

گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی در تاریخ ۲۳ فرودین ماه ۱۴۰۰ مصاحبهای را تحت عنوان بازتابهای برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران با چین در فضای داخلی چین با آقای دکتر حامد وفایی «استاد مطالعات چین دانشگاه تهران» انجام داد که در آن به دیدگاه افکار عمومی، نخبگان علمی و دانشگاهی و نیز رویکرد محافل سیاسی و رسمی این کشور در قبال امضای سند فوق پرداخته شده است:
گروه سیاست خارجی: با توجه به اهمیت موضوع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین و با عنایت به بازتابی که انعقاد قرارداد مزبور در فضای عمومی جامعه داشته است و اینکه مطالب گوناگون و مختلفی در همین اظهار شده است، از شما تقاضا میشود که از زاویهای نو، نوع واکنش نخبگان سیاسی، عموم مردم و همچنین جامعه دانشگاهی چین را در قبال برنامه همکاریهای جامعی که ۷ فروردین ۱۴۰۰ به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهید.
دکتر وفایی در ابتدای سخنان خود با اشاره به این موضوع که عمده مطالب لازم در خصوص توافق صورت پذیرفته در فضای داخلی کشور مورد اشاره واقع شده است، چنین اظهار داشت که به جهت پرهیز از تکرار مکررات از ذکر بسیاری از مطالب پیشگفته شده پرهیز مینمایم. ایشان در ادامه چنین اظهار داشتند که واکنشهای صورت پذیرفته در فضای فارسیزبان داخلی و خارجی نسبت به توافق انجام شده به سه دسته کلی قابل تقسیمبندی است:
یک بخش مربوط به رسانههای فارسیزبانی همچون «بی. بی. سی»، «ایران اینترنشنال» و... است که به سبب ماهیت ضد ایرانی که دارند، تلاشهای فراوانی را انجام دادهاند تا برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله را مغایر با منافع ملی کشور نشان دهند و اینکه متأسفانه در فضای مجازی بسیاری از اظهارنظرهای خلاف واقعشان نیز مورد استناد واقعشده است. اما در فضای داخلی کشور با دو طیف عمده روبرو هستیم که رویکردهای نسبتاً مختلفی را نسبت به توافق صورت پذیرفته اتخاذ نمودند. یک قشر شامل کارشناسان و متخصصین دلسوزی هستند که بنا به اطلاعات اندکی که از نوع برنامه جامع منعقدشده دارند، نگرانیهایی را اظهار میدارند که در همین رابطه ضروری مینماید که با ارائه اطلاعات صحیح، نگرانی این قشر دلسوز را مرتفع کرد. دکتر وفایی افزود که لایه دیگری نیز در فضای داخلی کشور حضور دارند که مربوط به عموم مردم عادی و یا به عبارت بهتر افکار عمومی بیاطلاع نسبت به چین است که یا نسبت به کم و کیف همکاریهای ایران و چین بیاطلاع هستند و یا نسبت به ظرفیتهای کشور چین و برنامههایی این کشور در حال صعود برای آینده نظام بینالملل اطلاع چندانی ندارند. ایشان در همین رابطه چنین اظهار داشتند که اگر در سه حوزهای که ذکرشان رفت توجیه منطقی و واقعبینانه صورت پذیرد، بخش عمدهای از نگرانیها و انتقادات موجود نسبت به همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بهخودیخود مرتفع خواهد شد که متأسفانه در این زمینه ما با کمکاری مواجه هستیم.
وی افزود: نکته مهمی که در سپهر مسائل راهبردی بینالمللی و مسائل مرتبط با امنیت ملی خودنمایی میکند آن است که وقتی کشوری با ظرفیتهای چین که عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، قدرت دوم اقتصادی جهان و پرجمعیتترین کشور جهان است و اینکه پلههای ترقی و پیشرفت را نه یکبهیک بلکه دوبهیک در حال پیمودن و طی کردن است درصدد انعقاد برنامه همکاری ۲۵ ساله با ایران بر میآید این مفهوم بلندمدت پیام مهمی را به جهانیان میرساند بدین ترتیب که یک کشور عضو دائم شورای امنیت که دارای حق وتو است حداقل تا میانمدت به ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد و این مسئله مهمی در این سند راهبردی است که باید به آن توجه شود، جدای از محتوای سند.
