انتشار شماره بهار ۱۴۰۰ فصلنامه سازمان‌های بین المللی عامل تایوان و سیاست خارجی آمریکا انتشار ویژه نامه فصلنامه سازمانهاى بین المللى با موضوع چین کشاورزی؛ ظرفیت شناخته نشده برای توسعه همکاری‌ها با فدراسیون روسیه آغاز فصلی نوین برای ایران در سازمان همکاری شانگ‌های ماجراى تنش هاى اخیر آذربایجان در مرزهاى ایران سازمان همکاری شانگ‌های و ضرورت‌های عضویت دائمی جمهوری اسلامی ایران در آن سازمان همکاری شانگ‌های نخستین آزمون دکترین نگاه به شرق دولت سیزدهم تبیین پنجاه سال روابط دیپلماتیک ایران و چین سومین مدرسه تابستانه دیپلماسی اقتصادی؛ دیپلماسی اقتصادی در محیط همسایگی اولویت دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی دولت سیزدهم تاملی بر فراز و فرود‌های دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بررسی جایگاه استراتژیک میانمار در ابتکار کمربند راه چین ضرورت بازنگری در قرارداد ۱۰ ساله ۱۳۷۹ ایران روسیه خروج آمریکا، پیشروی طالبان و آینده نظم سیاسی در افغانستان
کد خبر:۱۴۲۷
۲۴ تير ۱۴۰۰ | ۱۰:۱۴
مصاحبه مهرداد عله پور با خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان پیرامون تحولات افغانستان
با خروج نیرو‌های تحت هدایت واشنگتن، طالبان با تمام قوا وارد کارزار رقابت‌های نظامی و جنگ ارگ و امارت شده است.

«مهرداد عله‌پور»، دبیر میز شرق آسیا پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام روز دوشنبه مورخ ۱۴ تیرماه ۱۴۰۰ (۵ جولای ۲۰۲۱) پیرامون «تحرکات طالبان در تحولات اخیر افغانستان» با خبرنگار حوزۀ سیاست خارجیِ گروه سیاسی «باشگاه خبرنگاران جوان» به گفتگو نشست. مصاحبه تفصیلی آقای عله‌پور با خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان به شرح ذیل می‌باشد

 

تحرکات طالبان

 


با توجه به تحولات اخیر، تحولات میدانی در افغانستان چگونه قابل ارزیابی است؟

بررسی تحولات میدانی افغانستان نشان از آن دارد که متأثر از خروج نیروی نظامیِ تحت هدایت ایالات‌متحده، دولت کابل در گردابی از مشکلات امنیتی گرفتار آمده است؛ ناتوانی دولت مرکزی در کنترل اوضاع نابسامانِ پدیدار شده، عینی‌ترین پیامدی است که عملاً منجر به آن شده است تا افغانستان از رهگذر یک جنگ داخلی ویرانگر و دهشتناک، به ورطۀ فروپاشی کشانده شود. نظر به شرایط پدیدار شده، نیرو‌های طالبان به‌عنوان یک جنبش اسلامیِ مسلحِ پشتون که در اواخر دهۀ ۹۰ میلادی در نتیجۀ تحولات منطقه و افغانستان پدید آمده بودند و تا پیش از خروج نیرو‌های آمریکایی در محدودۀ جغرافیاییِ قریب به ۵۰ درصدی از خاک افغانستان محصور بودند، عرصه را برای یکه‌تازی خود مهیا دیده‌اند و وارد کارزار رقابت‌های نظامی و جنگ ارگ و امارت شده‌اند. نکتۀ قابل‌تأملی که دراین‌بین خودنمایی می‌کند، آن است که گرچه طالبان در کارنامۀ خود شهادت هزار نفر از شیعیان افغانستان، حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف و شهادت چهار تَن از دیپلمات‌های ایران در دهۀ ۷۰ شمسی را در کارنامۀ خود دارد، ولی با این حال باید اذعان داشت که واقعیت‌های میدانیِ امروز افغانستان نشان از آن دارد که طالبان نه‌تن‌ها مُبَدل به تأثیرگذارترین کُنشگر سیاسی و نظامی در معادلات میدانی شده است، بلکه به‌واقع بخش اعظمی از راه‌حل آتی کشور را نیز به سرنوشت خود گره زده است.

