

گفتوگوی سیاسی با موضوع «بررسی شاخصهای انتخاب اصلح در انتخابات ۱۴۰۰ از دیدگاه امام خمینی (ره)» در تاریخ ۱۱ خردادماه ۱۴۰۰ برگزار شد. در این برنامه، ضمن تحلیل بیانات حضرت امام راحل (ره)، شاخصهای کاندیدای اصلح و چگونگی شناخت وی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. علیرضا مهدویان، پژوهشگر گروه سیاسی، امنیتی و دفاعی پژوهشکده تحقیقات راهبردی در این برنامه، به بیان نظرات خود پرداخت. خلاصهای از نظرات ایشان را میتوانید در ادامه مطالعه کنید.
نگاه عرفانی حضرت امام خمینی (ره) به سیاست
نگرش حضرت امام (ره) را نمیتوان فارغ از زمینههایی که پرورش پیدا کردهاند، تحلیل کرد. ایشان به مطالعه فقه و فلسفه و عرفان پرداختهاند و با معنویت خودشان، عرفان را به جامعه تسری دادهاند. حضرت امام (ره) میفرمایند که انتخابات محکی برای مردم است که ببینند آیا میخواهند اصلح را انتخاب کنند یا خیر؟ یعنی صادقانه با خودشان بگویند که آیا میخواهند کسی را که مدنظر اسلام است انتخاب کنند یا کسی را که دلشان میخواهد؟ امام (ره) میفرمایند که اگر برای خودتان کسی را انتخاب کنید، شیطانی است. این عبارت با نگرش عرفانی حضرت امام (ره) کاملاً تطابق دارد که نباید از روی هوای نفس، دست به انتخاب بزنیم.
شاخصهای انتخاب اصلح
امام خمینی (ره) میفرمایند که باید کسانی را انتخاب کنیم که:
تعهد به اسلام و حیثیت اسلام داشته باشند
نباید کسی را انتخاب کنیم که اگر مسئولیت را بر عهده گرفتند، اعتبار جمهوری اسلامی و حتی اعتبار اسلام را خدشهدار کنند. ممکن است کسی در ظاهر شعارهای انقلابی بدهد و ادعا کند که به اسلام و قانون پایبند است، امّا باید هنگام انتخاب، آگاهانه و موشکافانه عمل کرد.
احتیاجات مملکت را بشناسد
آیا کسی را که انتخاب میکنیم، مسائل کشور را میشناسد یا فقط در ایام نزدیک انتخابات، احساس تکلیف کرده و وارد صحنه رقابت شده و برنامهای برای اداره کشور ندارد؟ طبعاً فردی که شناختی نسبت به مسائل کشور ندارد، نمیتواند طبق شاخص حضرت امام (ره)، اصلح باشد.
سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد
ممکن است کسی را انتخاب کنیم که اولویتبندی شما را قبول نداشته باشد. مثلا به جای اینکه اولویت خودش را اقتصاد بگذارد، سیاست خارجی را در اولویت، قرار دهد. اگر چنین فردی را انتخاب کردیم، نمیتوانیم گلایه کنیم که چرا اقتصاد دچار مشکل شده است، چون ما طبق شاخصها، به درستی انتخاب نکردهایم. انتخاب، امر آسانی نیست و باید موشکافانه انجام شود. باید دید که اراده مردم به چه سمتی میرود. ممکن است، اشتباه کنند و اصلح را انتخاب نکنند، اشکالی ندارد به عنوان یک تجربه محسوب میشود. مردم در انتخابهایشان، از تجربه انباشته خود استفاده میکنند. ما نمیتوانیم مردم را مجبور کنیم که اصلح را انتخاب کنند، امّا مسیر انتخاب اصلح را برای مردم تبیین میکنیم.
کسی را انتخاب کنید که به مصالح و مفاسد کشور آگاه باشد و ممکن است گروه و جناح شما نباشد
در نگاه حضرت امام (ره) اینکه از قبل تعیین کنیم که رأی ما فلان حزب و فلان گروه است، پذیرفته شده نیست. باید بین نامزدها جستجو کرد و با شاخصها سنجید. نباید حزبی و جناحی رأی داد.
امام خمینی (ره) به منزله مصلح اجتماعی
امام خمینی (ره) را باید یک مصلح اجتماعی دانست. امام (ره) کسی بودند که میخواستند جامعه، دولت و در نهایت جهان را اصلاح نمایند. وقتی از دید یک مصلح اجتماعی به قضیه نگاه کنیم، متوجه این نکته میشویم که گاهی ممکن است در سادهزیستی افراط کنیم و گاهی در اشرافیگری. نمونه بارز و کامل سادهزیستی را میتوانید در حضرت امام (ره) مشاهده کنید که از افراط و تفریط، پرهیز میکردند. بعضیها از خط امام فاصله گرفتند و مقابله با اشرافیگری را مقابله با سرمایهداران ترجمه کردهاند. اوایل انقلاب، گروهی به صورت رادیکال، اقداماتی مانند آتش زدن کارخانهها یا مصادره به ناحق اموال سرمایهداران، انجام دادند که مورد تأیید حضرت امام (ره) نبود. این گروه، حرفهای امام را به نفع خودش مصادره کرد. اینکه باید از خوی اشرافیگری فاصله گرفت، حرف درستی است، ولی نباید به دام افراطیگری در سادهزیستی هم افتاد. اسلام با کسب ثروت مخالفتی نداشته، ولی سازوکار اقتصاد اسلامی این بوده که ثروت صرفاً انباشته نشود و در جامعه جاری باشد. پرداخت خمس و زکات و... از وظایف دینی و اجتماعی ثروتمندان است که این امر را محقق میکند.
