

مقدمه
براساس گزارش رسانههای محلی و بینالمللی، دستگاههای نظامی و اطلاعاتی اردن، روز شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ حدود ۲۰ نفر از مقامات و اشخاص نزدیک به حمزه بن حسین ولیعهد سابق اردن از جمله «شریف حسن بن زید» از اعضای خاندان پادشاهی و «باسم ابراهیم عوض الله» وزیر دارایی سابق، رئیس دفتر و تعدادی از محافظین شاهزاده حمزه را پس از انجام عملیات امنیتی گسترده بازداشت کردند. ارتش اردن با انتشار بیانیهای ضمن تکذیب بازداشت شاهزاده حمزه بن حسین، اعلام کرد که بازداشتهای انجام شده، به دلیل اقداماتی صورت گرفته که امنیت اردن را تهدید کرده است، اما پس ازآن حمزه بن حسین با انتشار ویدئویی ضمن مطرح کردن انتقاداتی از حکومت ملک عبدالله دوم، از حبس خانگی خود خبر داد و اتهامات مطرح شده علیه خود از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را رد کرد.
این رخداد علاوه بر آنکه پادشاهی کوچک و نسبتاً با ثبات اردن را در شوکی عمیق فرو برد، واکنش گسترده کشورهای عرب منطقه از قبیل عربستان سعودی، امارات، قطر، مصر، بحرین، کویت، لبنان (سعد حریری) و تشکیلات خودگردان فلسطین را نیز به دنبال داشت؛ کشورهای فوق الذکر با انتشار بیانیههایی که به وضوح نشان دهنده نگرانی آنها از تأثیر دمینویی این رخداد در کشورهای خود بهویژه پس از تجربه بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱ بود، ضمن تاکید بر لزوم حفظ امنیت و ثبات در پادشاهی اردن، حمایت خود از سلطنت ملک عبدالله دوم را ابراز داشتند. همچنین ند پرایس سخنگوی کاخ سفید نیز با نام بردن از ملک عبدالله به عنوان شریک کلیدی آمریکا، بر حمایت کامل آمریکا از وی تأکید کرد.
توطئه یا کودتا؟
رسانههای بینالمللی بلافاصله همسو با مقامات امنیتی اردن که مدعی تلاش برای کودتا علیه ملک عبدالله دوم بودند، با مطرح کردن عنوان کوتای نافرجام علیه سلطنت ملک عبدالله در اردن، دفع خطر یک کودتا نظامی قریب الوقوع علیه سلطنت را به ذهن متبادر کردند؛ اما واقعیت ماجرا چه بود؟
براساس اطلاعاتی که مقامات و رسانههای اردنی (تا زمان نگارش یادداشت حاضر) منتشر کردهاند، بازداشتهای مقامات ارشد و اعضای خاندان پادشاهی بر یک شبکه متصل به شاهزاده حمزه بن حسین ولیعهد سابق اردن که در سال ۲۰۰۴ توسط ملک عبدالله از مقام خود برکنار شد، متمرکز بوده است. هرچند عنوان شده است برخی از مقامات نظامی اردن نیز در زمره بازداشت شدگان قرار دارند، اما به اذعان مقامات اردنی بازیگران اصلی این طرح پیچیده و گسترده شامل برخی از اعضای خاندان سلطنتی، رهبران قبائل و مقامات سیاسی و امنیتی بوده است؛ لذا در حالی که پیش نیاز کودتا کنترل تمام یا بخشی از نیروهای مسلح است، وفاداری فرماندهان ارشد نظامی و اطلاعاتی اردن به سلطنت ملک عبدالله، عملاً فرضیه کودتای نظامی را رد مینماید. علاوه بر این با توجه به وابستگی ارتش اردن به آمریکا و حمایت صریح آمریکا از ملک عبدالله، فرضیه مشارکت سازمان یافته ارتش اردن یا بخشی از آن برای برکنار ملک عبدالله بیش از پیش تضعیف میگردد.