گروه سیاست خارجی: توافق ۲۵ ساله ایران و چین چه بازتابی در رسانههای چینی داشته است؟
دکتر حامد وفایی: ابتدا باید عرض نمایم که صرفاً موضوع گیریها و بازتابهای رسانهای چین نسبت به سند را تشریح و توصیف مینمایم و اینکه ذکر این مطالب بهعنوان تایید و یا رد مطالب اظهار شده نیست.
وی گفت: تا پیش از امضا و رسانهای شدن توافق میان وزرای خارجه دو کشور، چینیها بهندرت این موضوع را مورد پوشش رسانهای قرار میدادند که این امر برگرفته از اخلاق خاص چینیهاست که کار را بیسروصدا انجام میدهند و اینکه اهل سروصدا و هیاهوی رسانهای نیستند. با این حال و پس از رسانهای شدن جزئیات توافقنامه، مطالبی مختلفی بدین قرار اظهار شد:
یکی از مسائل و مباحثی که در رسانههای چین مطرح شد بحث بلندمدت و چندبعدی بودن سند بود که برایشان جالبتوجه بود. علاوه بر این، یکی دیگر از محورهای مهمی که چینیها بهکرات بر آن تأکید میکردند نوع موضعگیری وزارت خارجه چین بود که در آن اظهار شده بود که این سند غیر الزامآور است و هیچ عدد و رقمی در آن مطرح نیست و علیه هیچ کشور ثالثی هم نخواهد بود. بحث دیگری که در رسانههای چینی با اتکا به منابع غربی مطرحشده بود بحث ۴۰۰ میلیارد دلاری بود که عمدتاً در رسانههای آمریکایی مطرح شده بود و اینکه در برخی از رسانههای چینی نیز به چشم میخورد که جستهوگریخته به آن میپرداختند.
وی در ادامه چنین اظهار داشت که: مسئله هند نیز یکی از موضوعاتی بود که در برخی از رسانههای چینی برجسته شده بود؛ زیرا نوع روابط بین هند و چین بسیار مهم است. هند بهعنوان یکی از رقبای راهبردی چین که هم در مسائل آسیایی و هم در نظام بینالملل و هم در قطببندیهای آتی جهانی میتواند محدودیتهایی را برای پکن ایجاد نماید، همواره موردتوجه رسانههای چینی قرار دارد. در همین رابطه و در رسانههای چینی چنین اظهار گردید که امضا و انعقاد سند میان ایران و چین خشم هندی را برانگیخته است. علاوه بر موارد مذکور، بحث دیگری که در رسانههای چینی بازتاب گستردهای داشت، بحث دیدار وزیر امور خارجه چین با مشاور عالی رهبر معظم انقلاب بود که این موضوع را بهصورت گسترده بازتاب داده بودند
دکتر وفایی افزود: موضوع دیگری که در برخی از رسانههای چینی به آن پرداخته شد همکاری بلندمدت پکن و تهران در حوزه فروش نفت بود. نکته قابلتوجه آن است که گرچه چینیها به مرز متنوعسازی مرزهای انرژی رسیدهاند و حتی با نگاهی واقعبینانه میتوان اظهار داشت که از آنهم عبور کردهاند، ولی بااینحال تأکید رسانههای چینی بر همکاریهای انرژیک ایران و چین نشان از اهمیت بالای این سند برای چین دارد. علاوه بر این در برخی از رسانههای چینی اظهارشده بود که چین در پرتو همکاری ۲۵ ساله بلندمدت با ایران قادر خواهد بود که از ایران یک پاکستان دیگر بسازد. در همین رابطه اگر بخواهیم یک رابطه راهبردی قابلتوجه را ذکر نماییم نوع روابط چین و پاکستان است که از همه جهت یعنی سرمایهگذاری و مشارکت زبان زد است.
