آمریکا و بازگشت به برجام

اهداف رییس جمهور جدید آمریکا (بایدن) در بازگشت به برجام

بازگشت بایدن به برجام نه تنها با هدف کاهش تحریم ها نخواهد بود بلکه بخشی از راهبرد فشار حداکثری است.

آمریکا و بازگشت به برجام

باتوجه به رای آوردن بایدن و به قدرت رسیدن دموکرات‌ها در ریاست جمهوری آمریکا، این مسئله به جامعه القا گردیده است که همان گونه که ترامپ به راحتی از برجام خارج شد، بایدن می‌تواند به آن بازگشته و تحریم‌ها را بردارد. با نگاهی دقیق به رویکرد و راهبرد دولت در مواجهه به مقوله تحریم ها، ساختارحقوقی برجام و تحریم‌های اعمال شده می‌توان دریافت که این گذاره کاملا اشتباه است.


رویکرد و راهبرد دولت در برجام بعنوان مسیر رسیدن به رفاه اقتصادی

متاسفانه رویکرد تیم مذاکره کننده از ابتدا به مقوله برجام کاملا سیاسی بوده است. بیان مسائل اقتصادی و شعار‌هایی در جهت رفع تحریم‌ها نیز تنها برای همراه کردن نظام و مردم در جهت تعامل با آمریکا بود است. دکتر ظریف پس از اجرایی شدن برجام و در پاسخ به گلایه‌ها در جواب چرایی عدم لغو تحریم‌ها و عدم گشایش محسوس در اقتصاد به این مسئله اذعان کردند  (لینک کلیپ صحبت های آقای ظریف). ایشان در این مورد می‌فرمایند که هدف از مذاکرات ما در برجام اقتصادی (رفع تحریم ها) نبود بلکه هدف مذاکرات ما صرفا هسته‌ای و امنیتی بوده است.

این مسئله که جمهوری اسلامی ایران بخاطر فشار امنیتی مجبور به مذاکرات برجام شده است، بار‌ها توسط مقام معظم رهبری مردود اعلام شده. ایشان به صراحت بار‌ها فرمودند که هدف از برجام رفع تحریم‌های ظالمانه آمریکا بوده. البته با خروج آمریکا از برجام، بالا گرفتن تنش‌ها در مسئله حاج قاسم سلیمانی و حمله به پایگاه عین الاسد آمریکا، اساسا مشخص شد که امنیت ایران پیش‌تر از طریق قدرت بازدارندگی نظامی تضمین شده است.

رویکرد سیاسی دولت در خصوص برجام، ساختار حقوقی برجام را نیز تحت تاثیر قرار داد. مسئولین دولتی با سرکوب و ترور شخصیتی افراد منتقد، امکان استفاده از هر نظر تخصصی و کارشناسی خارج از رویه و تیم دولت را کاملا از بین بردند. هر چند در انتها، به سبب بند‌های متعددی که در خصوص رفع تحریم‌ها در برجام تعبیه شده است، این امید به مردم و بخشی از نخبگان القا شد که برجام می‌تواند رفاه اقتصادی را برای آن‌ها به همراه آورد.


ساختار حقوقی برجام

برجام در واقع یک سند بین المملی بین ایران و کشور‌های پنج بعلاوه یک بود. متاسفانه فضای سیاست زده پرداخت به برجام موجب شد تا نسبت به وجهه حقوقی آن دقت نظر کافی صورت نگیرد. تحریم مهمی همچون U_Tern دلار در برجام اساسا دیده نشد. تحریمی که بیشترین اثر تحریمی را در حوزه پولی و بانکی بر ایران داشت. این ضعف حقوقی به حدی مشهود است که حتی بسیاری از بند‌هایی که به طور خاص به یک مورد تحریمی مشخص می‌پردازند نیز، امکان سو استفاده را برای طرف مقابل فراهم می‌کنند. ضعف حقوقی در برجام به نحوی است که تیم مذاکره کننده ایرانی بعد‌ها مورد تمسخر طرف غربی قرار می‌گیرد.

در مواردی که یک مفهوم مشخص مد نظر است و کلمات می‌توانند با در برگرفتن معانی مختلف این مفهوم را دچار تردید نمایند، بجای استفاده از کلمه یک پاراگراف تعریفی به کار برده شود. همچنین می‌توان کلمه را بکار برد؛ اما مفهوم مشخص و دقیقی که منظور بوده است را بعنوان تعریف کلمه در پیوست گنجاند.