احتمالاً بر همین اساس است که یک مقام ناشناس آمریکایی آگاه به مسائل اردن به خبرگزاری میدل ایست مانیتورگفته؛ «علیرغم گسترده و معتبر بودن طرح، وقوع آن نزدیک نبوده و طرح براندازی شامل یک کودتای فیزیکی نبوده است». در مقابل به عقیده وی طراحان قصد داشتند با برپایی اعتراضات مردمی با پشتیانی قبائل، نقشه خود را پیاده نمایند. سناریوهای محتمل برای تحولات اخیر اردن به شرح زیر است:
سناریو نخست: رقابت منطقهای و توطئه بن سلمان برای ایجاد آشوب در اردن
چنانچه ذکر شد علاوه بر شاهزاده حمزه بن حسین به عنوان عامل اصلی توطئه، از شریف حسن بن زید و باسم ابراهیم عوض الله به عنوان عاملان مهم پشت پرده طرح توطئه یاد شده است. شریف حسن بن زید آل ناصر پسر عموی ملک عبدالله و از خاندان هاشمی است که در عربستان سعودی اقامت دارد و دارای پاسپورت سعودی نیز هست. شخص دیگر باسم عوض الله وزیر دارایی و مدیر دربار سلطنتی سابق اردن است؛ وی همچنین فرستاده ویژه اردن در عربستان سعودی است که ملک عبدالله در سال ۲۰۱۸ به دلیل آنچه که ارتباطات خیلی نزدیک او با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بیان شد، او را برکنار کرد. بنا بر اطلاعات، وی نیزهمانند حسن بن زید دارای پاسپورت سعودی است.
ایمن صفدی وزیر خارجه و معاون نخست وزیر اردن در یک کنفرانس خبری پس از این رخداد، بدون نام بردن از کشور خاصی، از ارتباطات مهرههای داخلی توطئه با برخی از نهادهای خارجی برای بی ثبات سازی اردن در زمان مناسب خبر داد. استفاده وزیر خارجه اردن از واژه نهاد به جای کشور در کنفرانس خبری مذکور با توجه به ارتباطات آشکار مهرههای داخلی توطئه با عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان، میتواند نشانهای دال بر تلاش اردن برای مدیریت شرایط و اجتناب از تشدید تنشها با سعودی تلقی شود. مقامات و رسانههای اردنی از یک سو با معرفی مهرههای نزدیک به عربستان سعودی به عنوان عوامل داخلی توطئه به صورت غیر مستقیم محمد بن سلمان را در مظان اتهام قرار داده اند و از سوی دیگر با خودداری از اعلان رسمی پشتیبانی عربستان از توطئه علیه پادشاه این کشور، سعی در مدیریت شرایط و جلوگیری از تشدید تنشها با عربستان را دارند.
واکنش شتاب زده عربستان به این رخداد به عنوان اولین کشور و صدور دو بیانه در دفاع از اقدامات صورت گرفته در اردن برای دفاع از امنیت خود و همچنین اعلان حمایت از ملک عبدالله و همچنین تماس تلفنی محمد بن سلمان با حسین عبدالله ولیعهد اردن همگی در طی ۲۴ ساعت پس از اعلان رسمی این خبر، علاوه بر آنکه یادآور اقدامات شتبا زده عربستان برای تبرئه خود پس از ترور جمال خاشقجی است، حاکی از آن است که عربستان نیز با توجه به بازداشت مهرههای نزدیک به خود در اردن، به خوبی پیام مقامات اردن مبنی بر نقش آفرینان در این توطئه را دریافت کرده است.
سناریو دوم: جنگ قدرت در اردن و تلاش ملک عبدالله برای حذف رقبا
هرچند ملک حسین (پادشاه پیشین) پیش از مرگ خود در سال ۱۹۹۹ عبدالله فرزند زن دوم خود (ملکه مونا) را به عنوان پادشاه بعدی انتخاب کرد. اما گزارشها حاکی از علاقه شخصی ملک حسین به حمزه پسر خود از زن چهارم (ملکه نور) برای جانشینی حکایت دارد. موضوعی که ملک حسین به دلیل سن کم حمزه بن حسین برای پادشاهی وتجربه اندک او موفق به انجام آن نشد. ملک حسین با انتصاب حمزه به عنوان ولیعهد عبدالله به نوعی درصدد محقق کردن علاقه شخصی خود به پادشاهی حمزه در آینده بود. اما برکناری حمزه در سال ۲۰۰۴ از سوی ملک عبدالله و پس از آن انتخاب پسر خود (حسین بن عبدالله) به عنوان ولیعهد علاوه بر آنکه مانع تحقق این خواسته شد، بلکه جنگ پنهانی را در درون خاندان هاشمی اردن بنیان نهاد.