گروه سیاست خارجی: مواردی که در رسانههای چینی در باب همکاری جامع ۲۵ ساله مورد اشاره قرار گرفتهاند را چگونه تجزیهوتحلیل مینماید؟
دکتر وفایی: بهواقع آنچه از بررسی موارد مطرح شده توسط رسانههای چینی برمیآید آن است که از نظر این رسانهها نقطه ثقل همکاریهای ایران و چین تا حدود زیادی اقتصادی است که این امر به سبب تکبعدی بودن میتواند خسارتهای زیادی را در جهت تعمیق روابط ایران و چین به بار آورد. وی افزود: باید توجه داشته باشیم که تکبعدی بودن همکاریهای ایران و چین یعنی محدود بودن به همکاریهای تجاری و اقتصادی که در خلال برنامه ۲۵ ساله بهنوبه خود یک نقطهضعف است و اینکه مردم عادی ضربهاش را میخورند. در همین رابطه مردم فکر میکنند که حکومت قسمتی از کشور را به چین خواهد فروخته است که این نکته خلاف واقع است. لازم به ذکر است که ظرفیت همکاریهای ایران و چین بسیار بالا و عمیق است. بهعنوانمثال در حوزه همکاریهای فرهنگی میتوان همکاریهای زیادی را انجام داد؛ ما در چین از یک عمق فرهنگی راهبردی کمنظیری برخوردار هستیم. تکبعدی بودن، به روابط ایران و چین ضربه میزند. زمانی که روابط به سطح همکاریهای جامع ارتقا یافته است بهتر آن است که روابط به حوزههای دیگر نیز ترجمه شود و از حال تکبعدی به حالت چندبعدی درآید.
گروه سیاست خارجی: نوع واکنش عامه مردم چین نسبت به همکاری جامع ۲۵ ساله تهران و چگونه بود؟
دکتر وفایی: واقعیت امر آن است که مسائل سیاسی در این سطح در جامعه داخلی چین بازتاب چندانی ندارد. اگر ما نوع روابط خارجی چین را بهصورت لایهای بررسی نماییم، نوع روابط چین و ایالاتمتحده در لایه نخست، روابط چین و کشورهای همسایه در لایه دوم، روابط چین با کشورهایی همچون هند در لایه سوم و نوع روابط چین با کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران در لایه چهارم قرار دارد. البته باید توجه داشته باشیم که گرچه ایران از جایگاه ویژهای در سپهر مسائل خارجی برخوردار است، ولی بااینحال واقعیت امر آن است که چین اولویتهای مهمتری نیز نسبت به ایران دارد که افکار عمومی چین ترجیح میدهند پیگیر آنها باشند.
گروه سیاست خارجی: نوع موضعگیری نخبگان سیاسی چینی چگونه قابل ارزیابی است؟
دکتر وفایی: در بحث نخبگان، اتاقهای فکر و همچنین نهادهای دولتی چین نوعی دو انگاری وجود داشت. در همین رابطه دو جریان کلی ثایب ذکر است: نخست آنکه برخیها اعتقاد دارند که برای تعامل با کشورهای غربی باید موانعی همچون ایران را کنار بگذاریم. اما جریان دیگری نیز وجود دارد که نزدیک به نهادهای نظامی کشور است و اعتقاد دارد که ما منافع کشور را نباید تکبعدی ببینیم و باید در همین رابطه باید با کشورهایی همچون ایران رابطه داشته باشیم.
گروه سیاست خارجی: چرا چین در واپسین روزهای استقرار دولت در ایران، اقدام به انعقاد چنین سندی کرد؟
دکتر وفایی: قاعدتاً هر دولتی باشد ترجیح میدهد که دولت جدید روی کار بیاید و پس از آن اقدام به انعقاد چنین برنامهای نماید؛ بااینحال باید توجه داشت که چینیها این سند را یک سند حاکمیتی میدانند و به همین خاطر هم بود که وزیر خارجه چین با آقای رئیسجمهور، وزیر خارجه و مشاور عالی مقام معظم رهبری دیدار داشت.
گروه سیاست خارجی: دورنمای سند را چگونه ارزیابی مینمایید؟
دکتر وفایی: خود نفس سند امر بسیار مهمی است که خلأ عدم وجود برنامهریزی بلندمدت را که سالیان سال است کشور از فقدان آن رنج میبرد را مرتفع مینماید و اینکه میتواند در بلندمدت به نفع هر دو کشور باشد. البته نائل آمدن به ثمرههای بلندمدت برنامه منوط به چند شرط است: نخستین مورد اراده سیاسی دو کشور؛ شرط دوم محیط مساعد بینالمللی؛ و سومین مورد بحث فراهمسازی زیرساختهای مطلوب در جهت تعمیق روابط دوسویه است.
