

آقای «مصطفی پاکدل مجد» پژوهشگر حوزه چین پژوهشکده تحقیقات راهبردی در پاسخ به سوالات خبرنگار بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین در رابطه با پیشرفت چین معتقد است موفقیت چین در حوزههای مختلف پدیده تازهای نیست چرا که این کشور با مدل منحصر به فرد حکمرانی خود به سوی جلو حرکت کرده است.
به عقیده این پژوهشگر چین دستاورد بسیار مهم چین موفقیت حزب حاکم در گذار تدریجی از تحقق اولویتهای سیاسی-امنیتی و روی آوردن به پیشبرد اهداف اقتصادی-تجاری است.
پاکدل مجد تاکید میکند این گذار تدریجی که با اجرای اصلاحات درهای باز عملی شد توانست تا به خوبی ظرفیتهای بالقوه چین را برای تحقق اهداف کلان حزب حاکم به کار گیرد.
مشروح مصاحبه با آقای پاکدل مجد را در زیر مشاهده میکنید:
رادیو و تلویزیون مرکزی چین: چین در بسیاری از حوزهها در جهان در صدر جدول پیشرفتهای جهان قرار گرفته است. به نظر شما چه عاملی پشت این موفقیت چین قرار دارد؟
پاکدل مجد: موفقیت چین در حوزههای مختلف اقتصادی و فناورانه، هرچند امروزه بیش از همیشه در کانون توجهات جهانی قرار گرفته است، اما به هیچ عنوان پدیدهی تازهای نیست. تا سال ۱۸۲۰، چین بیشترین سهم را از تولید ناخالص جهانی به خود اختصاص داده بود. این روند صرفا با ورود قدرتهای اروپایی به آسیای شرقی و آغاز آنچه که بعدها قرن حقارت نام گرفت، متوقف شد. با این وجود، اما از بعد از سال ۱۹۴۹ میلادی، چین تدریجاً موفق شد تا هم تمامیت ارضی خود را بازیابد و هم با پشتوانه ظرفیتهای بالقوه اقتصادی خود، تجربهای بیسابقه و منحصر به فرد از رشد و توسعه اقتصادی را پشت سر بگذارد. در این راستا، پیشران این تجربهی موفق، بیش از هر چیز، مدل منحصر به فرد حکمرانی چینی بوده است که با مدیریت توانمندیهای داخلی و پیشبرد سیاست خارجی توسعهمحور، در کمتر از چهار دهه، ۸۰۰ میلیون شهروند چینی را از فقر خارج ساخت و جایگاه آن کشور را از یک اقتصاد عقبمانده به سطح دومین اقتصاد بزرگ جهان ارتقا داد.
رادیو و تلویزیون مرکزی چین: با توجه به صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست، نقش این حزب را در وحدت مردم و پیشرفت چین چگونه ارزیابی میکنید؟
پاکدل مجد: تردیدی نیست که یکی از دستاوردهای کلیدی حزب حاکم به عنوان بازیگر محوری مدل حکمرانی چین، بازگرداندن ثبات سیاسی به چین و صیانت از تمامیت ارضی کشور بوده است. اما از دیدگاه من، دستاورد مهمتر، موفقیت حزب حاکم در گذار تدریجی از تحقق اولویتهای سیاسی-امنیتی و روی آوردن به پیشبرد اهداف اقتصادی-تجاری است. این گذار تدریجی که با اجرای اصلاحات درهای باز عملی شد توانست تا به خوبی ظرفیتهای بالقوه چین را برای تحقق اهداف کلان حزب حاکم به کار گیرد.
رادیو و تلویزیون مرکزی چین: به نظر شما چرا حزب کمونیست چین توانسته در مقایسه با نظامهای لیبرال غرب هم موفقیت اقتصادی و هم موفقیت سیاسی قابل توجهی کسب کند؟
پاکدل مجد: طبیعی است که فرهنگ سیاسی کشورها را نمیتوان با یکدیگر یکی دانست. بر این اساس، باید فرهنگ سیاسی هر ملتی را یکی از مولفههای اصلی شکلگیری ماهیت ساختار سیاسی حاکم بر آن ملت تلقی کرد. (هرچند که این رابطه بیتردید دوطرفه است). در عین حال، باید عنوان داشت که حزب حاکم در طول چهار دهه گذشته، به خوبی توانسته تا مدل حکمرانی خود را در تناسب با تاریخ و فرهنگ سیاسی چین تعریف کند و با پیشبرد رویکردی عملگرایانه، اشتباهات پیشین را مرتفع سازد و کارآمدی در تصمیمگیری و پیشبرد آن تصمیمات را افزایش دهد. نگرش غربی به مدل حکمرانی، با وجود محاسن غیرقابل انکار خود، میتواند در بزنگاههای حساس سیاسی و اقتصادی، نسبت به برخی تهدیدات، از خود آسیبپذیری نشان دهد. رشد چشمگیر تمایلات راست افراطی در قالب برخی احزاب سیاسی در غرب و پیامدهای سیاسی-اجتماعی آن را میتوان نمودی از این آسیبپذیری دانست. اما با این حال، تاریخ ثابت کرده که شرط کامیابی یک ساختار سیاسی در عزم و آمادگی کارگزاران آن برای پذیرش خطاهای گذشته و تلاش مداوم برای بهتر شدن در آینده است.
رادیو و تلویزیون مرکزی چین: پیش بینی شما از توسعه و پیشرفت چین چیست؟ چه چشم اندازی را برای این کشور متصور هستید؟
پاکدل مجد: بر خلاف نگرش واقعگرایانه به سیاست بینالملل که رشد و توسعه یک کشور را دلیلی برای سوءظن دیگر واحدهای سیاسی موجود در نظام بینالملل و متعاقباً افزایش احتمال تخاصمات نظامی میداند، با نگاهی به تاریخ چین میتوان دریافت که تفوق پایدار آن کشور در تاریخ پیشامدرن آسیای شرقی، با توزیع خیر مشترک اقتصادی و تجاری بین دیگر واحدهای سیاسی موجود در آن منطقه، نه تنها دیگر واحدها را به نارضایتی تحریک نکرد، بلکه عاملی بازدارنده برای منازعات بینادولتی به شمار میرفت. هنر چین امروز نیز در تمسک به همین تاریخ صلحآمیز است. رقبای راهبردی این کشور در تلاشاند تا با امنیتیسازی ماهیت نقشآفرینی پکن در نظام بینالملل، چین را از مسیر توسعهمحور کنونی منحرف سازند. چین میتواند با حفظ و ارتقای مراودات تجاری و اقتصادی خود با جامعه بینالملل-بدون توجه به ارزشهای سیاسی هر کشور-چنین تلاشهایی را خنثی سازد و خیزش صلحآمیز خود را به نحوی پایدار تداوم بخشد. چین، به نحو بالقوه از چنین ظرفیتی برخوردار است.