حمزه پس از برکناری از ولایتعهدی به مرور زمان از کانون قدرت دور و به حاشیه رانده شد. اما وقوع خیزشهای مردمی_اسلامی در کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱ فرصت جدیدی را فراهم کرد و او به مرور زمان به یکی از منتقدان پادشاه اردن بهویژه در زمینه اقتصادی تبدیل شد و تلاش کرد تا تصویری مردمی و مستقل از سلطنت برای خود ایجاد نماید. همانگونه که در فایل ویدیوئی نخست پس از متهم شدن به کودتا، تلاش کرد تا با انتقاد از حکومت و معرفی مسئولان حکومتی به عنوان عامل وضع موجود در اردن، اتهام وارده به خود را ناشی از همسویی وی با مردم در مقابل سلطنت معرفی نماید.
از اینرو سناریوی محتملی وجود دارد که براساس آن ملک عبدالله با علم به کاریزمای حمزه بن حسین در بین مردم، ارتباط محکم وی با قبائل و همچنین در تلاش برای تضمین پادشاهی پسرش (ولیعهد کنونی) در آینده، به دنبال حذف برادر ناتنی خود از مناسبات قدرت به عنوان مهمترین رقیب ولیعهد کنونی بوده است و در این راستا مبادرت به طرح اتهام علیه حمزه حسن مبنی بر تلاش وی برای کودتا کرده باشد.
سناریو سوم: تلاس سعودی برای کودتا و فرصت طلبی ملک عبدالله برای حذف رقبا
سناریو سوم بهعنوان محتملترین سناریو آن است که به دلیل تنشهای موجود میان محمد بن سلمان و ملک عبدالله در پی عدم همراهی پادشاه اردن با سیاستهای منطقهای ولیعهد عربستان سعودی در زمینههایی از قبیل محاصره قطر، معامله قرن و همچنین مخالف امان با واگذاری تولیت بیت المقدس به عربستان سعودی، محمد بن سلمان برای تنبیه پادشاه اردن و حتی جایگزینی وی با یک مهره همسوتر درصدد ایجاد آشوب در اردن از طریق برپایی اعتراضات مردمی با نقش آفرینی مهرههای داخلی و قبائل در اردن برآمده است. سناریویی که پیش از این در سال ۲۰۱۸ و در پی مخالفت ملک عبدالله با طرح معامله قرن با موفقیت اجرا شده بود و اعتراضات مردمی در آن سال به بهانه شرایط اقتصادی، پادشاه اردن را با چالش جدی مواجه ساخت.
از سوی دیگر به نظر میرسد پادشاه اردن با آگاهی از تحرکات ولیعهد سعودی، با بازداشت مهرههای داخلی او، هم به تهدیدات عربستان سعودی برای سلطنت خود واکنش نشان داده و هم مهمترین رقیب سلطنت را به اتهام کودتایی نافرجام و همکاری با طرفهای خارجی از چرخه قدرت حذف کرده است.
نتیجه گیری
عربستان سعودی یکی از متحدان و حامیان مالی اردن در طی دهههای اخیر بوده است. اما روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان و تلاش او برای دیکته کردن قدرت خود به پادشاه اردن در مسائلی از قبیل بحران قطر، طرح معامله قرن و بر عهده گرفتن سرپرستی بیت المقدس که یکی از پایگاههای مشروعیت بخش به خاندان هاشمی در اردن به شمار میرود از یک سو و علنی سازی روابط برخی از کشورهای حاشیه خیج فارس با رژیم صهیونیستی و تلاش آنها بویژه محمد بن سلمان برای نزدیک شدن به این رژیم که میتواند منجر به کاستن از اهمیت جایگاه اردن نزد رژیم صهیونیستی شود از سوی دیگر، روابط اردن و آل سعود در چند سال اخیر را با چالش روبرو ساخته است.
در مقابل شرایط نابسامان اقتصادی، ناتوانی در مدیریت بحران کرونا و فساد گسترده در اردن، سبب افزایش نارضایتی مردمی در آنجا و به تبع به خطر افتادن آینده سلطنت ملک عبدالله شده است؛ لذا در سایه این شرایط بهنظر میرسد که ملک عبدالله برای مقابله با زیاده خواهیهای ولیعهد عربستان و همچنین به حاشیه راندن مهمترین رقیب سلطنت، در صدد بهره برداری از شرایط موجود برآمده است.