیاتی راهبرد جدید
محتوای اصلی راهبرد جدید را میتوان در "نگاه شبکه ای" تیم سیاست خارجی بنت به مهار ایران منطقهای خلاصه نمود. این نگاه از محورهای مختلفی برخوردار است.
برخورد چند سطحی
گسترش دامنه مقابله جویی و مهار جمهوری اسلامی ایران به ابعاد اطلاعاتی، امنیتی، خرابکارانه هسته ای، جاسوسی، دریایی و هوایی نشان دهنده توجه رژیم صهیونیستی به ابعاد متنوع قدرت جمهوری اسلامی ایران است. خرابکاریهای هستهای در نطنز و در کنار آن انفجار در کشتیهای حامل سوخت در دریای مدیترانه نشان دهنده گسترش نقاط تولید درد در راهبرد جدید است.
بکارگیری همزمان ابزارها
استفاده از ابزارهای سیاسی ائتلاف سازی و عادی سازی سیاسی با برخی کشورهای عربی به همراه خرابکاریهای هستهای و ترور دانشمندان هستهای بیانگر تکثیر جراحات در سطوح و ابعاد مختلف است. جراحات مذکور با تکرار در حوزههای امنیتی مختلف میتواند بر تعادل قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران به باور طرفداران این راهبرد تاثیر بگذارد.
استمرار هزینهها و فرسودگی ارادهها
با استمرار هزینههای امنیتی و اقتصادی ناشی از آسیب به امکانات و توانمندیهای قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، صهیونیستها به دنبال قرار دادن ایران در بن بست راهبردی و خستگی و بی تحرکی منطقهای هستند. فرسوده سازی اراده راهبردی و چابکی عملیاتی حریف، نقطه آغاز وارد آوردن ضربات مهلکتر در آینده نزدیک در چهارچوب راهبرد مذکور با هدف تسلیم رقیب راهبردی قرار دارد.
دلایل اجرای راهبرد جدید
ناتوانی در برخورد کلاسیک نظامی
به دلیل گستردگی جغرافیای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران و حضور نیروهای محور مقاومت در مرزهای رژیم صهیونیستی هرگونه برخورد مستقیم نظامی مستلزم دریافت ضربات نظامی سهمگین خواهد بود. از این رو انتقال تقابلها به درگیریهای پراکنده کم شدت و مستمر، گزینه در دسترس موجود برای این رژیم محسوب میشود.
عمق راهبردی اندک و برون گرایی راهبردی جبری
به دلیل عمق راهبردی اندک رژیم صهیونیستی مقابله با تهدیدات در خارج از مرزها به صورت سریع و قاطع همواره در دستورکار نخبگان امنیتی این رژیم بوده است. برون گرایی راهبردی به صورت برخورد چند سطحی در داخل خاک ایران و محیط پیرامون آن هزینههای مقابله را بر اساس منطق راهبرد جدید کاهش خواهد داد.
ابزارهای امنیتی و اطلاعاتی نوین
بهره گیری از جاسوسان و ابزارهای ماهوارهای و جمع آوری داده، سبب شده است نگاه شبکهای جایگزین نگاه کلاسیک تک سطحیِ صرفا سخت افزاری شود. وجود پایگاههای جاسوسی در اطراف مرزهای ایران و امضای توافقنامههای امنیتی با همسایگان ایران توانمندی بالقوه دسترسی شبکهمند را به رژیم صهیونیستی بخشیده است. ترور شهید فخری زاده بر اساس عملیات پیچیده اطلاعاتی و نظامی چند ماهه انجام شد.
نقاط ضعف راهبرد جدید
آسیب پذیری در عمق راهبردی
به دلیل جبر جغرافیایی محدود رژیم صهیونیستی، سیستم بازدارندگی این رژیم از ضعفهای اساسی در برابر رویکردهای تهاجمی و انتقامی رقبا رنج میبرد. هزینههای موشک پراکنیهای حماس و حزب الله جهت تغییر در ادراک امنیتی این رژیم نقش تعیین کنندهای داشته است. اصابت موشکهای نیروهای مقاومت به نزدیکی نیروگاه دیمونا به دلیل فقدان طول جغرافیایی سرزمینهای اشغالی معضل جبران ناپذیری برخوردهای شدید نظامی را برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت. دسترسیهای درون سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در اراضی اشغالی و توانمندی موشکی و اطلاعاتی آن در سالهای اخیر به افزایش اعتبار بخشی به تهدیدات منجر شده است.
متحدین نامطمئن منطقهای
تقسیم هزینههای برخورد با جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین مسایل پیش روی بنت در اتحادسازی با کشورهای عرب منطقه است. موشکها و نفوذ اطلاعاتی ایران هزینههای هرگونه درگیری نظامی محدود را پیش بینی ناپذیر خواهد نمود. وجود سرمایه گذاریهای سنگین اقتصادی در حاشیه جنوبی خلیج فارس نگاه جنگ طلبان ضد ایرانی را در بین نخبگان عرب منطقه به حاشیه برده است.
عدم همپوشانی حداکثری راهبردی با آمریکا
خروج آمریکا از افغانستان و سیاست کاهش هزینههای حضور منطقهای توسط بایدن سبب افزایش شکاف راهبردی با رژیم صهیونیستی که برخورد نزدیکتر و شدیدتر با جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند شده است. این شکاف سبب کاهش اعتماد به نفس تیم سیاست خارجی بنت خواهد شد. اصرار بنت برای عدم خروج نیروهای آمریکایی از غرب آسیا با مخالف بایدن توامان شده است. دموکراتها همواره از اقدامات نظامی منجر به شکل گیری جنگ گسترده در غرب آسیا توسط رژیم صهیونیستی در مقایسه با جمهوری خواهان حمایت نکرده اند.
شکاف در جامعه امنیتی رژیم صهیونیستی
تشکیل دولت بنت حاصل اجماع حداقلی برخی احزاب دست راستی و میانی کنست است. با افزایش هزینههای امنیتی اجرای راهبرد جدید، جناحهای طرفدار برجام در کنست به تقویت مواضع خود در برابر بنت اهتمام خواهند ورزید و لذا احتمال سقوط دولت کنونی وجود دارد. در نتیجه هزینههای راهبرد جدید یکی از مهمترین پاشنههای آشیل پیش روی دولت بنت خواهد بود. تجربههای متراکم راهبردی جمهوری اسلامی ایران در افزایش درد صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی و منطقه غرب آسیا نشان دهنده وجود توانمندی توازن سازی راهبردی و توازن سازی تهدید توسط این کشور در برابر اشغال گران قدس است.