دکتر ظریف در موردی با افتخار بیان می‌کند که وقتی بحث برداشته شدن تحریم‌ها مطرح شد، من به آن‌ها گفتم هدف ما این است، آن‌ها هم گفتند کلمه Lift بهترین کلمه است. البته دکتر ظریف این خاطره را با افتخار و نشان از بالا بودن سطح تعامل با تیم مقابل و در توجه به منافع کشور بیان می‌کنند.

بعد‌ها وندی شرمن عضو ارشد تیم مذاکره کننده آمریکایی در این خصوص همین خاطره‌ای را از زاویه‌ای دیگر بیان می‌کند. (کلیپ ویدیویی)  او بیان می‌کند که در برجام برای حذف تحریم‌ها از کلمه Lift استفاده شد. در صورتی که این کلمه به معنای بر داشتن است. این کلمه این امکان را به ما می‌دهد که به راحتی هر تحریمی که برداشته یا اصطلاحا Lift کردیم را در جای دیگری یا تحت عنوان دیگری دوباره اعمال کنیم.

متاسفانه تیم مذاکره کننده دقت لازم را در مستحکم کردن ساختار حقوقی برجام نداشتند. اما ضعف در ساختار حقوقی برجام، تنها به در نظر نگرفتن ساختار تحریم‌ها و یا بار معنایی کلمات بکار گرفته شده محدود نمی‌شود.

دکتر ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و مسئول مذاکرات برجام، بار‌ها تاکید کردند که در هیچ کجای برجام از کلمه تعلیق استفاده نشده است. این در حالی است که ۴ مرتبه کلمه Suspend به معنی تعلیق در برجام بکار برده شده است. بعد‌ها دکتر ظریف در پاسخ به این مسئله بیان داشتند که این کلمه تنها در پیوست اجرایی آمده است و به همین علت ایشان این کلمه را ندیده است.

البته این گفته ایشان از دو بعد قابل تامل است.
1.کم اهمیت بودن پیوست‌های اجرایی این مسئله را در ذهن تقویت می‌کند که هدف تیم مذاکره کننده در برجام دستیابی به منافع سیاسی بوده است نه اقتصادی.

2.در نگاه حقوقی، یکایک کلمات موجود در یک سند این قابلیت را دارند که روند و نتیجه کل سند را تغییر دهند چطور می‌شود که ادعا کرد که یک بخش از که به ابعاد اجرایی در بخش اقتصادی و تحریم‌ها می‌پردازد، کم اهمیت است؟

در انتها این توافق نامه با تمام ویژگی‌های خود وارد مرحله اجرایی و عملیاتی شد.


سرنوشت تحریم‌ها در زمان حیات برجام

 اثر روانی مذاکرات فضای مساعدی در کشور ایجاد کرد. ثبات و امید به آینده توانست اندکی فضای اقتصاد را رو به جلو حرکت دهد. اما بنا به ضعف‌های حقوقی برجام، عدم توازن در اجرا و... این سند حقوقی نتوانست در لغو تحریم‌ها و شکوفایی اقتصاد نقش مورد انتظار ادعا شده را ایفا کند. واردات چند هواپیمای مسافر بری قبل از انتخابات مجلس با شانتاژ رسانه‌ای بسیاری تحت عنوان دستاوردی استراتژیک مطرح شد. اما همین اقدامات نیز در ادامه متوقف شد.

اقدامات مخرب آمریکایی‌ها همچون افزایش افراد و شرکت‌ها تحریمی در قالب SDN  لیست، تمدید قانون ایسا، محدودیت‌های ویزایی برای شهروندانی که به ایران سفر می‌کنند و... فضای مثبت بین المللی شکل گرفته بعد از برجام را نیز تحت تاثیر قرار داد. این شرایط باتوجه به مواردی، چون مکانیزم ماشه دست ایران را در مطالبه کامل حقوق حقه خود از این توافق چند جانبه بسته بود.

باتوجه به موارد فوق، تیم مذاکره کننده برجام سعی کرد تا از آنچه که به دست آورده است نهایت استفاده را ببرد. باتوجه به وجود این قرار داد، تمام تلاش خود را کرد تا حداقل در فضای روانی جامعه ثبات و در فضای جهانی، مثبت بودن فضا را القا کند.