آمریکاییها خود را صاحب دنیا میدانند تمام منابع نفت را از آن خود میشمارند چه به حق و چه به ناحق آنها میگویند تکنولوژی استخراج و مصرف نفت را ما بوجود آورده ایم لذا منابع نفت شما از آن ماست دولت منتج از انقلاب میگوید ما نفت را بیواسطه می فروشیم یا اصلا نمی فروشیم و این دولت تجربه مصدق را دارد دولت چین در نیم قرن پیش با حمایت از مردم ویتنام آمریکا را شکست داد در آن لحظه ۳۰۰میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت آمریکا در صدد حذف کلیه بدهی های دلاری که پشتوانه طلایی داشت پشتوانه طلایی دلار را حذف نمود امروز ارزش دلار به طلا یک پنجاهم شده است یعنی یعنی هر اونس طلا از ۳۴ دلار به ۱۵۰۰ دلار افزایش داده و دنیا را اینچنین غارت مینماید به لحاظ شکست در ویتنام . امریکا تسلیم و چین را به عضویت سازمان ملل قبول و تعرفههایی جهت توسعه چین برقرار نمود که ذخایر ارزی چین را ده چندان نموده است نیکسون ضمن تسلیم در راستای استعمار جهان پشتوانه دلار را از طلا ازاد نمود تا پول های از دست رفته ناشی از تسلیم را از بین ببرد چینها بازی مقابل را انجام داد ه و ان توسعه صنعتی جهان است لذا متن بالا کلا استعمار گرایانه قبول نیست نباید فریب شبکه های مجازی را خورد نباید فریب خورد هر شخص به شما این را زده به او بزنید به هر شخص که زده باشید نیز بزنید نباید بازی خورد چینی ها دلارهای خود را خرج میکنند تا قبل از اینکه آمریکایی ها دلار هایشان بیارزش نمایند صرف افزایش تولید ناخالص جهانی گردد تا نقش تولید نا خالص آمریکا در اقتصاد جهان کم رنگ باشد متنی که شما زده اید را نمی پذیرم ایران به یک اتحاد استراتژیک رسیده است
قبول آن بازی خوردن از رسانههای غربی است
این متن در مقابل واتساپ های مخالف زده شده
وحیدی
با توجه به اقدام اتحادیه اروپا در چاپ پول مشترک یورو جهت حفظ منافعشان در ۲۰سال گذشته اقدام تند روسیه را نیز ملاحظه نمود دلار های آمریکا را میتوان اوراق قرضه بدون سود حتی منفی شونده توسعه آمریکا نامید که هزینه توسعه آمریکا را بر گرده مردم جهان اعمال مینماید
روسیه سهم دلار در داراییهای ملی خود را به صفر خواهد رساند
۱۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۰ اخبار بین الملل اخبار اروپا
وزیر دارایی روسیه اعلام کرد که به دلایل ژئوپلیتکی، ساختار صندوق رفاه ملی این کشور تغییر اصولی کرده و سهم دلار آمریکا در آن کاهش یافته و ذخایر طلا، یورو و یوآن جایگزین آن خواهد شد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از خبرگزاری «نووستی»، "آنتون سیلوانوف" وزیر دارایی روسیه روز پنجشنبه در حاشیه کنفرانس بین المللی اقتصادی در سنپترزبورگ اعلام کرد که طی چند ماه گذشته ساختار صندوق رفاه ملی این کشور دچار تغییراتی شده و دلار آمریکا بطور کامل از آن حذف میشود. به گفته وی، قرار است که داراییهای دلاری با افزایش سهم طلا، یورو و یوآن در این صندوق جبران شود.
سیلوانوف توضیح داد: «ما هم مانند بانک مرکزی تصمیم به کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا گرفتهایم. در حال حاضر سهم دلار در صندوق رفاه ملی 35 درصد است و ما قصد داریم داراییهای دلاری را به صفر برسانیم و طلا و یورو را جایگزین آن کنیم. وزارت دارایی همچنین قصد دارد سهم پوند انگلیس را نیز در این صندوق کاهش دهد..»
به گفته وی، علت این تصمیم گیری جنبه ژئوپلیتیکی داشته و عواقب سیاسی این مسئله مورد نظر است، چرا که اعتماد به چنین ارزهای خارجی کاهش یافته، در حالیکه روسیه باید بتواند به داراییها خود اعتماد کامل داشته باشد. وزیر دارایی روسیه همچنین تأکید کرد که سلامت بودن داراییهای مالی تضمینی برای تعهدات اقتصادی کشور در عرصه جهانی است.
بدین وسیله در صورت امکان تقاضای ملاقات حضوری دارد نویسنده پست در نظرات
وحیدی
همراه 0912-------
مخالفان گردش به شرق کیستند
و به چه دلیل مخالف آن هستند؟
هفته گذشته عبداللهیان وزیر امور خارجه پس از بازگشت از سفر به چین آغاز اجرایی شدن قرارداد 25 ساله میان ایران و چین را اعلام کرد. این اعلام، سروصدای نمایندگان سرمایه داری تجاری ایران را در آورد تا جایی که پدرام سلطانی معاون سابق اتاق بازرگانی، دستگاه هدایت سرمایه داری تجاری ایران، آن را به معنای به فروش گذاشتن 1.648.000 کیلومترمربع خاک ایران معرفی کرد.
