

مقدمه
هفتم فروردین، محمدجواد ظریف و وانگ یی وزرای امور خارجه ایران و چین سند همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین را امضا کردند. این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبتشده است و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و... را شامل میشود. اظهارات متناقض کارشناسان سیاسی، اقتصادی و امنیتی نسبت به این سند باعث میشود تا نگاهها به رهاورد این سند و چشماندازی که از آن صادر میشود دوخته شود؛ لذا در این یادداشت به چشمانداز این سند پرداخته خواهد شد. در ابتدا برای درک رهآورد این سند، باید به نقش و جایگاه ایران و چین در اقتصاد یکدیگر و نقش چین در اقتصاد جهانی پرداخته شود.
نقش چین در اقتصاد جهانی
آمارها نشان میدهد در اوج بحران همهگیری کرونا، چین به دنبال افزایش سهم خود از بازارهای جهانی توانسته است بهعنوان تنها اقتصاد جهان با نرخ رشد2.3 درصد مثبت باشد. ایالاتمتحده بهعنوان بزرگترین واردکننده از چین در سال 2020 بهحساب میآید. اتحادیه اروپا، آ.سه.آن و هنگکنگ نیز بیشترین سهم از صادرات چین را به خود اختصاص دادهاند. در هم تنیدگی اقتصاد چین با اقتصاد قدرتهای بزرگ جهانی باعث شده است تا سهم اقتصادی پکن در این کشورها افزایش پیدا کند. تراز مثبت تجاری به نفع چین توانسته است تا بازدارندگی اقتصادی و هزینه زایی تحریم را برای این کشور به وجود بیاورد. طبق پیشبینیهای اقتصادی چین تا سال 2028 میلادی با پشت سر گذاشتن ایالاتمتحده به بزرگترین اقتصاد جهانی تبدیل خواهد شد و این به معنای آغاز نظم نوین بینالمللی است.
نمودار 1. بیشترین کشورهای واردکننده از چین در سال 2020
جایگاه ایران در اقتصاد چین
موقعیت ژئوپلیتیکی ایران منحصربهفرد و کشورمان از امتیازات و ویژگی جغرافیایی برخوردار است که راهبرد نگاه به شرق را در سیاست خارجی ضرورت میبخشد. ایران به لحاظ جغرافیایی با برخورداری از قلمرو وسیع و یکپارچه در جنوب به منطقه استراتژیک خلیجفارس اتصال دارد و در شمال به دریای خزر و آسیای میانه مشرف است. ایران بهعنوان پیونددهنده دو بخش شرق و غرب و نیز اروپا، آسیا و آفریقا عمل میکند. این نقش و جایگاه ژئوپلیتیکی کشورمان برای کشورهای شرق آسیا که برای توسعه کریدورها و ابتکارات اقتصادی، شبکه امن توسعه صادرات و تأمین امنیت انرژی نیاز دارند، اهمیت فراوانی دارد.
از سوی دیگر ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای مستقل در غرب آسیا، جایگاه ویژهای در سیاستهای اقتصادی چین دارد. ایران یکی از تأمینکنندگان اصلی انرژی و نفت چین است و چین نیز یکی از مهمترین شرکای اقتصادی ایران به شمار میرود. انرژی و نفت را میتوان بهعنوان پاشنه آشیل چین برای رسیدن به هژمونی در جهان دانست. ازاینروی چین سعی دارد با استفاده از الگوی یک کمربند و یکراه و با سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی ۶۰ کشور و احیای جاده ابریشم، نگرانی خود بابت انرژی را به حداقل برساند.
جدول شماره 3: روابط اقتصادی میان ایران و چین
رهآورد سند راهبردی 25 ساله ایران و چین
سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین رهآوردهای بسیار مهمی در عرصههای اقتصادی، امنیتی و سیاسی برای دو کشور به همراه داشته است. در این میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
افزایش و تحکیم دیپلماسی چندجانبه با کشورهای شرق آسیا برای کنترل بر ترتیبات و روندهای امنیتی نوظهور
چین بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان میتواند بهعنوان دروازه دیپلماسی برای ایران و شرق آسیا به شمار رود. این سند راهبردی، بهعنوان یکی از مهمترین راهبرد برای افزایش و تحکیم دیپلماسی چندجانبه در جهان به شمار میآید.
کاهش تأثیرگذاری آثار تحریمها با سرمایهگذاری چین در بخشهای زیربنایی ایران
برنامه جامع ۲۵ ساله همکاریهای ایران و چین را اقدامی در جهت تضعیف تلاشهای ضد ایرانی دولت آمریکا برای انزوای ایران، به شمار میرود، این برنامه همکاری با سرمایهگذاری چینیها، خون تازهای در رگهای اقتصاد ایران جاری خواهد کرد. بر اساس این برنامه همکاری، ایران و چین همکاری گسترده اقتصادی و امنیتی را ترسیم کردهاند که راه را برای میلیاردها دلار سرمایهگذاری چین در بخش انرژی و سایر بخشها باز میکند. این توافق شامل سرمایهگذاری پکن در امور بانکی، ارتباطات، بندرها، راهآهن و دهها طرح دیگر است.
تعریف نظم شرقی امنیتی و بینالمللی در عرصه سیاست خارجی ایران و چین
شرق در ادبیات سیاسی بهعنوان حوزهای تمدنی با زاویه دید منطقهای و همسایگی است. نگاه نظم محور سیاسی شرقی یک نگاه عملگرایانه و عقل محور است و مؤلفههای همگرایی تمدنی میان ایران و چین حتی در قالب اتحاد و ائتلاف رادار است و با تعریف مشخص هویتی، مکانی، جغرافیایی از شرق میتواند ضامن تأمین و تقویت منافع و امنیت ملی کشور شود.