مذمت کاخنشینی مسئولان در کلام حضرت امام (ره)
فرد مسئول در مقایسه با یک فرد معمولی در قضیه کسب ثروت، یک تفاوت اساسی دارد. کسی که مسئول است، نسبت به فرد عادی، امتیاز دارد. این احتمال هست که از اختیاراتش برای ثروتاندوزی بهره ببرد. حضرت امام معتقد بودند که مسئولین نباید به طرف ثروتاندوزی بروند و نباید از قدرت سیاسی، سوءاستفاده کنند. امام خمینی (ره) در سخنان تندی خطاب به دولت میفرمایند: «آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخنشینى بیرون برود و به کاخنشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند، پیدا مىشود.» این ادبیات حضرت امام نشان میدهد که این خط قرمز، چقدر پر رنگ است. صحبتهای حضرت امام (ره) محکماتی و متشابهاتی دارد. یک عده محکمات را رها کردهاند و متشابهات را میگیرند. باید محکمات را شناسایی کنیم و بر آنها تأکید کنیم.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الإِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی» یعنی انسان وقتی طغیان میکند که احساس بینیازی پیدا کند نه اینکه واقعاً بینیاز باشد بلکه احساس بینیازی دارد. تجمیع قدرت و ثروت در دست انسان، این احساس بینیازی را به فرد میدهد. حضرت امام (ره) با آن نگاه عرفانیشان میخواستند این نفسانیّت و منیّتها را بشکنند. ارجاع حضرت امام به مسئله مشروطیت و کاخنشینی نمایندگان مجلس نیز از همین جنس است. امام میفرمایند که مجلسهای ما در زمان مشروطه مملو از کاخنشین بوده است. حضرت امام با توجه به تجربههای تاریخی ایران، به مردم متذکر میشوند که مجلس مشروطه کاخنشین بود و نمیتوانست به شاه ایراد کاخنشینی بگیرد و مجلس ما هم نباید به این آفت دچار شود. حضرت امام با آن نگاه عرفانی خودشان میفرمایند: «اگر زرق و برق در میان ما پیدا شود، شیطان میان ما نفوذ میکند». اگر شیطان در میان ما نفوذ کرد، تصمیمهایی میگیریم که حیثیت اسلام و انقلاب را خدشهدار میکند.
لیبرالیسم، نقطه مقابل مکتب امام (ره)
نکته دیگری که لازم است در این بحث به آن اشاره کنم این است که دولت مطلوب از نظر حضرت امام (ره)، دولتی است که در مقابل شرق و غرب میایستد و پس از فروپاشی بلوک شرق، به صورت تمام قد در مقابل بلوک غرب صفآرایی میکند. نقطه مقابل مکتب امام (ره)، لیبرالیسمی است که در بلوک غرب وجود دارد و قلب این لیبرالیسم، ثروت و مالکیت است. حضرت امام این نکته را به خوبی درک کردند. اگر ما هم به دنبال ثروتاندوزی برویم، در همان چرخهای گرفتار میشویم که لیبرالیسم برای ما تعریف کرده است. به همین دلیل، مسئولین را برحذر میداشتند از اینکه به دنبال ثروتاندوزی بروند. اگر میخواهیم طبق مکتب امام عمل کنیم باید از این مسیر ثروتاندوزی، برگردیم و مسئولین از کاخنشینی دست بردارند و به میان مردم بیایند و با مردم صحبت کنند و بخشی از وقت خودشان را به این مسئله اختصاص دهند. صرف گزارش گرفتن از استاندار و فرماندار، دردی را حل نمیکند، زیرا مسئولان زیردست، معمولاً محافظهکاری میکنند. اگر میخواهیم با واقعیت مواجه شویم باید با خود جامعه صحبت کنیم. ممکن در شرایط کرونا، سفرهای استانی و بازدیدها محدودتر شود، ولی میتوان از ظرفیت فضای مجازی برای این کار، استفاده کنند. از طرفی باید این نگاه تمرکزگرا که از تهران برای کل کشور تصمیم میگیرد، در تعامل با اقشار مختلف مردم، تلطیف شود.