البته سرمایه داری تجاری ایران مخالف رابطه تجاری با چین نیست، مخالف قرارداد بلندمدت و دولتی با چین است. آنها می گویند دلارهای نفت و گاز و پتروشیمی را به ما بدهید تا ما با آن از هر کجا که خواستیم، هرچه خواستیم وارد کنیم. و این هم فقط محدود به چین نیست. همین مسئله را با دیگر همسایگان ما از روسیه گرفته تا ترکیه و عراق و حتی عربستان و امارات و حتی کشورهای غربی و اروپایی دارند. منتهی کشورهای غربی و اروپایی با آنها همنظر هستند و حاضر به بستن قراردادهای بلندمدت با ایران که چارچوبی برای مناسبات دو طرف ایجاد کند نیستند، قراردادهایی که مثلا آنها را ناگزیر کند که دربرابر خرید مواد خام از ایران به کشور ما واحدهای صنعتی تحویل دهند؛ یا بازارهای خود را دربرابر برخی کالای ساخته شده ما باز کنند؛ یا مجبور به انتقال تکنولوژی باشند. این همسویی و همنظری میان منافع کشورهای غربی و سرمایه داری تجاری ایرانی که هر دو خواهان صدور مواد خام و نیم ساخته از ایران و واردات کالای ساخته شده غربی هستند موجب همبستگی و دلبستگی سرمایه داری تجاری ایرانی با کشورهای اروپایی شده واگرنه عاشق چشم و ابروی اروپایی ها نیستند.
در رابطه با چین نیز اینها خود کسانی هستند که طی دهه های گذشته با واردات از چین ثروت های بسیار اندوختند و ارز حاصل از آن را به اروپا و آمریکا و کانادا منتقل کردند ولی اکنون که نوبت قرارداد درازمدت میان دو دولت شده و بحث بر سر سرمایه گذاری بر روی زیرساخت ها و تولید صنعتی و مشخص کردن چارچوب واردات و صادرات میان ایران و چین شده ناگهان یادشان افتاده که ایران دارد به چین فروخته می شود!
واقعیت این است که جهان امروز به دو بخش تقسیم شده است. یک بخش کشورهای غرب هستند که خود با بحران دست و پنجه نرم می کنند. آنها فروشندهاند وخریدار کالاهای ساخته شده ما نیستند. فروش قطعات صنایع به ایران برای آنان تحریم است ولی فروش پورشه و بی.ام.و. تحریم نیست. بخش دیگر کشورهایی هستند که نمی خواهند فقط صادرکننده معادن و منابع و مواد خام و ویرانگر طبیعت خود و سرمایه نسل های آینده باشند. کشورما اگر بخواهد در این گروه دوم باشد – که باید بخواهد و باید باشد - و در مسیر تولید صنعتی پیش برود چاره ای ندارد جز آنکه با کشورهایی که حاضرند با ما مناسبات بلندمدت برقرار کنند وارد رابطه شود. بنابراین بهترین گزینه برای ایران آن است که در روابط خود بخصوص با کشورهایی نظیر چین که امروز بزرگترین تولیدکننده جهان است به قراردادهای درازمدت متکی شود هرچند سرمایه داری تجاری ایرانی مدافع این نوع مناسبات نیست. خوشبختانه دولت چین نیز در چارچوب طرح جاده نوین ابریشم خواهان چنین قراردادها و مشارکت هایی است که ما باید بکوشیم در آنها حداکثر منافع ملی خود را لحاظ کنیم. همین وضع درباره قراردادها و مبادلات نظامی با روسیه وجود دارد. در کنار آنها گسترش روابط اقتصادی با همسایگان کشورمان اعم از ترکیه، عراق، افغانستان، آذربایجان، و کشورهای حاشیه دریای خزر و کشورهای عربی خلیج فارس هم یک الویت است. سیاست دوستی و صلح و ثبات در این شرایط بیان یک مبارزه است ولو آنکه در ظاهر به شکل یک سازش خود را نشان دهد. فضای کشور را باید در جهت آرامش و ثبات و روابط مناسب و آرام و متقابلا سودمند با جهان به پیش برد!