تحریم، ترامپ و برجام

با روی کار آمدن ترامپ، این بار نیز ایران بخاطر ضعف ساختار‌های حقوقی برجام متضرر شد. او می‌توانست با ماندن در برجام، همچون اوباما بر تحریم‌های علیه ایران بی افزاید؛ اما ترجیح داد با خروج رسمی از برجام، اجازه بهره برداری سیاسی از آن را نیز به ایران ندهد.

ترامپ بعنوان یک نماینده جمهوری خواه، حامی کمپانی‌های نفتی این کشور است. با توسعه صنعت نفت شل در آمریکا، بزرگترین تولید کننده و مصرف کننده نفت در جهان باید این بازار را کنترل می‌کرد. ترامپ با خروج از برجام و از بین بردن فضای روانی ایجاد شده، ایران را نیز پس از لیبی و ونزوئلا  به طور کامل از بازار نفت کنار زد.


بایدن، برجام و آرزوی رفع تحریم‌ها

در حال حاضر این مسئله مطرح می‌شود که با بازگشت بایدن به برجام، تحریم‌ها و فشار حداکثری نیز از بین خواهد رفت. بنا به قول و ادعای تیم مذاکره کننده، برجام تنها شامل تحریم‌های هسته‌ای کشور می‌شود.

در شرایط فعلی گستره و شمول تحریم‌های آمریکا بسیار بیشتر از قبل است. لیست شرکت ها، افراد‌ها و نهاد‌های تحریمی بسیار افزایش داشته است. همچنین تگ یا عناوین تحریمی متنوعی به موارد اشاره شده در برجام و حتی بیش از موارد قبلی نیز اضافه شده است.

در شرایط فعلی اگر بایدن به برجام بازگردد و به تمام تعهدات آمریکا عمل کند، طبق گفته دکتر ظریف مواردی، چون تروریسم، موشکی و... جزو موارد تحریمی باقی خواهند ماند. به زبان ساده، مثلا بانک مرکزی شما تحت عنوان سلاح هسته‌ای تحریم نخواهد بود. اما تحت عنوان مبارزه با تروریسم همچنان در تحریم خواهد بود.

وضع قوانین تحریمی، چون کاتسا در دوره ترامپ توسط کنگره، ساختار حقوقی تحریم‌ها را به نحوی تدوین کرده است که بایدن اساس به عنوان رئیس جمهور این کشور توان لغو تحریم‌ها را نخواهد داشت. این مسئله به این معنی است که بر فرض اراده بایدن به لغو تحریم ها، این مسئله خارج از توان و اختیارات او خواهد بود.


بازگشت بایدن به برجام

چرا بسیاری از دیپلمات‌های آمریکایی، بایدن و تیم او باز گشت به برجام را بخشی از استراتژی خود در مواجهه با ایران قرار داده اند؟

ساختار حقوقی تحریم‌های وضع شده توسط آمریکا به نحوی تکمیل شده است که با باز گشت به برجام قبل از ترامپ، امکان لغو تحریم‌ها توسط بایدن میسر نخواهد بود. حضور مجدد آمریکا این اجازه را به بایدن و تیم او می‌دهد، تا ضمن ادامه روند تحریم و ندادن امتیاز، همچنان از ایران امتیاز بگیرند.

آمریکایی‌ها یک صدا و به صراحت بیان می‌کنند که امتیازات گرفته شده در برجام اشتهای سیری ناپذیر آن‌ها را جواب نداده است. اما گرفتن امتیاز جدید از طرف ایرانی نیاز به ملزوماتی دارد.

با بازگشت بایدن به برجام این امکان فراهم می‌شود که آمریکا به مکانیزم ماشه دست پیدا کند. این مکانیزم که یکی از ضعف‌های بزرگ حقوقی برجام است؛ می‌تواند تباعاتی را برای ایران فراهم کند. تمامی قطعنامه‌های تحریمی پیشین علیه ایران، در قطعنامه ۲۲۳۱ تجمیع شده و منوط به برجام به صورت تعلیق درآمده است.

بازگشت بایدن به برجام این امکان را به آمریکا می‌دهد که از این اهرم برای تحدید و گرفتن امتیاز بیشتر استفاده نماید. تیم مذاکره کننده نیز به این مسئله واقف اند که فعال سازی قطعنامه‌های تجمیع شده در قطعنامه ۲۲۳۱، نسبت به گذشته تبعات بسیار سنگین تری را برای ایران به همراه خواهد داشت.

قطعنامه ۲۲۳۱ درحالی تصویب شد که خود ایران آن را به رسمیت شناخته است. همچنین تیم مذاکره کننده برای رسیدن به توافق برجام، وضعیت هسته‌ای ایران را از نظر حقوقی از جایگاه متهم به جایگاه محکوم تغییر داده است.