 

پایگاه اجتماعی طالبان

 

پایگاه اجتماعی طالبان در میان آحاد مردم افغانستان به چه نحوی است؟

از جمله واقعیت‌های ژرفی که نمی‌توان در بررسی وقایع افغانستان از آن چشم‌پوشی کرد پایگاه اجتماعیِ در حال رشد طالبان در میان آحاد ملت افغان است. به‌واقع باید توجه داشت که طالبان به‌عنوان بخش مهمی از ساختار سیاسی و نظامی افغانستان، طی سالیان اخیر از رهگذر اتخاذ مواضع بیگانه ستیزانۀ خود توانسته است که بخش عمده‌ای از آحاد ستمدیدۀ افغانستان را با خود همراه سازد و از این طریق مبادرت به کسب محبوبیت و متعاقباً بازیابی توانِ تحلیل رفته خود نموده است. در شرایط کنونی نیز تصرف بدون کشتار در شهرها، ناتوانی دولت وقت در بازسازی کشور و فساد حکومتی گسترده در میان مقامات دولتی، تسلیم شدن نیرو‌های نظامی و یکسان عمل کردن پایگاه‌های قضایی طالبان بدون نگاه به مباحث قومیتی در کنار قومیتی عمل کردن دولت افغانستان از جمله عوامل عدیده‌ای هستند که به‌نوبۀ خود سبب شده‌اند تا با وجود پس‌زمینه‌های ذهنیِ منفی ِمردم از خاطرات دردآور سال‌های حکومت طالبان بر افغانستان، اقبال ملت افغان نسبت به طالبان روزبه‌روز فزونی یابد.

 

تیپولوژی معرفتی طالبان

 

آیا تیپولوژی معرفتی طالبان نسبت به آغازین روز‌های تشکیل این جنبش اسلامی بنیادگرا دچار تغییر و تحول شده است؟

واقعیت امر نشان از آن دارد که به‌مرورزمان و از رهگذر حوادث سیاسی، نظامی و امنیتیِ مختلفی که پدیدار شده است، صرفاً مواضع سیاسی و نه ایدئولوژیکِ جنبش اسلامی طالبان تغییرات پیدا و پنهانی را تجربه کرده است. در همین رابطه باید توجه داشت که از جمله انگاره‌های ایدئولوژیکی که کما فی سابق بُن‌مایه‌های فکری رهروان طالبان را متأثر از خود کرده است و همچنان نیز بر آن تأکید و تمرکز دارند مقولۀ استقرار خلافت اسلامی از رهگذر تشکیل امارت اسلامی است. ایشان در راستای نائل آمدن به تشکیل خلافت که برگرفته از تفکر اهل سنت است، معتقد هستند که پس از حذف گروه‌ها و احزاب متخاصم، اسلام باید به تنها دین حاکم در جامعه تبدیل شود و قوانین جاری کشور نیز باید بر اساس شریعت اسلام (از منظر ایدئولوژی سلفی) به رشتۀ تحریر درآید.
وی افزود: معتنابه است که برخلاف ثبات در مواضع ایدئولوژیک، فرماندهان طالبان به ضرب ضرایب زمان و بنا به فشار‌های خارجی که بر آن‌ها وارد آمده است به‌نوعی متقاعد شده‌اند که برخی از رفتار‌های جزم گرایانۀ خود در قبال مسائلی از قبیل مذاکره با کفار (تعاملات بین‌المللی)، دموکراسی و ملیت‌گرایی، پذیرش معاهدات بین‌المللی، حقوق اقلیت‌های دینی و قومی و همچنین حقوق زنان را تعدیل نمایند. به‌عنوان‌مثال در خصوص پذیرش معاهدات بین‌المللی می‌توان چنین اظهار داشت که از زمان پیدایش طالبان تا سالیان متمادی هیچ‌گونه معاهدۀ بین‌المللی از سوی این جنبش اسلامیِ بنیادگرا قابل‌پذیرش نبود و آن‌ها چنین اقداماتی را ابزار خودساختۀ غربی‌ها برای افزایش نفوذ خود در کشور‌های اسلامی قلمداد می‌کردند. با این وجود و در خلال مذاکرات صلح با ایالات‌متحده بود که سران طالبان تغییر موضع دادند و به‌نوعی اقدام به پذیرش معاهدات بین‌المللی نمودند. در همین رابطه «سراج‌الدین حقانی»، معاون رهبران طالبان در اظهارنظری قابل‌تأمل چنین اظهار داشت: «تا زمانی که کنوانسیون‌های بین‌المللی به حاکمیت و ثبات افغانستان احترام بگذارند ما نیز به آن‌ها احترام می‌گذاریم».