رئیسجمهور؛ نماینده تمام مردم نه گروهی خاص
در آغاز باید علل ایجاد این شکافها را شناسایی کنیم و پس از آن به دنبال رفع آن باشیم. یکی از علل ایجاد شکاف، تفاوت در معیشت مردم و مسئولین است. کسی که نماینده طبقه مرفه جامعه است، نمیتواند مستضعفین جامعه را بشناسد. ممکن است کسی در این دولت، حقوق نجومی دریافت کند و در حالی که مردمی باشند که نان قرضی میخورند. چنین کشوری نمیتواند ادعا کند که به سمت اسلامی شدن حرکت میکند. باید رئیسجمهوری را انتخاب کرد که نماینده تمام مردم باشد نه نماینده یک گروه و قشر خاص.
شاخصهایی که نامزدها نباید داشته باشند
از نظر حضرت امام (ره)، نامزدها نباید خودخواهی و قدرتطلبی داشته باشند. قدرتطلبی همان بها دادن به نفس و شیطان است. از طرفی، قدرتطلبی کاندیداها چند پیامد دارد. اول اینکه مردم را نسبت به یکدیگر بدبین میکند. کاندیداها برای اینکه بتوانند رأی جمع کنند باید شکافهای درون جامعه را فعال کنند. این شکافها شامل شکافهای قومیتی، جنسیتی، طبقاتی و... است. فعال کردن این شکافها یعنی قرار دادن یک گروه از مردم در مقابل گروه دیگر. این کار، نوعی ایجاد جنگ درونی در جامعه است تا یک گروه تحریک شود و برای رأی آوردن کاندیدا، پای صندوق بیاید. حضرت امام (ره) با این دیدگاه کاملاً مخالف هستند و انتخابات را صحنه رفاقت تعریف میکنند و معتقدند که انتخابات باید سازنده باشد، نه مخرب. پیامد دوم این قدرتطلبی، بدبین شدن مردم نسبت به مسئولین است. چه بخواهیم، چه نخواهیم، یک نفر انتخاب میشود و شعارهایی که این فرد در طول رقابتها علیه گروه یا قشر خاصی داده است، منجر به بدبین شدن آنها به فرد منتخب میشود. اگر فردی که به مسئولیت رسیده، نتواند وعدههای خود را عملی کند، هواداران خود را نیز ناامید میکند یعنی کل جامعه، ناامید میشوند.
در نگاه حضرت امام (ره)، کسی که توانایی اداره ندارد، نباید وارد انتخابات شود و نمیتواند فرد مطلوبی برای ریاستجمهوری باشد. وقتی یک نفر در مدیریت یک نهاد کوچکتر از دولت، سابقه موفقی نداشته است، چگونه میتواند وظیفه سنگین ریاستجمهوری را برعهده بگیرد و در اجرای موفق باشد؟
از دیگر شاخصهایی که حضرت امام اشاره میکند این است که فرد نباید به شکل افراطی، تحت تأثیر اطرافیان قرار بگیرد. کسی که از خودش قدرت تحلیل مسائل سیاسی را ندارد و مصالح و مفاسد جامعه را نمیداند، نمیتواند فرد قابل اتکایی برای ریاستجمهوری باشد. چنین افرادی، ممکن است حرفهای خوبی هم بزنند، امّا این حرفها به آنها سنجاق شده است. یکی دیگر از خطراتی که انتخاب چنین افرادی کشور را تهدید میکند، این است که رسانههای بیگانه میتوانند به سادگی این افراد را تحت تأثیر قرار دهند و اولویتهای آنان را تغییر دهند و مسیر انقلاب را به دست آنان، عوض کنند.
از نظر حضرت امام (ره) نباید کسانی را انتخاب کرد که به آرمانهای انقلاب اعتقادی ندارند و میخواهد مواردی که بهخاطر آنها، انقلاب شد یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را کنار بگذارد. اگر چنین اشخاصی انتخاب شوند، انقلاب از مسیر خود منحرف میشود و برخلاف وصیت حضرت امام (ره)، انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان میافتد.
پیامدهای حضور پرشور و انتخاب اصلح
اگر این دو ویژگی یعنی انتخاب اصلح و حضور پرشور در انتخابات، محقق شود، منتخب ملّت میتواند در مجامع بینالمللی با اعتماد به نفس ظاهر شود و به پشتوانه اینکه مردم، او را قبول دارند، میتواند محکم صحبت کند و از حقوق ملت، به خوبی دفاع کند، ولی کسی که این پشتوانه رأی مردمی کمی دارد و با مشارکت پایینی انتخاب شده است، نمیتواند اعتماد به نفس لازم را داشته باشد.
نکته دیگر این است که فرد اصلح، اولویتبندی درستی دارد و منطبق بر آرمانهای انقلاب است. اگر چنین فردی در انتخابات پرشور، برگزیده شود، میتواند وضع فعلی را با کمترین هزینه، اصلاح کند. اصلاح وضع فعلی قطعاً هزینه دارد، ولی اگر جامعه با دولت همراهی کند، این هزینه کاهش پیدا میکند. دشمن در پی کمرونق کردن انتخابات و افزایش شکاف دولت-ملت و شکافهای درون جامعه است. دشمن میخواهد از این طریق، بدون کمترین هزینه، فروپاشی از درون را رقم بزند. انتخابات پرشور و انتخاب اصلح میتواند مانع از تحقق این امر شود.