چماق و هویج انتخابات

بنا بر موارد ذکر شده باز گشت آمریکا به برجام با هدف لغو تحریم‌ها امری بعید است. از این منظر است که رهبر انقلاب تاکید کردند، مسئله اصلی رفع تحریم‌ها است و بازگشت آمریکا به برجام اساسا مسئله نیست. ایشان همچنین این احتمال که بازگشت آمریکا به برجام می‌تواند با هدف ضربه زدن به کشور ایران باشد را مطرح کردند.

سیاست خارجه به یکی از پارامتر‌های موثر در انتخابات‌های جمهوری اسلامی ایران تبدیل گشته است. این اتفاق زمینه سو استفاده برخی گروه‌های خارجی و داخلی را فراهم کرده است. برخی از افراد و گروه‌ها با تحریف وقایع، به راحتی ناکارآمدی‌ها و ناتوانی‌ها را به عوامل خارجی گره زده و از پاسخ گویی فرار می‌کنند. همچنین سعی می‌کنند با گرفتن امتیازاتی هرچند جزئی، فضای انتخابات را به نفع خود تغییر دهند.

این اتفاق مسبوق به سابقه است که افرادی از تیم مذاکره کننده به صراحت و به طور مستقیم به طرف خارجی اذعان و اعلام کنند که پیروزی آن‌ها در گرو گرفتن امتیازاتی است. شاید از همین باب بود که شعار هر توافقی بهتر از عدم توافق است توسط دولت در مذاکرات برجام مطرح گردید. چرا که جدای از منافع و خطوط قرمز کشور، منافع حزبی و سیاسی مطرح بوده است.

پالس‌هایی نیز از داخل تیم بایدن مطرح شده است که به جهت حفظ تیم فعلی در قدرت و پیش برد اهداف آمریکا بالاجبار باید امتیازاتی را به طرف ایرانی داد. اما این امتیازات نهایتا باید همانند واردات هواپیما‌های مسافربری قبل از انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۴ باشد. این امتیازات نیز باید در انتخابات ۱۴۰۰ اثر گذار باشند.


احتمال ارائه برخی معافیت‌ها برای فروش نفت ایران

دولتمردان و سیاست گذاران اعلام می‌کنند که فشار حداکثری شکست خورده است. اما همواره تحریم‌ها را دلیل مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی‌های اقتصادی می‌دانند. بار‌ها به صراحت اذعان کرده اند که تنها با لغو تحریم می‌شود کشور را اداره کرد و برای مردم رفاه ایجاد کرد.

این رفتار دوگانه این پیام را به امریکا می‌دهد که تحریم و فشار حداکثری بی نتیجه نبوده است. عاقلانه نیست که آمریکا سیاست موفق خود را در مواجهه با ایران تغییر دهد. پس نهایتا در غالب پیش برد همین استراتژی و برمبنای مقتضیات، در برخی موارد تغییر تاکتیک خواهد داد.

بایدن بنا به سیاست‌های اقتصادی و محیط زیستی که دارد، احتمالا برخی از حمایت‌ها از نفت شل آمریکا را کاهش خواهد داد. صنعت استخراج نفت شل دارای هزینه‌های سربار بیشتری نسبت به استخراج نفت‌های معمول است. این امر موجب خواهد شد تا بخشی از تولید نفت شل آمریکا از مدار خارج شود. آمریکا بعنوان بزرگترین تولید کننده و مصرف کننده نفت در جهان همچنان باید کنترل قیمت نفت را در دستور کار قرار داشته باشد. از همین رو تیم بایدن احتمالا تمایل دارد تا ایران بخشی از کمبود را جبران کند.

با این مکانیزم آمریکا به اهداف زیر دست خواهد یافت:

  • استفاده از ایران بعنوان یک بازیگر کاملا تحت کنترل در حوزه نفت
  • گرفتن امتیازات بیشتر در عین ندادن امتیاز استراتژیک به ایران
  • اجبار ایران به پیوستن به فتف و گسترده‌تر کردن چتر تحریم علیه ایران
  • تاثیر گذاری بر انتخابات ایران
  • از بین بردن انگیزه اصلاحات اقتصادی در ایران
پژوهشگر مهمان «محمد جواد مختاری»
ارسال نظرات
آخرین گزارش های تحلیلی
آخرین مصاحبه ها
آخرین ویدئوها