سیادت یابی میدانیِ طالبان در کارزار جنگ و صلح افغانستان چه پیامد‌های پیدا و پنهانی را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه دارد؟ و اینکه مطلوب‌ترین موضعی که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در قبال تحولات افغانستان اتخاذ نماید شامل چه مفروضاتی است؟

نظر به خروج نیرو‌های تحت هدایت ایالات‌متحده از خاک افغانستان و با عنایت به این نکتۀ ژرف که طی سالیان اخیر جنبش طالبان مواضع خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را تا حدود زیادی تعدیل و در سه موضوع راهبردی همچون: خروج نیرو‌های آمریکایی از افغانستان؛ تأکید بر حفظ حقوق شیعیان در افغانستان و موضوع صلح میان گروه‌های افغانستانی به مواضع اعلامی و اعمالی تهران نزدیک نموده است، می‌توان چنین اظهار داشت که قدرت‌یابی طالبان در افغانستان تحت شرایطی خاص نه‌تن‌ها نمی‌تواند مشکل‌ساز باشد بلکه به‌واقع از چنان ظرفیت بالایی برخوردار است که می‌تواند با اتخاذ تدابیری خاص، روند‌ها و صحنۀ سیاسی و نظامی افغانستان در فضای پسا خروج ایالات‌متحده از این کشور را به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم بزند. نکتۀ قابل‌تأملی که دراین‌بین باید مطمح نظر واقع گردد آن است که اگر سطوح مختلف تهدید را در نظر بگیریم، خطر بالفعلِ تداوم حضور نیرو‌های ائتلاف تحت هدایت ایالات‌متحده در صحنۀ افغانستان بسیار بیشتر و ژرف‌تر از «هراس و نگرانیِ» احتمالی از قدرت‌یابی طالبان برای جمهوری اسلامی ایران است. به بیانی دقیق‌تر می‌توان چنین اظهار داشت که تهدیدات بالفعل حضور آمریکا در افغانستان شامل موارد عدیده‌ای همچون تداوم بی‌ثباتی در مرز‌های شرقی کشور، امکان وقوع حوادث تروریستی در داخل کشور و بسط نفوذ امنیتی رژیم صهیونیستی در کنار مرز‌های کشور می‌باشد، که بسیار خطرناک‌تر از اقدامات احتمالی طالبان است؛ بنابراین باید اذعان داشت که در مقطع کنونی خروج نیرو‌های ناتو به رهبری آمریکا از افغانستان می‌تواند فضای مانور بیشتری را در افغانستان بحران‌زده در اختیار ایران قرار می‌دهد؛ کشوری که با ایران مشترکات فرهنگی، مذهبی و تمدنی زیادی دارد. در پایان توجه به این نکتۀ راهبردی نیز ضروری می‌نماید که بدانیم طالبان همۀ افغانستان نیست و فقط بخشی از این کشور بحران‌زده و راه‌حل آتی آن است. از این‌رو لازم است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، ضمن در نظر داشتن واقعیت‌های میدانی افغانستان، راهبرد‌های مدون و معینی را به‌منظور مدیریت صحنۀ نبرد غیر آمریکاییِ افغانستان بر اساس انگاره‌های مصلح سازی همچون: حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی، رعایت حقوق اقلیت‌ها و گفتگو‌های اصیل بین الافغانی با نقش‌آفرینی فعال جمهوری اسلامی ایران را ارائه نماید.

 

لینک مصاحبه در سایت باشگاه خبرنگاران جوان:

https://www.yjc.news/fa/news/7810299/

ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها